مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دشمنان دیروز؛ دوستان امروز، اتحادی منطقه ای برای مقابله با ايران

اشتراک

نوژن اعتضادالسلطنه

مركز بين المللي مطالعات صلح –IPSC

 

«دشمن دشمن من دوست من است». این ضرب المثل شاید مصداق رابطه کنونی اسرائیل و عربستان سعودی باشد. دولتی که خود را قطب جهان اسلام در بلوک سنی می داند در سالیان اخیر به سوی «دولت یهود» که تا پیش از این دشمن قلمدادش می کرد نزدیک تر شده است آن هم به سبب وجود یک دشمن مشترک: جمهوری اسلامی ایران و نفوذ رو به گسترش آن در منطقه. پیش تر ژنرال «گادی ایزنکوت» رییس ستاد کل نیروهای دفاعی اسرائیل در مصاحبه ای با روزنامه سعودی «ایلاف» گفته بود که  اسرائیل اماده همکاری اطلاعاتی عربستان سعودی برای مقابله با ایران است. او گفته بود که منافع مشترکی میان دو کشور برای مقابله با ایران وجود دارد.

چند روز پس از آن در کنفرانسی در پاریس دکتر «محمد بن عبدالکریم عیسی» وزیر دادگستری سابق عربستان سعودی و یکی از افراد نزدیک به شاهزاده «محمد بن سلمان» ولیعهد عربستان سعودی به روزنامه اسرائیلی «معاریو» گفت که هیچ اقدام خشونت امیز یا تروری را نمی توان با دستاویز قرار دادن دین اسلام توجیه کرد هیچ اقدامی از جمله اقدامات خشونت امیز در اسرائیل. اظهارات او در جهان عرب بی سابقه محسوب می شدند. در جغرافیایی که سال های متمادی از ناصریست ها و ملی گرایان عرب تا اسلام گرایان دولت یهودی اسرائیل را دشمن شماره یک خود قلمداد می کردند. درست یک روز پس از آن یکی از چهره های نظامی اسرائیلی در لندن از دو دیدار با جمعی از شاهزادگان سعودی خبر داد و گفت که شما دشمن ما نیستید. این سیگنال ها تصادفی نبودند. کار تا جایی پیش رفت که محمد بن سلمان اخیرا در مصاحبه با نشریه «اتلانتیک» اشاره داشت که عربستان سعودی حق موجودیت و حیات اسرائیل در کنار فلسطینیان در صلح و آرامش را برسمیت می شناسد. این نزدیکی پراگماتیستی و مواجهه با واقعیت های عینی و ترس هر دو طرف سعودی و اسرائیلی از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه و اکنون تا مدیترانه و در مرزهای اسرائیل است.

علل نزدیکی عربستان سعودی و اسرائیل

ریشه های این نزدیکی را باید در سرنگونی رژیم بعثی به رهبری صدام حسین پس از حمله امریکا در سال ۲۰۰۳ میلادی به عراق جست. زمانی که استراتژی اعراب سنی برای مقابله با شیعیان و ایران با حذف یکی از بازیگران کلیدی سنی منطقه خنثی شد. پس از حمله امریکا بزرگترین برنده ایران بود که رهبران سیاسی شیعه در عراق جدید روابط نزدیکی با آن داشتند و همین امر سبب ساز محکم شدن پای ایران در عراق و تقویت گروه های شبه نظامی شیعه عراقی شد به حدی که اکنون آنان قصد شرکت در انتخابات پارلمانی عراق را دارند موضوعی که هم سیاستمداران سنی و هم عربستان سعودی و سایر کشورهای عرب منطقه را نگران کرده است.

پس از بحران سوریه و حضور نظامی روسیه در آن کشور مسیری برای گسترش نفوذ ایران از طریق سوریه به دریای مدیترانه باز شد. علاوه بر آن ایران در لبنان گروه شیعه حزب الله را در اختیار دارد در نتیجه، تقویت رابطه میان اسرائیل و عربستان سعودی برای دو دولت به منظور مقابله با حزب الله و متحدان ایران ضروری و حساس به نظر می رسد. هر دو دولت اصرار دارند که ایران پیشرفتی در برنامه هسته ای اش نداشته باشد.

