مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

چالش­های سیاست خارجی امریکا در عراق

اشتراک

هادی زرگری

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

   بیان رخداد:

   در حالی که با وجود انتقادات فراوان از تداوم حضور نظامی امریکا در عراق و هزینه­های مادی و غیر مادی آن برای این کشور، به نظر می­رسید با خروج نیروهای امریکایی از عراق در اواخر سال 2011، یکی از چالش­های سیاست خارجی این کشور برای دولت اوباما تسکین یافته است؛ اما به دلیل وجود مسائل و بروز تحولاتی در عرصه داخلی عراق و همچنین در سطح بین­المللی، این کشور همچنان یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی دولت امریکا به شمار می­رود و همچنان که در ادامه تشریح خواهد شد، دولت جدید اوباما نیز با چالش­هایی در سطوح مختلف در رابطه با عراق روبرو می­باشد. در واقع باید خاطر نشان ساخت که به علت تداوم مسائلی مانند امکان بی­ثباتی سیاسی در عراق و نفوذ مخالفان و رقیبان امریکا در این کشور و همچنین مطرح شدن اختلافات سیاسی اخیر در عراق و پیوند این مشکلات با موضوعات خارجی مانند بحران سوریه، دولت جدید امریکا در سیاست خارجی خود در قبال عراق با چالش­های جدی در رابطه با این موضوعات مواجه می­باشد. بدین شکل که این موضوعات دسترسی امریکا به اهداف مد نظرش در قبال عراق را با مشکل مواجه ساخته است تا جایی که می­توان بیان داشت که این چالش­ها با پیامدهای منفی امنیتی، سیاسی و اقتصادی در سطوح مختلف برای امریکا همراه خواهد بود.

   واژگان کلیدی: امریکا، عراق، چالش­ها ، بی­ثباتی سیاسی

   تحلیل رخداد:

   از آنجا که از زمان حمله و اشغال عراق توسط امریکا، این کشور بزرگترین سفارتخانه خود در یک کشور خارجی را در عراق تاسیس نموده است و دارای بیشترین نیروها و کارکنان نظامی و غیر نظامی نیز در این کشور می­باشد، می­توان بیان داشت که عراق قبل و بعد از خروج نیروهای امریکایی همچنان یکی از اولویت­های سیاست خارجی دولت امریکا به شمار می­رود. از این لحاظ وقوع مسائل و موضوعاتی در عرصه سیاسی این کشور و همچنین تحولات منطقه­ای مرتبط با عراق، به خصوص تحولات ماه­های گذشته، دارای اهمیت زیادی برای دولت امریکا می­باشد. در این رابطه هم برای بیان اهمیت عراق در دستگاه سیاست خارجی امریکا و هم برای درک مناسب چالش­های پیش­روی این کشور در رابطه با عراق در ابتدا باید اهداف سیاست خارجی امریکا در عراق از زمان حمله به این کشور تاکنون را مدنظر قرار داد تا به واسطه آن به بررسی مهم­ترین چالش­های پیش­روی این کشور پرداخته شود. با توجه به مواضع و رفتارهای سیاست خارجی امریکا و همچنین سخنان رهبران این کشور از زمان حمله به عراق و اشغال این کشور تا دوره کنونی، یعنی بعد از خروج نیروهای امریکایی در عراق و بروز بی­ثباتی­های سیاسی در این کشور در چند ماه اخیر به همراه بحران­های منطقه­ای، مهم­ترین اهداف امریکا در عراق را می­توان موضوعاتی نظیر رفع تهدیدات متعارف و غیر متعارف از سوی عراق برای منافع امریکا، حذف مخالفان سیاسی منطقه­ای، ایجاد ثبات سیاسی در عراق در راستای استراتژی کلان تامین امنیت منابع انرژی، و در نهایت جلوگیری از نفوذ مخالفان و رقبای منطقه­ای و جهانی در عراق در نظر گرفت[1]. در این رابطه با در نظر داشتن این اهداف می توان گفت که به دلیل وضعیت پیچیده قومی- مذهبی در عراق و تحولات اخیر در سطح داخلی و منطقه­ای، دولت جدید اوباما در تعقیب اهداف خود در عراق با چالش­های جدی مواجه خواهد شد که به اهداف مد نظر این کشور در عراق مرتبط می­باشند. مهم­ترین این چالش­ها نیز، قدرت سیاسی نوری المالکی، موضوع بی­ثباتی سیاسی در عراق به خصوص مساله کردها، امکان ظهور مجدد گروه­های تندرو، تهدیدات مرتبط با عرضه انرژی و تولید نفت، افزایش نفوذ ایران و احتمال نزدیکی عراق به روسیه و چین به عنوان رقبای امریکا، حمایت نوری المالکی از بشار اسد و تاثیرات بحران سوریه بر عراق می­باشند.

