مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آینده پژوهی جایگاه امارات به عنوان بازیگر منطقه ای (بخش دوم)

اشتراک

 دکتر ابراهیم طاهری

استاد دانشگاه و کارشناس مسائل منطقه

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

 

بخش دوم: سناریوهای پیش روی امارات به عنوان بازیگر منطقه ای

در ارتباط با آینده جایگاه این کشور در سیکل قدرت در سطح منطقهای به نظر سناریوهای زیر را می توان پیش بینی کرد:

حفظ وضع کنونی کنشگری در زیرسیستم خلیج فارس؛

در حال حاضر امارات به مدد همکاری نزدیک با عربستان سعودی و امریکا و برخورداری از ظرفیت های بالای اقتصادی به ریزقدرتی با اراده و میل برای ایفای نقش به عنوان یک کنشگر در منطقه خلیج فارس تبدیل شده است.یکی از مهمترین فرصت های پیش روی این کشور روابط راهبردی با ایلات متحده امریکا است که از 1971 و خروج انگلستان از خاورمیانه حضور خود را در این منطقه تثبیت کرده است. طی سالهای اخیر به میزان بیشتری تلاش کرده تا خواسته های امنیتی آمریکا در ارتباط با امنیت انرژی را تأمین کند و از این طرق همچنانمشروعیتبینالمللیخودنزدامریکاراحفظکند. از طرف دیگر با پیگیری سیاست خارجی اقتصاد بنیان موفق شده است به کنشگری مهم در روابط اقتصادی منطقه ای تبدیل شود به گونه ای که علی رغم اختلاف با ایران در ارتباط با جزایر سه گانه یکی از صادرکنندگان مهم کالا به ایران محسوب می شود. در حال حاضر امارات جزو بزرگ‌ترین شرکای تجاری ایران است و سطح روابط دو کشور در سال‌های اخیر بیشتر نیز شده است؛ به عبارت دیگر ایران در این سال ها همواره از کشور امارات به عنوان بندرگاهی برای ورود کالاهای سایر کشورها به خود استفاده می کرده و بسیاری از کالاها از طریق امارات به ایران صادرات مجدد می شدند. همین باعث شده بود در سال گذشته امارات به بزرگترین صادرکننده به ایران تبدیل شود که بر اساس آمار گمرک در سال گذشته 3774 قلم کالا به ارزش بیش از 11 میلیارد دلار از امارات به ایران وارد شده است. به علاوه این کشور با برخورداری از 100 میلیارد بشکه ذخایر اثبات شده و جمعیت اندک یکی از ثروت مندترین کشورهای منطقه خلیج فارس و حتی نفت خیز است.

علی رغم اندک بودن نیروی نظامی این کشور(حدود 50000 نفر)، امارات متحده عربی به خوبی به وسیله تجهیزات نظامی پیشرفته تجهیز شده و تجارب ارزنده ای را در افغانستان، سومالی و بوتسوانا به دست آورده است. برخلاف دیگر کشورهای عربی که تجهیزات نظامی پیشرفته را خریداری کرده و از آنها استفاده ای نمی کنند امارات استفاده حداکثری را از این سلاح ها به عمل می آورد. این کشور مجهز به سامانه دفاعی تاد است و قصد دارد نیروی هوایی خویش را مجهز به جنگنده های فوق سریع f-35 کند.

روابط متعادل سیاسی با بسیاری از کشورهای منطقه به امارات وجهه بین المللی و منطقه ای خاصی اعطا کرده است. به ویژه روابط گرم این کشور با عربستان به نوعی بیانگر این وضعیت است. نوعی روابطه شخصی میان حکام دو کشور به وجود آمده است که باعث شده ادراکات مشترکی از تهدید نزد دو کشور شکل گیرد. این کشور قویترین حامی اقتصادی ال سیسی در مصر بود و نقش مهمی در روی کار آمدن ایشان ایفا کرد.

