کامران کرمی
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
بیان رخداد
با دعوت رسمی ملک عبدالله پادشاه عربستان سعودی از رئیس جمهور ایران برای شرکت در کنفرانس همبستگی اسلامی که در روزهای پایانی ماه رمضان در مکه برگزار می شود، گامی مثبت برای برون رفت از وضعیت سرد کنونی است که ایران و عربستان بعد از تحولات جهان عرب در سال 2011 در آن قرار گرفتند. این کنفرانس اضطراری که برای بحث و بررسی پیرامون موضوعات منطقه ای و جهانی بخصوص بحران سوریه تدارک دیده شده است می تواند روزنه ای برای تعامل ایران و عربستان نیز محسوب شود. هر چند که دیدگاه متفاوت دو کشور در خصوص تحولات سوریه می تواند منجر به اتخاذ دیدگاه های تقابلی نیز شود، اما مقامات دو کشور بخصوص تصمیم گیرندگان سیاست خارجی ایران همواره بعد از تحولات بهار عرب، سعی نمودند تا به شیوه های مختلف تعامل و همکاری را به مقامات سعودی گوشزد نمایند که در موارد متعدد با پاسخ سرد عربستان سعودی روبرو می گردید. در این نوشتار تلاش می شود تا به بررسی روابط سرد دو کشور در حوزه های عراق، لبنان، یمن، بحرین و سوریه پرداخته شود و به تآثیر برگزاری این کنفرانس در روند رقابت های ایران و عربستان اشاره شود که می تواند فرصتی برای تبادل نظر درباره موضوعات منطقه ای و همچنین رسیدن به یک تعامل نسبی برای برون رفت از وضعیت نامطلوب کنونی در روابط دو کشور قلمداد شود.
واژگان کلیدی: کنفرانس اسلامی، ایران، عربستان، رقابت های منطقه ای
تحلیل رخداد
عربستان سعودی در ادامه تلاشهای خود برای تغییر معادلات منطقه ای و فرصت سازی در فضای بحران های خاورمیانه اقدام به برگزاری کنفرانس موسوم به همبستگی اسلامی نموده است. این کنفرانس که به زعم مقامات سعودی کنفرانسی ویژه در سطح سران اسلامیست، حول مسائل روز منطقه ای بخصوص بحران سوریه و رسیدن به یک توافق برای برون رفت از این وضعیت خواهد بود. سازمان همکاری اسلامی که پیشتر نام آن سازمان کنفرانس اسلامی بود، تا کنون سه نشست فوق العاده برگزار کرده که آخرین آن در سال 2005 و در مکه به ریاست پادشاه عربستان بود که رئیس جمهور ایران در آذرماه 1384 در سفر سه روزه برای حضور در این نشست که با هـدف بررسی چالش های جهان اسلام در قرن بیـسـت و یکم و راهکارهای برون رفت از آن بود، شرکت نمود. در همین ارتباط سعود الفیصل در بیانیه ای که از سوی وزارت خارجه عربستان منتشر گردید، هدف از کنفرانس همبستگی اسلامی را خدمت به اسلام و مسلمانان و وحدت آنها عنوان کرده است.
ماهیت رقابتی روابط ایران و عربستان
در رقابت های منطقه ای ایران و عربستان می توان جلوه هایی از رقابت ایدئولوژیک و ژئوپلیتیکی را مورد ملاحظه قرار داد. فعال سازی متحدین و حمات از گروههای دست نشانده بخش دیگر از نشانه های رقابت دو کشور محسوب می شود. در واقع روابط ایران و عربستان همواره ماهیت رقابتی و تقابلی داشته و در سیر تاریخ روابط دو کشور، دوره های تعامل و همکاری همواره در سایه رقابت دو کشور بوده است. موضوعات منطقه ای متعددی موجب بوجود آمدن این دیدگاه تقابلی گشته و رسیدن به ثبات و تفاهم در روابط متقابل را سخت نموده است. در واقع این گونه رقابت ها به حوزه های جغرافیایی متعددی تحول پیدا نموده است. عراق، لبنان، بحرین، یمن و اکنون سوریه. این ها حوزه هایی است که ایران و عربستان در آن دیدگاه تقابلی دارند.
