مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
در سالهای گذشته یکی از مهمترین موضوعات مهم مورد بحث در مورد داعش نوع رابطه و نگاه امریکا به داعش بوده است. گفتگوی زیر برای بررسی نگاهی آمریکاییها به آینده یا چشم انداز داعش است.
واژگان کلیدی: نگاه، آمریکا، آینده ، چشم انداز ،داعش، تهدید ، فرصت
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاهی آمریکاییها به آینده یا چشم انداز داعش چیست؟
نگاهی آمریکاییها به آینده یا چشما نداز داعش بخشی به تحولات داخلی منطقهی ما و تحولات داخلی کشورهای منطقه و امنیت جهانی برمیگردد.در قسمت امنیت جهانی که امنیت منطقه و کشورهای دوست آمریکا مسألهای به نام داعش یا تروریسم بطور کلی برخورد میکند. مربوط است به تحولاتی که بخصوص پس از کشورهای منطقه صورت گرفت تفکر قدیمی است و مربوط به تحولات جدید نیست و آمریکا طبیعتاً در حال حاضر مهمترین نقش را دارد مربوط است و جدیدی را تعریف کردند. تروریسم تا قبل از ۱۱ سپتامبر شکل دیگری برای آمریکاییها داشت. نگاه آمریکاییها را به تروریسم تغییر داد و دیگر تروریسم یک مفهوم جهانی شده است . بعد از آن بود که بوش جنگ فراگیر علیه تروریسم را مطرح کرد. در این بین تروریسم و داعش در هر سه سطح با منافع با سیاستهای آمریکا برخورد پیدا میکند. یعنی داعش میتواند ابزاری برای پیشبرد سیاستها و هم تهدیدی باشد و هر دو حالتش در رویکرد امریکا قابل تعریف است. در جنگ شوروی در افغانستان مجاهدین افغان تهدیدی برای شوروی سابق بود و طبیعتاً طبق دشمنِ دشمن من دوست من است آنها ابزار مناسبی برای غرب بودند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آمریکاییها چه اهدافی از نگاه به داعش دارند؟
داعش برای آمریکا دو مفهوم متفاوت دارد. یکی تهدید امنیتی برای آمریکاست در کشورهای عربی و خاورمیانه و کشورهای اسلامی و آمریکا را تهدید میکند. بخش دیگری دارد که داعش تنها تهدید آمریکا نیست و تهدید چین ، ایران و روسیه و تهدید رقبای آمریکایی هم هست. داعش یک مفهوم متشابهی در استراتژی ملی آمریکا دارد.
داعش وقتی در عراق شکل گرفت حاصل تحولاتی بود که پس از اشغال عراق بود و سیاستهای آمریکا را مستقیم مورد تهاجم قرار داد . لذا امریکا آنجا با داعش برخورد کردند و داعش در عراق جمع شده و در سوریه هنوز شهرهای مهمی را در اختیار دارد. در این حال آیندهی داعش در اینجا ختم میشود و داعش به عنوان یک دولت دیگر مفهوم ندارد. وقتی داعش تشکیل شد، بعضی این تصور را داشتند که تبدیل به یک دولت جدید در منطقه خاورمیانه میشود. اما در هیچ کجای خاورمیانه این تصور وجود ندارد که داعش تبدیل به یک دولت میشود.اما داعش به عنوان یک بازیگر غیردولتی همچنان در خاورمیانه باقی خواهد ماند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به آن چه فرمودید نگاه آمریکا به این غیردولتی و بازیگر فروملی چیست؟
این بازیگر در جاهایی مثل روسیه، ایران، چین که میتواند رقبای آمریکا را تحت فشار قرار دهد لذا ممکن است به یک ابزار تبدیل شود. آنجاهایی که سیاست بیثباتسازی (که از زمان برژینیسکی مطرح شد) که آمریکا نیازی ندارد برای این که رقبایش را تحت فشار قرار دهد و مستقیم عمل کند و میتواند از سیاست بیثباتکننده استفاده کند. مثال افغانستان و نیکاراگوئه که ضمن این که آمریکا اینها را تروریست میدانست، اما در مقاطعی حاضر بود از اینها به عنوان ابزار استفاده کند لذا داعش میتواند ابزار باشد. دوم این که آمریکاییها تلاش میکنند تا داعش را به عنوان تهدیدکننده امنیت ملی و منافع آنها از بین برند . این کار سخت و مشکلی است و جنگی طولانیای دارد. زیرا