مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

هیدروپلیتیک چین و تهدیدات پیش رو در جنوب آسیا

اشتراک

دکتر مریم وریج کاظمی

پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح- IPSC

چین در چهاردهمین برنامه پنج ساله (2021-2025) این کشور که برای توسعه اقتصادی و اجتماعی ملی و همچنین اهداف بلندمدت آن تا سال 2035 برنامه ریزی شده است انرژی های تجدیدپذیر را در اولویت قرار داده است(1). در این راستا گنجاندن توسعه نیروگاه‌های آبی در پایین دست رودخانه یارلونگ تسانگپو نگرانی های را برانگیخته است. با توجه به اینکه این پروژه با تولید سالانه 300 میلیارد کیلووات ساعت، -سه برابر سد سه دره-، به بزرگترین تأسیسات برق‌آبی جهان تبدیل خواهد شد(2) کشورهای هند، بوتان و بنگلادش را با تغییر جریان آب و خطرات ژئوپلیتیکی تهدید می‌کند و به طور بالقوه آب را به یک سلاح استراتژیک تبدیل کرده است. این سد می تواند چشم‌انداز ژئوپلیتیکی هیمالیا را تغییر ‌دهد و جنگ آبی چین علیه جنوب آسیا بر سر رودخانه‌ی تبت را تشدید ‌نماید. اگر جنگی بین چین و هند بر سر هیمالیا رخ دهد، شرق هیمالیا میدان نبرد بعدی خواهد بود و تنها دلیل این امر این است که مقامات چینی در حال ساخت یک بمب آبی به شکل سدهای برق آبی بر روی یارلونگ تسانگپو در تبت هستند.

به طور کلی رودهای فرامرزی نگرانی‌های مهمی را برای امنیت دولتها در بحبوحه فشارهای اکولوژیکی و ژئوپلیتیک منطقه‌ای در جنوب آسیا ایجاد می‌کنند. چالش امنیت آب با اتکای قابل توجه به رودخانه‌های فرامرزی، که با تأثیرات چندوجهی تغییرات اقلیمی و تنش‌های ژئوپلیتیکی فزاینده بین کشورهای ساحلی، به ویژه در پویایی پیچیده بین هند-چین و هند-پاکستان، تشدید می‌شود، برجسته شده است. در نتیجه، منابع آب فرامرزی به واقعیت‌های ژئوپلیتیکی تبدیل شده‌اند که نمایانگر تعامل پیچیده بین هیدرولوژی، ژئوپلیتیک و امنیت دولت در منطقه، به ویژه بین چین، هند و پاکستان است. لازم به ذکر است چین توافق‌نامه‌های رسمی اشتراک آب را با همسایگان خود امضا نکرده است، اما حضور فزاینده آن در زیرساخت‌های آب منطقه‌ای، نشان‌دهنده تغییر چشمگیر در هیدروپلیتیک جنوب و شرق آسیا است.

از سوی دیگر، با توجه به اینکه ساخت پروژه برق آبی موتوئو وارد مرحله جدیدی شده است تنش با هند بر سر این سد با این واقعیت تشدید می‌شود که آروناچال پرادش نقطه‌ی کانونی تنش‌های چین و هند خواهد شد. به هر حال موقعیت مکانی سد به این معنی است که پکن می‌تواند منابع آب هند را محدود و تحت کنترل خود درآورد(3). از این رو به نظر می رسد ژئوپلیتیک در حال تحول در شبه قاره و هیدروپلیتیک نوظهور منجر به وضعیت نگران کننده ای شود. چین و هند همچنان درگیر پروژه‌های رقابتی و یک جانبه منابع آب هستند که به مسابقه برای سدسازی تبدیل شده است ضمن اینکه مجموعه ای از چالش و تنش ها را شکل می دهند که تدریجا می تواند در ترکیب با منافع اقتصادی و ژئوپلیتیکی به قیمت دامن زدن به تنش‌های منطقه‌ای تمام ‌شود(4).

چالش پیمان تقسیم آب بین هند و پاکستان

تهیه‌کنندگان پیش‌نویس پیمان تقسیم آب نتوانسته‌اند اثرات تغییرات اقلیمی را در نظر بگیرند و یخچال‌های طبیعی هیمالیا که رودخانه‌ها را تغذیه می‌کنند، هم اکنون با سرعت بی‌سابقه‌ای در حال ذوب شدن هستند و در نهایت پایداری بلندمدت تأمین آب را به خطر می‌اندازند. در همین حال، درگیری مداوم بر سر کشمیر، که بخش زیادی از این حوضه در آن واقع شده است، همکاری را در معرض خطر قرار می‌دهد. آخرین اقدام تحریک‌آمیزی که این پیمان را تهدید می‌کرد، حمله تروریستی در قلمرو اتحادیه هند، جامو و کشمیر، در ۲۲ آوریل ۲۰۲۵ بود. در پاسخ به آن حمله که هند پاکستان را مسئول آن دانست و منجر به درگیری چهار روزه شد، دهلی نو به طور موقت این پیمان را به حالت تعلیق درآورد. لازم به ذکر است، این دو کشور موضوعات ایدئولوژیک خود با سیاست هیدروپلیتیک گره زدند(5).

