مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نگاه دولت و پيامدهاي تغيير خط به فارسي در تاجيكستان – گفتگو با قهرمان سليماني ( بخش دوم)

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح- IPSC

تاجیکی که از آن با نام زبان تاجیکی  یا فارسی تاجیکی یا فارسی فرارودی نیز یاد می‌شود، به گویشی از زبان فارسی گفته می‌شود که در آسیای میانه به ویژه در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان رایج است. وام‌واژه‌هایی از زبان روسی و ازبکی وارد زبان تاجیکی شده‌است.در پی تغییر خط در تاجیکستان، زبان تاجیکی را با الفبای سیریلیک که در آن تغییراتی داده شده‌است، می‌نویسند، که به آن الفبای تاجیکی می‌گوینداين امر در حالي است كه در واقع یکی از دلایل دور شدن فارسی تاجیکی از زبان فارسی در دیگر کشورهای فارسی‌زبان استفاده از خط سیریلیک برای نگارش این زبان است. در زمان حکومت شوروی ابتدا خط فارسی به لاتین و سپس سیریلیک (روسی تغییر داده شد و مردم تاجیکستان از ارتباط با سایر همزبانان خود ناتوان شدند. در همين حال براي بررسي بيشتر مساله تغيير خط در تاجيكستان و آينده تاثيرات آن گفتگويي با قهرمان سليماني كارشناس فرهنگي و سياسي  داشته ايم كه بخش دوم آن تقديم ميگردد:

واژگان كليدي: نگاه دولت تاجيكستان به تغيير خط از سرسليك به فارسي، تغيير خط از سريليك به فارسي در تاجيكستان، خط سريليك، مخالفان تغيير خط در  تاجيكستان، حزب نهضت اسلامي و مساله تغيير خط به فارسي، پيامدهاي تغيير خط به فارسي در تاجيكستان

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا تغییرات خط و زبان در تاجیکستان سیاسي شده و بروز تغییر جدید و پذیرش خط فارسی در تاجیکستان نیاز به تصمیم سیاسی جدید دولت دارد؟

بله. در اینکه خط و زبان با سیاست گره خورده کمترین تردیدی نباید داشت. اما همان گونه که قبلا گفته شد، نقطه پیوند این مسئله فرهنگی و سیاسی در تاجیکستان بدرستی انتخاب نشده است. حاکمیت در برخی موارد از سیاستهایی پیروی می کند که در مهد سکولاریسم – مغرب زمین – هم در اجرای این سیاستها هزار اما و اگر دارند. قانون مبارزه با حجاب زنان، پوشش و سیمای ظاهری مردان، در این کشور به اندازه فرانسه جنجال به پا کرده است. در شرایطی که این قلمرو قلمرو مسلمانی است نمی توان قوانینی از این گونه در آن اجرا کرد و اگر هم اجرا کنیم در دراز مدت نه تنها نتیجه ای در بر ندارد بلکه حاصلی درست خلاف انتظار دارد و جامعه را به سمت نوعی از نافرمانی مدنی و بنیاد گرایی دینی سوق می دهد، کابوسی که بر سر این منطقه سایه انداخته است.  فراموش نکنیم که تاجیکستان همسایه افغانستان است و ظرفیت سرازیر شدن تندروی دینی کاملا در این حوزه وجود دارد. دولت می توانست و هنوز هم می تواند با اجرای سیاستهای گام به گام زمینه تغییر خط را ایجاد کند و با درکی واقع گرایانه به مأموران خود بفهماند که هر متنی که به خط فارسی نوشته شده ضرورتا کتب اسلامگرایان بنیاد گرا نیست و می تواند این متنها میراث معنوی ملت تاجیک باشد. حتی در حوزه دین هم متونی که نگرشهای سلفی و بنیادگرايانه را نمایندگی می کند به زبان فارسی نیست. زبان  و خط فارسی قرنها زبان فرهنگ و معنویت و رواداری و تساهل بوده و هست و بخش عظیمی هم از این قابلیت محصول آفرینش و خلاقیت و تفکر مردمی است که در همین حوزه بود و باش داشته اند و دارند.

