مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

بررسی ریشه های تنش در روابط عراق و ترکیه

اشتراک

 اردشیر پشنگ

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

بیان رخداد

دو کشور همسایه عراق و ترکیه طی چند سال و بخصوص ماههای اخیر دارای روابط تنش آلود و سردی بوده اند. در همین زمینه اخیراً نوری مالکی پیش شرطهایی را برای اصلاح روابط دو کشور مطرح کرده است که از جمله مهمترین این پیش شرطها عدم دخالت ترکیه در امور داخلی عراق و ایجاد ارتباط مستقیم با دولت مرکزی بغداد و بازگرداندن طارق الهاشمی به عراق است. پیش شرطهایی که با پاسخ روشنی از سوی ترکیه مواجه نشده است. همه این موارد در حالی است که دو کشور عراق و ترکیه دارای اشتراکات قابل توجهی هستند که عبارتند از: از نظر تاریخی زمانی بخشی از امپراتوری عثمانی بودند؛ از نظر جغرافیایی دارای مرز مشترک بوده و در نقاط دارای اهمیت ژئوپلتیکی بالا حضور دارند؛ دارای جمعیت کُرد ناراضی در مجاورت مرزهای خود هستند؛ اینک دارای روابط دوستانه ای با غرب و بویژه ایالات متحده آمریکا هستند و دارای روابط اقتصادی قابل توجه هستند. نوشتار پیش رو پس از بررسی تاریخی روابط دو کشور از بدو تاسیس تا به امروز، به دنبال یافتن ریشه ها و علل تنش در روابط متقابل این دو کشور است:

واژگان کلیدی: عراق، ترکیه، روابط میان عراق و ترکیه، سیاست خارجی ترکیه، علل بحران میان عراق و ترکیه.

تحلیل رخداد

الف- ترکیه و عراق در گذر تاریخ

عراق و ترکیه با نام های اینچنینی کشورهایی تازه تاسیس با قدمتی تنها در حد 9 دهه محسوب می شوند چرا که پیش از آن هر دو تنها بخشهایی از امپراتوری بزرگ عثمانی محسوب می شدند. اما با اینحال با توجه به چگونگی قرار گرفتن در جغرافیای امپراتوری پیشین و نیز سنخیت هویتی با سلاطین و خلفای عثمانی، این ترکیه است که داعیه دار و میراث دار عثمانی ها قلمداد می شود. همچنین باید گفت کیفیت تاسیس هر دو کشور کاملاً وابسته به سرنوشت رخ داده برای امپراتوری عثمانی در پایان جنگ جهانی اول است. در حقیقت با شکست و فروپاشی دو امپراتوری دیگر بنام های پروس و اتریش –مجارستان در کنار امپراتوری عثمانی باید گفت از نتایج بدیهی جنگ مذکور، پایان عصر امپراتوری های بزرگ و در نتیجه تجزیه آنان به کشورهای کوچک تر بود. ترسیم مرزهای جدید نیز عمدتاً بر طبق خواست و متاثر از منافع دو دولت پیروز جنگ یعنی بریتانیا و فرانسه بود (آمریکا دیگر دولت پیروز در جنگ به دلیل عدم موافقت کنگره خود را کنار کشید). بدین ترتیب بر اساس توافقاتی همچون سایکس –پیکو (1916)، توافق دوجانبه 1918 فرانسه –  بریتانیا (گرفتن موصل در ازای دادن امتیازاتی در ساحل چپ رود راین به فرانسه)، سور (1920- تاکید بر خودمختاری مناطق کردنشین)، سان ریمو (1920- دادن قیمومیت عراق به انگلیس) و لوزان (1924 – باقیماندن بخش عمده سرزمینهای کردنشین در ترکیه) امپراتوری عثمانی تجزیه و از دل آن کشورهایی همچون عراق، ترکیه، سوریه و … سر بر آوردند.