عامل تقویت کننده دیگری که سبب نزدیکی بیش تر اسرائیل و عربستان سعودی شده سیاست های دولت ترامپ است. در چشم انداز استراتژیک ترامپ، عربستان سعودی و اسرائیل به منظور مقابله با اهداف منطقه ای ایران نقشی محوری دارند و مانند رهبران دو دولت مذکور او نیز نسبت به برجام و اهداف هسته ای ایران عمیقا بدبین است.

به همین خاطر، او به دو دولت اسرائیل و عربستان سعودی تسلیحات سنگین تری می فروشد. با این حال، همدلی یک چیز است و استراتژی عملی چیز دیگری. علیرغم آن که اظهارات لفظی ترامپ در حمایت از اسرائیل و عربستان سعودی بوده است اما دو دولت می دانند که سیاست امریکا چندان در راستای کمک رسانی و مداخله عملی در منطقه نیست. برای مثال، در سوریه ترامپ تاکنون حضور جدی نیروهای امریکایی را نپذیرفته است و حتی برنامه ای برای خروج این نیروها از سوریه دارد چرا که از دید او آنان به هدف خود یعنی مبارزه با داعش برای پاکسازی منطقه از آن گروه دست یافته اند. این فضا خلاء لازم برای افزایش نفوذ ایران در سوریه را فراهم می کند. در نتیحه عربستان سعودی و اسرائیل به این نتیجه رسیده اند که خود باید نقش فعالانه تری را ایفا کنند و از امنیت ملی و منافع شان دفاع کنند و نباید منتظر یاری رسانی امریکا باشند. در نتیجه، اسرائیل و عربستان سعودی با شرایط تازه ای مواجه هستند که باید خود را با آن سازگار سازند: کاهش نقش امریکا در خاورمیانه و بازگشت بازیگران قدیمی مانند روسیه.

از سوی دیگر «محمد بن سلمان» به این نتیجه رسیده که تغییرات باید از داخل عربستان آغاز شده و به منطقه تعمیم یابد و چهره ای مدرن از عربستان سعودی را باید ارائه داد. اسرائیل نیز از این موضوع استقبال می کند تا از عربستان سعودی به عنوان الگویی از یک کشور مسلمان دارای روابط حسنه (یا دست کم با تنش بسیار پایین) در منطقه در برابر جمهوری اسلامی ایران یاد کند.

آیا این اتحاد باقی ماندنی و پایدار است؟ این مسئله به دو موضوع بستگی دارد نخست آن که مشخص شود تلاش محمد بن سلمان برای اصلاحات و تغییر سیاست عربستان سعودی وید تا چه اندازه موثر خواهد بود و دیگری به مذاکرات صلح فلسطینی و اسرائیلی واقعیت آن است که بدون تغییر قابل توجه در روند مذاکرات صلح و بدون پیشرفت در آن، اتحاد عربستان سعودی و اسرائیل امکان پیشرفت و گسترش نخواهد داشت.

تا زمانی که روابط دیپلماتیک عربستان سعودی و اسرائیل گسترش چشمگیری نیابد امکان همکاری منطقه ای جامع انان وجود ندارد. با این حال، به نظر می رسد طرفین اکنون با فرض وجود دشمن مشترک (جمهوری اسلامی ایران) با یکدیگر در این زمینه به توافق دست یافته اند چنان چه همان گونه که پیش تر اشاره شد محمد بن سلمان در مصاحبه تازه خود حق حاکمیت اسرائیلی ها در کنار فلسطینی ها را برسمیت شناخت.

تاریخچه تلاش عربستان سعودی برای بهبود روابط با اسرائیل

البته پایان بخشی به سیاست نادیده گرفتن موجودیت اسرائیل توسط عربستان سعودی به سال ۱۹۸۲ میلادی و سلطنت «ملک فهد» باز می گردد. پس از کفنرانس مادرید در سال ۱۹۹۱ میلادی روابط نزدیک میان دو کشور حاصل شد و پنج کارگروه برای مقابله با مشکلات منطقه ای از جمله آب، محیط زیست، اقتصاد، پناهندگان و کنترل تسلیحات ایجاد شدند.