فهم این موضوع و تبدیل شدن آن به سیاست اجرایی در این حوزه کاری بسیار دشوار است و مستلزم تغییر در اصول و روشها در سیاست جاری است. البته تاجیکستان این ظرفیت را دارد. زیرا بر خلاف تمامی دولت های خودکامه آسیای مرکزی حوادث سالهای آغاز استقلال به دولتمردان و سیاسیون و رهبران اجتماعی آموخت که باید به زیست فرهنگی مشترک بیندیشند. هنوز هم تاجیکستان تنها کشوری است که اپوزیسیون در حاکمیت حضور دارد. هر چند سهم آنان سال به سال کمتر می شود ولی نفس این حضور بیانگر این است که مجال طرح موضوعاتی خلاف آنچه اعمال می شود وجود دارد. به عبارتی دیگر تاجیکستان دموکراتیک ترین دولت آسیای مرکزی است و همین امر می تواند این خوش بینی را بیافریند که روزی روزگاری این بحث می تواند جایگاه واقعی خود را باز یابد، هر چند در موقعیت کنونی امیدی برای طرح و اجرای این بحث مهم  وجود ندارد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: نگاه دولتمردان فعلی تاجیکستان در مورد تغيير خط به فارسي چيست؟

دولت آشکارا با بحث تغییر خط مخالفت می کند و دشواریهای این کار را توضیح می دهد. بخشی از این توضیحات  برای قانع کردن افکار عمومی است و بخشی هم برای شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیتی تاریخی که می تواند برای حاکمیت نجات بخش باشد وتاجیکستان را به گستره تمدنی کهن خود پیوند بزند. با این پیوند تنها هویت تاریخی این کشور احیا نمی شود بلکه جامعه تاجیکستان به دریایی از معارف و علوم دسترسی پیدا می کند که به خط فارسی وجود دارد.

اگر بتوانم لایه های پنهان تفکر حاکمیت را بیان کنم باید بگویم که در آن نوعی اسلام هراسی و به صورتی تعدیل شده از ایران هراسی موجود است. می توانم بگویم از نظر من این تصمیم نه تنها حاکمیت را دچار مشکل نمی کند بلکه در دراز مدت می تواند به محبوبیت ملی رهبران کمک کند .زیرا دسترسی به منابع هویتی می تواند به معنای واقعی تاجیکان را در جایگاه رفیع تاریخی آنها قرار دهد اما با وضعیت کنونی به قول یکی از دانشمندان تاجیک محدوده زبانی و تاریخی آنان به چند ده کیلو متر آن سوتر از دوشنبه پایتخت این کشور در مرز ازبکستان پایان می یابد و عامل این  مسئله هم فقط و فقط خط سریلیک است. زیرا این خط را تنها در همین کشور می خوانند  و می دانند. تمامی منابع معتبر علمی جهان و قلمرو گسترده تمدنی مشترک با این خط بیگانه اند. دولتمردان فعلی بر این باورند که وظیفه خود را در خصوص خط انجام داده اند و اقدامی فراتر از این نباید انجام دهند و به کرات این مسئله را به زبان آورده اند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: حزب نهضت اسلامي تاجيكستان بازگشت به خط فارسی يا نياكان را جزئی از استراتژی حزب نهضت دانسته است مهمترين طرفدارن كنوني بازگشت به خط فارسي در تاجيكستان چه جريان ها و گروه هايي هستند؟

حاکمیت می کوشد  به خط فارسی هویت دینی بدهد که صد البته بخشی از هویت این خط دینی است. مخصوصا در شبه قاره و آسیای مرکزی که زبان فارسی زبان دین بوده و در برخی از موارد انتقال معارف دینی قبل از اینکه به زبان عربی باشد به زبان فارسی صورت می گرفت اما این تمامی مسئله نیست. خط فارسی هویتی فرا دینی دارد تمامی آفرینشهای فرهنگی و ادبی و هنری مردم با این زبان صورت می گرفته و خطی هم که این مفاهیم را انتقال می داده خط فارسی بوده است.

