مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دیپلماسی تحریم غرب در برابر ایران: سخت تر شدن موضع کنگره نسبت به دولت اوباما

اشتراک

دکتر سعید خالوزاده

استاد دانشگاه، پژوهشگر ارشد مطالعات اروپا

بیان رخداد    

سیر وقایع نشان می دهد موضع کنگره امریکا روز بروز در حال سخت تر شدن علیه ایران است. طرح دو قطعنامه اخیری که در مجلس نمایندگان و سنا امریکا علیه ایران مطرح شده بیانگر رویکرد بسیار سخت کنگره امریکاست. کنگره اینک از دولت باراک اوباما موضع تندتری در پیش گرفته است. سنای آمریکا در تاریخ 1/3/1392 بدون رای مخالف و با 99 رای موافق بیانیه‌اي را تصویب کرد که از اوباما مي‌خواهد به صورت کامل تحریم‌هاي فعلی علیه ایران را اجرا کند و حمایت دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی لازم برای دفاع رژیم اسرائیل از سرزمین، مردم و موجودیت خود را فراهم نماید. کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا نیز به اتفاق آرا به بسته تحریمی جدیدی رای داده است که در صورت تصویب نهایی، کشورهای خارجی و شرکت‌هايي که در کاهش خرید نفت از ایران طی 180 روز کوتاهی کنند، در فهرست تحریم‌ها قرار مي‌گیرند. این تحریم‌ها همچنین فهرست شرکت‌هاي تحت تحریم طرف همکاری مالی با ایران را به شرکت‌هاي فعال در بخش خودروسازی و معدن ایران نیز گسترش داده است.

اختلافات جمهوری اسلامی و محور فراآتلانتیک (آمریکا – اتحادیه اروپایی) طی ماههای اخیر پر رنگ تر و رادیکال تر شده است. اساسا این سئوال مطرح است که چرا محور اتحادیه اروپایی – امریکا با کنار گذاشتن گزینه توسل به زور (از سوی امریکا و اسرائیل)، دیپلماسی تحریم های شدید را در پرونده هسته ای ایران بکار گرفته اند. در این دیپلماسی، مجازات های اقتصادی و تحریم های فراگیر و ورای مصوبات شورای امنیت، از طریق هماهنگی کامل بین دو سوی آتلانتیک مورد توجه این محور است.

واژگان کلیدی : امریکا، اتحادیه اروپایی، دیپلماسی تحریم، ایران، کنگره امریکا

تبیین رخداد

برنامه هسته ای ایران یکی از جنبه های مهم و محوری در روابط غرب با ایران است و به عنوان یک فاکتور مهم کمیت و کیفیت روابط را در سطح بسیار بالایی تحت تأثیر قرار داده است. در این فضا، پنج قطعنامه 1696،1737،1747، 1803 و 1929 در شورای امنیت علیه فعالیت های هسته­ای ایران به تصویب رسیده است. قطعنامه 1929 که در تاریخ 19 ژوئن 2010 به تصویب شورای امنیت رسید مهمترین قطعنامه تحریمی در مورد فعالیت های هسته ای ایران است. این قطعنامه یک تحریم کامل فعالیت های اقتصادی تجاری ایران در هوا، دریا و خشکی را مطرح می کند و مشتمل بر مقرراتی جهت عدم استفاده ایران از نظام مالی بین­المللی و در واقع تحریم بانک­های ایرانی – که ممکن است برای تامین مالی فعالیت­های اشاعه و هسته­ای مورد استفاده قرار گیرند – می باشد. همچنین تحریم های جداگانه و خارج از چارچوب شورای امنیت از سوی امریکا و اتحادیه اروپایی علهپیه برنامه هسه ای ایران به تصویب رسیده که حتی شدیدتر و گسترده تر از تحریمهای شورای امنیت است.

بنظر می‌رسد هماهنگی های اتحادیه اروپایی و آمریکا در رابطه با ایران هم اکنون به‌ سمت رادیکال شدن میل می‌کند و طرفین تلاش زیادی دارند تا موضع منسجم، سخت و هدفمندی را در برابر ایران در پیش بگیرند. آمریکا نقشی اساسی و کلیدی در ارتباط با اتحادیه اروپایی و کشورهای قدرتمند و بزرگ آن دارد و با توجه به تاثیری که این رابطه در چگونگی رابطه با ایران می‌گذارد، لذا نقش و فاکتور امریکا و تاثیری که این فاکتور در سیاست خارجی اتحادیه اروپا و بخصوص در رابطه با ایران می گذارد را نباید نادیده گرفت. اقدامات مشترک و هماهنگ اروپا و امریکا به معنای هماهنگی و هم آوایی اتحادیه اروپایی و امریکا در اعمال فشارهای تحریمی روز افزون به ایران در طی چند ساله اخیر می باشد و بیش از هر چیز پیشرفت دیپلماسی تحریمی اتحادیه اروپایی در قضیه هسته ای ایران را هدف قرار داده است.

