دکتر حامد آزاد
کارشناس مسائل عراق
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
روند تحولات داخلی عراق و مسائل و بحران های داخلی عراق
ما با یک طیف شیعه در عراق رو به رو هستیم که بخشی از آن آقای مقتدی صدر است. در واقع یک سری مواضعی بین طیف شیعه یا نخبگان سیاسی شیعه و آقای صدر مشترک است. در بخش دیگر مواضع آقای صدر برجسته و یا برجسته تر است. برخی معتقدند که روند تحولات داخلی عراق پروژه است اما برخی معتقدند روند است و پروژه نیست. در این بین مواضع روند تحولات داخلی عراق بسیار پیچیده است. به دو موضع پارادوکسیکال می توان برخورد که گاه قابل توضیح نیست و این شامل همین ماجرا نمی شود.
واقعیت این است که عراق و بویژه شیعه بعد از 2003، بعد از فروپاشی صدام به سمت لیبرالیسم و ملی گرایی و ترکیبی از این دو حرکت کرده است. این موضوع در بین بدنه اجتماع و نخبگان سیاسی است. دراین بخش، قسمتی که لیبرال ها و سکولارها بودند، این بحث وجود دارد که حرکت به سوی نوعی از ملی گرایی و نوعی از لیبرالیسم و ترکیبی از این ها طی سالیان دراز اتفاق افتاده است و بخش های مختلفی دارد که برخی از افراد در جریان های شیعه با آن در ارتباط هستند. اساسا جامعه عراقی تا چشم باز کرده است، بعد از ورود شیعه ای که لباس اسلام گرایی به تن داشته است، جریان حکیم، صدر و حزب الدعوه را دیده است که لباس اسلامی به تن داشته است و بعد از سرنگونی صدام عراق به شیوه سهمیه بندی ارائه شده است. اما به دلایل متعددی عراق تا کنون به درستی مدیریت نشده بوده است که همه آن ها ریشه در فساد دستگاه حاکمیت داشته است و عراق به شکل درستی اداره نشده است. این موضوع نیز بر کسی پوشیده نیست و طی سالیان گذشته، جامعه به این نتیجه رسیده است که تمام بدبختی ها زیر نظر همین اسلام گرایان و شیعه ها ست. این موضوع بستر اعتراضاتی شده است که از سال 2011 جرقه هایی از آن به واسطه انقلابات منطقه ای و … خاموش شد، در همین روال منطقه سنی شلوغ شد و مسئله داعش پیش آمد تا سال 2015 که شیعه به دنبال مبارزه فساد رفت که بعد به تکنوکراسی و … رسید و اعتراضات ادامه پیدا کرد.
این موضوع در بستر اجتماع اتفاق می افتد. بستر اجتماعی با سردرگمی کامل به حاکمیت فاسد و وضع موجود نگاه می کند که فساد حاکم بیکابی، بی برقی و بی آبی و عدم ارائه خدمات را با خود می آورد و این ها همچنان در بالا نشسته اند و نگاه می کنند. جامعه در این بستر مطالباتی دارد و ما دیگر چیزی به نام اسلام گرایی نمی خواهیم. ما به دنبال تکنوکراسی هستیم. این امر در حالی است که بسیاری از آن ها حتی مفهوم تکنوکراسی را نمی دانند.
جایگاه مقتدی صدر در حرکت عراق به ملی گرایی و لیبرالیسم
در حال حاضر انتخابات 2018 شورای استانی و انتخابات پارلمانی پیش رو است . این اتفاقات حرکت به سوی نوعی از ملی گرایی و نوعی از لیبرالیسم و ترکیبی از سال 2011 جرقه های آن زده شده است و در سال 2016 شعله ور شده است و در چند ماه آینده همه جریان ها باید خود را به معرض رای بگذارند تا رای بیاورند که تبعا دعواهای داخلی هم وجود دارد.
