کارشناس غرب آسیا
مرکز بین المللی مطالعات صلح-ipsc
در هفته اخیر تلاش های زیادی از سوی مقامات کاخ سفید برای پیوند و برقراری روابط میان اسرائیل و عربستان سعودی در قالب صلح ابراهیم در جریان هست . در همین چارچوب شاهد سفرهای متعدد مقامات آمریکایی از جمله آنتونی بلینکن و جیک سالیوان، وزیر امور خارجه و مشاور امنیت ملی آمریکا به عربستان در راستای پیشبرد هدف یاد شده هستیم. گرچه بر اساس اعلام رسانههای خبری مقامات سعودی در مواضع اعلامی خود در برابر این تلاشها اعلام کردهاند تا زمانی که منازعه چند ده ساله اسرائیل و فلسطین حل نشود، این رژیم را به رسمیت نمیشناسند.در ۲۳ اکتبر سال ۲۰۲۰ سودان نیز در ازای خروج این کشور از سوی آمریکا از لیست حامیان دولتی تروریسم به توافق ابراهیم پیوست و برای عادیسازی روابط با اسرائیل اقدام کرد باین وجود عربستان برای پیوستن به پیمان و عادی سازی روابط با اسرائیل با دشواریهای مواجه است. در این ارتباط برای بررسی بیشتر موضوع عوامل مولفه های اثر گذار در روابط با توجه به گذشته روابط ونیز عوامل دخیل مصاحبه ای را با دکتر داود احمدزاده کارشناس غرب آسیا انجام دادیم :
واژگان کلیدی: گزینه ها , گزاره ها, عربستان سعودی,, ,, صلح ابراهیم , دکتر داود احمدزاده
مرکز بین المللی مطالعات صلح: مولفه های اثر گذار بر روابط اسرائیل و عربستان سعودی با نگاه به گذشته را چگونه می توان تبیین نمود ؟
نکته اول؛ در بررسی گذشته روابط عربستان و اسرائیل بایستی به نوع روابط با غرب به ویژه با آمریکا اشاره کرد .پس از جنگ جهانی دوم و تشکیل دولت صهیونیستی در قلب سرزمین های اسلامی ( فلسطین ) منازعات متعدد اعراب با اسرائیل تلاش های سازمان یافتی از سوی آمریکا برای سازش کشاندن جبهه متحد عربی صورت گرفت . این اقدامات منجر به پذیرش صلح از سوی مصر در قالب پیمان کمپ دیوید (1979)گردید بعد از مصر برخی دیگر از کشورهای نظیر اردن…….. نیز به قافله سازش کشیده شدند . در این مسیر عربستان سعودی موقعیتی دیگری داشت. . در این مسیر عربستان سعودی موقعیتی دیگری داشت گرچه در منازعات مستقیم جنگی با اسرائیل مشارکت نظامی نداشت ولی با این وجود علاوه بر تحریم نفتی غرب تلاش نمود از طریق دیپلماسی جایگاه خاصی در موضوع فلسطین داشته باشد.
نکته دوم :اسرائیل و عربستان سعودی به رغم تفاوت ها و تمایزهای بسیار زیاد جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی – مذهبی و نظام حکومتی، تشابه هایی نیز با یکدیگر دارند، که مناسبات میان این دو دولت را تحت الشعاع خود قرار داده است . همانطور که اشاره شد پیوندهای عمیق و گسترده نظامی، امنیتی، اطلاعاتی و اقتصادی که اسرائیل و عربستان سعودی با دنیای غرب – به ویژه با آمریکا دارند، نیاز متقابل برای اعمال نفوذ بر دولت های منطقه خاورمیانه و نگرانی های امنیتی آن ها از بی ثباتی ها در منطقه خاورمیانه از جمله عواملی هستند که هر دو کشور را در چند دهه اخیر به یکدیگر نزدیک کرده است. در این میان عربستان و اسرائیل در قالب ائتلاف های نانوشته و پنهانی در منطقه همکاریهای نظامی و امنیتی در ارتباط بحران های موجود نظیر سوریه و یمن ….. بکار بستند
نکته سوم : با وجود همکاری های متقابل پیدا وپنهان اسرائیل وعربستان سعودی . درک مقامات سعودی از روند تحولات اخیر خاورمیانه ازجمله عدم تضمین های امنیتی آمریکا در قبال شراکت های استراتژیک ونیز هزینه های سنگین برای تداوم رقابت با ایران وحتی ترکیه با عث تغییر رویکرد شده است . محمد بن سلمان، ولیعهد کنونی عربستان سعودی، پیشنهاد کرده است تا سال 2030، این پادشاهی تغییر اجتماعی و اقتصادی عمیقی داشته باشددر نتیجه، همکاری های منطقه ای به عنوان یک تنظیم کننده عمل می کند، به همین دلیل است که دولت سعودی می خواهد ازتنش ها ودرگیرهای موجود به عنوان مانع همگرایی وسرمایه گذار مشترک در منطقه جلو گیری کند. در این مسیر راه گفتگو با ایران را به عنوان رقیب دیرینه خویش در خاورمیانه درپیش گرفته است آرام سازی منطقه برای امنیت بیشتر از طریق پایان دادن به نزاع خونین یمن ونیز بازسازی سوریه متحدد نزدیک ایران پیگیری می شود :