از مهمترین چالش های پیش روی این کشور برای حفظ وضعیت کنونی اختلافات و رقابت‌های بین امارت‌های مختلف آن است؛ به خصوص می‌توان به رقابت‌ها و ناخرسندی‌های سایر امارات از ابوظبی اشاره کرد. حتی برخی مواقع امارت‌ها درصدد کسب حمایت خارجی در برابر ابوظبی هستند. با این حال این امارت‌ها در برابر تهدیدات و چالش‌های مشترک خارجی، عمدتاً رویکرد و مواضع یکسانی را اتخاد می‌کنند.

چالش های پیش روی  هویت سازی ملی از دیگر تهدیدات بلندمدتی است که این کشور را تهدید می کند نداشتن تاریخ و انسجام اجتماعی این مسئله را مشکل می کند. در این مسیر ایجاد و شکل‌گیری نسل جدیدی از ملی‌گرایی اماراتی و تعصبات عربی خاص؛ درونی ساختن غیربومی‌ها از جمله بخش‌های جمعیتی مانند ایرانیان عرب ساکن امارات؛ نامگذاری‌های خاص و برنامه‌های فرهنگی و اجتماعی مختلف و برجسته‌سازی اختلافات و تهدیدات بیرونی برای ایجاد انسجام درونی، از جمله اقدامات مهم تلقی می‌شود. 

افول به سطح یک ریز قدرت در منطقه خلیج فارس

در واقع درگیری در بحران های منطقه ای ممکن است باعث شود به صورت ناگهانی به ریزقدرتی در سیستم خلیج فارس تبدیل شود و از میزان نقش کنونی آن به عنوان یک کنشگر در معادلات منطقه خلیج فارسکاسته شود. در صورت تغییر کردن نگاه راهبردی امریکا به منطقه خاورمیانه بازگشت امارات به وضع یک ریز قدرت فاقد توان کنشگری و از نظر امنیتی شدیدا آسیب پذیر خیلی محتمل است. به خصوص که از نظر داخلی نیز دارای مشکلات عدیده ای است برای مثال این کشور فاقد هویت ملی منسجم با نگاه تاریخی است. در صورت وقوع بحرانی از نوع بحران قطر-عربستان سعودی می تواند حتی از نظر امنیتی نیز برای این کشور مشکل ساز باشد. به خصوص این کشور مشکلات جدی دارد که درصورتی که در قادر به حل و فصل آنها نباشد ممکن است به سطح همان ریز قدرت وابسته از نظر امنیتی تنزل پیدا کند. بخصوص که از فقدان انسجام اجتماعی بخاطر کم بودن جمعیت بومی رنج می برد.وسعت سرزمین این کشور 83600 کیلومتر مربع است و جمعیت آن در حدود 9 میلیون نفر است، اما از این تعداد جمعیت تنها یک میلیون را اماراتی‌های بومی و اصیل تشکیل می‌دهند و 8 میلیون نفر دیگر از سایر کشورها و مناطق جهان به خصوص جنوب آسیا و ایران می‌باشند.به گونه ای که افزایش تعداد تبعه‌های خارجی در امارات، از معضلات اساسی این کشور محسوب می‌شود؛ همانطور که آمار بالا هم نشان می دهد تنها یک هفتم ساکنین امارات متحده عربی بومی هستند. از این تعداد نیز بخش عمده‌ای را مهاجرین درون شبه جزیره عربستان به خصوص از منطقه نجد و ایرانی‌هایی تشکیل می‌دهند که از چند دهه قبل به حاشیه جنوبی خلیج فارس مهاجرت کرده‌اند. از نظر سطح توسعه اقتصادی نیز دارای ناهمگونی زیادی است به گونه ای که تفاوت قابل ملاحظه ای میان دو امارات ابوظبی و دوبی نسبت به دیگر ایالات این کشور وجود دارد.