عراق
عراق را می توان به عنوان یکی از حوزه های اصلی رقابت ایران و عربستان سعودی دانست. پس از اشغال عراق و سقوط صدام که منجر به قدرت گیری شیعیان از یکسو و به حاشیه رفتن سنی ها در قدرت از سوی دیگر شد، تقابل دو دیدگاه عربستان و ایران نیز افزایش پیدا نمود. عربستان قدرت گیری شیعیان عراق به عنوان اکثریت که دارای پیوندهای تاریخی مشترکی با ایران بودند را خطری برای گسترش هلال شیعی در منطقه می دانست. در واقع دولت عربستان از دو جهت از روی کارآمدن دولت شیعی در عراق ناراضی و ناخشنود است. اول اینکه بدلیل نبود ساختارهای دموکراتیک در عربستان، روند اجرا شده دموکراسی در عراق به عنوان نخستین کشور عربی منطقه می تواند به مثابه الگویی، کشورهای منطقه را تحت تأثیر قرار دهد. از سوی دیگر ماهیت شیعی حکومت انتخابی در عراق از نظر حاکمان عربستان حائز اهمیت فراوان است. قدرتمند شدن شیعیان در منطقه علاوه بر آنکه موجب کاهش نفوذپذیری منطقه از سیاست های عربستان می شود، زمینه تقویت شیعیان را که بیشتر از 4 درصد از جمعیت این کشور را تشکیل می دهند فراهم می آورد.
لبنان
لبنان یکی از کشورهای خاورمیانه است که دولت های متعددی در آن خود را صاحب نفع می دانند. یکی از کشورهایی که همواره لبنان را عرصه نفوذ سنتی خود می داند عربستان سعودی است. در مقابل ایران هم نقش بی بدیل لبنان در گفتمان مقاومت در سطح منطقه را برجسته ساخته و جایگاه حزب ا.. و شیعیان در لبنان را به عنوان حوزه نفوذ خود می داند. حمله اسرائیل به جنوب لبنان که به دنبال ماجرای ترور رفیق حریری شکل گرفت، تقابل دیدگاه ریاض و تهران را در حمایت از گفتمان خود که در دو جریان 14 مارس و 8 مارس تبلور یافت، افزایش داد. بنابراین لبنان پس از عراق به عنوان موضوعی اختلافی در نگاه دو کشور موضوعیت یافت.
یمن
آغاز جنگ داخلی در یمن میان دولت و شیعیان زیدیه، موسوم به هواداران حوثی و حمایت ریاض و تهران از دولت و مخالفان در یمن، موضوع دیگری بود که شکاف را در روابط دو کشور افزایش داد. ایران از حوثی ها حمایت می کرد و ارتش عربستان سعودی در کنار دولت یمن، وارد مقابله نظامی با حوثی ها شده بود. این اختلاف با تحولات بهار عربی و رسیدن موج تحولات جهان عرب به یمن بازهم افزایش یافت. مجادله ایران و عربستان بر سر اینکه نحوه گذار و کنار رفتن صالح از قدرت می بایستی با چه مکانیسمی باشد، پرونده اختلافات ایران و عربستان را سنگینتر نمود.
بحرین
رسیدن تحولات موسوم به بیداری اسلامی به شبه جزیره عربستان و آن هم در بحرین با اکثریت جمعیت شیعی تقابل ایران و عربستان را وارد فاز جدیدی نمود که تخاصم را جایگزین دیدگاه تقابلی نمود. مداخله نظامی عربستان در بحرین به عنوان حیات خلوت خود و حمایت از اقلیت سنی حاکم و حمایت های ایران از شیعیان بحرین و انتقاد شدید از دولت عربستان مبنی بر سرکوب مخالفان شیعی، مسأله ای حاد را در روابط دو کشور پدیدار نمود که همچنان آثار آن که بوجود آورنده فضای سرد بین دو کشور است، ملموس و نمایان است.
سوریه
بحران سوریه پازل اختلافات ایران و عربستان را تکمیل نمود و نشان داد که ماهیت روابط دو کشور قدرتمند خلیج فارس، رقابت های ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی است. هر چند که معادلات سوریه اختلافات عقیدتی و ژئوپلیتیکی منطقه را وارد دیدگاه های تقابلی جهانی نمود و عربستان و ایران را در دو رویکرد که جبهه ای از کشورها را در مقابل هم قرار داده است، وارد نمود، اما کافی بود تا فضای رقابت و تقابل را در روابط دو کشور نمایانگر سازد. عربستان مشخصاً سوریه را از نگاه رقابت های منطقه ای با ایران می بیند، رقابتی که عربستان دامنه آن را بعد از بهار عربی گسترده تر می بیند و نزدیکی گروه های مقاومت و بخصوص سوریه به ایران را به منزله برهم خوردن تعادل منطقه ای و به حاشیه رفتن سیاست های سعودی می داند. بنابراین عربستان در هماهنگی با رویکرد غربی – عربی تلاش دارد تا موقعیت ایران در سوریه را کاهش دهد. از اینرو در چنین شرایطی عربستان برای محدود سازی قدرت ایران در خاورمیانه از گروههای معترض در سوریه حمایت می کند.
