مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

پیامدهای پاکسازی ارتش ترکیه پس از کودتای 15 ژوئیه 2016 ژیلا احمدی

اشتراک

پيامدهای پاکسازی ارتش ترکیه پس از کودتای 15 ژوئیه 2016
ژیلا احمدی
دانشجوی دکترای روابط بین‌الملل
مركز بين المللي مطالعات صلح
واژگان كليدي: پیامد، پاکسازی، ارتش ترکیه، پس از کودتای 15 ژوئیه 2016

کودتای نظامی در ترکیه ریشه در گذشته دارد، یک حافظه بد تاریخی در تاریخ مدرن یک کشور که بارها تکرار شده است.کودتای ترکیه که در بعدظهر 15 ژوئیه 2016 نیروهای مسلح ترکیه (TSK) تلاش کردند کنترل دولت، نهادهای دولتی، رسانه ملی و نقاط کلیدی و ارتباطیکشور را در دست بگیرند آغاز شد.سازماندهی کودتا تحت نام “شورای صلح در خانه” از رسانه ملی اعلاموجود کرد و شرایط را تحت کنترل و هدف خود راایجاد نظم در قانون اساسی، حقوق بشر و آزادی و امنیت عمومی اعلام کرد. با این حال در عرض چند ساعت مشخص شد که فرماندهی دفاعی و دیگر فرماندهان بزرگ از تلاش¬های کودتا حمایت نمی¬کنند.رئیس جمهور اردوغان و نخست وزیر بن¬علی ییلدیریم از حزب حاکم عدالت و توسعه نیز با دسترسی به رسانه خصوصی سی ان ان ترکبه محکوم کردن کودتا پرداختند و به مردم اطمینان دادند که کودتا با شکست مواجه خواهد شد. در نهایت کودتای 15 ژوئیه با سپری کردن زمانی نه چندان طولانیبا شکست مواجه شد. ماه¬ها پس از گذشت کودتا این پرسش مطرح می¬شد که چه کسی کودتا و این سازماندهی را برای شکست کودتا انجام داد؟ دیدگاه¬های متفاوتی از طرف مفسران داخلی و خارجی در مورد کودتا مطرح شد. طرفداران و مخالفان رئیس جمهور اردوغان تفاسیر متفاوتی از وقوع و اهداف کودتا مطرح کردند. از طرف دیگربرای مفسران خارجی هم این مسئله مهم بود که چگونه اردوغان از رویدادهای 15 ژوئیه برای ضربه زدن به دشمنان سیاسی خود چه در داخل وچه در خارج از مرزها استفاده خواهد کرد؟ و یا به عبارتی دیگر، بازی سیاسی اردوغان با برگ برنده کودتا در داخل و خارج از کشور چگونه خواهد بود؟!
سانسور اطلاعات، خودسانسوری شهروندان، تلاش روزنامه نگاران و دانشگاهیان برای آشکار کردن پیوندهای میان مردم و سازمان های تروریستی، موضوع خیانت یا جهل دوستان قدیمی (در داخل و خارج) از موارد دیگری بود که بلافاصله پس از کودتا شاهد آن بودیم. یکی از ارگان هایی که پس از کودتا نوک حمله دولت عدالت و توسعه قرار گرفت ارتش ترکیه بود. به طوری که پس از کودتا بلافاصله عملیات دستگیری و بازداشت افسران شروع و این روند تا کنون ادامه دارد. با این وجود سوال دیگری که مطرح می شود اینکه ادامه روند پاکسازی ارتش ترکیه چه پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت؟
از زمان کودتا تقریباً 4500افسر از TSK اخراج شده اند.از جملهخلبانان نیروی هوایی، خلبانان هلی کوپتر در ارتش و فرماندهان ویژه و نیروهای ویژه،یکی از دلایل آن استفادهجبهه کودتا از جت¬های جنگی و هلی¬کوپترها برای حمله به نهادهای کلیدی مانند مجلس ملی، ستاد پلیس و دفتر مرکزی اطلاعات ملی (MIT) در آنکارا بود.این اخراج¬ها احتمالاً تأثیر منفی بر اثربخشی مبارزه در کوتاه مدت خواهد داشت، اما در بلند مدت روشن نیست چه پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت.با این وجود کودتای 15 ژوئیه جدایی عمیق را در داخل سپاه افسران و عدم کنترل فرماندهان دفاعی و سایر فرماندهان عالی رتبه بر مقامات زیردست خودنشان می دهد.از لحاظ نظامی نیز ضعف رهبری نظامی کاملاًمشخص است.
