مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

شمشیر دو لبه: تعاملات کردستان عراق و ترکیه

اشتراک

طهمورث غلامی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

نظام سیاسی عراق مبتنی بر فدرالیسم است. در نظام های فدرال و از جمله عراق، ایالت ها یا به زبانی دیگر استان ها تنها در دو حوزه از مستقل دولت مرکزی یا فدرال مستقل عمل کنند و آن حوزه ی سیاست خارجی و سیاست های دفاعی- نظامی است. در نظام سیاسی عراق، بر اساس اصول قانون اساسی این کشور مناطق خود مختار نباید به صورت جداگانه ای از دولت مرکزی به دنبال تعاملات سیاسی- امنیتی و اقتصادی با کشورهای دیگر باشند. اما منطقه خودمختار کردستان عراق بدون توجه به اصول قانون اساسی نه تنها به دنبال داشتن تعاملاتی مستقل از دولت مرکزی عراق با دنیای خارج است، بلکه همچنین در موارد زیادی سیاست هایی را در پیش می گیرد که الزاماً با سیاست های داخلی و خارجی دولت عراق سازگار نیست.

در طرف مقابل، دولت ترکیه یکی از اساسی ترین چالش های داخلی خود را مسأله ی کردها می داند. دولت ترکیه همواره نسبت به هر گونه تحرک در محیط منطقه ای خود که بر سرنوشت کردهای این کشور تأثیر بگذارد واکنش نشان داده است و نگران بوده است. بر این مبنا، دولت ترکیه به خاطر مسئله کردها نسبت به حمله ی آمریکا به صدام حسین و تحولات عراق از فردای سقوط صدام حساس بوده است. یکی از اصلی ترین دغدغه های ترکیه در رابطه با عراق این بود که این کشور از قدرت گرفتن کردهای عراق در اثر روند تحولات عراق نگران بود و تلاش می کرد با ورود به عرصه ی تحولات عراق مانع از این شود. دولت ترکیه همواره خواهان حفظ تمامیت ارضی عراق به گونه ای بوده است که در آن نقش کردها چندان پررنگ نباشد. اما امروزه مشاهده می شود که ترکیه به دنبال نوعی از تعاملات با اقلیم کردستان است که این تعاملات با سیاست های اولیه ی ترکیه سازگار نیست. سؤالی که این نوشتار قصد بررسی آن را دارد این است که چه علل و عواملی سبب تعاملات ترکیه و اقلیم کردستان عراق شده است و این تعاملات چه نتایجی به دنبال دارد. در پاسخ به این سؤال استدلال می گردد که دولت ترکیه و اقلیم کردستان هر چند در ظاهر دارای برخی منافع مشترک هستند، اما با این حال انگیزه های هر کدام از آنها تعاملات فی ما بین متفاوت است و بدین خاطر در میان مدت و بلند مدت نتایج تعاملات می تواند خلاف آن چیزی باشد که دو طرف انتظار داشتند.

کلید واژگان: اقلیم کردستان، ترکیه، تعاملات، منافع.

تحلیل رخداد

اهداف و منافع اقلیم کردستان از تعامل با ترکیه

 اقلیم کردستان عراق با تکیه بر ناسیونالیسم کردی همواره با دولت ترکیه به واسطه نوع برخورد این کشور با کردهای ترکیه دچار مشکل بوده است و در موارد زیادی از کردهای ترکیه حمایت کرده است. اما امروزه به دنبال تعاملات عمیق با ترکیه است. سؤال این است که آیا این تغییر خط مشی کردستان عراق صرفاً تاکتیکی است یا استراتژیکی و اقلیم کردستان عراق چه منافعی را از طریق این تعامل دنبال می کند. در ادامه تلاش می شود که به این سؤال پاسخ داده شود.

رهایی از محدودیت جغرافیایی: اقلیم کردستان برای تعامل با دنیای خارج و بهره گیری از مزایای آن ناچار است که از در دوستی با یکی از سه دولت ایران، ترکیه و سوریه درآید. زیرا دولت عراق که خود اساساً مخالف تعاملات مستقل اقلیم کردستان با دنیای خارج است. جمهوری اسلامی ایران نیز طرفدار دولت مرکزی عراق است و اقداماتی انجام نخواهد داد که منجر به تضعیف آن شود. دولت سوریه نیز به خاطر مسأله ی کردهای خو و نیز حمایت از تمامیت ارضی عراق مایل نبوده است که راه ترانزیتی برای اقلیم کردستان باشد. اما در این میان مجموعه ای از عوامل که در ادامه به آن پرداخته خواهد شد، این امکان را به ترکیه داده است که مسیری برای تعامل اقلیم کردستان با دنیای خارج باشد.

