آینده پژوه و استاد دانشگاه
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
در ماه های گذشته عربستان تلاش های بسیاری را برای افزایش فشارهای چند بعدی بر ضد تهران به انجام رسانده است. در این بین برای بررسی نقش این کشور در این حوزه گفتگویی داشته ایم:
واژگان کلیدی: رویکرد، آینده عربستان ، ایران، ژئوپلتییک، سیاسی، ترامپ، نظام بینالملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح: رهبران عربستان چه رویکردها و راهبردهای در مقابل ایران مدنظر قرار دارند؟
وضعیت بین المللی ایران و رویکرد فرامنطقهای ایالات متحده آمریکا از یک طرف و همکاری ریاض و تل آویو برای ایجاد یک وحدت رویه ی عملیاتی در ارتباط با محاصره منطقهای تهران است. دولت کنونی عربستان بسیار آشکارا افزایش هزینههای ایران را در ارتباط با مسائل منطقهای و بین المللی پذیرفته و موجب فضای مثبت و همکاری میان عربستان و اسرائیل را بر علیه جمهوری اسلامی ایران شده است. می توان این امر برای محاصره منطقهای تهران و تغییر رژیم در ایران دانست. به علاوه پارادایم، دکترین و سپس سیاست کلان عربستان است که تاکتیکها و تکنیکهایی را در قبال ایران برنامه ریزی کرده است. در این میان اصولاً عربستان چندان فعال نیست و بلکه در چارچوب دکترینی گسترده تر یا دکترین ایالات متحده امریکا در زمان ترامپ بر علیه ایران عمل میکند. دکترین ایالات متحده امریکا در دوران ترامپ بر ضد ایران دارای این ویژگی است که از یک سو سعی در ایجاد فضای مناسب برای محاصره بین الملی ایران یعنی کاهش همکاریهای بین المللی با ایران است وتلاش نموده است به گونهای برجام را با بازتعریف حداقلی روبرو ساخته و سپس با خروج از برجام بار دیگر انزوای بین الملی ایران را رقم زند. سپس با همکاری تل آوی و ریاض محاصره بین المللی و منطقهای تهران را عملیاتی کند. لذا استراتژیها، سیاست کلان دکترین و پاردایم چنین تحرکی وابسته به پارداریم آشوب، دکترین بازیگر دیوانه و سیاست کلان ابهام و پیچیدگی و استراتژی جوجیتسو در ارتباط با ایران است. این امر در مقولهای کلانتر در استراتژی کلانتر عربستان در منطقه و در پرتو مسائل ایران و امریکا و تحرکات امریکا بر ضد ایران قابل تعریف است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: تا چه اندازه همکاریهای امنیتی عربستان با اسرائیل بر ضد ایران گسترش یافته و یا خواهد یافت؟
در سالهای اخیر ارتباطات پنهان و پشت پرده بین دو بازیگر بر علیه تهران کاملاً مشهود است و امری نیست که بتوان آنها را نادیده گرفت. محمد بن سلمان و دیگر افراد نخبه حاکم در عربستان چندان تمایلی به پوشش دادن اینگونه ارتباطات ندارند و آن را آشکارا مورد توجه قرار داده و در دید رسانههای جهان قرار میدهند. بی تردید بخش مهمی از این ارتباطات روابط پشت پردهای است که سیگنالهای آشکار سازی آن تا حد زیادی میتواند زمینههای پی بردن به این همکاریهای بیشتر را در ذهن و در قالب تحلیل، تببین و دقت بیشتر قرار دهد. لذا باید گفت ابعاد این همکاریهای بیشتر شده و در حال افزایش است. آنچه باید مورد توجه بیشتر قرار گیرد نوع برخورد تهران با این تحرکات دارد. تهران میتواند از یک سو موجب آشوب بیشتر و مسائل فزونتر منطقهای در قالب اصطکاکهای فراوان تر تهران با دولتهای حاکم بر منطقه و همچنین نظم بین المللی گردد و یا برقراری ارتباط خردورزانه باقدرت های فرامنطقه ای و ورود آشکار به نظام بین المللی در چارچوب قواعد پذیرفته شده بازی بین المللی زمینههایی همکاری بیشتر عربستان با اسرائیل را در ابعاد فرامنطقه ای و منطقهای کاهش دهد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در حوزه دیپلماسی اقتصادی عربستان چه راهکارهایی را میتواند مد نظر قرار دهد؟