مشکل حادث شده ایجاد محدودیت در تبیین هویت تاریخی این خط است. حزب نهضت اسلامی دریافته که خط فارسی می تواند هویت دینی مردم این منطقه را توضیح دهد، اما این همان چیزی است که حاکمیت هم می خواهد به شکل دیگری القا کند که این خط خطی دینی است نه فرهنگی. عاملی که می تواند این موضوع را تبدیل به موضوعی ملی کند توضیح تمامی هویت تاریخی و فرهنگی این  خط است. به این معنا که تمامی نیروهای ملی تاجیک باید دریابند که بدون این خط هر تعریفی که از مفهوم هویت  ملی صورت گیرد ناقص است و این خط یکی از اساسی ترین مؤلفه های هویت  فرهنگی این ملت است. دانشمندان و اهل علم باید دریابند که با این خط می توانند به دقیقترین منابع علمی دسترسی پیدا کنند.

 اگر این اقدامات تبدیل به درکی عمومی گردد ،آنگاه میتوان انتظار داشت که مسئله تبدیل به خواستی ملی شود. نیروهای ملی و مذهبی و دانشمندان و اهل علم در اتحادی اصولی می توانند زمینه تغییر را فراهم کنند وگرنه تا روزی که در محدوده نیروهای مذهبی این خواست مطرح شود من خوشبینی چندانی به فراگیر شدن این خط ندارم.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: پيامدهاي تغيير خط در تاجيكستان از سريليك به فارسي بر توسعة روابط فرهنگی، گسترش زبان فارسی و در تاجیکستان چيست؟

تغییر خط می تواند قلمرو جغرافیایی زبان فارسی را به مفهوم واقعی وسیع کند. خلاقیت ها و آفرینشهای فرهنگی و هنری دستاوردهای علمی درگستره ای وسیعتر مجال گسترش بیشتری می یابد. اقتصاد فرهنگ با مخاطبان افزونتری روبروست و این برای همه اهالی فرهنگ امری مطلوب است.

 نوشته هر دانشمند تاجیک امروز مخاطب حداکثر هفت میلیونی دارد اگر این تغییر حادث شود در گستره ای وسیعتر در دو کشور ایران و افغانستان می تواند با خوانندگانی وسیع رو برو شود. رمان نویس ایرانی و افغان در آن سوی مرزهای جغرافیایی مخاطبان دیگری پیدا می کند و این دستاورد کمی نیست. محقق ایرانی می تواند از دستاوردهای مطالعاتی دانشمندان تاجیک استفاده کند و متقابلا محققان تاجیک با دریایی از مطالعاتبه خط فارسی روبرو می شوند.

اگر بخواهم نمونه ای از مصیبت این خط را بیان کنم باید یادی کنم از کتاب دختر آتش نوشته هنرمند بزرگ تاجیک جلال اکرامی، که به زبان فارسی و به خط سریلیک منتشر شد. ترجمه ای از آن به زبان روسی منتشر و سپس از زبان روسی به فرانسوی و از زبان فرانسوی به فارسی ترجمه شد. ببینید این اثر هنری چه سرنوشتی پیدا کرده تا مخاطب ایرانی با آن ارتباط برقرار کند. همدیگر نافهمی ها کمتر می شود، تفاهم و همدلی افزونتر می گردد. زبان تازه ای برای گفت و گو کشف می شود که می تواند همدلی افزون تر را در پی داشته باشد.

گفتگو از فرزاد رمضاني بونش

 

 

مطالب مرتبط