نیاز به توسعه: اقلیم کردستان عراق برای وارد کردن جریان کالا، خدمات و ثروت به منطقه اقلیم و کمک به رشد و توسعه این منطقه به حمایت های ترکیه نیاز دارد. امروزه بیش از نیمی از تجارت خارجی ترکیه با عراق، به منطقه اقلیم کردستان عراق اختصاص دارد.

حل مسأله کردهای ترکیه: بارزانی به دنبال آن است که از طریق تعامل با دولت ترکیه و ایجاد اعتماد و اطمینان در آنها نسبت به حسن نیت خود، از یک طرف تلاش کند که حزب کارگران کردستان ترکیه را تشویق به پیگیری سازوکارهای دیپلماتیک کند و از سوی دیگر دولت ترکیه را نیز ترغیب کند که حقوق کردهای ترکیه را به رسمیت شناسد. این هدف نه تنها منجر به ثبات وامنیت در منطقه اقلیم کردستان می شود بلکه می تواند منجر به تعامل بیشتر کردهای اقلیم و کردهای ترکیه گردد و در اثر این تعامل همگرایی بیشتری میان آنها حاصل گردد. باید این نکته را مدنظر داشت که کردهای ترکیه بیشترین پتانسیل را برای پیوستن به کردهای عراق در آینده و در صورت انجام هر تحرک استقلال خواهانه ای توسط اقلیم کردستان دارند.

تلاش برای ایجاد تحرک در کردهای سوریه: در شرایط فعلی که دولت ترکیه مسیر دشمنی را با سوریه در پیش گرفته است و با حمایت از مخالفین به دنبال تغییر نظام سیاسی سوریه است، اقلیم کردستان عراق نیز فرصت را مغتنم شمرده است که با حمایت از کردهای سوریه و تشویق آنها به مخالفت با نظام سیاسی سوریه، نقش آنها را در آینده سوریه پررنگ کند. این سیاست باعث شده است که اقلیم کردستان عراق نه تنها در کنار قدرت های غربی، عربی و ترکیه مسیر تغییر رژیم سوریه را دنبال کند بلکه از این طریق موجب حساسیت ترکیه هم نشود. البته باید اذعان داشت که در این باره اختلاف نظری نیز میان دو طرف وجود دارد که در ادامه به آن پرداخته می شود.

اهداف و منافع ترکیه از تعامل با اقلیم کردستان

 دولت ترکیه در کنار تعاملاتی که با دولت مرکزی عراق دارد، تعاملات متفاوتی را نیز برای خود در ارتباط با اقلیم کردستان تعریف کرده است و از این طریق انگیزه ها و منافع خاصی را دنبال می کند که عبارتند از:

مدیریت مسئله ی کردها از طریق تعامل با اقلیم کردستان: تعامل دولت ترکیه با اقلیم کردستان نه تنها این امکان را به ترکیه می دهد که از نزدیک بر تحولات کردستان عراق نظارت کند و در صورت نیاز به مدیریت آن مطابق با ضرورت های خود بپردازد، بلکه همچنین سبب می شود که اقلیم کردستان عراق به دنبال حمایت از کردهای ترکیه و «پ، ک، ک» نباشد. در واقع ترکیه از طریق تعامل با دوست (منظور اقلیم کردستان) دشمن خود (منظور کردهای ترکیه)، عملاً سبب شده است که اقلیم کردستان یک سیاست خنثی در رابطه با کردهای ترکیه داشته باشد. این انگیزه جزء هدف های استراتژیک و بلند مدت ترکیه در رابطه با اقلیم کردستان است.

استفاده از بازار اقلیم کردستان عراق: تعاملات اقتصادی و تجاری ترکیه با اقلیم کردستان نه تنها در بردارنده منافع مهمی برای ترکیه است، بلکه سبب می شود که هدف استراتژیک اول که به آن اشاره شد نیز تقویت تر گردد. هر اندازه تعاملات اقلیم کردستان و ترکیه بیشتر شود، به همان میزان از استقلال عمل کردستان عراق کاسته می شود و احتمال حمایت های آنها از کردهای ترکیه به حداقل می رسد.

