دانشجوی دکتری روابط بین الملل
منیره عروجی
پژوهشگر مسائل بين الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
پیشرفت های اخیر در علومزیستی از یک سو و سوءاستفاده از نتایج پژوهشهای علمی توسط کشورهای قدرتمند از سوی دیگر، منجر به این امر شده است که عوامل بیولوژیکی به سلاحهای مهلک تبدیل شوند که به طور همزمان دو مقوله امنیت ملی و سلامت ملی و عمومی جوامع را مورد تهدید جدی قرار دهند.
درحقیقت جنگ افزارهای بیولوژیك عبارت است از استفاده از عوامل بیولوژیك به منظور ایجاد ترس، وحشت و در نهایت تلفات انسانی که این تعریف شامل گزارشات پراکنده از سراسر جهان تااقدامات تروریستی با هدف مشخص شده را شامل میگردد؛ پیشینه بهره گیری از عوامل بیولوژیک نسبتا به قرن های متمادی گذشته باز میگردد؛ به شکلی که در گذشته بدون داشتن علم و دانش کافی در حوزه پزشکی و عدم اطلاع از نحوه عملکرد این جنگ افزارها از این عوامل در جنگها استفاده میشد، به عنوان نمونه در گذشته در جنگها جسد فرد آلوده به طاعون را به قلعههایی که محاصره شده بود پرتاب می نمودند و زمانی که ساکنان آن قلعه به طاعون مبتلا میشدند به قلعه حمله کرده و آن را تصرف میکردند؛ لیکن در دنیای امروز عوامل بیولوژیك اغلب در اقدامات تروریستی استفاده میگردد و با وجود اینکه بسیاری از قدرتهای دنیا و قدرتهای نوظهور ادعای حقوق بشر مینمایند و مدعیان انسان کامل هستند، اما استفاده از عوامل بیولوژیک را حق قانونی خود میدانند. بنابراین استفاده از سلاحهای بیولوژیک نه تنها متوقف نشده بلکه با پشرفت علم پزشکی نوین این دسته سلاحها پیشرفت هم نمودهاند؛ بنابراین جهت جلوگیری از این گونه سلاحهای بیولوژیکی ضرورت دارد که کشورها با همفکری دانشمندان و کارشناسان خود نسبت به پیش بینی، کنترل و راههای مقابله با آن چارهای بیاندیشند و آمادگیهای لازم را داشته باشند.
در حقیقت امروزه بهرهگیری از عوامل بیولوژیک با اهداف مختلفی انجام میشود از جمله افزایش ناگهانی تلفات و مرگ و میر نیروها، گسترش انواع ویروسها، آلوده کردن منابع غذایی و آب آشامیدنی، سرگرم کردن نیروهای خدمات و پشتیبانی برای شناسایی و از بین بردن و پاکسازی عامل بیماریزا، تخریب روحیه نیروها و در نهایت از بین بردن قدرت و توان جسمانی نیروها و… استفاده و بکارگیری از عوامل بیولوژیک به عنوان یک تهدید همواره مورد توجه بوده است. بنابراین اغلب کشورها باید آمادگی آن را داشته باشند که گسترش سهل و سریع عوامل بیولوژیکی، مشکل بودن دفاع در برابر عوامل زیستی، عدم نیاز به فضا و تاسیسات بزرگ و پیچیده برای ساخت، تولید، انبار و ذخیرهسازی سلاح زیستی و داشتن دوره کمون، همه و همه از عوامل روی آوردن بازیگران نظام بین الملل اعم از بازیگران دولتی و غیر دولتی شامل گروههایی با اندیشههای خاص، شرکتهای چند ملیتی، گروههای تروریستی و… به این سبک جنگ در آینده خواهد شد،که نمونهای از آن در جهان گرچه هنوز اثبات نشده ولی در حال وقوع هست. درواقع این سبک از جنگها:اقتصاد،اجتماع، زیرساختهای شهری در بخش آب، غذا، خدمات بهداشت عمومی، … وجان شهروندان را در معرض تهدید قرار دهند. با وجود اقدامات حفاظتی مختلف دولتها، اکثر مردم و شهروندان در مقابل این نوع حملات در حال حاضر آسیب پذیر هستند. بنابراین گرچه این قسم از حملات از گذشته تا به امروز وجود داشته است ولی دنیای آینده به ما میگوید که تعداد این حملات افزایش خواهد یافت. به عنوان نمونه ویروسهایی مانند سارس، مرس، ابولا و… که گرچه هنوز اثبات نشده ولی این همه ویروس به یکباره خبر از یک حقیقت پشت پرده می دهد که در آینده افشا خواهد شد.
