مریم وریج کاظمی
پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک
مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC
هیچ منطقه ای از اتحاد جماهیر شوروی سابق به اندازه قفقاز جنوبی شاهد آشفتگی نبوده است. در این راستا جنگ چهل و چهار روزه بین ارمنستان و آذربایجان در سال 2020 نقشه قفقاز جنوبی را به طرز چشمگیری تغییر داد اما علیرغم هزینه انسانی سنگین نتوانست اختلافات عمده سیاسی بین دو کشور را حل کند(1).
قفقاز جنوبی منطقه ای است که در چهار راه اروپا – آسیای مرکزی قرار دارد و با خاورمیانه بزرگ هم مرز است. در این منطقه قدرت های نظیر روسیه، ترکیه، چین و ایران از نظر سیاسی و اقتصادی فعال هستند. قفقاز جنوبی به جهت کریدورهای حمل و نقلی و تنوع منابع انرژی برای اتحادیه اروپا مهم تلقی می شود. بنابراین، اروپا درصدد است تا نقش خود در این منطقه تقویت کند و در رسیدگی به درگیری و تنش ها فعال تر عمل نماید. اتحادیه اروپا متعهد است که یک بازیگر فعال برای ترویج حل مناقشه در منطقه باشد. در این راستا اتحادیه اروپا از اقدامات انجام شده توسط گرجستان که منجر به آزادی 15 زندانی ارمنی توسط آذربایجان شد. همچنین تحویل نقشه مناطق مین گذاری شده توسط ارمنستان حمایت کرد. اتحادیه اروپا آمادگی خود را برای توسعه روابط دوجانبه در عین حمایت از همکاری و ارتباطات منطقه ای اعلام کرده است و به فراگیری و انعطاف پذیری چارچوب سیاست مشارکت شرقی وابسته می باشد.
اگرچه اتحادیه اروپا هرگز مستقیماً در حل و فصل مناقشه قره باغ که در 25 سال گذشته تحت رهبری روسای مشترک گروه مینسک (فرانسه، ایالات متحده امریکا، روسیه) انجام شد، دخالت نداشته است. اما این بدان معنا نیست که اتحادیه اروپا منفعل باقی مانده است بلکه اروپا از طریق اقدامات اعتمادسازی مانند پروژه هایی که در سطح جامعه تحت مشارکت اروپایی برای حل و فصل مسالمت آمیز مناقشه بر سر قره باغ اجرا شده است، حمایت کرده است(2).
لازم به ذکر است یکی از مسائل کلیدی که اتحادیه اروپا در قفقاز جنوبی با آن مواجه است، تفاوت بین تعهد اعلام شده اتحادیه اروپا برای بهبود شرایط اقتصادی و سیاسی در کشورهای شرق آسیا و حمایت از رژیمهای غیردموکراتیک از طریق حمایت اقتصادی قابل توجه و دسترسی ترجیحی تجارت به بازار اتحادیه اروپا است(3). با افزایش دخالت نظامی و سیاسی روسیه و ترکیه در منطقه، تأثیر سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قفقاز جنوبی اکنون تحت الشعاع قرار گرفته و احتمالاً در معرض خطر است. البته اتحادیه اروپا به شدت به دنبال منابع گاز طبیعی آذربایجان برای جایگزینی عرضه محدود روسیه است.
علاوه بر این، آذربایجان یک کشور کلیدی در کریدور میانی در حال ظهور است که از ترکیه از طریق گرجستان به آذربایجان و آسیای مرکزی میرود(4). روابط اتحادیه اروپا با آذربایجان در درجه اول اقتصادی است تا سیاسی. آذربایجان یکی از تامین کنندگان اصلی نفت و گاز طبیعی اتحادیه اروپا است و طرح های انرژی مشترک زیادی از جمله کریدور گاز جنوبی بین آنها وجود دارد، و تا زمانی که اتحادیه اروپا مایل به خرید نفت و گاز آذربایجان باشد، روابط صمیمانه باقی خواهد ماند. رابطه اتحادیه اروپا با ارمنستان نیز به طرز چشمگیری با آذربایجان متفاوت است. ارمنستان مانند آذربایجان از ثروت طبیعی زیادی برخوردار نیست بنابراین در موقعیت بسیار ضعیف تری برای ایجاد تعادل در برابر همسایگان بسیار قدرتمندتر خود قرار دارد. به هر حال روابط آینده بین اتحادیه اروپا و ارمنستان بسیار وابسته به وضعیت قره باغ کوهستانی است و اگر ارمنستان وابستگی امنیتی خود به روسیه را کاهش دهد، مطمئناً پتانسیل برای ادغام عمیق تر با اتحادیه اروپا وجود خواهد داشت.
از سوی دیگر با توجه به اینکه ایالات متحده امریکا برای ارتقای صلح و همکاری منطقه ای، مبلغ دو میلیون دلار برای عملیات مین زدایی در مناطق آسیب دیده از جنگ 2020 در قفقاز جنوبی اختصاص داد(5) نمی تواند از این منطقه عقب نشینی کند. با این حال ایالات متحده از نظر ژئوپلیتیکی در منطقه در مقابل روسیه در یک نقطه ضعف جدی قرار دارد. واشنگتن نباید برای مقابله با مسکو وعده حمایتی بدهد که در نهایت نتواند آن را انجام دهد. این امر به ویژه در مورد گرجستان و آرزوهایش برای عضویت در ناتو صادق است. اما واشنگتن باید تلاشهای خود را با اتحادیه اروپا هماهنگ کند و در مورد پتانسیل انرژی واقع بین باشید. همچنین اهمیت منابع انرژی دریای کاسپین برای این منطقه در گذشته، انتظارات غیرواقعی ایجاد کرده بود که باید کنترل شود. به هر حال سیاست ایالات متحده در قبال کشورهای قفقاز جنوبی طی ربع قرن گذشته چندین مرحله را پشت سر گذاشته است که در هر مرحله، سیاست ایالات متحده اهداف بلندپروازانه ای را تعیین کرد و هر بار دستاوردهای کمتر از انتظارات اولیه داشته است(6).