تبدیل شدن به یک قدرت منطقه ای در کنار ایران و عربستان سعودی در خلیج فارس؛

تبدیل شدن به یک قدرت منطقه ای مستلزم فعال کردن ظرفیت های داخلی است در این راستا ظرفیت های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی می بایستی فعال شود تا در عرصه منطقه ای هم قادر به ایفای نقش باشد. از نظر سیاسی بایستی به کشوری دمکراتیک و الگو با رویکردی اسلامی در منطقه خاورمیانه تبدیل شود. مهمترین چالش در این رابطه این است که این کشور از نظر مشارکت و آزادی‌های سیاسی در سطح پائینی است و هنوز تقاضاهای عمده و عمومی در این زمینه در این کشور مشاهده نمی‌شود. از نظر اقتصادی نیز می بایست ظرفیت اقتصادی آن بالاتر رود: از زمان کشف نفت در امارات، در حدود 30 سال پیش، تاکنون این کشور از منطقه‌ای محروم و بیابانی به کشوری ثروتمند و دارای سطح زندگی بالا برای شهروندان اماراتی تبدیل شده است. دولت برای اشتغال‌زایی و توسعه زیرساخت‌ها هزینه‌های عمده‌ای کرده و فرصت‌های بسیاری را برای فعالیت بخش خصوصی ایجاد کرده است. البته تبدیل شدن این کشور به یک قدرت منطقه ای بایستی همراه با فعال کردن بیشتر ظرفیت های مربوط به انرژی این کشور به ویژه گاز است به گونه ای که به یک صادرکننده عمده گاز در دنیا تبدیل شود و درآمدی معادل نفت از این طریق به دست آورد. در حال حاضر امارات چهارمین تولیدکننده نفت در سطح منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا و پنجمین در عرصه جهانی است.

از مهمترین چالش های پیش روی این کشور مربوط به اختلافات دوجانبه با برخی کشورهای منطقه است.در این رابطه بنظر مهمترین چالش امارات مربوط به جزایر سه گانه با ایران است که بنظر غیرقابل حل می رسد. اما در صورتی کهمشکلات مربوط به جزایر سه گانه با ایران را به نفع خویش حل و فصل کند به گونه ای که بر نقاط راهبردی منطقه خلیج فارس دسترسی و حتی کنترل داشته باشدقادر است ضعف ژئوپلیتیک خود را جبران کند. البته این وضعیت مستلزم ضعف کلی ایران در نظام موازنه قوای منطقه ای است که خیلی دور از ذهن است.با هدف جبران ضعف ژئوپلیتیک کشور قلمروسازی در فضای بیرون از خلیج فارس در دستور کار قرار گرفته است. در این راستا این کشور اولین پایگاه دریایی و هوایی خویش را در اریتره و سواحل دریای سرخ ایجاد کرده و به تنهایی تبدیل به اولین کشور عربی شده که در بیرون از مرزهای خویش پایگاه دارد. همچنین در لیبی شرقی نیز دست به پایگاه سازی زده است. به نظر می رسد تصرف مجمع الجزایر سقطری یمن نیز با این رویکرد صورت پذیرفته است.

خواست امریکا برای محول کردن نقش بیشتر به امارات متحده عربی نیز خیلی اهمیت دارد که با توجه به حساسیت های عربستان و بی میلی این کشور به نقش این کشور در معادلات منطقه ای در کوتاه مدت مشکل است. مهمترین چالش این کشور در این راستا ظرفیت نظامی این کشور به ویژه از نظر نیروهای نظامی است که ایفای چنین نقشی از سوی این کشور در هر سطحی را سخت می کند به خصوص که از نظر امنیتی نیز شدیدا وابسته است و کشوری که از این نظر وابسته است نمی تواند داعیه تبدیل شدن به یک قدرت منطقه ای حتی زیر سیستم خلیج فارس را داشته باشد. در صورت دستیابی به خودکفایی نظامی به ویژه از نظر سلاح های غیرمتعارف که در قالب گسترش برنامه هسته ای آنرا دنبال می کند بنظر تبدیل شدن این کشور به یک قدرت منطقه ای را به ذهن نزدیک می کند. این کشور با هدف پیشبرد برنامه های خویش در تلاش است 4 نیروگاه هسته ای تا 2017 ایجاد کند که در راستای اهداف بلندپروازانه این کشور در خلیج فارس است که با هدف بلندمدت بازدارندگی هسته ای احتمالی در برابر جمهوری اسلامی ایران خواهد بود.

واژگان کلیدی: آینده پژوهی، امارات، بازیگر منطقه ای، خلیج فارس

مطالب مرتبط