به عنوان نمونه برخی از قدرتهای بزرگ یا شرکت های چند ملیتی بزرگ که به هیچ سازمانی هم پاسخگو نیستند به جهت بهرهبرداری از منابع معدنی و اقتصادی از یک منطقه خاص دنیا و به جهت از میان برداشتن یک رقیب در آن بخش با ایجاد عوامل بیماریزا به اهداف خود میرسند و در نهایت با انجام اقدامات پزشکی و تامین بودجههای امدادرسانی تلاش میکنند سطح محبوبیت خود را افزایش بدهند تا در نهایت به هدف نهایی و گسترش نفوذ در آن ناحیه جغرافیایی دست یابند. بنابراین از آنجایی که جنگ افزارهای بیولوژیکی به دلیل نامرئی بودن و داشتن اثرات دامنه دار و بلند مدت دارای اثرات مخربتری نسبت به نسل کلاسیک جنگ افزارها هستند. این جنگ افزارها در کنار تلفاتی که به جای می گذارند حجم بالا و غیرقابل کنترلی از ترس، ناامنی، اضطراب و عدم اطمینان به دولتها را ایجاد میکنند.
هدف اصلی و اولیهی جنگهای بیولوژیکی مختل کردن فعالیتهای اجتماعی، تجاری، اقتصادی و ایجاد از هم گسیختگی در اقتدار و ساماندهی حکومتها و یا شرکت های چند ملیتی است. بهعنوان نمونه گسترش نسل پنجم اینترنت در جهان طی چند سال آینده یک فضای رقابت را از هم کنون میان شرکتهای چند ملیتی و قدرتهای بزرگ ایجاد نموده است؛ گزینه مناسبی برای شکل دادن چنین حملاتی به جهت از میان برداشتن رقیب یا کند نمودن عملکرد دیگر بازیگران می باشد.اینترنتی که فرای سرعت کنونی نت دارد و بیش از امروز همه زندگی بشر را تحت اختیار خود خواهد گرفت به شکلی که به عنوان نمونه حتی یخچال منازل را نیز تحت کنترل قرار خواهد داد و سیطره شرکتهای بزرگ، بانک اطلاعاتی برای آن شرکت ایجاد مینماید که می تواند قدرت بخش باشد و به معنی کنترل جهان امروزی ما باشد.
بنابراین بعید نیست شرکتها به جهت از میان برداشتن رقبا دست به چنین حملاتی بی صدا ولی مهلک بزنند. به عنوان مثال در ژانویه سال ۲۰۱۸ رابرت اسپلدینگ مدیر ارشد برنامهریزی استراتژیک در سازمان امنیت ملی آمریکا گفت: «شرکت هوآوی چین (متعلق به ارتش چین) با سرمایهگذاری گسترده در حوزه اینترنت آمریکا قصد دارد از آخرین فناوریهای خود برای ایجاد شبکه G5 در این کشور استفاده کند و این موضوع میتواند به طور فزایندهای امنیت ملی ما را به مخاطره بکشاند.»
بنابراین عصر حاضر جایگاهی برای جنگهای کلاسیک نیست از سویی قدرت اول تعلق به کشوری می گیرد که از لحاظ توان تکنولوژی و اقتصادی قدرت برتر باشد. لذا اهمیت اسراتژیک سلاحهای بیولوژیکی برای این قبیـل بازیگران اعم از دولتی وغیر دولتی از آن جهت است که تأثیر مخرب آنها بر رقیب به زودی رفع نمیگردد و حتی بر نسلهای بعدی کسانی که از این سلاحها علیه آنها اسـتفاده شده است، باقی میماند. در نمونه اخیر ویروس کرونا که از آزمایشگاهی در ووهان چین منبع آن گزارش شد و اخیراً در سطح وسیع محافل پزشکی و بهداشت، اهمیت موضوع و فوقالعاده بحرانی و خطرناک بودن آن و احتمال رخدادهای بعد از آن امروزه مطرح گردیده است و آینده بیشتر روشن خواهد نمود که این ویروس در نهایت چه بوده است ولی با توجه به اطلاعات در دسترس و تجزیه تحلیل آن نشان میدهد که تهدیدات بیولوژیک به میدانهای نظامی محدود نگردیده و به سـرعت میتواند ضمن به خطر انداختن سلامت شهروندان همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، تجاری و… را تحت تأثیر خود قرار دهد.
در خاتمه لازم به ذکر که این بحران که جهانی را درگیر خود کرده و به مثابه آزمونی است که بیاعتنا به ادعاها، همه کشورها اعم از توسعه یافته و نیافته را به محک آزمون گذاشته است. کرونا برای بشر یک بی آبرویی و مصیبت خواهد بود چنانچه نتواند برآن فائق آید و برای طبیعت بخشی از روند تکامل خواهد شد.امروز زود است که بگوییم چه کسی در این آزمون عمومی جهانی برنده خواهد شد چرا که نیاز به زمان دارد و صرفاً با محاسبه آمار بازماندگان و رفتگان تعیین نمیشود. برنده کسی است که پس از این بحران به جز حفظ جان جمعیت و کاهش مرگ و میر، مانع فروپاشی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی شودو پادتن این بحران را با اصلاح ساختار مدیریت، ریشه یابی دقیق دلایل وقوع و نظایر آن تولید نماید و بتواند رقبا را از میان به در نماید.
واژگان كليدي: کرونا؛ بیماری، طبیعی، جنگ، بیولوژیک ،منیره عروجی