پرهام پوررمضان
پژوهشگر حوزه روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc
فروپاشی رژیم بعث عراق به رهبری صدام در سال 2003 فرصت بسیار مناسب و خوبی بود که عراق جدید که محروم از همکاری کشوهای عربی همسایه با خودش بود فصل جدیدی از روابط سیاسی ،امنیتی ،اقتصادی و اجتماعی را با جمهوری اسلامی ایران آغاز کند، اما تحریم های ایالات متحده و فشار های این کشور بر رابطه ایران و عراق همواره به عنوان یک پارامتر تاثیر گذار بر روابط این دو کشور مطرح می شود.
در ادبیات پیشین مسائل ژئوپولتیکی، ژئوپولتیک محدود به سرزمین و مرز می شد، اما امروزه شاهدیم که عناصری همچون انرژِی به ،عناصری فعال و پویا تبدیل شده اند و این امر بدان معناست که پارامتر هایی همچون نفت ،زغال سنگ و در کلان دیدگاه انرژِی به یک مولفه ی مهم در سطح ملی ،منطقه ای و فرا منطقه ای برا کشورها تبدیل شده اند .
مسائل ی نگارنده در این تحلیل این است که در صورت از بین رفتن عراق به عنوان مقصد صادرات گاز ایران بر مبنای سیاستگذاری طرفین چه اتفاقی خواهد افتاد ؟
در این تحلیل در ابتدا به دنبال پاسخی برای پرسشی تحت عنوان اینکه جمهوری اسلامی ایران به عراق از منظر انرژِی چگونه می نگرد؟ خواهم بود از این رو دسته بندی زیر را ارائه خواهم داد :
1-رویکرد امنیتی : اگر صادرات گاز از ایران به عراق کاهش و یا قطع شود ،این کشور دچار قطعی های گسترده خواهد شد و از آنجایی که این اتفاق به طور قطع موجب نا آرامی های اجتماعی خواهد شد به دلیل مجاورت مرزی ممکن است پيامدهايي براي مرزهای جمهوری اسلامی ایران نیز داشته باشد.
2-رویکرد اقتصادی :ایران برای صادرات گاز خود به کشور از عراق از دو مسیر خط لوله آبادان و خط لوله نفت شهر استفاده می کند که میزان انتقال هریک از آنها به ترتیب 13و30ملیون متر مکعب است که در صورت پرداخت 2 ملیارد و 500ملیون دلار بدهی عراقی ها به جمهوری اسلامی ایران و تقویت زیر ساخت ها امکان تغییر در میزان صادرات نیز وجود دارد.
3-رویکردی اقتصادی :جمهوری اسلامی ایران در راستای سیاستگذاری های خود در راستای دیپلماسی اقتصادی، مسئولیت 2 پروژه مهم در زمینه کاهش تلفات انرژی در شبکه توزیع برق و همچنین بازسازی تجهیزات آسیب دیده برق عراق را بر عهده گرفته است که قطعا نتایج خوبی را برای کشور رقم خواهد زد. اما کشور عراق که از نیاز واردات گاز به ایران احساس خطر کرده است تصمیم به تغییر درسیاست گذاری های خود کرده است که از این روند می توان به تغییر درشبکه ی برق به صورت سیکل ترکیبی ، تولید برق هسته ای اشاره کرد .
اما پرسش دومی که به دنبال پاسخ برای آن خواهم بود این است که با این توضیحات ایران چه باید کند ؟
1-در ابتدا جمهوری اسلامی ایران باید چالش های خود را با جهان غرب در پیرامون موضوعاتی همچون مسائل هسته ای حل کند. دلیل این امر هم این است که عراق در مواجه ایران و جهان غرب ترجیح می دهد یک بازیگر خنثی باشد و نیاز خود را از ایران در رابطه با گاز قطع کند .
2-در دومین مورد ایران به دلیل تحریم ها برای کنترل کردن مسائل داخلی خود باید از بهای متعارف، ارزان تر انرژِی را بفروشد. از این رو کشورهایی همانند عراق در این شرایط مشتریان ثابت هستند و در صورت تغییر در شرایط ایران و غرب ممکن است انرژِی ایران بی مشتری بماند از این رو سیاستگذاری های صحیح بسیار لازم است
3-ایران باید در شرایط آینده نقش خود را از صادر کننده به محور ترانزیت تغییر دهد و دلیل هم در این است که مسائل امنیتی در دهه های آینده امکان استفاده از خط لوله را نمی دهند و هم اینکه مصرف داخلی جوابگوی صادرات نیست .
واژگان كليدي: ژئوپولتیک, انرژی ,مساله ,تداوم ,صادرات گاز ایران , عراق