مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

اختلافات و آیندۀ رابطۀ اقلیم کردستان با دولت مرکزی عراق

اشتراک

یونس رشیدی

کارشناس مسائل ژئوپلتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

اهمیت جایگاه و موقعیت ژئوپلتیکی

مناقشات اقتصادی که از سال1393 بر اساس تقسیم منابع و درآمدهای حاصل از فروش نفت بین دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان اختلافاتی را پیش آمد که تقریباً با افزایش نفوذ داعش و مناقشات سرزمینی همزمان شد. اقلیم کردستان طی دو دهه گذشته تا حدودی به استقلال اقتصادی دست یافته است و در پی آن است که از این مزیت خود بهره برداری بیشتری نماید. با این وجود همچنان موضوع درآمدهای نفتی حاصل از صدور نفت شمال عراق برای اقلیم کردستان موضوع چالش­برانگیزی که بر اختلاف با دولت مرکزی عراق می­افزاید. در سال 1393 بر سر شیوه واگذاری منابع مالی حاصل از فروشت نفت، اختلافاتی میان دولت عراق و اقلیم کردستان به وجود آمد؛ دولت اقلیم کردستان سهم بیشتری از درآمدهای نفتی عراق -که بخشی از آن ناشی از فروش نفت منطقه کرکوک است- را مطالبه می­کند و همچنین درخواست آن را دارد که دولت مرکزی به صورت منظم این پول را پرداخت نماید، این در حالی است که در چند سال گذشته موضوع توقف پرداخت منابع مالی از سوی دولت مرکزی موجب انتقادهای جدی اقلیم کردستان  شده است. چالش­های روزافزون با دولت مرکزی عراق درحالیکه حل نشده باقی مانده بود، با گسترش نفوذ داعش همزمان شد. دولت مردان اقلیم کردستان با آگاهی از آشوب حاکم بر عراق به این نتیجه رسیدند که می­توانند از فرصت به وجود آمده به نفع خود استفاد کنند و سطح خودمختاری خود را افزایش دهند. دولت مردان اقلیم کردستان آگاه هستند که از نظر ژئوپلتیک استقلال ممکن نیست، و دشواری­های موجود هزینه‌های آن را افزایش می­دهد. به عبارت دیگر، دو جنبه برای اقلیم کردستان بسیار حیاتی هست، نخست کسب پرستیژ بین­المللی با ترویج آئین، فرهنگ قوم کردی و تاکید بر آرمان‌ها و ارزش ‌های خود، دوم کسب امتیاز بیشتر از دولت مرکزی عراق و باز شدن باب مذاکرۀ بیشتر با دولت­های همسایه ایران و ترکیه برای کسب تسهیلات مرزی و امتیاز بیشتر. باید به خاطر داشته­ باشیم که صالح مسلم، رهبر کردهای سوریه چند وقت پیش هشدار داد که استقلال کردستان منطقی نیست چرا که دولت‌ها و ملت‌ها را در برابر هم قرار می‌دهد.

در قرن 21 کمتر کسی بر روی بحث دولت­های ملی تاکید می­کند، امروز این اقتصاد سیاسی است که هر روز پر رنگ تر از گذشته می­شود. یعنی بحث اصلی بیشتر ریشۀ ژئواکونومیک دارد تا ژئوپلتیک.  در بحث ژئوپلیتیک دولت اقلیم کردستان می‌داند که در میان همسایگان خود محصور است و دسترسی مناسبی به جهان پیرامون ندارد و به همین علت بیشتر برای کسب امتیاز تلاش می کند.

 

نقش سایر حقوق مؤلفههای اقتصادی، نوع نگاه متفاوت اقلیم کردستان به عراق

اقلیم کردستان از زمانی که برنامۀ نفت در برابر غذا شروع شد توانست اختیارات عمده ای در سال 91 به دست بیاورد، میان سال‌های 91 تا 96 با دولت مرکزی عراق مذاکراتی انجام دادند و حجم بالایی از استقلال مالی و خودمختاری را بدست آوردند. دقیقا در زمانی که بخش عمدۀ عراق اسیر بحران اقتصادی و مشکلات بین المللی بود اقلیم کردستان فرصت یافت تا خود را از بحرانی که توسط حزب بعث به کردستان تحمیل شده بود رها سازد. دولت اقلیم کردستان می داند که حضور در چارچوب حکومت فدرالی عراق به نفع آنها خواهد بود، اما همچنان بر این باور است که برای تداوم حیات خود نیازمند کسب امتیازاتی  است تا هزینه‌های ژئو اکومنیک خود را کاهش دهد. به همین دلیل است که بر روی سهم بیشتری از درآمد نفتی عراق و انضمام مناطقی نظیر کرکوک به اقلیم کردستان تاکید می­کند. به هر صورت دولت مرکزی عراق، در جنگ با داعش ناکارآمدی خود را نشان داد و اقلیم کردستان فرصت و بهانه لازم برای اعمال فشار به دولت مرکزی را به دست آورد. آنان از محدودیت های دولت مرکزی عراق آگاه هستند. اما این امر به معنای عدم درک موقعیت شکننده­ی اقلیم کردستان نیست. به همین انگیزه تلاش می­کنند تا هرچه سریع­تر این بحث را مدیریت کنند، امتیازات مورد نظر از دولت مرکزی وهمسایگان را بگیرند و به حالت عادی بازگردند. در غیر این صورت آنان وارد یک بازی باخت -باخت می­شوند که هزینۀ اقتصادی و امنیتی آن نامعلوم است.