پس جمیع نخبگان سیاسی، از جمله جریان حکیم، که اخیرا عمار حکیم از شورای حزب خانوادگی خود بیرون آمد و قبای خود را درآورد تا آقای سلیم جبوری سنی و آقای مختار صدر و کریم نوری حشد الشعبی، همه شعار مدنیت می دهند. شعارشان این است که ما می خواهیم دولتی مدنی شکل دهیم و خدمات اجتماعی ارائه دهیم. فعلا شعار، شعار دولت مدنی در بین شیعه و سنی است. در همین راستا برخی نظیر آقای سلیم جبوری خیلی صریح اعلام می کنند که دیگر نسخه اسلام گرایی در عراق جواب نمی دهد و ما باید به سمت مدنی شدن پیش برویم. در عراق، شعار دولت مدنی در واقع استوانه ای در مقابل اسلام گرایی است. پس همه نخبگان سیاسی به تبعیت از مطالبه اجتماع، شعار می دهند که به سمت دولت مدنی حرکت کنند تا از اسلام گرایی جدا شوند و فرقه گرایی را کنار بگذارند و دولتی سکولار فراگیر و حداکثری تشکیل دهند.
در این میان، دعواهای بین گروهی شیعه را هم میتوان به این ماجرا اضافه می شود. در داخل حزب الدعوه، به بین آقای مالکی و اقای عبادی، در داخل مجلس اعلا بین جریان شخص آقای عمار حکیم و بدنه نخبه مجلس اعلا (که باعث شکاف و انقطاع شده است) همچنین بین جریان صدر و کل جریان شیعی، دعواها و سهم خواهی ها و جنگ قدرت وجود دارد. پس همه جریان ها بر سر مسائل مشترکی برای پاسخگویی به جامعه در حال دعوا هستند، که خود را به عنوان نماینده مردم معرفی کنند تا رای بیشتری بگیرند. این امر در حالی است که در عراق دو مرحله رای گیری وجود دارد، بعد از این که از مردم رای گیری شد، بین خود ائتلاف می کنند که حداکثر شود و از بین آن ها دولت تشکیل شود. در این بین، جریان ملی گرای التقاطی، دعاوی خاص دارد و معتقد است که فساد زیر سر اسلام گراهایی که به جمهوری اسلامی، ایران و شیعه وصل هستند است. این مسائل از قبل بوده اما اکنون افزون شده است. حتی این نظر نیز وجود دارد که شیعه عراقی باید تکلیف خود را با شیعه ایرانی مشخص کند. انتقاد عمیق تر این است که اصلا شیعه با این مفهوم کنونی را ایرانی ها و صفویان آورده اند، اصلا خمس و زکات معنی ندارد، این ها در دوره ای تعریف شده است که حاکمان می خواستند مواجب خود را تامین کنند. در واقع همچنان که یکی از کارهای صدام این بود که مرجعیت را به سمت مرجعیت عربی سوق دهد و حتی مرجعیت را از حوزه فارسی به حوزه عربی ببرد. در این راستا در حال حاضر صدر وجه افتراقی که با سایر جریان ها چون حکیم ، این است که یک به علاوه دارد و آن این است که من قبل از این که مسلمان باشم، عرب هستم. قبل از این که شیعه باشم، عربم. لذا بر طبل ملی گرایی و مبارزه با فساد می کوبد و این که این جریان های مفسد بخشی از متحدان ایران هستند و در داخل عراق مداخله می کنند اشاره میکند. اخیرا مقتصدی صدر بیانیه داد و مردم را به میدان التحریر دعوت کرد، آقای صدر بیانیه ای هم به زبان فارسی منتشر و امضا کرد که این حاوی پیام است. یعنی ایران که همسایه عراق است در این مسئله مداخله می کند.
در واقع بستر تمام این ها اجتماع است و عراق را به این سمت برده اند که چنین مطالباتی وجود دارد. حال باید به این مطالبات پاسخ دهند، برای همین شعارهایی را طبق چیزی که آن ها می خواهند مطرح می کنند، بخشی از این ها که البته عقبه ذهنی و ایدئولوژیک قبلی هم دارد، یعنی عرب گرایی و عربیت چیزی نیست که در چند سال اخیر در ذهن آقای صدر شکل گرفته باشد. بلکه از قدیم وجود داشته است و ادامه خواهد داشت.
واژگان کلیدی: جایگاه، مقتدی صدر ، حرکت عراق ، ملی گرایی ، لیبرالیسم