بنابراین در چنین فضایی کنفرانس همبستگی اسلامی در مکه و دو هفته پس از آن برگزاری اجلاس سران جنبش عدم تعهد در تهران می تواند در فضای رقابت های منطقه ای و بحران های کنونی خاورمیانه فرصت مغتنمی برای دو کشور مهم و استراتژیک خاورمیانه به شمار می رود که در حاشیه اجلاس می تواند به گفتگوهای دوجانبه حول مسائل منطقه ای و دو جانبه شکل بگیرد و قدری از فضای تخاصم که متأسفانه سایه خود را بر روابط تعاملی گسترانده است.
دورنمای رخداد
دو مسأله قدرت گیری شیعیان و نقش آمریکا در منطقه و در اتحاد با عربستان فضای رقابت بین جمهوری اسلامی ایران و پادشاهی عربستان سعودی را سنگین نموده است. در واقع تحولات چند سال گذشته در منطقه خاورمیانه که موجب افزایش نفوذ جمهوری اسلامی ایران و شیعیان شد، اسباب نگرانی پادشاهی سعودی در مورد کاهش نقش و نفوذ خود در منطقه را فراهم آورده است. از سوی دیگر حمایت های سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیکی آمریکا از عربستان محور اصلی شکل گیری تضادهای ژئوپلیتیکی جدید و برهم خوردن توازن قدرت منطقه ای محسوب می شود. بنابراین الگوی رفتاری عربستان نشان می دهد که دولت آن کشور قصد ندارد تا اجازه بدهد که تحول قدرت منطقه ای ایران ادامه پیدا کند و یا اینکه ارتقاء نقش منطقه ای ایران به سکوت بگذرد. بنابراین از الگوی تهاجمی استفاده می نماید که ماهیت رسانه ای، دیپلماتیک و امنیتی دارد.
هر چند که سایه رسیدن به چنین توافقی در فضایی برگزاری این کنفرانس در مورد بحران سوریه کمی دور از ذهن می باشد، اما سعودی ها تلاش دارند تا با برگزاری چنین اجلاسی اهداف زیر را دنبال نمایند:
1- از آنجا که راه حل بحران سوریه و تلاش برای کشاندن پرونده سوریه به شورای امنیت تاکنون راه به جایی نبرده است، تلاش نمایند تا یک راه حل منطقه ای پیدا نمایند.
2- طرح الگوی یمنی برای حل بحران سوریه که مبتنی بر خروج مسالمت آمیز بشار اسد از قدرت است که بر راه حل های سیاسی، فشارهای دیپلماتیک و مدیریت تحولات مبتنی است.
3- قانع کردن ایران به اینکه سطح حمایت های خود را از نظام سوریه کاهش داده و موافقت خود را به پیاده نمودن چنین الگویی نشان دهد که هم می تواند سطح منازعات داخلی و منطقه ای را کاهش دهد و هم دورنمای روشنتری از آینده سوریه را نمایانگر سازد.
4- همراه نمودن خود با این طرز تلقی که عربستان همواره خواهان خروج مسالمت آمیز بشار اسد از قدرت و پرهیز از منازعه و درگیری میان گروههای ذینفع است.
5- بازیابی نقش و جایگاه به حاشیه رفته عربستان پس از تحولات بهار عربی است که با نقش فعال، حضور در تحولات منطقه و برگزاری کنفرانس هایی در چنین سطح می توان در معادلات منطقه تغییر ایجاد نمود.
6- موازی کاری با اجلاس جنبش عدم تعهد در تهران با فاصله ای حدود دو هفته ای
بنابراین با این فاکتورها می توان این گزاره را مطرح نمود که هر چند روابط ایران و عربستان، ماهیت رقابتی در سطوح ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی دارد و روند تحولات منطقه از زمان قدرت گیری شیعیان در عراق و بخصوص بعد از تحولات لبنان دو کشور را وارد دسته بندی های منطقه ای نمود، اما به زعم تحلیلگران همکاری در فضای رقابت همواره امری ممکن است که می تواند حول مسائل و موضوعات حساسیت زدا باشد که می تواند فراهم آورنده فضای تعاملی برای رسیدن به توافقات مهمتر نیز باشد.