مرکز بین المللی مطالعات صلح: چه موانعی بر سر پیوستن ریاض به پیمان صلح ابراهیم وجود دارد ؟
توافــق صلــح آبراهــام توافــق نامــه ای اســت کــه تــا کنــون بــا و میانجی گــری آمریــکا میــان اسرائیل و کشــورهای امــارات، بحریــن، مراکــش و ســودان بــه امضــا رســیده اســت و ایــن کشــورها از طریــق ایــن توافــق نامــه بــه عــادی ســازی روابــط خــود بــا اسرائیل پرداختــه انــد. امــارات متحــده عربی به عنــوان اولین امضــا کننده ایــن توافق تلاش کرده دیگر کشورهای عربی را هم با خود همراه سازد در این میان این روابط نوظهور بیشتر در حوزه تجاری وگردشگری عینیت یافته و ملاحظات امنیتی و نظامی منطقه مانع از همگرایی کامل اعراب با اسرائیل گردیده است . عربستان سعودی بر اساس پایبندی به طرح صلح میثاق طائف (1990 ) از تشکیل دولت در سرزمین های اشغالی حمایت می کند و به اعتبار نفوذ فرهنگی خود در دنیای اسلام در نشست های منطقه ای وبین المللی در موضوع فلسطین هرگونه بازگشت صلح و آرامش در منطقه مشروط به پایبندی اسرائیل به قطعنامه های بین المللی می داند .
از دیگر سو، اسرائیل در دوره اخیر با تشکیل دولت راست افراطی به رهبری نتانیاهو با بحران مشروعیت در داخل مواجه است بطوریکه سران این رژیم برای تسری بحران داخلی به خارج و کاستن از شکاف های فزاینده اجتماعی و سیاسی به دنبال تنش آفرینی بیشتر در منطقه هستند در چنین شرایط عربستان سعودی برای دوری از هرگونه تنش در منطقه دنبال مذاکره فراگیر با رقبای منطقه ای از جمله ایران و ترکیه…… برآمده است .
لذا آغاز گفتگو با ایران و تمایل به بازگشایی روابط کامل دیپلماتیک ونیز جذب مجدد بشار اسد متحد نزدیک تهران درسیستم های منطقه ای نشانگر این موضوع است. حداقل در شرایط موجود به رغم تلاش های مکرر واشنگتن در تاثیر گذاری در روابط منطقه ای ریاض وسوق دادن آن به تله صلح ابراهیم، مقامات سعودی تمایل جدی برای عادی سازی روابط با تلاویو نشان نمی دهند . از نظر حاکمان سعودی رسیدن به توسعه پایدار در قالب افق برنامه 2030 نیازمند به صفر رساندن تنش و اختلاف با همسایگان خویش انتخاب راهبرد متوازن در حوزه سیاست خارجی است .
پس برعکس اسرائیل سعودیها سیاست مقابله تمام عیار با ایران کنار گذاشته واز گفتگو و مذاکره به عنوان راه حل مهم در کاستن از اختلافات دیرینه با ایران حمایت می کنند .لذا علاوه بر اختلاف در موضوع فلسطین چگونگی تنظیم روابط با ایران از موانع جدی در پیوستن به طرح صلح ابراهیم است .
به نظر می رسد موضوع دیگر به رقابت پیدا و پنهان دومتحد نزدیک در منطقه عربستان و امارات برمی گردد . دو کشور به رغم منافع مشترک در حوزه های سیاسی و اقتصادی و حضور دائم در بلوک بندی های غرب در منطقه در نوع حکمرانی و ارائه الگوی جدید از اسلام با هم اختلاف اساسی دارند .
امارات متحده عربی پس از پیوستن به صلح ابراهیم و نزدیکی بیشتر به اسرائیل تلاش کرده نفوذ منطقه ای درغرب آسیا و شمال آفریقا ر افزایش دهد. در حالیکه سعودیها تکثر گرایی در سیاست خارجی و نزدیکی به بلوک شرق به ویژه چین در پیش گرفته اند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: سردی روابط ریاض – واشنگتن چگونه مانعی بر سر پیوستن عربستان سعودی به صلح ابراهیم بوده است ؟
یکی از مولفه اثرگذار بر روابط ریاض- واشنگتن مسئله ژئوپلتیک و ژئواکونومیک بوده است. موقعیت ممتاز عربستان سعودی در دنیای اسلام و نفوذ قدرت نرم به دلیل وجود اماکن مقدسه مسلمانان از یک سو ونیز منابع فسیلی عظیم باعث شده که غرب در راس آن آمریکا در طی دهه های گذشته نگاه ویژه ای به این کشور داشته باشد. حفظ عربستان در محور و مدار منافع غرب در خاورمیانه پمپاژ نفت مورد نیاز در قبال فروش تسلیحات نظامی پیشرفته از پیشران اصلی و تقویت کننده روابط با آمریکا بوده است تا دوره ترامپ رابطه ویژه سعودی ها با آمریکا به رغم برخی اختلافات در مسائل منطقه ای و عدم پاسخ مناسب واشنگتن به خواست ریاض در حمایت جدی در قبال حملات پهپادی و موشکی حوثی های یمنی حفظ شد . با این وجود در دوره جوبایدن شکاف میان دو متحد سنتی عیان تر هم شد .