   قدرت سیاسی نوری المالکی:  هر چند به قدرت رسیدن نوری المالکی بر خلاف منافع امریکا در عراق نبوده و همکاری­های زیادی نیز بین دو طرف در چند سال اخیر صورت گرفته است، اما وجود مخالفت­های جدی علیه دولت مالکی در میان گروه­های عراقی، نوع رویکرد آن در قبال برخی موضوعات و نزدیکی مالکی به برخی کشورهای خارجی مانند ایران، که ممکن است با حساسیت­هایی در داخل عراق مواجه باشد و بر خلاف منافع و اهداف امریکا است، باعث بروز مشکلاتی در عراق و امکان بروز خطراتی علیه اهداف امریکا در این کشور شده است. در واقع با وجود اینکه یکی از انگیزه­های اعلام شده دولت امریکا در حمله به عراق ترویج دموکراسی در این کشور بوده است[2]، و دولت مالکی نیز با انتخابات توانسته است قدرت را در اختیار گیرد، اما حساسیت­ها و مخالفت­های سیاسی در عراق و برخی کشورهای منطقه مانند عربستان در قبال دولت مالکی، تعقیب و اجرای سیاست­ها را برای امریکا در عراق با مشکل مواجه ساخته و شرایط را برای این کشور در عراق پیچیده­تر نموده است. علاوه بر این همچنان که در چند سال اخیر مشاهده کرده­ایم، در شرایطی که مالکی توانسته است قدرت خود را در عرصه­های مختلف به خصوص عرصه نظامی در عراق گسترش دهد، امریکا نتوانسته است به اهداف مد نظر خود در این کشور دست یابد[3].

   بی­ثباتی سیاسی در عراق و مساله کردها: موضوع کردها در عراق و اختلافات سیاسی آنها با دولت مرکزی از آنجا که با مولفه­های متنوعی گره خورده است، یکی از چالش­های اصلی امریکا در عراق به شمار می­رود؛ چرا که علاوه بر تهدید کردن یکپارچگی و ثبات سیاسی در عراق که در دوران کنونی بر خلاف منافع امریکا می­باشد، با موضوعاتی مانند تامین امنیت عرضه انرژی و عملکرد بازیگران منطقه­ای مثل ترکیه نیز در ارتباط است. هر چند در عراق جدید همواره اختلاف نظرات سیاسی بین اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق وجود داشته است اما اتفاقات اخیر در این کشور و اختلافات دو طرف در مورد حاکمیت قانونی بر کرکوک و مناقشه در مورد فروش نفت کردستان، تهدیداتی را در رابطه با بی­ثباتی سیاسی در عراق مطرح کرده است که با توجه به اهداف امریکا در عراق و تحولات و شرایط منطقه در جهت منافع امریکا قرار نداشته و به عنوان چالشی برای دولت جدید اوباما مطرح هستند. اقدام رهبران اقلیم کردستان در فروش مستقیم نفت مانند قرارداد فروش به ترکیه این اختلافات را شدیدتر کرده است به گونه­ای که نارضایتی شدید دولت مرکزی عراق را در پی داشته است و از آنجا نیز که بارزانی نخست وزیر اقلیم کردستان عراق دعوت برای مذاکره با نوری المالکی را نپذیرفته است، احتمال تشدید بی­ثباتی سیاسی در عراق افزایش یافته است[4] و این امری است که در اولویت اهداف امریکا قرار نداشته است.