یکی از مذنونان اصلی در کودتا فتح الله گولن و طرفداران وی در ارتش بودند.با وقوع کودتاشرایط برای حذف این نیروها فراهم شد. البته درباره اینکه آیا افسران متصل به جنبش گولن نیروی محرک این کودتا بودند پرسش های بسیاری مطرح استاز جمله اینکه اگر چنین است چرا کودتا اینقدر بد و بیمارگونه اجرا شد و اگر باز افسران گولن نیروهای محرک کودتا بودند احتمالاً پایگاهی گسترده تر در سپاه افسران داشته اند.در این صورت می توان احتمال داد که کودتاچیان گروهی از گولنیست ها و افسراندیگر بودند که به دلایلی می خواستند از اردوغان و دولت وی خلاص شوند. اما آنچه مهم استبا توجه به استفاده گسترده از دارایی های نظامی ( پایگاهها، هواپیماها و وسایل نقلیه ) در زمان کودتا نشان از درگیر شدن شمار قابل توجهی از پرسنل نظامی و نشان دهنده یک جناج در درون گروه افسران بود.
به طور کلی از زمان کودتا تا کنون افسران بسیاریدستگیر و اخراج شده اند و این روند باجایگزینی خلبانان نیروی هوایی، خلبانان هلی¬کوپتر ارتش و فرماندهان نیروهای ویژه و … همراه بوده است. این اخراج¬ها شاید در کوتاه مدت تأثیر منفی بر اثربخش بودن مبارزات داشته است اما بدون شک در ادامه موجب تقویت روحیه و انگیزه میان آنها برای مبارزات آینده خواهد شد. این نیروها که نقش مهمی در برابر حزب پ.ک.ک داشته¬اند و علیه شورش¬های آن¬ها در استان¬های کردنشین و همچنین شورشی در سوریه فعال بوده¬اند می¬تواند در کاهش توانایی عملیاتی ترکیه بر ضد پ.ک.ک موثر باشد.اکثر ژنرال¬ها و دریا¬سالارها که اخراج شده¬اند به وسیله نظامیان رتبه پایین که ارتقا رتبه دریافت کرده¬اند جایگزین شده¬اند.در ظاهر کمبود نیرویی مشاهده نمی شود اما بحث تجربه و شایستگی نظامیان عالی رتبه که اخراج شده اند و جایگزینی آنها با نظامیان کم تجربه، ضعف رهبری در مقامات عالی رتبه را در زمان¬های بحرانی به دنبال خواهد داشت.از جمله دیگر تغییرات که پس از کودتا در زمینه نظامی تصویب شده است، رئیس ستاد به طور مستقیم توسط رئیس جمهور منصوب می شود. دولت کنترل سیستم از طریق تعدیل تعداد وزرای کابینه و ژنرال های چهار ستاره در شورای عالی نظامی (YAŞ) را دارد. زنجیره فرماندهی در بالاترین سطح تغییر کرده و در عوض دفاتر نخست وزیر، رئیس ستاد و ستاد عمومی به ریاست جمهوری متصل می¬شود. همچنین در این تغییر و تحولات فرماندهان نیروهای زمینی، هوایی و دریایی ترکیه در برابر وزرات دفاع ملی پاسخ¬گو خواهند بود. این قابلیت ایجاد شده است که رئیس¬جمهور و نخست وزیر بدون مراجعه حضوری می¬توانند به طور مستقیم به این فرماندهان دستور دهند. این موارد بدون شک اختیارات رئیس جمهور اردوغان را روز به روز بیشتر خواهد کرد.
