مصطفی محمدی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
تحولات اخیر در سوریه بدون تردید سختترین چالش داخلی نظام بشار اسد، تاکنون بوده است. این تحولات نه تنها برای بشار اسد و نظام حاکم بر سوریه غیر منتظره بوده، بلکه بسیاری از دولتهای منطقه از جمله دوستان سوریه را هم در موضعگیری و نوع برخورد با این تحولات دچار تعارض و سردرگمیکرده است. البته این امر به نقش مهم منطقهای سوریه و اهمیت بازیگری این کشور بر تحولات منطقه از جمله مباحث مربوط به فلسطین، مقاومت، مذاکرات سازش، مسئله عراق و دیگر مسائل منطقهای بر میگردد.
بدون تردید بحران در سوریه، محدود به مرزهای داخلی این کشور نبوده و تاثیرات منطقهای و حتی جهانی گستردهای در پی داشته و خواهد داشت. در سطح منطقهای بحران سوریه بر روابط دو کشور ایران و ترکیه تاثیر گذاشته و چالشهای را در روابط این دو کشور پدید آورده است. اما آنچه اکنون در روابط ترکیه و ایران اهمیت دارد، چگونگی تعامل آنها با یکدیگر در مورد سوریه و آینده دولت بشار اسد است. در این نوشتار تلاش میشود، تبعات و پیامدهای بحران سوریه بر روابط ج.ا.ایران و ترکیه بررسی شود.
واژگان کلیدی: سوریه، ترکیة، جمهوری اسلامی ایران، بحران، روابط دوجانبه، تبعات و پیامدها.
تحلیل رخداد
چالشهای جدي سياسي سوريه را، اگر در سطح داخلي نتيجه شكافهاي سياسي و اجتماعي متعددي بدانیم، در سطح منطقهاي و بينالمللي محصول عدم وجود اجماع بيروني و وجود يك صفبندي جدي منطقهاي و بينالمللي است.
صفبندياي كه در قالب آن در سطح منطقه عربستان و قطر با تمام قوا و تركيه و جنبش سراسري اخوانالمسلمين تا حدود زيادي روياروي دولت سوريه قرار گرفته و در مقابل ايران و جنبش حزبالله لبنان با تمام قوا و گروههاي مقاومت فلسطين تا حدودي در كنار سوريه قرار گرفتهاند.
ج.ا.ایران و بحران سوریه
در رابطه با مواضع جمهوری اسلامیایران در ارتباط با تحولات سوریه، باید گفت که تا قبل از تحولات مربوط به سوریه، آن چه در تحولات شمال آفریقا به ویژه در تونس و مصر و لیبی و بعد هم در یمن و بحرین اتفاق میافتاد، به سود دیدگاه جمهوری اسلامی پیش میرفت و خیزشها همواره به فال نیک گرفته میشد. اما با ورود تحولات مردمی به سوریه، به نظر میرسد مهرههای شطرنج به هم خورده است.
سوریه به جز روابط دو جانبه استراتژیک با جمهوری اسلامی ایران، سالهای زیادی نقش دروازه ورود ایران به جهان عرب را هم به عهده داشته است. ایران در مسئله سوریه بحث معادلات منطقه ای را در محورهای لبنان، حزب الله، فلسطینیها، حماس و … مورد توجه قرار میدهد. تحولات سوریه میتواند همه این محورها را تحت تاثیر خود قرار دهد و قدرت مانور سیاسی محورهای مختلف مقاومت را کاهش دهد. از سوی دیگر، سوریه نقش حیاتی در اتصال استراتژیک ایران به منطقه مدیترانه و خاور نزدیک دارد. به همین دلیل، برخلاف سایر نقاط جهان عرب، ایران با نگاهی متفاوت و مبتنی بر منافع تحولات سوریه را دنبال کرده و می کند. به عبارت دیگر، ایران از یک سو با نگاهی محتاطانه به این تحولات نگریسته که عناصر خارجی (آمریکا، اسرائیل و عربستان) بر شدت آن میافزایند و از سوی دیگر، با درخواستهای اصلاحات در سوریه و در چهارچوب حکومت حاکم و تا جایی که منجر به تضعیف قدرت و امنیت ملی سوریه در مبارزه با رژیم اسرائیل نشود، حمایت کرده است. این امر حتی میتواند بر مشروعیت حکومت بشار اسد بیافزاید و در نهایت منجر به حفظ اتحاد سنتی ایران و سوریه شود.