   احتمال ظهور مجدد گروه­های تندرو: در سال­های گذشته همزمان با افزایش نفوذ و قدرت گروه­های تندرو در عراق، شاهد بروز تهدیدات بیشتری علیه منافع امریکا در عراق بوده­ایم که نمونه آن را در عملیات­ها علیه نیروهای امریکایی، مخالفت­ها و اقدامات علیه دولت مرکزی عراق و تهدیدات مطرح علیه حضور امریکا در منطقه و همچنین عرضه نفت از سوی این گروه­ها مشاهده کرده­ایم. در واقع از آنجا که این گروه­های مخالف امریکا عمدتا در میان گروه­های سنی و تحت حمایت عربستان قرار دارند، مخالف دولت مرکزی عراق بوده و احتمال به قدرت رسیدن آن­ها با ایجاد بی­ثباتی منافع امریکا را تهدید می­کند. در این رابطه می توان گفت زمزمه­های این وضعیت را در هفته­های اخیر با وقوع تظاهرات در شهرهای سنی­نشین در مخالفت با قوانین جدید ضد تروریستی به رهبری گروه­های مخالف دولت علیه نوری المالکی می­توان مشاهده کرد که در صورت تداوم می­تواند مشکل­ساز بوده و چالش­هایی را برای دولت مرکزی عراق و در صورت گسترش نفوذ برای امریکا مطرح نمایند.[5]

   نزدیکی عراق به مخالفان و رقبای امریکا: یکی از مهم­ترین چالش­های سیاست خارجی دولت جدید اوباما در قبال عراق نزدیکی این کشور به ایران و احتمال نزدیکی آن به روسیه و تا حدودی چین خواهد بود. در حالی که یکی از اهداف اولیه امریکا در حمله به عراق افزایش نفوذ خود در مقایسه با دیگر رقبا در منطقه بود، تحولات داخلی عراق به سمتی حرکت کرد که با روی کارآمدن یک دولت شیعی زمینه نفوذ ایران در این کشور فراهم شد. این امر از این نظر نیز که همواره امریکا در پی کنترل و محدود نمودن ایران بوده است می­توان مشکلاتی برای امریکا در تعقیب سیاست­های منطقه­ای آن ایجاد نماید. این موضوع از این نظر نیز می­تواند چالشی برای امریکا مطرح گردد که ممکن است در آینده عراق رفتارهایی در هماهنگی با ایران و در جهت خلاف منافع امریکا اتخاذ نماید که نمونه آن را در مواضع دولت نوری المالکی در قبال تحولات سوریه مشاهده می­کنیم. بدین نحو که با وجود حمایت همه جانبه امریکا از مخالفان بشار اسد، عراق به رهبری نوری المالکی مواضعی نزدیک به ایران در حمایت از دولت کنونی سوریه اتخاذ نموده است و این امر در آینده نیز می تواند تداوم یافته و امریکا را با چالش­های بیشتری در مواجهه با عراق روبرو نماید. علاوه بر نزدیکی به ایران و حمایت از دولت سوریه در تحولات اخیر این کشور، چالش دیگر امریکا در رابطه با عراق به رویکرد جدید این کشور و احتمال نزدیکی آن به دیگر قدرت­های بزرگ مانند روسیه و چین می­باشد. با توجه به انگیزه­های روسیه برای گسترش نفوذ در خاورمیانه و منابع فراوان انرژی عراق برای چین می­توان گفت این دو کشور به احتمال زیاد در پی افزایش نفوذ خود در عراق بوده و از آنجا که این دو از مهم­ترین رقبای جهانی امریکا هستند، این روند می­تواند برای امریکا تبعات زیادی به همراه داشته باشد. از این رو احتمال نزدیکی عراق به این دو قدرت بزرگ، همانطور که عراق و روسیه در آستانه قرارداد خرید و فروش تسلیحات نیز قرار گرفتند، با توجه به هزینه­های امریکا در عراق می­تواند چالش مهمی در آینده سیاست خارجی امریکا در قبال عراق محسوب گردد.[6]

