محبوبه قائمی
پژوهشگر مسائل اجتماعی
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
با مرگ ملک عبدالله در 23 ژانویه 2015 سلمان بن عبدالعزیز بهجای او به پادشاهی نشست. این جابجایی در رأس هرم قدرت، عربستان سعودی را وارد مرحله جدیدی از تحولات داخلی و خارجی نمود. در بعد خارجی، عربستان جهت ایجاد نظم موردنظر خود در منطقه،25 مارس 2015 به پشتیبانی از دولت “منصور هادی” و بر ضد “انصار الله” دست به مداخله نظامی در یمن زد که تاکنون ادامه داشته و سبب تلفات مالی و جانی بیشماری شده است. علاوه بر این در روز پنجم ژوئن ۲۰۱۷ عربستان سعودی طی اقدامی (به همراه امارات، بحرین، مصر) روابط خود را با دولت قطر قطع کرده و تمامی مسیرهای زمینی، دریایی و هوایی با قطر را مسدود کردند.
در زمان پادشاه قبلی موضعگیری خصمانه عربستان در قبال برخی مسائل نظیر برنامه هستهای ایران، سبب بروز اختلافاتی میان ریاض و واشنگتن شده بود. اما ملک سلمان با توجه به تمایلات و گرایشهای غرب گرایانه واعتقادش بهجایگاه برتر ایالاتمتحده در معادلات جهانی قدرت و همچنین با آگاهی از نیازها و پیوندهای دیرینه سیاسی، نظامی و امنیتی عربستان به ایالاتمتحده، دست به بازسازی و بهبود این روابط زد.این همکاریها بهویژه با روی کارآمدن دونالد ترامپ گسترش چشمگیر یافت. همچنین پیروزیهایی که دولت اسد و نیروهای سوری در مواجهه با گروههای تکفیری کسب کردند، گویای این مدعا بود که دولت عربستان دلارهای نفتی خود را صرف جنگ فرسایشی کرد که جز هزینه برایش حاصلی نداشت.
در بعد داخلی یکی از مهمترین تغییراتی که رخ داد قدرت یافتن محمد بن سلمان بود. او ورود خود را با دستگیری تعدادی از شاهزادگان سعودی به بهانه مبارزه با فساد تثبیت کرد. عملیات “طوفان قاطع” در چارچوب مداخله نظامی در یمن به رهبری عربستان در دورهٔ فعالیت او بهعنوان وزیر دفاع انجام شد. همچنین با به قدرت رسیدن پدرش، وی وزیر مشاور و نیز رئیس شورای توسعه و اقتصاد شد و توانست کنترل شرکت ملی نفت سعودی”آرامکو” را به دست گیرد. او به کشورهای گوناگونی سفر کرده که مهمترین آنها دیدار از واشنگتن و مسکو و ملاقات با دونالد ترامپ و ولادیمیر پوتین بوده است.
نکته جالب توجه که ذهن بسیاری از تحلیلگران را به خود مشغول میدارد این است که چگونه این کشور که برخوردار از ساختار اقتدارگرا، غیر دموکراتیک و محافظهکار است، و با تحولات اجتماعی-سیاسی و تجدیدنظر طلبانه مخالف است در اقدامی بیسابقه به اصلاحات ساختار شکنانه درزمینهٔٔ حقوق زنان دست میزند. تغییراتی که در ابتدا با انتقاد تندی از سوی وهابیون سلفی روبه رو شد اما به دلیل اینکه طبق قانون عربستان، سخن پادشاه و تأیید وی بر تمامی فتواها ارجحیت دارد، با مصالحه خاتمه یافت.
اجازه حق رانندگی با زنان با حفظ شریعت که به معنای حضور شوهر یا ولی زن در کنار راننده است، اجازه ورود زنان به ورزشگاه، اجازه فتوا و نیز تعیین “فاطمه باعشن” بهعنوان سخنگوی سفارت عربستان در واشنگتن، از جمله این موارد است. این در حالی است که تنها چند هفته پیش از اجرایی شدن لغو ممنوعیت رانندگی زنان سازمان دیده بان حقوق بشر اعلام میکند که 7 فعال حقوق زنان در عربستان سعودی بازداشت شدهاند.