ترکیه و بحران سوریه
ترکیه بزرگترین همسایه سوریه است و مرز طولانی با سوریه دارد. سوریه و ترکیه در دهه اخیر سعی داشتهاند، مشکلات خود را در ابعاد مختلف حل و توانستند در این اواخر روابط خود را به سطح شراکت راهبردی ارتقاء دهند. ترکها همواره از دروازه سوریه جهت حضور در خاورمیانه سود بردند ولی عوامل درونی و خارجی مانع از افزایش توجه و اهتمام آنکارا به محیط سنتی و اسلامی بوده است.
ترکیه از دروازه سوریه توانست نقش خود را در محیط خاورمیانه افزایش دهد و در پرونده فلسطین و لبنان جایگاه پیدا کند. اما از آغاز ناآرامیها در سوریه در مارس 2011 تاکنون دولت ترکیه واکنشهای متفاوتی نسبت به آن نشان داده است. رویکرد ترکیه در آغاز مبتنی بر همکاری با دولت سوریه و کمک به حل بحران در این کشور بود. در این راستا ترکیه از اصلاحات در سوریه حمایت کرد و بر آن بود تا با کمک به دولت اسد در مدیریت بحران، به بازگست ثبات و آرامش در این کشور کمک کند. این سیاست بیش از شش ماه به طول نینجامید. در سپتامبر 2011 سیاست خارجی ترکیه در قبال بحران سوریه گردشی اساسی یافت و دولت ترکیه با پذیرش مخالفین دولت سوریه در ترکیه در کنار اپوزیسیون سوریه قرار گرفت. از این پس سیاست ترکیه در راستای همراهی با سیاستها و مواضع کشورهای غربی قرار گرفت و هدف اصلی از اجرای دیپلماسی فعال منطقهای و بینالمللی ترکیه در قبال موضوع سوریه را میتوان برکناری اسد از قدرت دانست، سیاستی که از حمایت اتحادیه اروپا، ایالات متحده و اتحادیه عرب نیز برخوردار است. بنابراین و با ملاحظه سیاست های آنکارا در قبال سوریه، دولت ترکیه در تلاش است تا به شیوه های گوناگون بر بحران سوریه تاثیرگذار باشد. از جمله سیاستهای ترکیه برای تاثیرگذاری بر بحران سوریه می توان به موارد زیر اشاره کرد:
1. میزبانی اپوزیسیون سوریه: ترکیه تلاش دارد تا به چهار راه گفتگوها و رایزنیهای منطقهای برای بحران سوریه تبدیل شود. بر این اساس ترکیه میزبان گروههای مخالف اسد و همچنین نشست کشورهای موسوم به دوستان سوریه در خاک خود بوده است.
2. اسکان آوارگان سوریه: از سوی دیگر ترکیه تلاش میکند، با رویکردهای انسانی و حقوق بشری بر بحران سوریه تاثیر بگذارد. که اسکان آوارگان سوری در کمپهای درون خاک ترکیه نمونهای از این سیاست است.
روابط ایران و ترکیه در پرتو تحولات سوریه
به نظر میرسد بحران سوریه، روابط ایران و تركیه را وارد مرحلهی تازهای كرده است. در حقیقت تعارضات بنیادین موجود میان ماهیت سیاست خارجی دو كشور تحت تاثیر كاتالیزوری به نام بیداری اسلامی هویدا شده است. این در حالی است كه رادارهای مستقر در تركیه به عنوان بخشی از طرح سپر دفاع موشكی ناتو مدتی است، آغاز به كار كرده است. در همین حال جمهوری اسلامی ایران در قبال این مسئله موضعگیری كرده است. اخیرا نیز تنشهای پیش آمده در سوریه و دیدگاه های متعارض ایران و تركیه در قبال اتفاقات سوریه تنش در روابط دو كشور را دو چندان نموده است.