ریشههای این تفکر بستگی به وضعیت فرهنگی، تاریخی و مذهبی خاورمیانه دارد. آمریکاییها این را میدانند وارد بحثهای جدیدی میشود که در زمان بوش و بعد اوباما شدند. اکنون ترامپ تلاش میکند و عربستان و قطر را تحت فشار قرار دهد که مجامع و محافلی که به نوعی فرهنگی، خانوادگی، مالی تندروها ار حمایت میکنند تحت فشار قرار دهد. این امر نیازمند این است که ساختار این کشورها را تغییر دهد و تحولات جدیدی به وجود میآورد که ممکن است بحرانهای جدیدی به وجود آورد. به نظر میرسد که آمریکاییها در برخورد با این پدیده سر در گم هستند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا ممکن است امریکا از افزایش قدرتگیری داعش در افغانستان و پاکستان حتی سین کیانگ و آسیای مرکزی حمایت کنند و مخالفت خود را با افزایش قدرتگیری داعش در عربستان و مصر اعلام کند؟
این مفهوم تیغ دولبه یا بازی دوگانه مقداری پیچیدگی دارد و فکر نمیکنم در خود آمریکا هم نسبت به این مسأله اجماع وجود داشته باشد.چنانچه برخورد دموکراتها با جمهوریخواهها، با برخورد سیاسیها و دیپلماتها متفاوت است. شاید برخی خواسته باشند کامل برخورد کنند برخی تصمیم بگیرند که داعش در کدام نقطه شروع به رشد کند؟ اگر قرار باشد در چچن و سین کیانگ و مناطقی که رقبای آمریکا را تحت فشار قرار میدهد رشد کند آمریکا ممکن است از همان تئوری دشمن دشمن من دوست من است پیروی کند و هزینه برخورد با داعش را کشورهایی مثل روسیه و چین بپردازند و آمریکا نپردازد. اما جاهایی که با منافع خود آمریکا برخورد میکند آمریکا مستقیماً برخورد میکند. اگر نگوییم سردرگمی باید بگوییم سیاستهای متفاوتی در آمریکا وجود دارد و این برخوردهای متفاوت باعث سوءتفاهم بین آمریکا و دیگر کشورها پیش بیاید.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه آمریکا به حضور داعش در عراق و سوریه چقدر متفاوت یا همسان است؟
آنها در عراق به دنبال این هستند که کامل پاکسازی کنند. در سوریه بحث پیچیدهتر است، زیرا در سوریه همپوشانی بین داعش و القاعده و نیروهای متحد آمریکا وجود دارد. اینجا سوءتفاهمات در سیاست خارجی آمریکا ایجاد میشود و آمریکا نمیتواند برخورد واحدی با داعش داشته باشد. در سوریه همپوشانی بین داعش و القاعده و نیروهای آمریکایی وجود دارد، در حالی که در عراق چنین همپوشانیای وجود ندارد. در عراق آمریکاییها منافعشان با دولت پیوند خورده است، اما در سوریه منافع اسرائيلیها، منافع ترکها، منافع ایران در حال چالش با هم هستند. داعش میتواند به عنوان ابزار داعش با دولت سوریه برخورد کند. شاید آمریکاییها خیلی حساسیت نداشته باشند. چنانچه برخورد عمده بین داعش، روسها و دولت سوریه به وجود نیامده است در شرق سوریه و در شرق فرات داعش در منطقه کردنشین دولت سوریه نه با کردها نه با داعشیها خیلی برخورد نمیکند. همین سیاست در مورد داعش در سوریه هم میتوانند اعمال کنند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آیا ممکن است آمریکاییها از داعش ضد امنیت ایران در جبهههای مختلف استفاده کنند؟
این امر میتواند در شرایط خیلی بحرانی مد نظر باشد. این بستگی به سیاست ما و سیاست آمریکاییها دارد. اگر روابط ایران و آمریکا به شرایط بحرانی برسد میتواند هر ابزاری علیه یکدیگر استفاده شود و این ابزار متقابلی که هم ایران میتواند علیه آمریکا استفاده کند و هم آمریکاییها میتواند استفاده کند. چون طالبان در افغانستان که زمانی آمریکا به عنوان اعمال فشار استفاده کردند و به نظر میرسد که ایران علاقهمند است که نقش طالبان در افغانستان کاهش پیدا نکند علیرغم این که رابطه خوبی با افغانستان دارد.