در این زمینه دلایل متعددی عنوان میشود که عبارتاند از:
1-تمامی تحولات عربستان سعودی زیر نظر محمد سلمان بوده و به خواست او انجام میپذیرد. وی به دنبال تغییر چهرهٔ این کشور بهشدت سنتی و محافظهکار است و بر اساس سند 2030، سعی دارد دست به اصلاحاتی از بالا به پایین بزند که در سال 2030 عربستان را بهعنوان کشوری مدرن و بدون وابستگی به درآمدهای نفتی نمایش دهد.
2- این اصلاحات ظاهر امر است و اینطور وانمود میکند که سردمداران فعلی عربستان، اهمیت ویژهای برای رفاه و آسایش شهروندان خود قائلاند. آنها تلاش دارند با جلب رضایت مردم و از طریق فراهم نمودن امکانات رفاهی بیشتر مشروعیت داخلی خود را افزایش داده و زمینههای مخالفت داخلی و گرایشهای اصلاحطلبانه را به حداقل برسانند.
3- عدهای معتقدند که این تغییرات اجتماعی و سیاسی در جهت مساعد کردن فضا برای تحویل پادشاهی به محمد بن سلمان صورت میگیرد. محمد بن سلمان امیدوار است که در هنگام به دست گرفتن قدرت، هیچ اغتشاش و آشوبی در کشورش رخ نخواهد داد و با این اصلاحات بستر مناسبی برای انتقال قدرت فراهم خواهد شد. زیرا همانگونه که قبلاً هم اشاره شد تمرکز قدرت و ثروت در دستان محمد بن سلمان ناراحتی تعدادی از اطرافیانش را برانگیخت.
5- کاهش بهای نفت و بهتبع آن کاهش درآمدهای نفتی، اقتصاد عربستان را با مشکل روبهرو کرده است. عربستان سعودی از چند سال قبل که قیمت جهانی نفت به زیر 50 دلار در هر بشکه رسید، با مشکلات فراوانی در تأمین بودجه موردنیاز خود مواجه شد. بهویژه که این کاهش قیمت، بر خرید تسلیحات و قراردادهای نظامی نیز تأثیر منفی میگذاشت. برای همین ملک سلمان برای جبران کسری بودجه دولت، سطح برداشت از ذخایر ارزی را افزایش داده و دستور کاهش حقوق و مزایای کارمندان دولت را صادر کرد. همچنین طی سالهای اخیر تعداد مشاغل در سطح جامعه بهشدت کاسته شده و جامعه عربستان نیازمند فرصتهای شغلی جدید است. به همین دلیل، برای نجات اقتصاد تکمحصولی و رو به سقوط خود ناگزیر است مشاغل و فرصتهای جدیدی را برای شهروندان و از جمله زنان فراهم آورده و آنها را نیز وارد چرخه اشتغال نماید.
6- انتقادات بینالمللی که درزمینهٔ عدم انجام اصلاحات و احقاق حقوق زنان به حکومت عربستان وارد میشود مسئلهای است که ولیعهد عربستان را به انجام تحول در این زمینه سوق داده است.
7- دولت سعودی در تلاش است تا با انجام اصلاحات نمادین، بر سرکوب شهروندان خود و قتلعام مردم بیگناه یمن و حمایت از تروریسم در عراق و سوریه، سرپوش گذاشته و چهره واقعی خود را پنهان کند.
8- این اصلاحات میتواند فواید اقتصادی زیادی به همراه داشته باشد. ایجاد مراکز آزاد گردشگری و تفریحی –بدون رعایت قوانین شرع اسلام-، برگزاری کنسرتهای مختلط، عدم نیاز به استفاده از راننده مرد و پرداخت دستمزد به آنها-که عمدتاً از کشورهای خارجی به عربستان میآیند-، افزایش نیاز به خودرو و میزان سرمایهگذاری شرکتهای خودروساز خارجی در این کشور و… از این جمله است.
باید منتظر ماند و دید که آیا این تحولات میتواند زمینهساز دموکراسی حقیقی در این کشور باشد یا به علت عدم آمادگی جامعه و بستر نامناسب راه بهجایی نخواهد برد.
واژگان کلیدی: حقوق زنان، اصلاحات سیاسی، بن سلمان ،اجتماعی ، عربستان سعودی