مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

حزب «محافظه کار مسلمان» عدالت و توسعه و پیوند ناسیونالیسم و مذهب

اشتراک

 نوژن اعتضادالسلطنه

نویسنده و روزنامه نگار

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

زمانی که بحث درباره اسلام سیاسی تحت زمامداری حزب عدالت توسعه مطرح می شود باید به اهمیت حیاتی ناسیونالیسم یا ملی گرایی به عنوان یک عنصر پایدار در سیاست ترکیه اشاره کرد. در مورد ترکیه، برخلاف بسیاری از کشورهای دیگر نمی توان از اسلام سیاسی سخن گفت و به اشاره ای به ناسیونالیسم به عنوان یک جزء ایدئولوژیک مهم سیاست مدرن آن کشور نداشت. درست همان طور که اسلام سیاسی حزب عدالت توسعه از متون مذهبی و نمادها و سنت ها بهره می برد از گفتمان اشنای ناسیونالیسم برای مردم ترکیه نیز استفاده می کند. این روند پیش از کودتای نافرجام اخیر در حال روی دادن بود اما پس از آن تشدید شده است که نمونه آن را در نزدیکی بیش تر حزب ملی گرای افراطی حرکت ملی به حزب اسلام گرای عدالت و توسعه می توان دید.

در نگاه نخست شاید بتوان نتیجه گیری کرد که تاکید بر امت واحده اسلامی جهانی طبیعتا سبب می شود تا اسلام سیاسی تمایل به نفی کردن ناسیونالیسم داشته باشد، با این حال، شکل اسلام گرایی ای که توسط حزب عدالت و توسعه در ترکیه طی دهه های گذشته مورد حمایت قرار گرفته است نشانه ای از تلفیق دو گفتمان تاثیرگذار در خاورمیانه است. یکی اسلام گرایی در خاورمیانه و میراث امپراتوری عثمانی از قرن نوزدهم به این سو و دیگری ملی گرایی. اسلام سیاسی امروز در ترکیه ترکیبی از این دو سنت ایدئولوژیک است. این البته بدان معنا نیست که حزب عدالت و اوسعه امت واحده را بی ربط می داند، بلکه این طرحی محافظه کارانه و اسلام گرایانه را ارائه کرده که گفتمان های مشترک اسلامی و ملی گرایانه را با یکدیگر به طور همزمان تلفیق کرده است.

حزب عدالت و توسعه در راستای مشروعیت زدایی از ایدئولوژی کمالیسم و رویکرد آن از ملی گرایی سکولار ترکیه گام برداشته و تلاش کرده تا نسخه دیگری از هویت ملی ترکیه را تفسیر کرده و آن را در مفهوم جامعه مسلمان قرار دهد. در این بازتعریف از ملی گرایی از سوی اسلام سیاسی که حامل اصلی امروزین آن در ترکیه حزب عدالت توسعه است ملت ترکیه به عنوان بخشی مرکزی از امت اسلامی در نظر گرفته می شود. ظهور اظهارات ناسیونالیستی در میان اسلام گرایان و محافظه کاران مسلمان نشان می دهد که چگونه یک سیستم اعتقادی توانست بازتولیدی اسلام گرایانه داشته باشد.