تضعیف دولت شیعی نوری المالکی: دولت ترکیه نفع خود را در این می بینند که در عراق قدرت در دست ملی گرایان سکولار سنی قرار گیرد تا هم نفوذ ایران کاهش یابد و در نتیجه نفوذ ترکیه افزایش یابد و هم در صورت نیاز استقلال عمل منطقه اقلیم کردستان را محدود کند. اختلاف منافع اقلیم کردستان با دولت مرکزی عراق، سبب شده است که دولت ترکیه از طریق گسترش تعاملات با اقلیم کردستان، دولت مرکزی عراق را ضعیف کند تا زمینه برای قدرت گرفتن ملی گرایان سکولار فراهم شود. این هدف ترکیه مقطعی و کوتاه مدت است و به این خاطر تعاملش با اقلیم کردستان در این حوزه تاکتیکی است.

تشویق اقلیم به حمایت از شورای مخالفان سوریه: در راستای بسیج منابع منطقه ای علیه سوریه، دولت ترکیه خواهان این است که اقلیم کردستان از طریق کردهای سوریه از شورای مخالفان سوری حمایت کند و فقط این شورا به به عنوان مخالف اصلی بشار اسد به رسمیت بشناسد. اما اقلیم کردستان بیشتر مایل به اتخاذ سیاستی است که تأثیر مثبت بر سرنوشت کردهای سوریه بگذارد.

دورنمای رخداد

منافع اقلیم کردستان و واقعیات

 اقلیم کردستان سیاست هایی را در پیش گرفته است که ممکن است به نتایجی منجر شود که الزاماً مطلوب آن نخواهد بود. در این رابطه چند نکته قابل ذکر است:

  1. هر چند در مواجهه با دولت نوری مالکی، ترکیه از اقلیم کردستان حمایت کرده است اما اگر قدرت در دست ملی گرایان سکولار چون ایاد علاوی قرار گیرد، اقلیم نه تنها بدون پشتوانه خواهد ماند بلکه ممکن است قربانی تبانی دولت ترکیه و ملی گرایان سکولار عراق شود. گزینه مطلوب برای اقلیم کردستان این است که به اختلافات خود با دولت مرکزی عراق به عنوان یک مسأله داخلی نگاه کند و اجازه دخالت عوامل خارجی را ندهد.
  2. دولت مرکزی عراق، منافع عراق را به گونه ای کاملاً درست در عدم مداخله ی خارجی در سوریه تعریف کرده است. اقلیم کردستان با در پیش گرفتن سیاستی متفاوت نه تنها سبب بی اعتمادی بیش از پیش دولت عراق به خود می شود، بلکه باید مدنظر داشته باشد که سلفی ها و سکولارهای سوریه نیز اجازه آزادی عمل چندانی به کردهای سوریه نخواهند داد و علاوه بر این، ترکیه نیز که بیشترین هزینه را برای مخالفین سوریه پرداخت کرده است اجازه نخواهد داد که کردهای سوریه آن جایگاهی را داشته باشند که اقلیم کردستان انتظار دارد.شورای مخالفین سوریه در صورت موفقیت، منافع ترکیه را مد نظر خواهند داشت.
  3. وابستگی بیش از حد اقلیم به ترکیه پدیده ی مطلوبی نیست. زیرا در نهایت نگرش ترکیه به کردها یک نگرش و نگاه امیتی است و اقلیم از طریق تعامل بیش از حد نه تنها سبب دشمنی دولت مرکزی عراق علیه خود می شود بلکه خود به سیاست های محدودیت زایی ترکیه نسبت به کردها کمک می کند.

این ادعا درباره ی ترکیه نیز صادق است. بدین معنی که تعامل ترکیه با اقلیم کردستان ممکن است به نتایجی منجر گردد که مطلوب این کشور نباشد. بدین معنی که اولاً تعاملات خارج از حد مجاز با اقلیم باعث نگاه بدبینانه و منفی شیعیان عراق می شود که اکثریت جامعه ی عراق را تشکیل می دهند و بدین خاطر ترکیه قادر نخواهد بود به یک نفوذ پایدار در عراق دست یابد. دوم این که ورود کردهای سوریه به مخالفت با بشار اسد در اثر تشویق اقلیم کردستان عراق سبب خواهد شد که کردهای ترکیه نیز به خودباوری بیشتری برسند و در آینده به چالشی برای ترکیه تبدیل شوند. علاوه بر این تحولات اقلیم کردستان همچنان قادر است برای ترکیه بیش از هر کشور دیگری چالش ایجاد کند. لذا در پایان باید گفت که به دلیل انگیزه های متفاوت ترکیه و اقلیم کردستان از تعامل با همدیگر، ممکن است روند حوادث در آینده به گونه ای باشد که مطلوب یکی از طرفین و یا هیچ کدام نباشد.

مطالب مرتبط