   دورنمای رخداد:

   تحولات و ناآرامی­های سیاسی اخیر عراق و همچنین تحولات منطقه به خصوص بحران سوریه در کنار موضوعات و مشکلات گذشته باعث تقویت چالش­های موجود و پیش­رو برای سیاست خارجی امریکا در قبال عراق شده است به گونه­ای که دولت جدید اوباما را با چالش­ها و تا حدودی معماهایی روبرو کرده است. از آنجا که رفع تهدیدات امنیتی، ثبات سیاسی در عراق و دسترسی به منافع نفتی این کشور از اهداف اساسی امریکا در حضورش در عراق بوده است، اما موضوعاتی مانند تشدید اختلاف نظر بین دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان در مورد حاکمیت بر کرکوک و چگونگی فروش نفت باعث گسترش بی­ثباتی­های سیاسی در این کشور شده است. این امر از دو جهت امریکا را با چالش مواجه خواهد کرد: ممکن است این بی­ثباتی­ها بیشتر شده و تبعات امنیتی و ژئوپلیتیکی در عراق و منطقه به همراه داشته باشد که حداقل در دوره کنونی با توجه به وضعیت منطقه روند مناسبی برای امریکا نخواهد بود و همچنین این امر می تواند عرضه نفت عراق را با مشکل مواجه سازد که با تبعاتی مانند افزایش قیمت جهانی نفت روبرو خواهد شد. علاوه بر این، احتمال افزایش فعالیت گروه­های تندرو سنی متعاقب بی­ثباتی در عراق می­تواند بر مشکلات امریکا در عراق بیافزاید. به همین جهت دولت دوم اوباما مجبور خواهد شد با چالش بی­ثباتی سیاسی در عراق به دلایل گفته شده که با موضوعات مختلفی نیز مرتبط است مبارزه نماید.

   علاوه بر موارد فوق یکی از چالش­های اصلی اوباما در عراق افزایش قدرت نوری المالکی و چگونگی ایفای نقش دولت کنونی می­باشد که امریکا را در نوعی دوگانگی و شرایط معماگونه قرار داده است. در حالی که به دلایل فوق و سابقه همکاری مالکی با امریکا، دولت امریکا خواستار ثبات در عراق بوده و با دولت مالکی همکاری نموده است اما نحوه عملکرد دولت او به خصوص در عرصه روابط خارجی، چالش­هایی برای امریکا مطرح کرده و خواهد کرد. چرا که دولت کنونی عراق بر خلاف منافع امریکا، و خواسته یا ناخواسته، به ایران به عنوان مخالف امریکا نزدیک شده و در برخی موضوعات منطقه­ای نیز مانند بحران سوریه مواضعی ناهمگون با امریکا اتخاذ کرده است که با توجه به روندها می­توان ادعا کرد در آینده نیز شاهد اتخاذ مواضعی این چنینی از سوی دولت مرکزی عراق خواهیم بود که برای امریکا چالش­برانگیز خواهد بود.

 


[1] – Jay Bookman, The president’s Real Goal in Iraq, www.informationclearinghouse.info/article/2319.html

[2]  – Ted Galen Carpenter, The Iraq Debate Continues, Jan. 3, 2012, www.nationalinterest.org/commentary/7922

[3] – Maliki’s Private Army, Dec. 31, 2012, www.nationalinterest/org/commentary

[4]  – Iraq-Kurd Deal Offer Hope, But Challenge Remain, www.usnews.com/world/article/2012/12/15

[5]  – Iraq Mass Protests Mount Pressure on Maliki, www.aljazeera.com/news/28/12/2012

[6]  – Spengler, The Seige of Baghdad and China’s Rise, Jan. 8, 2012, www.atimes/com/atimes/china/html 

مطالب مرتبط