مجتبی روستایی
کارشناس و پژوهشگر روابط بین الملل
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
سال 2020 سی امین سالگرد برقراری روابط دیپلماتیک بین چین و عربستان سعودی بود. روابط دو کشور طی سه دهه گذشته به طور پیوسته در همه زمینه ها گسترش یافته است. این توسعه محکم روابط دو جانبه را می توان به عوامل متعددی نسبت داد که به دنبال آن پیامدهای خاصی نیز به دنبال داشته و دارد که در این یادداشت به آن خواهیم پرداخت.
از زمان پیروزی انقلاب کمونیستی چین در سال 1949 تا برقراری روابط رسمی با عربستان در سال 1990 روابط مساعدی میان دو کشور برقرار نبود. عربستان الحاد کمونیستی چین را نمی پذیرفت و چین نیز سرسپردگی عربستان به آمریکا و غرب را مورد انتقاد قرار می داد. با این حال در سال 1975، جمهوری خلق چین درخواست برقراری روابط با عربستان را داد اما عربستان سعودی از به رسمیت شناختن حزب کمونیست چین به عنوان یک کشور خودداری کرد و همچنان به گسترش روابط با تایوان به عنوان دولت اصلی چین ادامه داد. افول جنگ سرد و تغییر رویکرد چین از ایدئولوژی کمونیسم به سوی روابط نزدیک با جهان غرب، باعث شد تا دو کشور در سال 1990 به طور رسمی روابط دیپلماتیک برقرار کنند. عربستان آخرین کشور عربی بود که چین را به رسمیت شناخت. تصمیم برای برقراری روابط دیپلماتیک از نظر سیاسی برای هر دو طرف مهم بود. برای چین، این پایان تلاش ها برای رسمیت بخشیدن به روابط با تمام کشورهای عربی و به دنبال آن توانایی برای کار دیپلماتیک در جهان عرب به طور کلی بود. برای عربستان سعودی نیز این اقدام اهمیت خاصی داشت چرا که به معنای ایجاد روابط دیپلماتیک با هر پنج عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل بود.
بنیان همکاریهای دو کشور از مبادلات اقتصادی آغاز شد. چین به سوی خرید نفت از عربستان گرایش یافت و دولت سعودی نیز درصدد جذب سرمایهگذاریهای خارجی از چین برآمد. از منظر چین، عربستان به دو دلیل، یکی موقعیت ژئواستراتژیک در جهان اسلام و دیگری منابع گسترده انرژیهای فسیلی اهمیت راهبردی دارد که نقشآفرینی این کشور در پروژه «یک جاده، یک کمربند» چین را افزایش داده است. این امر عربستان را به تأمین کننده برتر چین تبدیل کرده است. از منظر عربستان نیز چین میتواند نقشی جدی در توسعه و اجرای پروژه اقتصادی و اجتماعی «چشمانداز 2030» داشته باشد. در حالی که روابط عربستان و غرب به دلیل فشارهای ایدئولوژیک و حقوق بشری در حال تضعیف شدن است، هم چین و هم عربستان منافع زیادی را از گسترش روابط دو جانبه با یکدیگر خواهند داشت. تولید کنندگان نفت و سایر کشورهای عربی خلیج فارس نیز همکاری با چین را مثبت ارزیابی می کنند. پس از سالها هرج و مرج و ناآرامی های منطقه ای، بسیاری از متحدان خاورمیانه ایمان خود را به آمریکا از دست می دهند. اعلامیه تعهد چین برای احترام به حاکمیت کشورها و تعهد آشکار آن به منافع متقابل، جذاب است. چین در میان کشورهای تولیدکننده نفت و کشورهایی که در جنگ علیه تروریسم آمریکا مورد هدف هستند مانند پاکستان و بنگلادش قلب های زیادی را به دست می آورد. برای مردم این کشورها ، چین و نه آمریکا گزینه محبوب است.
عربستان سعودی یک اقتصاد وابسته به نفت است اما می خواهد وابستگی خود را به نفت کاهش دهد زیرا انرژی های تجدید پذیر ممکن است از اهمیت نفت به عنوان منبع انرژی در آینده بکاهد. همچنین عربستان سعودی می خواهد پایگاه اقتصادی خود را متنوع و گسترده کند. چین نیز مایل است همکاری اقتصادی خود را با عربستان سعودی ارتقا دهد. چین کشوری است که بیشتر انرژی مورد نیاز خود را از طریق سوخت وارداتی تأمین می کند. چین تجربه بسیار خوبی از توسعه اقتصاد خود دارد و به عنوان دومین اقتصاد بزرگ جهان ظاهر شده است. چین می تواند به عربستان سعودی کمک کند تا بخش های مختلف اقتصادی را در عربستان توسعه دهد. مجموع این موارد سبب شده است تا شاهد گسترش هر چه بیشتر روابط دو کشور به خصوص در بخش اقتصادی باشیم.
توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر مسئله مهمی برای هر دو کشور عربستان سعودی و چین است و این توسعه بر روابط انرژی آنها تأثیر خواهد گذاشت. چین برای حل مسئله آلودگی تحت فشارهای فزاینده داخلی قرار دارد و در نتیجه، بسیار حیاتی است که این کشور از وابستگی به زغال سنگ فاصله گرفته و بخش انرژی های تجدیدپذیر خود را توسعه دهد. چین اخیراً اعلام کرده است که 360 میلیارد دلار در منابع انرژی تجدیدپذیر سرمایه گذاری خواهد کرد، که ایجاد بیش از 13 میلیون شغل در بخش انرژی های تجدید پذیر تا پایان سال 2020 را به دنبال خواهد داشت. جلوگیری از رشد گازهای گلخانه ای که به گرم شدن کره زمین کمک می کنند و همچنین کاهش میزان دوده که پکن و بسیاری از شهرهای چین را به خصوص در فصل زمستان در بر می گیرد از دیگر مزیت های روی آوری چین به انرژی های تجدیدپذیر است که در این زمینه نیاز به واردات بیشتر سوخت های فسیلی از عربستان دارد. در ماه مه 2019 ، واردات نفت خام عربستان توسط چین 43 درصد افزایش یافت که نشان دهنده حجم بالای توسعه روابط میان دو کشور است.
برای عربستان سعودی، توسعه انرژی خورشیدی ، بادی و هسته ای نقشی حیاتی در ایجاد تنوع در مصرف انرژی داخلی و توقف استفاده از نفت به عنوان منبع اصلی تقاضای برق داخلی آن خواهد داشت. عربستان سعودی دارای بیستمین اقتصاد بزرگ در جهان است، با این حال پنجمین مصرف کننده بزرگ نفت است. در حال حاضر، عربستان سعودی یک چهارم نفتی را که از طریق مصرف داخلی تولید می کند، مورد استفاده قرار می دهد و این میزان مصرف با سرعت هفت درصد در سال در حال رشد است، که اگر روند در این مسیر ادامه یابد، عربستان سعودی به یک وارد کننده خالص نفت تا سال 2038 تبدیل می شود. بدیهی است که در صورت تداوم این روند، موجودیت اقتصادی عربستان با خطری جدی روبرو خواهد شد.
در زمینه روابط نظامی نیز هر چند دو کشور تا دهه 1990 روابط دیپلماتیک رسمی با یکدیگر نداشتند، اما روابط دفاعی آنها از دهه 1980 آغاز شده بود. عربستان سعودی که در این دهه از جانب جمهوری اسلامی ایران و اسرائیل به شدت احساس خطر می کرد هنگامی که برای دستیابی به موشک های میان برد بالستیک به سمت غربی ها روی آورد و با دست رد آنها رو به رو شد رو به سوی چین کرد و طی توافقاتی محرمانه، دو کشور به عقد قراردادهایی در این زمینه روی آوردند، خریدهایی که البته به صورت پنهانی صورت گرفت. در ژانویه 2012 نیز، چین و عربستان سعودی توافق نامه ای را امضا کردند که به معنی افزایش همکاری های هسته ای بود. به گفته عربستان سعودی ، هدف «افزایش همکاری بین دو کشور در زمینه توسعه و استفاده از انرژی اتمی برای اهداف صلح آمیز» است. این معامله زمینه را برای تقویت همکاری های علمی ، فناوری و اقتصادی بین جمهوری خلق چین و عربستان سعودی فراهم می کند که در زمینه هایی مانند نگهداری و توسعه نیروگاه های هسته ای و راکتورهای تحقیقاتی و همچنین تأمین اجزای سوخت هسته ای متمرکز است. این توافق نامه چهارمین توافقنامه همکاری های هسته ای عربستان پس از توافق با فرانسه ، آرژانتین و کره جنوبی بود.
روابط عربستان سعودی و چین در حال تبدیل شدن به یک رابطه فزاینده مهم است که دارای پیامدهای جهانی است. متحدان و رقیبان این کشورها، مانند ایالات متحده و جمهوری اسلامی ایران، باید روابط چین و عربستان را از نزدیک زیر نظر بگیرند زیرا این امر پیامدهای مهمی در بخش های انرژی و سیاست های خارجی آنها دارد. عربستان سعودی و چین به اهمیت این رابطه پی برده اند و به دنبال ادغام بیشتر کشورهای خود از طریق مسئله انرژی و روابط اقتصادی هستند که برای هر دو کشور مفید خواهد بود. انرژی های تجدیدپذیر به طور فزاینده ای به بخش مهمی از ترکیب انرژی در عربستان سعودی و حتی بیشتر در چین تبدیل خواهند شد، هر چند برای آینده قابل پیش بینی نفت همچنان منبع انرژی غالب برای بسیاری از بخش ها خواهد بود. گسترش روابط در این حوزه ها پیش از هر چیز گسترش روابط در بعد سیاسی و حتی نظامی را بین دو کشور را در سال های پیش رو اجتناب ناپذیر می کند.
واژگان كليدي:گسترش, روابط ,دو جانبه, چین, عربستان, دلایل ,پیامدها,مجتبی روستایی, روابط بین الملل