مطالعه و ارزیابی روند تحولات نشان می دهد موضع کنگره امریکا در ارتباط با پرونده هسته ای ایران روز بروز در حال سخت تر شدن در ارتباط با ایران است. طرح دو قطعنامه اخیری که در مجلس نمایندگان و سنا امریکا علیه ایران مطرح شده بیانگر رویکرد بسیار سخت کنگره امریکاست. بوضوح می توان دید که کنگره امروز از دولت باراک اوباما موضع تندتری در پیش گرفته است. سنای آمریکا در تاریخ 1-3-1392 با 99 رای موافق و بدون هیچ رای مخالف بیانیه‌اي را تصویب کرد که از اوباما مي‌خواهد به صورت کامل تحریم‌هاي مصوبه کنونی علیه ایران را اجرا کند و در صورت لزوم و بهنگام درگیری احتمالی حمایت دیپلماتیک، نظامی و اقتصادی لازم برای دفاع رژیم اسرائیل از سرزمین، مردم و موجودیت خود را فراهم نماید.

این در حالی است که کمیته امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا نیز به اتفاق آرا به بسته تحریمی جدیدی رای داده است که در صورت تصویب نهایی، کشورهای خارجی و شرکت‌هايي که در کاهش خرید نفت از ایران طی 180 روز کوتاهی کنند، در فهرست تحریم‌ها قرار مي‌گیرند. هدف این تحریم کاهش روزانه یک میلیون بشکه نفت می باشد. این تحریم‌ها همچنین فهرست شرکت‌هاي تحت تحریم طرف همکاری مالی با ایران را به بخش خودروسازی و معدن ایران را نیز گسترش داده است.

جناح های تندروو افراطی کنگره مدتی است که کارایی تحریم ها در تغییر موضع ایران در مقوله هسته ای، را زیر سئوال برده و آنرا روندی کند و ناکارمد تلقی کرده و ضمن ابراز تردید نسبت به کارایی آن عنوان می کنند که اگرچه تحریم های اقتصادی و بانکی ساختار اقتصادی ایران را ضعیف کرده اما نتوانسته از پیشرفت برنامه های هسته ای جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کند. بنظر می رسد هدف اصلی آنها تندتر کردن موضع دولت امریکاست و در این میان برخورد نظامی را جدیتر از همیشه مطرح می کنند.

این در حالی است که امریکا در سطح دولتی (کاخ سفید و وزارت امور خارجه) با رویکرد تند و افراطی کنگره امریکا موافق نیست. اتحادیه اروپایی و کشورهای عضو آن نیز بطور رسمی با این رویکرد افراطی موافق نیستند و بیشتر به موضع رسمی و دولتی امریکا نزدیک هستند. در این راستا ما شاهد شکل گیری محور فراآتلانتیک متشکل از 27 کشور عضو اتحادیه اروپایی و امریکا  کانادا هستیم. از نظر دول این محور، اجرای دیپلماسی تحریم و فشارهای اقتصادی تجاری بانکی بجای کاربرد زور، راهکاری کم هزینه و موثرتر در برخورد با فعالیت های هسته ای ایران قلمداد می شود. این دیپلماسی مورد حمایت سایر کشورهای نزدیک به غرب است و تاکنون در دستور کار آنها بوده است. محور فراآتلانتیک اعمال تحریم های اقتصادی – سیاسی را راهکاری مناسب در مقابله با غنی سازی بالای اورانیوم در ایران می داند و از این طریق تلاش می کند ضمن بالا بردن هزینه های سیاسی- اقتصادی و بین المللی ایران، تهران را متقاعد به صرفنظر کردن از فعالیت های هسته ای حساس خود کند.

محور فراآتلانتیک بدنبال معتبر نشان دادن این سناریو است که از طریق فشار و تحریم های گسترده سیاسی، اقتصادی – تجاری و بانکی و مسدود کردن منابع پولی ایران نهایتا مانع از فعالیت های حساس هسته ای ایران خواهد شد و ایران بالاخره کوتاه می آید و لذا هیچ نیازی به کاربرد جنگ و نیروی قهریه علیه جمهوری اسلامی ایران نیست. محور فراآتلانتیک با اجرای دیپلماسی تحریم و افزایش فشارها خواهان پیشگیری از یک درگیری نظامی در منطقه حساس خاورمیانه است. در این رویکرد ما شاهد یک سیاست مشترک اروآتلانتیکی در مواجهه با ایران هستیم که هدف اصلی آن متقاعد کردن کشور به توقف کامل یک چرخه کامل سوخت هسته ای مشتمل بر غنی سازی، فرآوری و پردازش اورانیوم، و ساخت راکتور آب سنگین و راضی کردن ایران برای امضاء و تصویب پروتکل های الحاقی ان پی تی است. این سیاست هم اکنون با مخالفت جناح های تندرو مجلسین سنا و نمایندگان امریکا مواجه شده است و آنها این رویکرد را ضعیف و ناکافی می دانند.