ب- بررسی روابط تاریخی عراق و ترکیه

روابط میان عراق و ترکیه را از منظرهای مختلفی می توان مورد بررسی قرار داد اما در اینجا این روابط براساس دو عنصر متفاوت مورد اشاره قرار گرفته اند که عبارتند از «روابط دو کشور بر اساس تحولات سیاسی داخل عراق» و «روابط دو کشور بر اساس پارادایم های حاکم بر نظام بین الملل»، که البته هر دوی آنها همپوشانی های گسترده ای نیز دارند اما با توجه به اهمیت افزون تر تاثیر تحولات سیاست داخلی عراق بر روابط دو کشور در این نوشتار، از این منظر به روابط تاریخی دو کشور و نیز چشم انداز پیش روی آن پرداخته می شود: الف) بر اساس «تحولات سیاسی داخل عراق» که شامل سه دوره زمانی به شرح زیر می شود یکم) از 1921 تا 1958: دوران پادشاهی در عراق، دوم) از 1958 تا 2003: دوران جمهوریهای سوسیالیستی با رهبری نظامیان و سوم) از 2003 تا 2012: دوران جمهوری (فدرال) در عراق. ب)بر اساس «پارادایم های حاکم بر نظام بین الملل» که این نیز شامل سه دوره زمانی مختلف می شود که عبارتند از یکم) از 1921 تا 1945: جهان پس از جنگ جهانی اول، دوم) از 1945 تا 1991: عصر جنگ سرد و سوم) از 1991 تا 2012: جهان در دوران پساجنگ سرد.

بررسی روابط عراق و ترکیه بر اساس تحولات سیاسی داخل عراق

کشور عراق در سال 1921 با حمایت های انگلیس و متشکل از سه ولایت موصل (کردنشین)، بغداد (عرب سنی نشین) و بصره (عرب شیعه نشین) تاسیس و تحت قیمومیت انگلستان قرار گرفت. این کشور در سال 1932 رسماً از سوی جامعه ملل استقلالش پذیرفته و از قیمومیت خارج گردید. با اینحال، عراق در تاریخ 91 ساله خود بطور عمده سه دوره مختلف و متمایز سیاسی را سپری کرده است که عبارتند از:

1-1- از 1921 تا 1958: دوران پادشاهی در عراق:

روابط دو کشور عراق و ترکیه در دوره مذکور فراز و فرودهای بسیاری داشته است اما رابطه نزدیک آنها با انگلستان و بخصوص پس از آغاز عصر جنگ سرد باعث شد اختلافات آنها عمدتاً با دخالت و حضور کشورهای غربی تحت الشعاع قرار بگیرد. مهمترین رخدادها و مسائل موجود در دوره نخست را می توان به شرح زیر نام برد:

1-1-1-            دعاوی ارضی و ترسیم مرزهای سیاسی:

ترکیه همواره در خصوص استان موصل و نیز کرکوک ادعاهایی را مطرح کرده است که بعضاً تا به امروز نیز بعضاً تکرار می شود ترکیه موصل را شهری کردنشین و کُردها را بهم پیوسته با ترکها قلمداد می کرد اما انگلستان بر هویت ایرانی موصل و متمایز ساکنان کُرد آن با ترکها تاکید می کردند. اما در سال 1926 خطوط مرزی دو کشور با حضور قدرتهای خارجی (انگلیس، فرانسه و روسیه) ترسیم گردید.

1-1-2-            دعاوی بر سر نفت عراق

تبدیل شرکت نفت ترکیه به شرکت نفت عراق توسط بریتانیا در سال 1929

1-1-3-            عضویت در پیمان امنیتی 1937 سعدآباد

دو کشور عراق و ترکیه با حضور ایران و افغانستان در 8 ژوئیه 1937 تحت حمایت (و فشار) بریتانیا اقدام به تشکیل کمربندی امنیتی برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم کردند و همچنین بر اساس پیمان مذکور از دخالت در امور داخلی یکدیگر نیز منع شدند.

1-1-4-            عضویت در پیمان بغداد سنتو 1955

این پیمان متاثر از آرای جورج کنان آمریکایی که در جهت ارائه راهکاری برای مقابله با توسعه طلبی شوروی مطرج شده بود در فوریه 1955 میان ترکیه و عراق به امضا رسید که اندکی پس از آن و در همین سال ایران، بریتانیا و پاکستان به آن ملحق شدند. اما یکسال پس از کودتای 1958 ژنرال عبدالکریم قاسم در عراق، وی عراق را از آن خارج کرد.

