مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چشم انداز مذاکرات آمریکا و کره شمالی در دوره ترامپ تا انتخابات آمریکا

اشتراک

سحر کریمی 

تحلیلگر مسائل شرق آسیا

مرکز بین المللی مطالعات صلح  IPSC-

آمریکا همواره مهمترین بازیگر پرونده هسته ای کره شمالی بوده و از زمان آغاز بحران در دهه 1990 میلادی، روند فشار و تحریم در عین مذاکره با هدف خلع سلاح کره شمالی را آغاز کرده است. با شروع ریاست جمهوری دونالد ترامپ، ابتدا سطح تنش و احتمال جنگ افزایش یافت. با ورود وی به سال دوم ریاست جمهوری، ضمن کاهش سطح تنشها، سه دوره مذاکره میان ترامپ و کیم جونگ اون برگزار شد. اما سوالی که در اینجا مطرح می گردد این است که با توجه به مواضع ترامپ، تحولات منطقه ای، جهانی و رویکرد بازیگران ذیربط، چشم انداز بحران اتمی کره شمالی تا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا چگونه است؟ که سه سناریو محتمل در این خصوص شامل (ادامه وضع موجود، افزایش تنش و دستیابی به توافق) می باشد که به آنها خواهیم پرداخت. 

با روی کار آمدن ترامپ و انتقاد وی از سیاست خارجی اوباما، ترامپ ابتدا سعی کرد خطر کره شمالی را برای افکار عمومی آمریکا بزرگ کرده و سپس با مذاکره، این تلقی را به وجود آورد که او توانسته با یک رویکرد صحیح، پرونده اتمی-هسته ای کره شمالی را حل نماید. ترامپ از ابتدا، سیاست اعمال فشار حداکثری بر کره شمالی و وادار کردن این کشور برای بازگشت به میز مذاکره را هدف خود عنوان نمود. وی ضمن انتقاد از سیاست صبر استراتژیک دولت اوباما، سطح تنش در منطقه شرق آسیا را به شدت افزایش داد و آن را تا سر حد یک جنگ تمام عیار نظامی بالا برد. اما در عین افزایش تنش لفظی با کره شمالی، از سال 2017 مذاکرات محرمانه میان مقامات دولت ترامپ و کره شمالی در اسلو، نیویورک و پیونگ یانگ آغاز شده بود. این مذاکرات، زمینه ارتقای سطح گفتگوها به سران دو کشور را فراهم کردند تا ترامپ ادعای پیروزی کند. به همین دلیل تاکنون سه دوره مذاکره بین ترامپ و کیم جونگ اون برگزار شده که هنوز به نتیجه خاصی نیز منجر نشده است. 

کره شمالی در راهبرد امنیت ملی آمریکا در دوران ترامپ بعنوان یک تهدید و دولت یاغی توصیف شده است. که برای مقابله با کره شمالی و دستیابی به خلع سلاح هسته ای در شبه جزیره کره، بر تقویت همکاریهای امنیتی-نظامی با متحدانش در شرق آسیا تاکید کرده است. با توجه به رخدادهای سال اول ر یاست جمهوری ترامپ و تشدید تنش و افزایش فشار قطعنامه های شورای امنیت، میتوان به اهمیت کره شمالی در ذهن ترامپ پی برد. پس از روی کار آمدن ترامپ در ژانویه سال 2107، کره شمالی در 12 فوریه، 6 مارس و 5 آوریل همان سال چند آزمایش موشکی انجام داد. در 6 آوریل 2017 ترامپ با رئیس جمهوری چین ملاقات کرد و طرفین بر همکاری درخصوص خلع سلاح هستهای شبه جزیره کره تاکید کردند. صدور قطعنامه های 2371 در 5 اوت، 2375 در 3 سپتامبر و 2397 در 22 دسامبر، روند تشدید تحریمها و تنشها را افزایش داد و مشخص کرد ترامپ نیز بر نقش شورای امنیت و فشار تحریم تاکید کرد. در نوامبر سال 2017 نیز آمریکا مجددا نام کره شمالی را در فهرست کشورهای حامی تروریسم وارد کرد و ترامپ هدف از این اقدام را وارد کردن فشار حداکثری بر رژیم کره شمالی دانسته است. از این مقطع به بعد، طرفین از شدت تنشها کاسته و ترامپ برای موفق نشان خود در داخل امریکا و کره شمالی برای کسب وجهه بین المللی و البته کاهش تحریمها سرانجام دونالد ترامپ و کیم جونگ اون به جدال لفظی خود پایان دادند و آماده دیدار با یکدیگر شدند. اولین دیدار در سال 2018 صورت گرفت که شاید بتوان آن را حاصل تفاهم شفاهی دانست. در واقع بعد از مذاکرات سران دو کشور در سنگاپور، تاکید آمریکا بر ادامه تحریمها تا زمان خلع سلاح کره شمالی، باعث معلق ماندن مذاکرات و پیشرفتهای احتمالی در آن شد. برای بررسی چشم انداز بحران و احتمال برگزاری مذاکره مجدد و یا تشدید تنش در سال 202 میتوان سناریوهایی را مطرح نمود. 