طی چند ماهه اخیر و بخصوص بعد از مذاکرات آلماتی 1و 2، کنگره امریکا تلاش مضاعفی را در جهت فشارهای بیشتر به ایران بعمل آورد. هدف این تلاشها سخت تر و پر هزینه تر کردن فعالیت های هسته ای ایران و همچنین محدود ساختن درامدهای ارزی ایران است. در واقع نمایندگان هر دو طیف جمهوریخواه و دمکرات کنگره و مجلس سنا که گویا امروز بیشتر از هر زمانی در خصوص فعالیت های هسته ای ایران هم نظر و همجهت هستند، تلاش زیادی را بمنظور ارائه راهکارها و قطعنامه های تحریمی بعمل می آورند و بنظر می رسد دولت اوباما بیشتر از همیشه تحت فشار کنگره و طیفهای تندرو و افراطی هر دو حزب دمکرات و جمهوریخواه است و تمرکز آمریکا اینک بر منابع درآمد ایران، فشار اقتصادی روز افزون و تضعیف ریال خواهد بود. در واقع، امریکا با پذیرش دیپلماسی تحریمی اتحادیه اروپایی و رد گزینه جنگ، اعمال تحریم های سخت تر و همه جانبه تر بمنظور اعمال بیشترین محدودیت در روند درامدهای ارزی و تهدید اقتصاد و تجارت ایران را مد نظر دارد.

تحلیل رخداد

دولت باراک اوباما در داخل امریکا با مخالفت های زیادی از سوی کنگره و گروه های فشار و لابی صهیونیست مواجه است و دچار سردرگمی شده است. حتی اگر فرض کنیم دولت ایشان مایل است در چارچوب گفتگوها و توافقات اجلاس آلماتی به نتیجه ای در قضیه هسته ای ایران نائل شود، لکن بسیاری از نمایندگان کنگره با این رویکرد موافق نیستند و راهبرد دیگری را مد نظر دارند و این امر هرگونه توافق و انعطاف از سوی دولت اوباما را مشکل می سازد. لابی صهیونیسم جهانی نیز به هیچوجه مایل نیست نتیجه ای از روند مذاکرات ج.ا.ایران با گروه 1+5 حاصل شود و لذا در این روند اقدام به سنگ اندازی می کند. دولت اوباما برای جلب نظر کنگره و خنثی کردن گروههای مخالف فشار و لابی فوق که از سوی دولت افراطی نتانیاهو حمایت می شوند نیازمند کسب امتیاز بسیار بزرگی از این مذاکرات است که پذیرش آن برای ایران خیلی دشوار است.

بسیاری از نمایندگان کنگره روند اجرایی تحریمها را کند و ضعیف می دانند و خواستار موضع سخت تر دولت اوباما هستند. این فضا دولت اوباما را در شرایط دشوارتری قرار داده است. از طرفی باراک اوباما خواستار خوشتنداری کنگره تا بعد از انتخابات ایران است و همچنان مذاکره و دیپلماسی را بهترین راه حل می داند. اوباما تلاش می کند حمایت کنگره از مذاکرات را به دست آورد. اما در آمریکا مذاکره و امتیاز دهی از سوی بسیاری از نمایندگان کنگره که تأکید دارند که هرگونه توافقی با ایران غیرقابل قبول است، رد شده و همین امر است که احتمال حمله نظامی اسرائیل و آمریکا و حداقل اعمال فشارها و تحریم های بیشتر را بیشتر از گذشته مطرح کرده است. در این میان دولت اوباما با گریز از گزینه درگیری نظامی و تاکید بر راهکار سیاسی ضمن تصریح بر اینکه زمان دیپلماسی و مذاکره رو به اتمام است اتخاذ تحریم های شدیدتر و همه جانبه تر را مد نظر قرار داده است. در این دیپلماسی تحریمی اروآتلانتیکی، بیشترین میزان هماهنگی بین امریکا با اتحادیه اروپایی وجود دارد و ما هر روز شاهد تصویب تحریم های جدیدتر و شدیدتر هستیم.

  

مطالب مرتبط