1-2-        از 1958 تا 2003: دوران جمهوریهای سوسیالیستی با رهبری نظامیان در عراق

روابط ترکیه و عراق در دوره اخیر را هم می توان به سه دوره کوچک تر تقسیم کرد:

1-2-1-            عصر تنش ایدئولوژیک: از 1958 تا 1980

این دوره از وقوع کودتای نظامی ژنرال عبدالکریم قاسم و متعاقب آن سقوط نظام سلطنتی عراق آغاز می شود. قاسم در 1959 عراق را از پیمان بغداد خارج و زمینه دور شدن این کشور را از بلوک غرب فراهم ساخته و روابط دوستانه ای با اتحاد جماهیر شوروی پی ریزی می کند که این وضعیت در دولت های کودتایی دیگر برادران ژنرال عبدالسلام و عبدالرحمن عارف و نیز ژنرال حسن البکر ادامه پیدا کرد تا اینکه در سال 1972 با انعقاد توافقنامه همکاری استراتژیک میان بغداد و مسکو این کشور رسماً در بلوک متخاصم غرب و متحدین منطقه ای اش همچون ترکیه و ایران قرار می گیرد. (در این دوره ایران و آمریکا با حمایت از جنبش کُردهای عراقی در پی تضعیف دولت مرکزی عراق بودند) روابط عراق و ترکیه در این برهه 22 ساله سرد، توام با عدم اعتماد و همراه با کاهش روابط و مبادلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است.

1-2-2-            دوره همکاریهای امنیتی و اقتصادی: از 1980 تا 1991

چند واقعه و رویداد جهانی، منطقه ای و داخلی تاثیر گذار در دو کشور ترکیه و عراق باعث گردید روابط این دو کشور به رغم تضادهای ایدئولوژیک نسبت به قبل بهبود یافته و در ابعاد مختلفی ارتقا پیدا کند؛ این رخدادها عبارتند از:

تنش زدایی میان دو ابرقدرت: از نیمه دوم دهه 1970 (پس از کنفرانس 1975 هلسینکی) که بر متحدین منطقه ای آنها نیز تاثیر گذاشت.

کاهش تنش عراق با آمریکا: پس از امضای معاهده 1975 الجزایر با ایران که متحد آمریکا محسوب می شد.

وقوع انقلاب اسلامی ایران: نگرانی عراق به دلیل تاکید رهبران ایرانی برای صدور انقلاب و ترکیه نیز به دلیل از دست رفتن یک متحد

وقوع جنگ طولانی مدت میان ایران و عراق

وقوع کودتای نظامیان در عرصه سیاسی ترکیه

آغاز فعالیت های حزب کارگران کردستان ترکیه و افزایش خطر کُرد

مجموعه رخدادهای مذکور منجر به نزدیکی و ارتباطات بیشتر دو کشور عراق و ترکیه شد. که در دو حوزه مهم منجر به ارتقای روابط طرفین شد:

1-2-2-1- گسترش روابط اقتصادی: در این دوره با کشیده شدن خط لوله نفتی کرکوک –جیحان نقطه عطفی در روابط دو کشور رخداد.

1-2-2-2- آغاز همکاری های امنیتی: همچنین توافقنامه های همکاری برای سرکوب گروههای کُرد با یکدیگر به امضا رساندند

 

1-2-3-            عراق در دوران تحریم و انزوای بین المللی (1991- 2003)

پس از حمله عراق به کویت و تصمیم جامعه جهانی برای مقابله با این کشور، ترکیه نیز به دلیل عضویت در ناتو و همپیمانی با غرب در صف کشورهای متخاصم علیه تجاوز عراق قرار گرفت. پس از پایان جنگ نیز عراق با تحریم های گسترده و شدید بین المللی زیر نظر شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار گرفت. در این برهه ترکیه در هر دو حوزه امنیتی (مقابله با کُردها با استفاده از خاک عراق با اجازه بغداد) ادامه داد و حتی در سال 1998 پیمان امنیتی جدیدی در این خصوص امضا کردند.

همچنین در زمینه اقتصادی ترکیه در چارچوب برنامه «نفت در برابر غذا» روابط خود با عراق را حفظ کرد. البته در این دوره همواره این کشور نیز با اتهاماتی نظیر کمک به قاچاق نفت خام عراق متهم بود. حمایت ملموس تر از اقلیت ترکمن حاضر در شمال عراق از دیگر سیاست های ترکیه در دهه مذکور بوده است.

لازم به ذکر است ترکیه به رغم اتحاد و نزدیکی اش با آمریکا از جمله مخالفان حمله این کشور به عراق در سال 2003 بود چرا که نگران سرایت بی ثباتی های امنیتی و سیاسی عراق به منطقه و از جمله ترکیه بود. در این بین، مهمترین دغدغه آنها مساله کُردها بود که بر این باور بودند حمله آمریکا به عراق باعث ارتقای جایگاه کردهای عراق و در نتیجه تسری این وضعیت به کردستان ترکیه بود.