در بخش آموزشی،ما شاهد تغییراتی در نظام آموزش عالی نظامی هستیم،به طوریکه دبیرستان¬های نظامی کاملاً بسته شده¬اند و دانشگاه¬های نظامی موجود بخشی از یک دانشگاه جدید ملی دفاعی تحت وزارت دفاع ملی شده که به ریاست غیر نظامیان هدایت می¬شوند.این مسئله در نهایت موجب شده که، TSK از بسیاری از واحدها و توابع سابق خود دور شود. همچنینامکانات صنعتی، کارخانه-های کشتیرانی و بیمارستانها به ترتیب به وزارت دفاع ملی و وزارت بهداشت منتقل می¬شوند.
عواقب چنین پاکسازی جامع برای TSKدر مراحل اولیه کار آسانی نیست. البته بعضی از این اصلاحات فعلاً بر روی اسناد و مدارک است. به عنوان مثال اتصال ژاندارمری و گارد ساحلی به وزارت امور داخلی،جدایی امکانات صنعتی، کارخانه¬های کشتیرانی و بیمارستان¬ها به خارج از فعالیت¬های اصلی و نظامی مدرن و جدایی از فعالیت¬های TSKکه حتی اگر کودتایی هم انجام نمی-گرفت باز غیر قابل تصور بود.از طرف دیگر انتصاب مستقیم رئیس ستاد توسط رئیس¬جمهور به احتمال زیاد منجر به اختلاف در سپاه افسران می¬شود.همچنین کمبود اطلاعات نظامی و دفاعی مقامات غیرنظامی موجب می¬شود که این کمبود اطلاعات و شکاف دانش به راحتی قابل جبران نباشد. مقامات غیرنظامی سال¬ها طول می¬کشد تا در زمینه آموزش به جایگاه مناسب دست پیدا کنند و نیروهای نظامی در این خصوص با چالشی جدی مواجه خواهند بود. از سوی دیگر افسران نظامی که به هر دلیل ( دست داشتن یا نداشتن ) در کودتا محاکمه شده¬اند،از هیچ تلاشی در آینده برای ضربه زدن به دولت دریغ نخواهند کرد. با اینکه غیرنظامیان کنترل نیروهای نظامی را بر عهده گرفته¬اند اما پیش بینی ادامه این روند مشخص نیست.همچنین با وجود این تغییر و تحولات امکان برهم خوردن تعادل قدرت در داخل ارتش واز بین رفتن صدای نظام نیز وجود دارد. مسئله مهم کمبود ظرفیت فکری که در اثر پاکسازی ارتش و روی کار آمدن غیرنظامیان و اینکه آیا اینتغییر و تحولات مثمر ثمر است و یا اینکه می¬توان با این فشارها تفکر افسران را تغییر داد و یا اینکه این فشارها موجب شکل گیری اعتراضاتی جدید میان نظامیان خواهد شد از جمله مسائلی است که در بلند مدت شاهد پیامدهای آن خواهیم بود.
با توجه به تغییرات فعلی، دولت ترکیه بدون شک قصد دارد TSK را به نیروی دفاعی کارآمد در برابر چالش¬های امنیتی آینده آماده کند البته نیرویی که بدون تهدید نظامی علیه دولت باشد. اما این امکان نیز وجود دارد کهاین مسئله TSKرا به یک سازمان سیاسی¬تر و ناکارآمدتر که رقابت¬های داخلی بین شاخه¬های مختلف و نیروهای افسران ارتش بیشتر می¬شود تبدیل کند. چنین توسعه منفی می¬تواند زمینه را برای جناح بندی¬های سیاسی جدید میان افسران فراهم کند.