از سوی دیگر از آنجایی که افزایش سرمایهگذاریهای رقبای استراتژیک مانند چین و روسیه نه تنها سرمایه اقتصادی، بلکه سرمایه سیاسی آنها را در منطقه افزایش میدهد، ایالات متحده در معرض خطر از دست دادن نفوذ در یک محور حیاتی برای امنیت و سرمایهگذاری اوراسیا قرار دارد.در این راستا توافقنامه تجارت آزاد چین با گرجستان، همراه با حضور روسیه در منطقه قره باغ کوهستانی و همچنین در مناطق جدا شده توسط روسیه در آبخازیا و اوستیای جنوبی، شواهد روشنی از منافع نظامی و اقتصادی ابرقدرت ها را در منطقه نشان می دهد(7).
با این حالی که جنگ روسیه با اوکراین، سطح ناامنی را برای هر یک از مناطق جدایی طلب قفقاز جنوبی افزایش می دهد اما می تواند فرصتی را برای ایالات متحده و اروپا فراهم کند تا برای راه حل های مذاکره به کشورهای منطقه فشار بیاورند(8). جنگ روسیه با اوکراین به واشنگتن فرصتی می دهد تا شراکت استراتژیک آسیب دیده خود با ترکیه را که دومین ارتش بزرگ ناتو را در اختیار دارد، بازسازی کند و یک اتحاد استراتژیک جدید با آذربایجان ایجاد نماید. در این بین ایالات متحده از اتحادیه اروپا پیروی می کند که راه را در ایجاد روابط با قفقاز جنوبی و میانجیگری مذاکرات بین ارمنستان و آذربایجان در مورد یک معاهده صلح در آینده رهبری کرده است. ایالات متحده باید صلح میان ترکیه و ارمنستان را تشویق و تسهیل کند، زیرا این امر به نفع هر سه کشور خواهد بود که این متعاقباً نفوذ غرب را در قفقاز جنوبی گسترش خواهد داد(9).
اما آنچه که مشخص است با بحران کنونی اوکراین، روسیه میخواهد اتحادیه اروپا و ایالات متحده امریکا را از منطقه خارج کند و از درگیریها برای تحت کنترل نگه داشتن کشورهای قفقاز جنوبی استفادهکند. به هر حال روسیه با نقش خود در دستیابی به توافق آتشبس و استقرار نیروهای حافظ صلح، نشان داده که همچنان بازیگر کلیدی امنیتی در قفقاز جنوبی به شمار می آید (10).
جمع بندی
به نظر می رسد منطقه قفقاز جنوبی به دلیل رقابت های ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی غرب با روسیه در حالت بی ثباتی و ناامنی باقی بماند. به هر حال قفقاز جنوبی با سه منطقه پرتنش در قره باغ کوهستانی، آبخازیا و اوستیای جنوبی تقویت ارتباط سیاسی و یکپارچگی اقتصادی میان غرب و این منطقه را با چالش های ناهماهنگی مواجه می سازد. البته با توجه به وجود منابع انرژی- مسیرهای ترانزیتی-دسترسی به بازارهای خاورمیانه و آسیای شرق و جنوب شرقی، شکل گیری یک ساختار امنیتی جدید بر اساس معادلات اقتصادی-تجاری می تواند راه حل قابل قبولی برای جلوگیری از تنش و درگیری در منطقه قفقاز جنوبی و ارتقاء مراودات غرب با این منطقه باشد که این امر به طور مستقیم به استراتژی روسیه بعد از بحران اوکراین بستگی خواهد داشت.
کلید واژگان: قفقاز جنوبی, ارمنستان, آذربایجان, اروپا, امریکا, روسیه, مریم وریج کاظمی
1-https://carnegieeurope.eu/2021/11/08/in-south-caucasus-can-new-trade-routes-help-overcome-history-of-conflict-pub-85729
2-https://www.eeas.europa.eu/eeas/why-we-need-more-eu-engagement-south-caucasus_en
3- https://shabka.org/blog/2021/03/22/eu-policy-in-the-south-caucasus/
4- https://cepa.org/article/new-fighting-flares-in-the-south-caucasus/
5- https://www.state.gov/2-million-in-new-u-s-humanitarian-demining-assistance-for-the-south-caucasus
6- https://carnegieendowment.org/2017/05/31/u.s.-policy-toward-south-caucasus-take-three-pub-70122
7- https://foreignpolicy.com/events/fp-virtual-dialogue-great-power-plays-in-the-south-caucasus/
8-https://www.usip.org/publications/2022/05/russias-ukraine-war-could-offer-chance-resolve-south-caucasus-conflicts
9-https://neweasterneurope.eu/2022/07/13/the-world-has-changed-time-for-the-us-to-take-note-of-the-strategic-importance-of-the-south-caucasus
10- https://dgap.org/en/research/publications/restoring-eu-influence-south-caucasus