«ملک عبدالله» در سال ۲۰۰۲ میلادی در ابتکار صلح عربی را مطرح کرد و یک گام به جلو برای عادی سازی روابط اسرائیل با جهان عرب برداشت. اسرائیل ابتدا این طرح را به عنوان مبنایی برای گفت و گو با جهان عرب رد کرد البته پس از آن مقام های اسرائیلی چون «شیمون پرز» رییس جمهوری وقت و «ایهود اولمرت» نخست وزیر وقت اسرائیل از جنبه هایی از آن موضوع حمایت کردند. علیرغم تلاش ملک عبدالله پادشاه سابق عربستان سعودی برای تقویت روند مذاکرات صلح بین اسرائیل و فلسطین در حاشیه باقی ماند. پس از آن، حادثه یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ در امریکا روی داد و وجهه و تصویری منفی از پادشاهی عربستان سعودی به دلیل حضور تروریست های سعودی در آن اقدام ارائه شد که عملا طرح بهبود روابط عربستان و اسرائیل را به حاشیه راند.

زمینه چینی برای تقویت روابط اسرائیل و عربستان سعودی مربوط به سال جاری نمی شود. اسناد «ویکی لیکس» نشان می دهد که از سال ها پیش گفت و گوهای مخفیانه میان مقام های دو دولت در مورد مسئله ایران در جریان بوده اند. هم چنین، گزارش ها نشان می دهند که شرکت های اسرائیلی از طریق مشاوره های امنیتی، آموزش نیروهای نظامی، فروش تسلیحات و سیستم های پیشرفته فناوری به کشورهای خلیج فارس کمک کرده اند. علاوه بر آن مقام های ارشد هر دو طرف جلسات مداوم در داخل و خارج از منطقه برگزار کرده بودند و گزارش ها نشان می دهند اسرائیل تا زمانی که محصولات اش برچسب اسرائیلی نداشته باشند دسترسی معینی به بازارهای کشورهای عرب خلیج فارس داشته است.

عربستان سعودی و کشورهای حوزه خلیج فارس با اگاهی از قدرت نظامی اسرائیل و روابط نزدیک ان با امریکا و نفوذی که در کنگره در میان نمایندگان امریکایی دارد می دانند که حفظ روابط و در برخی از سطوح و هماهنگی با آن رژیم برای شان حائز اهمیت و ارزش است. با این حال، تا زمانی که در روند سیاسی مذاکرات با فلسطینی ها پیشرفت قابل توجهی ایجاد نشود امکان عادی سازی روابط وجود نخواهد داشت.

نفع و هزینه؛ چالش ها و فرصت های تقویت روابط اسرائیل و عربستان سعودی

علنی شدن و عادی سازی روابط اسرائیل و عربستان سعودی یک هزینه عمده برای اسرائیل دارد و آن این که آن رژیم دیگر نمی تواند بگوید که خصم عربستان سعودی مانعی برای ایجاد اعتماد متقابل و سدی بر سر راه روند صلح است. به عبارت دیگر راست گرایان در اسرائیل نمی توانند افکار عمومی را از لزوم مذاکرات صلح با فلسطینیان منحرف کند. از سوی دیگر، ضرر علنی شدن رابطه میان عربستان سعودی و اسرائیل برای ریاض ان است که در دیدگان افکار عمومی در جهان عرب و توده های در خیابان های پایتخت های عربی عربستان سعودی سال ها خود را قطب جهان اسلام و حافظ حرمین شریفین در بلوک سنی می دانست با اسرائیل ارتباط برقرار کرده است که از دید اسلام گرایان و بسیاری از توده های عرب ناقض حقوق بشر در قبال فلسطینیان و مرتکب جنایت علیه آنان شده است. در نتیجه، مشروعیت اخلاقی عربستان سعودی برای نمایندگی جهان اسلام زیر سوال خواهد رفت. در این شرایط رقابت برای برعهده گیری این نقش میان ایران و ترکیه خواهد بود. ایران در این میان به سبب آن که اکثریت جمعیت شیعه دارد این جمعیت در منطقه در اقلیت به سر می برد بعید به نظر می رسد بتواند خلاء ایجاد شده را پر کند. از سوی دیگر نقش ایران در جنگ سوریه در سال های اخیر نیز کمکی به بهبود وجهه این کشور در دیدگان اعراب سنی نکرده است.

اکنون هم اسرائیل و هم عربستان سعودی خرسند از سیاست ترامپ برای مقابله  با نفوذ ایران در منطقه هستند. پایان کار دولت اوباما خبری خوش برای آنان بود چرا که سیاست های اوباما در مورد ایران و سوریه اسرائیل و عربستان سعودی را ناراضی ساخته بود.

واژگان كليدي: دشمنان دیروز؛ دوستان امروز، اتحادی منطقه ای برای مقابله با ايران

مطالب مرتبط