با توجه به آنچه گفته شد خنثی¬سازی در نیروهای مسلح ترکیه که از 27 ژوئیه به موجب قانون اعلامی در روزنامه رسمی آغاز شد بیشترین آسیب¬ها را به نخبگان نظامیمانند فرماند¬هان، ژنرال¬ها و دریاسالارها رساند. نزدیک به 44 درصد از ژنرال¬ها نیروی زمینی، 42 درصد از ژنرال¬های نیروی هوایی و 58 درصد از ناوگان دریایی به صورت رسمی تخلیه شدند.همچنین 586 سرهنگ بازنشسته شدند تا کادر افسران جوانتر شوند و این روند همچنان ادامه دارد.
در بررسی اهداف و پیامدهای این پاکسازی با یک بررسی اجمالی نسبت به دیدگاه های حاکم و نیروهای تجزیه شده، اهداف این پاکسازی تا حدودی مشخص می شود در یک دسته بندی کلی دیدگاه و گرایش های سیاسی نظامیان ارتش ترکیه را می توان این گونه تقسیم بندی کرد؛ 1- محافظه کاران که هیچ زبان خارجی را یاد نگرفته¬اند و در خارج از مرزها نیز آموزشی ندیده¬اند. این نظامیان تابع وضع موجود هستند، کمی احساساتی و عملگرا هستند و تفاوتی بین ملی¬گرایی یا دینداری قائل نیستند و با سوء ظن به خارج از مرزهای ترکیه می¬نگرند.2- ملی گرایان جدید در مقابل محافظه¬کاران قرار دارند و به دوره قبل از 1923 به عنوان عصر تاریکی می¬نگرند. این ژنرال¬ها در مورد آموزش زبان و تجربیات خارج از مرزهای ترکیه بسیار ضعیف هستند. آن¬ها به هر اتفاقی خارج از مرزهای ترکیه با سوء¬ظن می¬نگرند و واکنش¬های ناسیونالیستی دارند و منتقد وضع موجود هستند.3-آتلانتیکگراها سطح معقولی از دانش زبان خارجی و تجربه فعالیت در خارج از ترکیه را دارند و در تلاش برای رسیدن به سطح حرفه¬ای ناتو هستند. آنها ناتو و سطح ارتش ایالات متحده را ایده¬آل می¬دانند و رهبریایالات متحده را می پذیرند.4- اوراسیایی¬ها که دارای درک خوبی از زبان-های خارجی و تحصیلات عالی دانشگاهی و تجربه داشتن پست در خارج از ترکیه را دارند. آنها معتقد به استقلال بیشتر ارتش در مقابل ناتو و در کل دارای یکدیدگاه ضد آمریکاییهستند. همچنین آنها به شیفت قدرت از غرب به شرق اعتقاد دارند. بدین ترتیب در جریان پاکسازی ارتش پس از کودتای 15 ژوئیه ما شاهد حذف محافظه¬کاران و آتلانتیست گراها بوده¬ایم.به نظر می¬رسد با حذف بیشتر نیروهای گروه های دیگر اکنون اوراسیاگراها نفوذ و مرتبه خود را حفظ کرده¬اند. البته این مسئله با گسترش ارتباطات میان ترکیه و روسیه و حضور ترکیه در سوریه و گرایشات منطقه¬ای اردوغان بهتر قابل درک است.در پایان می بایست به این نکته اشاره کرد که؛ شاید این اخراج¬ها موجب تقویت جریان اصلی حاکم شود اما بی تردید با کاهش قدرت نظامی ارتش ترکیه همراه خواهد بود. اینکه ارتش باز یا بسته¬تر شود به سمت شرق یا غرب تمایل پیدا کند، بازی تغییرات در حال رخ دادن است. اما هر آنچه است تمایل به شرق یا غرب موجب ایجاد دیدگاه¬های رادیکال و با تضعیف ارتش همراه خواهد بود و در بلند مدت ضعف نیروها و رهبری نیروهای عالی رتبه نظامی ترکیه را به خصوص در مواقع بحرانی در برخواهد داشت.

مطالب مرتبط