دکتر میر مهرداد میرسنجری
استادیار دانشگاه و پژوهشگر فرهنگی و ژئوپلتیک
مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC
کشور ازبکستان به عنوان یکی از کشورهای آسیای میانه، ماوراء انهر یا ورارود، دارای مرز مشترک با کشورهای افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، قرقیزستان، و قزاقستان است. پایتخت ازبکستان شهر تاشکند و مساحت آن ۴۴۷٬۴۰۰ کیلومتر مربع (پنجاه و ششمین کشور از نظر وسعت) بوده و زبان رسمی این کشور، ازبکی است.از گذشته های دور تاریخی، ایرانیتباران، نخستین ساکنان ازبکستان را تشکیل میدادند و رواج زبانهای قدیمی ایرانی سغدی، خوارزمی و پارسی میانه در این منطقه در تاریخ ثبت شده است.
در سدهٔ دهم میلادی، منطقهٔ کنونی ازبکستان جزیی از قلمرو سامانیان بود. منطقهٔ کنونی ازبکستان بعدها به ترتیب جزئی از حکومتهای غزنوی، سلجوقی، خوارزمشاهی، مغول، تیموری و ازبک شد. در سدهٔ نوزدهم میلادی، غرب و شمال ازبکستان زیر سلطهٔ خانات خوارزم، و جنوب ازبکستان جزئی از خانات بخارا بودهاست. خانات بخارا و خوارزم ( که جزیی از مناطق تابع دولت قاجاری ایران بودند)، در سال ۱۸۶۶ زیر سلطهٔ کامل روسیه درآمدند. شیبانیها به مدت ۴۰۰ سال در ازبکستان حکومت کردند.
پس از انقلاب اکتبر درروسیه و شکل گیری اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، ازبکستان از به هم پیوستن بخشهایی از اراضی باقیمانده از سه خاننشین سابق این منطقه شامل بخارا، خوقند و خوارزم به مرکزیت شهر باستانی سمرقند سال 1924تاسیس شد و پایتخت آن سال 1930 به تاشکند انتقال یافت.
در دورهی استالین طوری مرزبندی شد که بخش اعظم آن را مناطق تاجیکنشین و پارسیزبان تشکیل میدادند. این، بخشی از سیاستِ تفرقهانداز میانِ اقوام بومی و مهاجر منطقهی آسیای مرکزی بود که از دورهی تزاری توسط سیاستمداران روس دنبال میشد. به این ترتیب دو شهر مهم خراسان بزرگ، سمرقند و بخارا، در قلمرو دولتِ ازبکستان قرار داده شد و در طول این سالها حاکمان ازبک، بهپیروی روسها، یکسانسازی و از بین بردن فرهنگ ایرانی و زبان پارسی در قلمرو خود را در دستور کار قرار دادند.
بدین سان، حوزهی ایران فرهنگی و جهان ایرانی در آسیای مرکزی که تا دهه های پیشتر بخشی از مرزهای سیاسی چند هزارسالهی ایران را تشکیل میداد، در این دوره شاهد تاریخسازی و هویت ساختن مجازی و زدودن فرهنگ ناب ایرانی بوده است. اتسویوکی اکابه، پژوهشگر آسیای میانه مینویسد: «در دوران باستان مردم آبادینشین آسیای میانه ایرانی بودند. از سده ششم میلادی به بعد چند موج از گروههای کوچی ترکتبار بهآبادیهای منطقه رخنه کردند و از جمله در وادی فرغانه سکنی گزیدند که در پی آن، برخی از ایرانیان ویژگیهای ترکی کسب کردند. ترک تباران در روستاها و شهرها ماندگار شدند. علیرغم روند تاریخی ترکیسازی منطقه شمار زیادی از مردم در محلهای مختلف ایرانی باقیماندند و تا به سده بیستم میلادی رسیدند.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در سال ۱۹۹۱، کشور ازبکستان به استقلال دست یافت. بخارا سمرقند و ترمذ از شهرهای مشهور ازبکستان می باشند و ازبکستان امروزه دارای ۱۲ استان (ولایت)، شهر تاشکند و یک جمهوری خودمختار است که عبارت اند از:
- شهر تاشکند
- استان اندیجان
- استان بخارا
- استان فرغانه
- استان جیزک
- استان نمنگان
- استان نوایی
- استان قشقهدریا
- استان سمرقند
- استان سیردریا
- استان سرخاندریا
- استان تاشکند
- استان خوارزم
- جمهوری خودمختار قرهقالپاقستان
نمایههای رسمی سرشماری کشور ازبکستان، شمار تاجیکان این کشور را پیرامون پنج درصد کل جمعیت اعلام کردهاند و این نمایهها به همین شکل و بدون چون و چرا از سوی بیشترِ غربیان دانشگاهی، روزنامهنگار و نویسندگان راهنماهای مسافرتی، تکرار شدهاند. در همین حال تاجیکها در سراسر ازبکستان بر این پافشاری دارند که این نمایه بیشتر به ۲۵ تا ۳۰ درصد نزدیک است و بر اینکه تاجیکها ۷۰ درصد باشندگان (جمعیت) سمرقند، پایتخت پیشین و دومین شهر بزرگ ازبکستان و بیش از ۹۰ درصد مردم بخارا را تشکیل میدهند، تأکید میکنند. همچنین، بیشترِ مردم منطقهی کوهستانی شمال خاوری تاشکند، آنسوی سد چورووک، همچنین مردم بخشهایی از درّهی فَرغانه، استان جیزَّخ، سرخاندریا و کشکهدریا تاجیکند. استادان دانشگاه دولتی سمرقند کل جمعیت تاجیک ازبکستان را ۶ تا ۷ میلیون نفر برآورد میکنند. این شمار، دو برابر یا بیش از دو برابر جمعیت تاجیکان در جمهوری تاجیکستان است.