با این وجود علاوه بر چالش های حقوق بشری در روابط با غرب با پویایی دینامیسم قدرت و ظهور قدرت های جدید نظیر چین و هند و ناتوانی غرب به ویژه آمریکا در تامین نیازهای امنیتی و عدم تضمین قدرت حاکمان فعلی ( موضوع جانشینی بن سلمان ) موجب دگر دیسی در روابط با آمریکا شده است
چنانچه اشاره شد روابط ایالات متحده و عربستان که محدود به نفت و مسائل امنیتی است، در نتیجه تغییر اولویت ها و منافع و اهداف آمریکا در خاورمیانه که لزوما با انتظارات عربستان همسو نیست، به چالش کشیده شد.
به علاوه، با تثبیت قدرت محمد بن سلمان، اقداماتی را در داخل و خارج انجام داده که به روابط آمریکا و عربستان آسیب رسانده است. گرچه قتل جمال خاشقجی، روزنامه نگار مخالف سعودی مقیم آمریکا در کنسولگری عربستان در استانبول در دوره ترامپ با واکنش جدی کاخ سفید آمریکا مواجه نشد با این وجود وجهه محمد بن سلمان را به عنوان یک دولتمرد در سراسر منطقه و جامعه بین المللی مخدوش شد.
با این حال، در دوره جوبایدن شرایط تغییر کرده و ظاهرا امیدی به بازگرداندن روابط به دوران هماهنگ تر و منفعت متقابل وجود ندارد. هیچ نشانه ای از تلاش برای پیشبرد امور مطابق اتحاد با آمریکا در شیوه مدیریت امور داخلی و بین المللی توسط عربستان دیده نمی شود. لذا توان راهبری ایالات متحده آمریکا در تداوم ایجاد شرایط ویژه در نزدیکی متحد استراتژیک اسرائیل با سعودی ها کاهش یافته است و به رغم سفرهای متعدد مقامات آمریکایی به منطقه و گفتگو با سعودیها برای پیوستن آنان به قطار صلح ابراهیم توفیقی چندانی حاصل نشده است ..
برخی محققان باور دارند احتمال دست دادن سفرای اسرائیل و عربستان با یکدیگر دست کم در آینده نزدیک وجود ندارد، اما منافع مشترک دو طرف را به سوی تقویت روابط احتمالا غیررسمی و پنهانی سوق می دهد. اگرچه احتمال تغییر این سیاست پس از صعود محمد بن سلمان به تاج و تخت وجود دارد.به رغم تنش ها بین عربستان و آمریکا، اگر محمد بن سلمان تصمیم بگیرد که نمایشی دراماتیک از پیوستن به توافق ابراهیم به اجرا بگذارد، وضعیت برای آمریکا برد-برد خواهد بود
چین نیز از مولفه مهم در شکل دهی به مناسبات قدرت در خاورمیانه تبدیل شده است . حضور سنگین اقتصادی چین با سرمایه گذاری عظیم در کشورهای عربی و تمایل به نقش آفرینی در مسائل امنیتی منطقه که نمونه عینی را می توان در میانجی گری ایران وعربستان مشاهده نمود می توان گفت سعودی به دنبال متحدان جدید و مسئولیت پذیر در منطقه هستند
بنابراین رقابت چین و آمریکا در سده جدید یکی از مهمترین پیشرانه هایر رقابت های ژئوپلیتیکی در سطوح مختلف منطقه ای و فرامنطقه ای است. چین به عنوان یکی از قدرتهای بزرگ که توانایی بالقوه برای تبدیل شدن به ابرقدرت و به چالش کشیدن جایگاه فعلی آمریکا دارد، امری که باعث نگرانی استراتژیست ها و مقامات آمریکایی نیز شده است. شیفت قدرت ایالات متحده از خاورمیانه به شرق آسیا و تنزل جایگاه ژئوپلیتیکی آن در نزد سعودیها همپیمانان سنتی آمریکا بر آن داشته است بدنبال یارگیریهای جدید و همکاری دو یا چند جانبه با همسایگان خود باشند این مولفه نیز می تواند عاملی بر عدم تمایل مقامات ریاض در پاسخ به خواست مقامات آمریکایی در پیوستن به صلح ابراهیم باشد. .