با توجه به اینکه آینده معاهده تقسیم آب بین هند و پاکستان نامشخص است، طرف خارجی چین با علاقه زیادی به آن نگاه می‌کند. این در حالیست که در بحبوحه کشمکش بر سر آینده این پیمان، پاکستان برای حمایت دیپلماتیک و استراتژیک به چین روی آورده است. در همین حال، چین و پاکستان در اقدامی آشکار برای مقابله با تعلیق این پیمان توسط هند، ساخت یک پروژه بزرگ سد را که آب و برق را برای بخش‌هایی از پاکستان تأمین می‌کند، افزایش داده‌اند.

از آن سو، دخالت پکن نگرانی‌هایی را ایجاد می‌کند. چین یک ناظر بی‌طرف در این مناقشه نیست بلکه این کشور مدت‌هاست که تمایل به افزایش نفوذ خود در منطقه و مقابله با هندی که مدت‌ها به عنوان رقیب دیده می‌شود، دارد. با توجه به روابط پرتنش بین چین و هند – دو کشور در سال ۱۹۶۲ وارد جنگ شدند و همچنان درگیر درگیری‌های مرزی پراکنده هستند – در دهلی نو نگرانی‌هایی وجود دارد مبنی بر اینکه پکن ممکن است با مختل کردن جریان رودخانه‌های قلمرو خود که به هند می‌ریزند، واکنش نشان دهد.

از آنجایی که اقتصاد پاکستان به شدت به کشاورزی و آب مورد نیاز برای حفظ زمین‌های کشاورزی متکی است، سرنوشت پیمان آب‌های سند برای رهبران پاکستان از اهمیت بالایی برخوردار است. اختلال در این سیستم، چه فصلی و چه استراتژیک، می‌تواند عواقب فاجعه‌باری برای امنیت غذایی، معیشت روستایی و ثبات اقتصادی داشته باشد. فراتر از کشاورزی، بخش انرژی پاکستان نیز آسیب‌پذیر است. بیش از ۲۰ درصد از برق کشور از طریق برق آبی تولید می‌شود و تقریباً تمام نیروگاه‌های برق آبی آن در حوضه سند واقع شده‌اند. در چنین شرایطی است که اسلام آباد به سمت همکاری با چین در تلاش برای تقویت تأمین آب خود متمایل می شود. در این راستا، چین تخصص فنی و پشتیبانی مالی را برای پروژه‌های متعدد برق آبی در پاکستان، از جمله سد دیامر باشا و پروژه برق آبی کوهالا، در اختیار پاکستان قرار می‌دهد. این پروژه‌ها نقش مهمی در رفع نیازهای انرژی پاکستان دارند و جنبه کلیدی روابط آب‌های فرامرزی بین دو کشور بوده‌اند.

به این ترتیب، همسویی منافع چین و پاکستان در توسعه پروژه‌های برق آبی می‌تواند چالش بیشتری را برای ثبات توافق‌نامه‌های اشتراک آب در جنوب آسیا، به ویژه در حوضه سند، ایجاد کند. اخیراً، سروزیر ایالت آروناچال پرادش هند، که با چین هم‌مرز است، هشدار داد که پروژه‌های آبی پکن در منطقه تبت غربی به یک «بمب آب» در حال انفجار تبدیل شده است(6).

نگرانی بنگلادش و نپال

روابط آبی پرتنش هند محدود به پاکستان نیست. بنگلادش و نپال اغلب در مذاکرات احساس حاشیه‌نشینی کرده‌اند و اشاره هند مبنی بر اینکه ممکن است در مورد معاهدات طولانی‌مدت تجدیدنظر کند، نگرانی‌هایی را در هر دو کشور ایجاد می‌کند. این امر به ویژه در مورد پیمان آب گنگ که به تاریخ انقضای آن در سال 2026 نزدیک می‌شود، صادق است. رودخانه پهناور گنگ از هند عبور می‌کند و بخش زیادی از بنگلادش را آبیاری می‌کند و این پیمان حداقل جریان رودخانه‌ای را برای بنگلادش تضمین می‌کند. سایر توافقات کلیدی، مانند پیمان ماهاکالی و پیمان رودخانه کوزی با نپال، و توافق تقسیم آب تیستا با بنگلادش، تا حد زیادی اجرا نشده و باعث بی‌اعتمادی شده‌اند. این شکست‌ها اعتماد به دیپلماسی آب منطقه‌ای را تضعیف می‌کند و تعهد هند به همکاری عادلانه را زیر سوال می‌برد.

