مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نوع رابطه جیش العدل با بازیگران خارجی و آینده نقش گفتگو با دکتر محمد جعفر آجرلو

اشتراک

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

نمود تحرکات جیش العدل از چند سال گذشته با فراز و فرودهایی روبرو شده است. در این میان با توجه به حمله اخیر آنها بر ضد مرزبانان ایرانی برای بررسی نقش کنونی جیش العدل و نوع رابطه آن با بازیگران داخلی و خارجی گفتگویی با دکتر محمد جعفر آجرلو داشته ایم:

واژگان کلیدی: جیش العدل ، جیش العدل ، ایران، نقش جیش العدل ، رابطه  جیش العدل با بازیگران خارجی ،پاکستان

مرکز بین المللی مطالعات صلح: وضعیت، ساختار و ویژگی ها و روند شکل گیری گروهک تروریستی جیش العدل این گروه از آغاز چگونه بوده است؟
پس از اعدام و به هلاکت رسیدن سرکرده گروهک تروریستی «جندالله»، بقایای گروهکی که حالا عبدالمالک ریگی را بالای سر خود نمی دیدند، اقدامات جنایتکارانه خود را ادامه دادند. ابتدا گروهکی به نام «انصار» در سیستان و بلوچستان و به سرکردگی یک وهابی فراری از اهالی نیکشهر که در عملیات تروریستی نماز جمعه چابهار ناکام ماندند و به هلاکت عامل انتحاری این عملیات منجر شد، تشکیل یافت. پس از آن و در مرداد ماه سال 1391 نیز شاخه های نظامی گروهکی تروریستی موسوم به «جیش العدل» اعلام موجودیت کردند که مناطق مرزی پاکستان و ایران محل استقرار اصلی این گروهک است. این گروه بعد از نابودی جندالله، با سازمان‌دهی تشکیلاتی‌تر برخی از اعضای آن، شروع به فعالیت و اعلام موجودیت کرد. عبدالرحیم ملازاده 59 ساله، معروف به «ابومنتصر بلوچی» با نام مستعار صلاح الدین فاروقی رهبری گروهک تروریستی جیش العدل را بر عهده دارد. وی تحصیلکرده دانشگاه های مدینه، دمشق و لبنان است.   عبدالرحیم ملازاده ساکن شهرستان راسک بوده و بعد از دستگیری برادر شرورش عبدالرحیم ملازاده به اتهام مشارکت در شهادت مولوی جنگی زهی به پاکستان متواری شده است. گروهکی که عبدالرحیم ملازاده بنا نهاده جیش العدل نام گرفته است تا به زعم خود با اجیر کردن عده‌ای افراطی در مناطقی چون شهرستان های راسک، نیکشهر و ایرانشهر به تبلیغ افکار و اعتقادات سلفیت بپردازد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: جیش العدل در تحولات چند سال گذشته در تحولات میدانی منطقه جنوب شرقی ایران دارای چه نقش، نیرو و توانی بوده است؟

تروریست های جیش العدل پس از تشکیل خود با راه اندازی سه گردان نظامی به نام های سه تن از اشرار و تروریست های به هلاکت رسیده خود یعنی گردان های عبدالمالک ملازاده، نعمت الله توحیدی و شیخ ضیایی اقدام به برنامه ریزی و آموزش نیروها برای انجام عملیات تروریستی و انتحاری کردند که  در تازه ترین جنایت اعضای این گروه در تاریخ چهارشنبه ۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ با شلیک از داخل خاک پاکستان ده مرزبان ایرانی از گروهان چاهندو (هنگ مرزی میرجاوه) را که در پاسگاه میل ۱۰۰ مستقر بودند به شهادت رساندند. برای این عملیات از سلاح‌های دوربرد استفاده شده و سه تن نیروی کادری و شش سرباز، که در ساعت هشت شب در حال تحویل پست گشت زنی بودند به شهادت رسیدند. برخی از اقدام‌های تروریستی این گروه در آبان ۱۳۹۲ کشتار مرزبانان ایرانی، ادعای سرنگونی بالگرد ایرانی ، ربودن مرزبانان ایرانی در بهمن ۱۳۹۲ ، کشتن یکی از مرزبانان ربوده شده در تاریخ ۴ فروردین ماه ۹۳ ، کشتن هشت تن از مرزبانان نیروی انتظامی در ۱۷ فروردین ۱۳۹۴ در منطقه نگور ، قتل نه مرزبان ایرانی در مرز میرجاوه بوده است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: ویژگی های انسانی و ترکیب نیروهای بومی ، خارجی و … و  ویژگی های عمده ی نیرو های جیش العدل چگونه بوده است؟