آتاتورک شخصیتی تاریخی است که موقعیتی محوری در تمام روایت های تاریخی ترکیه دارد. رجب طیب اردوغان رییس جمهوری ترکیه اما در چندین سخنرانی به منظور تعریف مجدد آتاتورک و اقدامات او استدلال کرد که کمالیست ها یک روایت تحریف شده را مطرح کرده اند و اینگونه وانمود می کنند که پیش از آتاتورک هیچ چیزی وجود نداشته است. در عوض اردوغان معتقد است که جمهوری محصول یک مرد نیست بلکه یک نقطه عطف در فرایندی است که از سال ۱۰۷۱ آٰغاز شده بود زمانی که ترک ها در نبرد مانزیکرت در برابر بیزانسی ها پیروز شدند. به استثنای ناسیونالیست های کرد، آتاتورک در میان تمام بخش های جامعه ترکیه چهره اش نفوذ دارد. پدر ترک ها قهرمان ملی قلمداد می شود که برنامه های امپریالیستی غرب را در هم شکست. حزب عدالت توسعه اما در روایت تاریخی خاص خود می خواهد این گونه وانمود کند که او جانشین یک امپراتوری عظیم اسلامی و جهانی بود و حزب عدالت و توسعه نیز تجسم ملت ترکیه است  و محافظه کاران اسلامی نمایندگان واقعی مردم ترکیه هستند. پیش از حزب عدالت توسعه نیز جنبش اسلامگرای چشم انداز ملی که از دل آن حزب عدالت توسعه متولد شد نیز عنصر اصلی ایدئولوژیک آتاتورک یعنی مقابله با امپریالیسم عموما غربی را اخذ کرد. در دید اسلام گرایان، آتاتورک جنگجویی مسلمنان بود که استقلال ملی کشور را تضمین کرد در حالی که نقش اصلی او به عنوان شخصیت اصلی پروژه نوسازی رادیکال و سکولار نادیده می گیرند. در این میان حزب عدالت توسعه هر چه زمان گشته بیش تر عنصر ضد غربی ناسیونالیسم ترکی را به نفع خود مصادره کرده است و احساسات توده ای را تحریک کرده و شعار خودکفایی داده است و با این اقدامت راست های افراطی ملی گرا از جمله حزب حرکت ملی را نیز به سوی خود جذب کرده است. این در حالیست که که در دور نخست زمامداری در سال ۲۰۰۰ میلادی حزب عدالت توسعه خود را مخالف رویکرد ملی گرایان نشان داد. حزب عدالت توسعه در آن زمان برای جذب آرای لیبرال ها خود را حزبی آزاد اندیش و طرفدار غرب معرفی کرد.

مقام های دولت ترکیه پس از تلاش ناکام کودتا ابراز خشم شدیدی نسبت به غرب داشتند و کشورهای اروپایی و امریکا را در این کودتا مقصر می دانستند. در رسانه های ملی گرایان و اسلام گرایان گفته می شود که امریکا در کودتا شکست خورده اصلی بوده است. این بدان معناست که تلاش دولت عدالت توسعه ایجاد یک روایت ایدئولوژیک مشترک با ترکیب گفتمان ملی گرایانه  همراه با محافظه کاری اسلامی است و راه را برای نزدیکی بیش تر به ملی گرایان راست افراطی تسهیل می کند.

نکته جالب آن است که در رویکرد ناسیونالیستی در ترکیه تمایزگذاری بین «ما» و «دیگری» به وضوح دیده می شود.  ملی گرایان ترک سال ها میراث آتاتورک را جمهوری مستقل ترکیه و چشم امیدی برای ملت های ستمدیده و تحت استعمار جهان قلمداد می کردند. آنان بیش از یک دهه پیش از زمانی که حزب عدالت و توسعه به قدرت رسید می گفتند «اسلام گرایی معتدل» کارآمدترین ابزار توسط امپریالیسم برای از بین بردن جمهوری ترکیه از درون است. امروز اما به خصوص پس از کودتای نافرجام ۱۵ ژوئیه ۲۰۱۶ این گفتمان ابزاری برای حزب عدالت و توسعه شده است این که امپریالیسم قصد نابودی جمهوری مستقل و واقعی ترکیه تحت رهبری اردوغان را دارد که چشم امیدی برای ملل ستمیده جهان است.  معترضان پارک گزی، بوروژوازی سکولار ملقب به ترکان سفید همگی در قرائت حزب عدالت توسعه توسط قدرت های غربی برای از بین بردن ترکیه عزیز جدید از داخل سازماندهی شده اند.

در نتیجه، ناسیونالیسم اسلام گرایان ترکیه در تقسیم بندی ها شباهت زیادی به ناسیونالیسم سکولار ها دارد تقسیم ملت به دو دسته: خائنانی که با توطئه خارجی همراه شده اند و وطن پرستان واقعی که در برابر آنان ایستادگی می کنند. اکنون جای رهبر بزرگ یعنی آتاتورک با اردوغان عوض شده است. طرفداران روایت ملی گرایی اسلامی نیز مانند ملی گرایان سکولار قدیم می گویند ترکیه در لحظه ای خطیر، بحرانی و تاریخی قرار دارد و باید بین برده شدن و استقلال همراه با شکوه یکی را انتخاب کند. اگر تا دیروز ناسیونالیست های سکولار خائنان را اسلام گرایان می دانستند امروز محافظه کاران مسلمان (حزب عدالت توسعه) خائن را شخص فتح الله گولن واعظ مذهبی ساکن پنسیلوانیا و هواداران آن می داند. در یک شباهت دیگر هر دو طیف ملی گرایان سکولار و اسلام گرای ترک به توطئه یهودی باور دارند و این که دست یهودیان (که در ترکیه یکی از پرحمعیت ترین اقلیت های یهودی در خاورمیانه محسوب می شوند) را پشت سر هر ماجرایی می بینند. برای مثال، رسانه های نزدیک به حزب عدلت و توسعه گولنیست ها و معترضان پارک گزی و ترکان سفید را مرتبط با «صهیونیسم بین الملل» می دانند.