عربستان در بازار انرژی جهان جایگاه ویژه را دارد و امریکا نیز با توجه به افزایش نقش کنونی خود در این حوزه در کنار عربستان هدایت و رهبری فشارهای اقتصادی بر علیه تهران را انجام می دهد. بازی با قیمت نفت بازی بسیار مهم بر علیه ایران است و کاهش قیمت نفت در عین حال ایجاد محاصره بر علیه ایران مانند شمشیری دو لبه یا قیچی عمل میکند که میتواند اقتصاد ایران را با شکافهای عمده روبرو میکند. لذا باید پذیرفت که اقتصاد ایران تحت فشار همکاری عربستان و امریکا در بازار انرژی قرار دارد و تحریمها تشدید کننده این فشار بر این ستون فقرات هستند. به عبارت دیگر ستون فقرات فشار بر ایران نه تحریمها بلکه بازی با قیمت نفت در بازار جهانی انرژی است و تحریم به عنوان مایع نخاعی این ستون فقرات عمل میکنند و می توانند اقتصاد ایران را با چالشهای بسیار جدید مواجه کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به نقش چین روسیه و اروپا در برجام نقش عربستان در مخالف سازی آنها با برجام و ایران تا چه میزان است؟
نظام بین الملل بر محور منافع می چرخد و اصل مقدس در این نظام منافع و نه ایدئولوژی است، لذا چین، فرانسه، آلمان، اروپا ، انگلیس و دیگر بازیگران متعدد که در حوزه پیرامونی و مرکز قدرت در نظام بین الملل قرار دارند؛ همگی به این منافع اهمیت میدهند. به عنوان مثال کشورهای غیر متعهد هم با همین عرصه روبرو هستند و هیچ گاه نمیتوانند وحدت عمل و رویه خاصی را در این زمینه پیدا کنند. باید توجه داشته باشیم که بر اساس همین اصل اساسی عربستان با توجه به قدرت ناشی از ثروت نفتی خود با وجود مشکلات درونی به عنوان عنصری تعیین کننده منافع برای کشورهای دیگر از جمله چین و روسیه قرار میگیرد و از این ابزار در جهت ایجاد فشار بر ایران بهره برداری میکند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: چشم انداز افزایش تنش عربستان بر علیه ایران در کوتاه مدت را چگونه میبینید؟
عربستان در حال پوست اندازی سریع از یک جامعه سنتی به جامعهای مدرن است. اگر محمد بن سلمان بتواند دراین فضا هم از نظر جایگاه حکومتی و سیاسی جان سالم به در برد، زمینههای ایجاد فضای مناسب در جهت همگرایی امریکا، عربستان و اسرائیل را در جهت محاصره منطقهای ایران بیش از گذشته فراهم خواهد کرد و تواناییهای خود را در این مسیر بیش از گذشته شکل و محتوا خواهد بخشید. جهت دیگری این است که وی با رسیدن به سلطنت در ماههای آینده جهت گیری محافظه کارانه پیدا کرده و با توجه به حساسیت های منطقه ای بر ضد تل آویو بر علیه تهران و دولت ترامپ از این دوران گذار به عنوان تثبیت پادشاهی خود بهره برد و بعد از تثبیت بر اریکه سلطنت و در این زمینه محافظه کارتر و دست به عصاتر حرکت کند. اما در تحلیلی نهایی وی در همراهی با امریکا و اسرائیل ثابت قدم خواهد بود.