سناریوی محتمل:

 که بطورکلی بحرانها در شرق آسیا ماهیت دارند که حل و یا کاهش اهمیت و حساسیت این بحرانها، ممکن و امید به حل قطعی آنها واقع بینانه نیست. بحران شبه جزیره، جزء این بحرانها است. زیرا حفظ وضع موجود به نفع بازیگران و قدرتها میباشد. لذا می توان گفت تا پیش از پایان دوره اول ریاست جمهوری ترامپ در سال 202، محتمل ترین رخداد ادامه وضع موجود است. سناریوی مطلوب، به تناسب منافع طرفین و بازیگران تغییر خواهد کرد. بدیهی است که بهترین سناریو برای آمریکا خلع سلاح کامل اتمی و موشکی کره شمالی است. اما سناریوی مطلوب و قابل دسترس برای آمریکا تا پایان سال 202، ادامه عدم انجام آزمایش موشکهای قاره پیما و اتمی کره شمالی خواهد بود. سناریوی ممکن نیز در صورت عدم انجام تعهدات از سوی یکی از طرفین و یا پس از انتخاب مجدد ترامپ در سال 2020، ممکن است با تشدید تنشها میان آمریکا و کره شمالی، لفاظی میان رهبران هر دو کشور به سرعت افزایش یافته و در پی آن ممکن است رهبران دچار اشتباه شوند و همه چیز از کنترل خارج شود. از اینرو سناریوی وقوع جنگ میان کره شمالی و آمریکا مطرح است.  

در نهایت می توان بیان نمود که روند مذاکرات و رسیدن به توافقهای مقطعی در مورد بحران اتمی کره شمالی از جمله در دوره دونالد ترامپ نشان داده است که مذاکرات فنی، پیچیده و پر از جزئیات در مورد یک مسئله مرتبط با خلع سلاح، بسیار کند پیش میرود و سقف انتظارات طرفین بسیار بالا است. ضمنا تعریف متفاوت از خلع سلاح از سوی آمریکا و کره شمالی، نقش مهمی در کند بودن روند مذاکرات ایفا کرده است. پیونگ یانگ بر خلع سلاح کل منطقه و آمریکا بر اولویت خلع سلاح کره شمالی تاکید دارند بعد از انجام مذاکرات مستقیم در سطح سران مشخص شد رسیدن به یک تعریف واحد و برنامه کاری مشخص بسیار دشوار است و بر فرض رسیدن به یک توافق جامع نیز، ممکن است در اجرا و عملیات آنها شاهد شکست و دشواریهای محتملی باشیم. با عنایت به اصل تغییر و تداوم و رویکرد راهبردی در سیاست خارجی آمریکا، تغییر روسای جمهوری در ادوار مختلف تنها به تحول کم دامنه در رفتارهای واشنگتن منجر میشود. براساس این اصل با روی کار آمدن روسای جدید، در ماهیت و اهمیت موضوعاتی همچون بحران شبه جزیره کره هیچ نوع تحول بنیادین به چشم نخواهد خورد. بلکه شیوه مدیریت و استمرار آن دچار تحول میگردد. 

واژگان كليدي: چشم انداز, مذاکرات, آمریکا , کره شمالی ,دوره دونالد ترامپ ,انتخابات سال 2020, آمریکا, سحر کریمی 

مطالب مرتبط