ملی گرایی افراطی در قالب حزب حرکت ملی دست در دست اردوغان با تغییر نظام پارلمانی به ریاستی همراه شد و شرط اصلی اش گرفتن این امتیاز از حزب عدالت و توسعه بود که علیه کردها و خواسته های آنان ایستادگی کرده و آنان را سرکوب نماید.

قدرت گیری این حزب و افزایش قدرت مانور آن و باز گذاشتن دست آن از سوی حزب عدالت و توسعه با نگاهی به پیشینه آن نشان می دهد که وضعیت خطرناکی در کمین ترکیه است. این گروه ریشه اش به «ادی گوزل» یا گرگ های خاکستری باز می گردد که در دهه ۶۰ میلای توسط یک سرهنگ ارتش سابق ترکیه تاسیس شد و نقش مهمی در خشونت های خیابانی ایفا کرد و در دهه ۷۰ میلادی مسئولیت ترور فعالان جپ را برعهده داشت. در سال ۱۹۷۹ میلادی نیز در شهر قهرمان ماراس آن گروه کشتار جمعی علیه علویان انجام داد و بیش از صدها تن را به قتل رساند که به کشتار ماراس معروف شد. گزارش هایی وجود دارند که نشان می دهند گرگ های خاکستری حتی به سازمان امنیت ملی ترکی نیز نفوذ کرده اند. اعضای این گروه به طور رسمی از اقلیت های قومیتی در ترکیه به عنوان «زباله های انسانی» یاد کرده اند. اکنون حزب ملی گرای افراطی حرکت ملی که بازماندگان همان گروه هستند در پارلمان ترکیه دارای نماینده هستند.

ظهور ملی گرایی را در عرصه اجتماعی نیز می توان دید. برای مثال موزه مرکزی شهر غازیان تپ ترکیه مخاطب را با مواردی مواجه می سازد که سرشار از ادعاهای تحریک امیز نسبت به ارمنی هاست. برای مثال، به گفته می شود که چگونه ارمنی ها «خائنانه» به ارتش فرانسوی پیوستند و در سال ۱۹۲۰ زمانی که ترک ها در محاصره بودند آنان لباس های فرانسوی پوشیدند اما هیچ اشاره به نسل زدایی ارمنی ها توسط ترکان نمی شود. تنها به این موضوع اشاره می شود که آن منطقه کردنشین بود و فرانسوی ها طرح های توطئه امیزی برای ایجاد دولت های ارمنی و کردنشین داشتند. 

اکنون نیز حزب عدالت توسعه و ملت و امت را معادل یکیکر می داند در واقع، از دید این حزب ترک بودن برابر با مسلمان ترک بودن است و هر دو دارای یک مفهوم و معنای پسئته می باشند.  پدرسالاری، سلسله مراتب، کیش شخصیت و دفاع از ارزش های سنتی و مهم تر از همه اقتدارگرایی در عرصه سیاسی و اجتماعی عواملی هستند که اسلام گرایان و ملی گرایان را در کنار یکدیگر در ترکیه امروز قرار داده اند. شیوه اقتدارگرایانه زمامداری اردوغان او را نیازمند به تشدید دو قطبی ما و دیگری می سازد تا زمینه ساز اتحاد هواداران حزب در برابر مخالفان و منتقدان را فراهم سازد در این میان چتر دیگری قلمداد شدگان وسیع است و از علوی ها تا ارمنی ها و کردها و مخالفان سیاسی را در بر می گیرد. در نتیجه، ترکیب ناسیونالیسم و مذهب برای حزب حاکم می تواند ابزار خوبی برای سرکوب دگراندیشان باشد.

واژگان کلیدی: حزب ،محافظه کار ،مسلمان، عدالت و توسعه ، پیوند، ناسیونالیسم ، مذهب

مطالب مرتبط