این در حالی است که زبان فارسی در دورۀ استیلای کمونیسم بر این منطقه طی سالهای 1924ـ1991م نسبت به روزگار پیشین رو به افول نهاد و آنچه از آن باقی ماند، کاملا در خدمت اهداف حزب حاکم بود؛ بنابراین بیشتر رنگ و بوی کمونیستی به خود گرفت تا آنکه هنری متعالی را جلوه گر شود. در این دوران روزنامههای تاجیک زبان «آواز تاجیک» (تاسیس 1924م) «صدای سوخ (تاسیس1951م)، «آواز سمرقند» (تاسیس 1990م)، «سمرقند» (تاسیس1991م)، «صدای سرخان» (تاسیس 1991م)، « بخاری شریف» (تاسیس 1992م) به زبان فارسی تاجیکی منتشر می شد.
با فروپاشی اتحاد شوروی سابق و بازیابی استقلال، موج جدیدی از هویتیابی در میان تاجیکان این منطقه به وجود آمد که نتیجه آن، رویکرد دوباره فرهیختگان این مناطق به ریشه های خودی بود: پیوند با زبان فارسی و هویت ملی.
دانشکدهی زبانشناسی تاجیک در دانشگاه دولتی سمرقند همچنان کانونی کوشا برای پژوهش در ادب کهن پارسی بوده و هست و نوشتارهایی دانشمندانه به پارسی تاجیکی به چاپ و پخش میرساند. این دانشکده گاهبهگاه همایشهایی را نیز برگزار میکند. دبستانهایی که در آنها به زبان پارسی تاجیکی آموزانده میشود، در برخی سامانهای کشور کار خود را دنبال میکنند.
در شهر تاشکند که شمار فراوانی از پارسیزبانان تاجیک بهطور پراکنده زندگی میکنند و زیاد به چشم نمیآیند، دستیابی به روزنامهی تاجیکی «آواز تاجیک» که دو بار در هفته چاپ میشود غیرممکن است. کتابهای پارسی تاجیکی نیز در هیچیک از کتابفروشیها دیده نمیشود. در سمرقند که بیشتر مردم پارسیزبانان تاجیکاند، «آواز سمرقند» (همچنین دو بار در هفته) کمی بیشتر یافت میشود و شماری از کتابفروشیها، یک بخش پارسی تاجیکی نیز دارند. حتا یک کتابفروشی تماماً پارسی ـ تاجیکی نیز در کنار مزگتِ بیبیخانم وجود دارد. اگر چه شبکهی سیمای تاجیکی چند سال پیش تعطیل گشت، روزنامهی «آواز سمرقند» پیوسته نوشتارهایی را دربارهی زبان، فرهنگ و تاریخ پارسی تاجیکی به چاپ میرساند.
با این حال، دولت ازبکستان بهطور سنتی، به ملیگرایی تاجیکی چونان خطری درهم بافته با بنیادگرایی اسلامی مینگرد. هر دو جنبهی این خطر مورد نظر دولت، احتمالاً اغراق شده است، گرچه برآورد سطح کنونی مبارزهی عملی ملیگرایان تاجیکی در ازبکستان دشوار است. سازمانی به نام «کانون ملی فرهنگی تاجیکان و مردم تاجیکزبان»، مستقر در سمرقند نامههایی سرگشاده به سازمان ملل متحد و سفارتهای دولتهای غربی در تاشکند و به حکومت ازبکستان فرستاده است و در آن از تبعیض رسمی اعمالشده بر ضد تاجیکان ازبکستان و اینکه این دنبالهگیری سیاستی است که در «دوران چیرگی کمونیسم و باورهای پانترکیستی» (یعنی دههی ۱۹۲۰ میلادی) شکل گرفته بود، ابراز شکایت کرده است. رهبران اصلی این سازمان (بیشتر استادان دانشگاهی) از کار خود برکنار شده و از سال ۱۹۹۲ میلادی از سفر به همایش سالانهی جهانی تاجیکان در دوشنبهی تاجیکستان محروم شدند.
در سیاست امروزین دولت ازبکستان، به بهانه حفظ امنيت ملي، روابط با همسایه شرقی یعنی تاجیکستان، رو به تيرگي نهاده و در این راستا، تاجیکان ازبکستان از آموزش رسمی زبان فارسی تاجیکی محرومند. در پایان باید تاکید کرد، از آنجا که زبان پارسی تاجیکی به گستردگی در ازبکستان صحبت میشود و حتا در بیشتر کشور، زبان نخست است و با نگرش به اینکه شمار بسیار زیادی از باشندگان ازبکستان تاریخ و فرهنگ خود را تاریخ و فرهنگ تاجیکی میدانند، این احساس دست میدهد که ضروری است پیوند ها و مبادلات فرهنگی بیش از پیش قوی تری بین سه کشور رسمی پارسی زبان دنیا، یعنی ایران، افغانستان و تاجیکستان با تاجیکان ازبکستان برقرار شود.
واژگان كليدي: تاشكند، ملیگرایی تاجیکی، ازبکستان، تاجيكستان.تاجیک هاي ازبکستان