ضمن اینکه تضعیف معاهده سند می‌تواند موقعیت خود هند را در مذاکرات آینده تضعیف کند و روابط آن را با نپال و بنگلادش تیره کند، در حالی که به چین نفوذ بیشتری در هیدروپلیتیک جنوب آسیا می‌دهد. در حال حاضر چین با ارائه میلیاردها وام به بنگلادش و تقویت روابط با نپال، به ویژه در زمینه زیرساخت‌های آبی، در حال گسترش نفوذ خود است.

تغییرات آب و هوایی

در حالی که ذوب شدن یخچال‌های طبیعی به طور موقت جریان رودخانه‌ها را افزایش می‌دهد، اما پیش‌بینی بلندمدت ناامیدکننده است. اگر انتشار گازهای گلخانه‌ای و روند گرمایش ادامه یابد، بسیاری از رودخانه‌های تغذیه‌شده از یخچال‌های طبیعی – از جمله سند، گنگ و برهماپوترا – ممکن است تا پایان قرن شاهد کاهش چشمگیر جریان آب باشند. این امر مستقیماً بر زندگی صدها میلیون نفر که به آنها وابسته هستند، تأثیر خواهد گذاشت.

لازم به ذکر است، این منطقه سریع‌تر از میانگین جهانی در حال گرم شدن است و تغییر از بارش برف به بارندگی، زمان و حجم آبی را که از کوه‌ها به مزارع و شهرهای پایین سرازیر می‌شود، مختل می‌کند. در عین حال، استخراج ناپایدار آب‌های زیرزمینی، ذخایر آب زیرزمینی جنوب آسیا را به سمت فروپاشی سوق داده و امنیت غذایی و آب را تهدید می‌کند.

از سوی دیگر، موقعیت پروژه های سدسازی در منطقه لرزه‌خیز هیمالیا، زنگ خطر را به صدا درآورده است. کارشناسان هشدار می‌دهند یک زلزله بزرگ می‌تواند منجر به سیل فاجعه‌بار در مناطق ساحلی پایین‌تر در هند، پاکستان و بنگلادش شود. طرفداران محیط زیست و ناظران منطقه‌ای نیز نگرانی‌هایی را در مورد تأثیر زیست‌محیطی و عدم مشورت فرامرزی با کشورهای آسیب‌دیده پایین‌دست مطرح کرده‌اند(7).

چشم انداز

پروژه های سدسازی چین در منطقه تبت، نگرانی‌ها در مورد تبدیل شدن آب به یک سلاح استراتژیک را تقویت می کند و قدرت ژئوپلیتیک این کشور را در جنوب آسیا ارتقاء می بخشد. بی شک کنترل چین بر رودخانه های تبت به طور قابل توجهی بر مسائل اجتماعی، اقتصادی و زیست‌محیطی کشورهای پایین دست تأثیر می‌گذارد و تغییر پویایی منطقه ای دور از ذهن نخواهد بود. ضمن اینکه تأثیرات چندوجهی تغییرات اقلیمی و تنش‌های ژئوپلیتیکی فزاینده بین کشورهای چین، هند، پاکستان، بنگلادش و نپال استفاده از منابع آب را به عنوان اهرم چانه‌زنی ژئوپلیتیکی تسهیل می نماید. از این رو در سال های پیش رو امنیت بین چین و کشورهای جنوب آسیا با سلاح آب قابل ارزیابی خواهد بود که خطر گسترش بحران و درگیری های منطقه‌ای را به همراه دارد.

کلید واژگان: هیدروپلیتیک، چین، هند، پاکستان، تبت، مریم وریج کاظمی

منابع

1-مریم وریج کاظمی (1402). قدرت هیدرو هژمونی چین، مرکز بین المللی مطالعات صلح.

2-https://tibet.net/chinas-strategy-to-escalate-water-war-over-tibets-river/

3-https://theconversation.com/by-building-the-worlds-biggest-dam-china-hopes-to-control-more-than-just-its-water-supply-261984

4-https://journals.sagepub.com/doi/abs/10.1177/23477970241263154

5- مریم وریج کاظمی(1400) منازعات هیدروپلیتیکی هند و پاکستان، مرکز بین المللی مطالعات صلح.

6-https://theconversation.com/chinas-insertion-into-india-pakistan-waters-dispute-adds-a-further-ripple-in-south-asia-258891

7-https://www.renewableenergyworld.com/hydro-power/india-pakistan-conflict-over-water-reflects-a-region-increasingly-vulnerable-to-climate-change/