آیندۀ نوع رابطۀ اقلیم کردستان با دولت مرکزی عراق

هرچند مسعود باریزانی، رییس اقلیم کردستان تلاش می کند تا یک رهبر کاریزماتیک برای مردم کردستان باشد، اما به سبب اختلافات قومی و همچنین رقابت با حزب آقای طالبانی، حزب کمونیست، حزب سوسیالیست کردستان و اقلیت‌های قومی دیگر هرگز به جایگاه یک رهبر برای مردم ساکن در شمال عراق دست نیافته است. به همین علت بدنه اقلیم کردستان تلاش می­کنند که نگذارند این بحث کاملا به مسئله استقلال یک کشور کردی و رهبری آقای بارزانی گره بخورد. سایر نخبگان اقلیم کردستان سعی می کنند به نوعی موضوع را مدیریت کنند، برای نمونه، تلاش دارند که کنترل فرودگاه ها را به دولت مرکزی منتقل کنند، چرا که در همه کشورها فرودگاه‌های دولتی یک کشور تحت اختیار دولت فدارل و در حیطۀ و نظارت دولت ملی هست. در این بین دولت اقلیم کردستان سعی می کند بخشی از امتیازاتی هویدا و آشکار را به دولت مرکزی داده و در مقابل به عنوان نمونه سهم بیشتری در فروش نفت، مشارکت در قدرت و نهادهای سیاسی در دولت مرکزی، اختیار بیشتر برای برقراری روابط دو طرفه با دیگر کشورها به دست آورد. همچنین دولت اقلیم کردستان هم سعی می کند که با دولت مرکزی تعامل کند و از طرف دیگر اختیارات مورد نظر خود را در چارچوب حکومت سرزمینی عراق به دست آورد. مسئولان اقلیم کردستان آگاه هستند که به جز اسرائیل، هیچ یک از کشورهای جهان استقلال کردستان را نخواهند پذیرفت. به یقین مسئولان اقلیم کردستان ترجیح می­دهند که به جای آنکه موضوع چالش و خود بحران در روابط بین­الملل باشند به یک بازیگر مهم در سطح ملی و منطقه­ای تبدیل شوند.

به صورت کلی باید گفت که عراق یک کشور شکست خورده است و همین از هم­پاشیدگی عراق بود که اقلیم کردستان را تشویق کرد تا به سمت همه پرسی استقلال برود. اما در کل قطعاً با دولت مرکزی عراق به توافق خواهند رسید تا امتیازات گسترده‌ تری به دولت اقلیم کردستان اعطا کند. اگر اقلیم کردستان به مطالبات خود از دولت مرکزی عراق دست یابد مجبور است که به قوانین کشور عراق احترام بگذارند.

سناریوهای آیندۀ رابطۀ اقلیم کردستان با دولت مرکزی عراق

در بحث سناریوهای محتمل دو احتمال عمده وجود دارد: نخست اینکه اگر آقای مسعود بارزانی و دیگر نخبگان اقلیم کردستان بر استقلال پافشاری کند قطعاً محاصره ادامه خواهد داشت. اما در مورد تداوم وچگونگی این محاصره سوالات متعددی وجود دارد، چرا که پای تعارض منافع بلند مدت میان ایران و ترکیه به میان خواهد آمد و هرکدام از این دو کشور سعی خواهند کرد تا منافع ملی خود را تامین کنند. سناریوی نخست کردستان عراق را به وجه­المصالحه­ی همسایگان مبدل خواهد است. از این نظر آنها باید آگاه باشند که نباید وجه المصالحۀ کشورهای دیگر باشند. به هر صورت سناریوی نخست برای همه همسایگان، دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان زیان­بار خواهد بود. سناریوی دوم، که البته محتمل­ترین نیز است: اقلیم کردستان با مذاکره و با میانجیگری دیگر کشورها تلاش کند تا با دولت مرکزی  عراق به توافق دست یابد. در این سناریو ایران باید با میانجیگری میان اقلیم کردستان و بغداد نقش فعال ایفا نماید. در حاشیه­ی سناریوی دوم باید گفت که هرچند توافق اقلیم کردستان با دولت مرکزی عراق بهترین سناریو است، اما اگر ایران از نقش و جایگاه خود  و همچنین طرح های عربستان، ترکیه و اسرائیل در این مذاکره احتمالی غافل باشد متضرر خواهد شت.

واژگان کلیدی: اختلافات ، آیندۀ، رابطۀ، اقلیم کردستان ، دولت مرکزی عراق

مطالب مرتبط