در این چارچوب، تحولات جهان عرب به ویژه بحران سوریه هم فرصت و هم چالش در روابط ایران و ترکیه ایجاد کرده است. فرصت از این رو، که ایجاد دولتهای ملی-اسلامی با نگاههای مستقل موجب می شود، که ایران و ترکیه از ژئوپلیتیک تنهای خود به عنوان دو کشور غیر عرب خارج شوند و دوستان و ائتلافهای سیاسی جدید پیدا کنند. اما چالش در روابط ایران و ترکیه به ایفای نقشهای منطقهای آنها در مدیریت تحولات عربی مربوط است. به خصوص بحران سوریه که دو کشور دو نگاه متفاوت به این مسئله دارند. ترکیه در تقویت راه حل غربی خواهان تغییر رژیم در سوریه است، چرا که ترکیه در بحران سوریه مردم را محق میداند و حکومت سوریه را به کشتار مردم خود متهم می کند و اینکه در اثر عملیات نظامی حکومت سوریه تاکنون تعداد زیادی از مردم، فقط به ترکیه آواره شدهاند. از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران تفسیر متفاوتی از تحولات دارد و معتقد است از آنجا که حکومت سوریه درجبهه مقاومت است با توطئههایی که از سوی خارجی مدیریت میشود، مواجه است. از این رو، ایران خواهان انجام تغییرات در سوریه است، به نحوی که توازن قوای منطقهای حفظ شود. مسئله اصلی ایران تعادل بین جریان مقاومت و حزب الله و انجام تغییرات در سوریه است. این دو دیدگاه بسیار با یکدیگر فاصله دارد. گفتگوهای اخیر که در ماههای اخیر بین ایران و ترکیه صورت گرفته است، فاصلهها را کم نکرده است و دو طرف موفق نشدهاند که مواضعشان را به یکدیگر نزدیک کنند.
دورنمای رخداد
جریان تحول خواهی سوریه از یک طرف جدی و تهدید کننده نظام این کشور است و به دلیل فضای نیم قرن اختناق داخلی و نظام تک حزبی غیر مشارکتی و انباشته شدن مطالبات مردمیدر درون شرایط شکنندهای را برای حکومت به وجود آورده است. به ویژه این که بر اساس اخبار موجود افراد بسیار زیادی هم کشته شده اند و این مسئله شرایط پیچیدهای را در داخل ایجاد کرده است.
انقلابهای عربی به ویژه تحولات سوریه باعث شدند که روابط ترکیه و غرب بازتعریف شود و غرب علاقه مند است، که نقش ترکیه را بیشتر در قالب مدل منطقهای و پر کردن خلاء قدرت تقویت کند. ورود ترکیه به این مسئله هم فرصت و هم چالش برای این کشور ایجاد خواهد کرد. فرصت از این بابت که ترکیه بازیگری بیشتری در معادلات منطقه خواهد داشت و چالش از این رو که روابط ترکیه در چارچوب منطقهگرایی و نگاه به شرق و روابط با همسایگان از جمله با جمهوری اسلامی ایران تضعیف می شود.
دیدگاه های دو کشور نسبت به بحران سوریه، فاصله بسیار زیادی از هم دارد، و گمان نمی رود، هیچ یک از دو کشور موضع خود را نسبت به تحولات سوریه تغییر دهند. چرا که تفسیر دو کشور از تحولات کنونی در سوریه به کلی متفاوت است و این فاصله قابل پر کردن نیست. هرچند اختلافات را شاید کمی بتوانند کاهش دهند ولی نگاه طرفین نسبت به بحران سوریه به طور بینادین متفاوت است و این اختلاف قابل رفع نیست.
در مجموع در مورد آینده روابط دو كشور باید خاطر نشان سازیم، كه علیرغم بالا بودن سطح همكاری های دو كشور، وجود رقابتهای منطقهای و اختلاف نظر بر سر موضوعات منطقهای و جهانی سبب خواهد شد، روابط دو كشور طی ماههای آینده با فراز و نشیبهای گوناگونی روبرو شود.