فرزاد رمضاني بونش
مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
روابط بغداد و آنكارا در ماه هاي گذشته با تنشهايي چند روبرو بوده است. تنشهايي كه در سايه نوع نگاه و راهبردهاي دولت تركيه به عراق چالش هاي نويني را بر روي روابط دو كشور گشوده است. چنانچه سخنان گذشته نخست وزیر ترکيه در قبال عراق و متهم كردن وي به شعله ور کردن آتش اختلافات میات اهل تسنن، تشیع و کردها در عراق و سپس پاسخ تند مالکی روابط دو هماسيه را در شرايط نويني قرار داده است. در اين بين براي واكاوي بيشتر نوع نگاه تركيه به رويدادهاي سياسي عراق به گفتگو با دكتر جعفر حق پناه پژوهشگر، نويسنده و كارشناس مسائل تركيه نشسته ايم:
مركز بين المللي مطالعات صلح: در ماه هاي اخير مقامات تركيه با سخناني تند به دولت بغداد حمله کرده اند امري كه به نوبه خود تنش هايي بين دو كشور را سبب شده است. در اين بين علل اين رويكرد تركيه در مورد مسائل عراق چيست؟
من فكر ميكنم اين نوع از رويكرد تركيه به چند عامل برميگردد . نخست ساختار فكري و مباني انديشه اي حزب عدالت و توسعه يا آك پارتي نقش مهمي در اين امر دارد. در واقع آك پارتي حزبي ميانه رو مذهبي و همچنين با عقبه گرايش هاي اخواني است. اين گرايش چندان نيز سر آشتي با نظام حكومتي شيعي (كه نمونه آن ر ا ميتوان در عراق ديد) ندارد. چنانچه در سالهاي گذشته تركيه مخالفتهايي با دولت شيعه عراق داشته، اما تحت تاثيرات دوسال اخير جهان عرب (كه منجر به گسترش گرايشهاي اخواني در كشورهاي ديگر شده است) اين گرايش ها هم در دولت تركيه تشديد شده است . از اين منظر بر شدت ايدئولوژي گرايي آك پارتي افزوده شده است. لذا در دوره جديد تنش با عراق صرفا جنبه ژئوپلوتيكي و رئاليستي نقش ندارد، بلكه وجوه مذهبي و اعتقادي نيز در آن دخالت دارد. عامل دوم چالش سياسي است كه اينك در خاورميانه وجود دارد. در واقع تركيه محوريت همسويي با دمكراسي امريكايي را دنبال ميكند. از همين رو تركيه نيز فشارهايي جدي بر سوريه وارد كرده و در دنباله اين رويكرد فاصله عراق و تركيه نيز بيشتر شده است. چرا كه عراق و ايران در يك سو قراردارند و تركيه در سويي ديگر . گذشته از اين عامل در عامل سوم منطق ژئوپلوتيكي نيز براي اين امر متصور است. يعني تركيه احساس ميكند كه بايد عقب ماندگي تاريخي خود را نسبت به ايران (كه همواره در عراق نقش آفريني موثرتري داشته است) را جبران كند. بويژه اينكه اكنون نيز كه امريكايي ها در عراق حضور ندارند بنابراين آنكارا مي كوشد تا با اعمال فشار موازنه اي با ايران در عراق برقرار كند.
مركز بين المللي مطالعات صلح: مالکی اعلام کرده اردوغان همچنان در توهم هیمنه و سلطه بر منطقه است. در اين حال تا چه رويكرد كنوني و كوتاه مدت تركيه با توجه به در پيش بودن انتخابات استانداريهاي عراق چيست؟
من فكر ميكنم كه اكنون تركيه تلاش كرده است تا نخست خود را به عنوان حامي سنتي و مقتدر اهل سنت در عراق معرفي كند و دوم از اين راه بتواند جاي پاي محكمي را در بين متحدان اهل سنت اين كشور به دست آورد و هماهنگي اي نيز با كشور هاي حاشيه خليج فارس داشته باشد گذشته از اين آنكه تركيه سعي كرده است با اعمال سياست تهاجمي در عراق كردستان عراق را وامدار و وابسته به خود كند و اينگونه قلمداد كند كه با پشتوانه تركيه است كه كرد ها ميتوانند جاي پايي در بغداد داشته باشند. به علاوه تهديدات كرد هاي تركيه را نيز به نوعي خنثي كند. يعني تركيه مي كوشد تهديد دروني خود را به خارج از مرز ها منتقل كند. به نظر ميرسد تركيه در اين رويكرد به نحو موفقيت آميزي عمل كرده و اعتماد سازي قابل توجهي هم بين حكومت اقليم كردستان و آنكارا به وجود آورده است. چنانچه سفر مقامات، گشايش كنسولگري، رابطه رو به رشد اقتصادي فرهنگي و.. بيانگر اين امر است. بنابراين كرد ها و سني ها دو بال سياست تركيه در عراق شده اند. در اين راستا تركيه نيز ميكوشد تا با جناح هايي از شيعيان ارتباط خود را حفظ كند و تا هم به نوعي آب باريكه اي را در بين شيعيان براي شرايط ويژه داشته باشد و هم تشديد فشار بر مالكي را مد نظر داشته باشد و اپوزسيون شيعي دولت مالكي را با خود همراه سازد. (سفراخير مقتدي صدر و همكاري با كردها مي تواند در اين راستا تعبير گردد.)
مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به سفر بارزاني به تركيه و ديدار با مقامات تركيه آيا ميتوان گفت تركيه مي كوشد از پتانسيل( معنوي يا … )بارزاني براي كاهش تنش در كردستان تركيه بهره گيرد ؟
من به نفوذ معنوي مسعود بارزاني و خانواده وي در كردستان تركيه اعتقادي ندارم. چرا كه دو منطقه از نظر تفاوت هاي فرهنگي، رويكردهاي سياسي و…متفاوت هستند. از سوي ديگر با توجه به پشتوانه محكم و استوار اقتصادي بارزاني اين نقش آفريني بارزاني در كردستان تركيه متصور است. اكنون نيز مي توان اينگونه برداشت كرد كه شايد جريان هاي سياسي تركيه به نوعي گرايش داشته باشند كه اين نقش و حمايتها را دريافت كنند. يعني امكان ميانجيگري بارزاني در حد محدود پيدا ميشود، اما با توجه به خواستگاه بارزاني اين ميانجيگري ديرپا، عميق و گسترده نيست .
مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به واكنش هاي دولت عراق به نوع رويكردهاي تركيه در اين كشور اين واكنش ها در كوتاه مدت چه تاثيري در سياست هاي تركيه در عراق خواهد گذارد؟
در كوتاه مدت دوره تنش بين دو كشور ميتواند ادامه داشته باشد تا به نقطه عطف و تعيين كننده اي برسد. يعني يك سري اتفاقات داخلي در دو كشور و برخي از مسائل بين المللي منجر به تاثيرگذاري در اين روابط مي گردد، لذا در كل تاثيري ايجاد مي گردد. در اين بين به نظر ميرسد كه عراق نيز نتواند روال واكنشي در برابر تركيه را ادامه دهد، چرا كه عراق چالشهاي عميق امنيتي و سياسي دارد. در اين حال براي بازسازي اقتصادي خود دريافت پشتيباني هاي سياسي و اقتصادي خارجي نياز دارد و تركيه از اين جهت شريك قابل اتكايي است. گذشته از اين نيز با توجه به موضوع افزايش آينده ظرفيت توليد نفت در عراق به بيش از 6 ميلون بشكه در روز تركيه از يك سو از مسيرهاي مهم ترانزيت عراق است و از سويي نيز تركيه به اين موضوعات از نگاه منفعت طلبانه نگاه ميكند و حتي در ديد ايدئولوژيكي خود تابع ملاحضات سياسي است و تنش بيشتري را با عراق دامن نخواهد زد.
مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به پرونده هاشمي رويكرد آتي تركيه در مقابل پرونده هاشمي چه خواهد بود؟
اين مساله، مساله اي داخلي در عراق است و هيچ كشوري نيز نمي تواند دخالتي افزون تر در اين پرونده داشته باشد. در اين بين به نظر ميرسد كه اين امر در روابط دو سويه تاثير جدي اي نداشته باشد. در هر حال بايد در نظر داشت كه تركيه تلاش ميكند از اين پرونده به عنوان امري پرستيژي و تبليغاتي براي گسترش نفوذ خود در بين اهل سنت عراق بهره برد و اين حمايت در راستاي منافع تركيه است.
مركز بين المللي مطالعات صلح: در نگاه كنوني تركيه عراق قوي و مقتدر در اولويت قرار دارد يا عراق ضعيف و يا حتي تجزيه شده؟
من بعيد ميدانم كه كشوري (مانند تركيه) از عراق مقتدر و قوي استقبال كند. از سوي ديگر عراق تجزيه شده هم امري متصور براي تركيه نيست و اين امر هم به خواست يك يا دو كشور مانند تركيه برنمي گردد و در واقع مساله اي كلان تر است. در اين بين به نظر مي رسد تركيه خواستار عراقي ضعيف است تا تجزيه شده.
مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا رويكرد تركيه در مورد عراق تاثيري هم در نوع روابط تركيه با ساير كشور هاي عربي و جهان عرب ميگذارد؟
بله. از اين جهت كه تركيه از اهل سنت عراق حمايت ميكند و اين رويكرد به معناي تعامل با حاميان خارجي گروه اهل سنت در عراق (بويژه عربستان، كشورهاي شوراي همكاري خليح فارس و اردن) است امري بسيار مهم تلقي ميشود. چرا كه اين كشورها هم با دولت شيعي در عراق رقابت دارند و اين امر هم به نوبه خود به نفع تركيه تلقي ميشود.
مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا تركيه در همگرايي با قطر و عربستان در تحولات داخلي عراق گام برمي دارد؟
به طور كامل نميتوان از همگرايي و پيوند سياست خارجي اين سه كشور در عراق سخن گفت. چرا كه هر سه كشور مقدورات، توانايي ها، ملاحظات و منافع ملي ويژه اي براي خود در عراق در نظر دارند، اما در بياني ديگر بايد گفت اين منافع و ملاحضات در جاهايي در عراق همگرا ميشود. يكي از اين بخش ها تقويت و پشتيابي از اهل سنت در عراق و دوم مخالفت با تجزيه عراق و همچنين فشار به دولت شيعي است.
مركز بين المللي مطالعات صلح: آينده روابط تركيه با عراق به چه سناريوهايي قابل پيش بيني است؟
به نظر ميرسد كه دو كشور در بلند مدت رابطه اي مسالمت آميز را به ناچار در پيش خواهند گرفت، اما به هر حال رقابتها و فراز و فرود هاي سياست خارجي دو كشور كاملا محتمل است. در اين راستا بايد در نظر داشت كه امكان افزايش تنش بين دو كشور نيز چندان مورد نظر نيست و به نظر نميرسد دو كشور دامنه تنش را افزايش دهند.