1-3-         از 2003 تا 2012: دوران جمهوری (فدرال) در عراق

این دوره همزمان شده است با روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در ترکیه و سیاست های نگاه به شرق آن که با تعابیر مختلفی همچون نوعثمان گرایی و یا سیاست های خاورمیانه ای ترکیه شکل گرفته است ترکیه در این دوره دو سیاست کلی «تنش صفر با همسایگان» و «سیاست تهاجمی جهت استقرار نظم مورد نظر خود» را در پیش گرفته است. این در حالی است که عراق در دورانی گذار و عبور از نظام ساقط شده بعثی و تثبیت نظام جدید است که در این برهه بحران های امنیتی، سیاسی و بازسازی اقتصادی را در پیش داشته و همچنان دارد. این به خودی خود باعث گشته است تا کفه ترازو در روابط میان دو کشور در زمانی که ترکیه با یک اوج گیری داخلی و منطقه ای مواجه است و عراق همچنان درگیر مسائل داخلی است، به نفع همسایه شمالی سنگین تر شود.

روابط دو کشور در دوره اخیر دارای فراز و فرودهای متعددی بوده است و می توان بر اساس فاکتورها و شرایط مختلف آن را تقسیم بندی کرد،

1-3-1-            بررسی روابط عراق و ترکیه در سطح تحلیل منطقه ای

برای بررسی روابط این دو کشور در سطح منطقه ای به دو موضوع مختلف اما در ارتباط با یکدیگر اشاره می شود:

1-3-1-1- موازنه شیعه سنی در خاورمیانه: ترکیه مجموعه تحولات رخ داده در عراق و روی کار آمدن شیعیان در این کشور را در سطح تحلیل منطقه ای به ضرر خود ارزیابی می کند. چون برداشت ها ترکها این است که تحولات سیاسی عراق باعث سنگین شدن کفه موازنه به نفع ایران شده است هرچند با ایران روابط دوستانه ای دارد اما همزمان رقابت منطقه ای نیز دارد به همین دلیل است که در خلال سالهای 2005 تا کنون ترکیه نزدیک به جریان سنی نگران از هلال شیعی بوده است.

1-3-1-2- بحران سوریه: بحران سوریه و جهت گیری های سیاست خارجی ترکیه عامل دیگر سردی در روابط عراق و ترکیه است. عراقی ها و در راس آنها نوری مالکی خواهان باقی ماندن دولت بشار اسد است و در تازه ترین اظهار نظر خود در هفته اخیر هم یکبار دیگر نگرانی عمیقش را از ضعیف شدن دولت مرکزی سوریه اعلام داشت چرا که نوری مالکی و جریان شیعه همراه وی پیروزی سنی های سکولار و یا سلفی در سوریه را کاملا بر ضد منافع خود ارزیابی کرده و حتی نگرانی هایی در میان مدت در خصوص تهدید تمامیت ارضی عراق از سوی آنان و اعراب سنی داخل را نیز دارند. همچنین مالکی نگران از سرایت ناامنی های سوریه به عراق است و نگرانی دیگر آن افزایش نفوذ اقلیم کردستان عراق و افزایش وزن بازیگری آن در منطقه خاورمیانه و داخل عراق است. این در حالی است که سیاست خارجی ترکیه کاملاً متضاد عراق و در جهت تغییر نظام سیاسی سوریه است.

1-3-2-            بررسی روابط عراق و ترکیه در سطح تحلیل ملی (روابط متقابل)

هرچند روابط اقتصادی دو کشور نسبت به دهه گذشته با رشد مواجه بوده است اما جهت گیری های ترکیه در قبال تحولات داخلی عراق موجب نگرانی های فزاینده دولت مرکزی عراق شده است در اینجا دو جهت گیری عمده ترکیه در قبال حکومت اقلیم کردستان عراق و اعراب سنی عراق و تاثیر آن بر روابط میان دو کشور مورد بررسی قرار می گیرد:

1-3-2-1- تاثیر روابط ترکیه و حکومت اقلیم کردستان عراق بر روابط این کشور با عراق:

این روابط را می توان به دو دوره زمانی و سیاستی متفاوت تقسیم کرد:

1-3-2-1-1- از 2003 تا 2007: تهدید و مخالفت با قدرت گیری کُردها

در این برهه ترکیه با نگرانی شدید از تحولات موجود در شمال عراق، مخالفت جدی خود را با استقرار سیستم فدرالیسم در عراق اعلام داشت. چرا که آنان از قدرت گیری کردهای عراقی و تاثیر آن بر استان های 19 گانه کُردی خود نگرانی جدی داشتند. حتی در سال 2003 که کُردها قصد تصرف شهر مهم و استراتژیک کرکوک را داشتند ترکها هم از طریق وارد ساختن فشار به آمریکا و هم از طریق اعلام تهدید رسمی حمله نظامی از جمله موانع دستیابی کردها به این شهر و الحاق آن به حکومت اقلیم کردستان عراق شدند. همچنین آنان تهدید می کردند اگر به کُردها منطقه فدرالی داده شود ترکمن های عراقی نیز باید از امتیازی مشابه برخوردار شوند. آنها یکبار دیگر در سال 2007 تهدیدات نظامی خود علیه کُردهای عراق و طرح ادعای مالکیت شهر کرکوک را مطرح ساختند.

1-3-2-1-2- از 2003 تا کنون: اتحاد با حکومت اقلیم کردستان عراق و سردی رابطه با بغداد:

اما از سال 2007 بدینسو، عوامل مختلفی دست به دست هم داد تا ترکیه نه تنها از مخالفت ها و روابط سرد خود با حکومت اقلیم کردستان عراق دست کشد بلکه در قامت یک دوست و حتی شریک و متحد منطقه ای کُردها عمل کند. میان گرمی روابط آنکارا –اربیل با سردی روابط بغداد –اربیل در این دوره می توان رابطه ای مستقیم متصور بود.

علت حمایت ترکیه از کُردها: (تثبیت واقعیتی بنام حکومت اقلیم کردستان عراق، استفاده از کردهای عراق برای کاستن از سطح تنش با کردهای ترکیه و وارد ساختن فشار به پ.ک.ک همانند سیاست ایران، منابع غنی نفتی موجود در شمال عراق، تثبیت قدرت شیعیان در بغداد و در حاشیه قرار گرفتن متحدین سنی ترکیه، بهم خوردن موازنه منطقه ای به نفع ایران با روی کار آمدن دولتی شیعی در بغداد، رقابت با ایران در شمال عراق و …)

در حال حاضر ترکیه در حدود 11 میلیارد دلار به تنهایی با منطقه اقلیم کردستان عراق داد و ستد اقتصادی دارد. شریک اول تجاری در آنجا محسوب شده و ایران را عملاً به حاشیه فرستاده است. همچنین مذاکراتی میان دو طرف برای کشیدن خط لوله نفتی مجزا در حال انجام است که این امر نیز بر تنش موجود در روابط میان ترکیه و عراق اثر سوء خواهد گذارد.

1-3-2-2- تاثیر حمایت های ترکیه از اعراب سنی عراق بر رابطه این کشور با عراق

ترکیه متحد سنی اعراب سنی عراق محسوب میشود این کشور در خلال سالهای اخیر سعی وافری بر افزایش حمایتش از سنی ها در جهت جلوگیری از پیروزی شیعیان و یا دست کم کاهش سرعت و میزان قدرت گیری آنها در عراق داشته است شاهد مثال این ادعا را می توان در دو مورد زیر اثبات کرد:

حضور و شرکت در ائتلافی منطقه ای متشکل از عربستان، قطر و اردن برای حمایت از ائتلاف العراقیه به رهبری ایاد علاوی در انتخابات پارلمانی 2010

اعطای پناهندگی به طارق الهاشمی معاون سابق رئیس جمهور عراق که از سوی دادگاههای عراق به دلیل تبانی و مدیریت برخی عملیات های تروریستی به اعدام محکوم شده است.

بررسی چشم انداز پیش رو

به نظر می رسد با توجه به عناصر مختلف تاثیر گذار در روابط فعلی عراق و ترکیه چشم انداز روابط دو کشور دست کم در کوتاه مدت همچنان همراه با نوعی نگرانی، عدم اعتماد و سرد باشد. در این بین تغییرات و تحولات منطقه ای و نیز کیفیت تحولات مساله کُرد در عراق، ترکیه و سوریه می تواند در میان مدت روابط دو کشور را دستخوش تغییراتی جدی از اتحاد تا تخاصم تبدیل کند.

مطالب مرتبط