جیش العدل سه شاخه نظامی شناخته شده دارد: «گروه نظامی با نام «عبدالملک ملازاده»، گروه نظامی «شیخ ضیایی» و گروه نظامی «مولوی نعمت‌الله توحیدی». شاخه اطلاعاتی «زبیر اسماعیل زهی» هم در کنار این سه گروه فعال است. زبیر اسماعیل زهی، فرمانده گروه «نعمت‌الله توحیدی» بود که در جریان یک عملیات نظامی کشته شد.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: اهداف و رویکردهای جیش العدل چه بوده است؟

گروهک جیش العدل، با آموزه‌های سلفی و باورهای وهابی خود از جمله حامیان سلفی‌های معارض در جنگ سوریه است و یکی از دلایل اقدامات تروریستی خود علیه جمهوری اسلامی را حمایت از تکفیریهای سوری و تروریستهای معارض دولت سوریه اعلام کرده است. این گروه خود را مدافع حقوق اقلیت سنی بلوچستان ایران و مخالف «مداخله» جمهوری اسلامی در حمایت از حکومت سوریه معرفی می‌کند.

در شکل گیری این گروهک برخی شواهد گویای این نکته است که چارت سازمانی گروهک مذبور با مشاوره برخی از اعضای سازمان منافقین بسته شده و منظور از این اقدام تشکیل گروهی تشکیلاتی تر و مدون تر از گروه ریگی بوده که میزان خطای و آسیب پذیری آن کمتر باشد. در واقع این گروه چند ماه بعد از چند دستگی گروهک ریگی بلافاصله با تقویت سرویس های منطقه ای و با هدایت آمریکا و نظارت موساد دست به تشکیل یک چارت سازمانی منسجم می زند. این چارت شباهت های جالبی با روش های اداره سازمان منافقین دارد. در بعد دیگری در اساسنامه این گروه افراد همانند سازمان منافقین همه خانواده خود را حتی باید فدای سازمان جیش العدل و رهبر آن بکنند. در بخش دیگری از اساسنامه این گروه نیز تأکید شده است که هر عضو سازمان باید تمامی دستورات رهبر گروه را بدون چون و چرا اجرا و تمام و به نوعی هستی اش را فدای اهدف سازمان بکند. بخشی دیگری نیز از این اساسنامه اشاره می کند که تمامی اعضای باید اخبار خود را تنها به رهبر گروه و یا مسؤل بالا دست خود بدهند در غیر این صورت مجازات می شوند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نوع رابطه جیش العدل با بازیگران خارجی و منطقه ای چیست؟

نگاهی به اهداف رسماً اعلامی این گروه نشان می دهد که چند مأموریت ویژه برای این گروه در نظر گرفته شده است. این گروه علاوه بر آنکه در اساسنامه خود یکی از اهداف راهبردیش را براندازی جمهوری اسلامی بیان کرده در کنار آن اهداف تاکتیکی خود را بهم زدن ثبات درون ایران و شکستن هژمونی ایران در شرایط فعلی منطقه را نیز عنوان کرده است.

نکته قابل تامل دیگر اینکه پایگاه های این گروه در پاکستان مسئله ای غیر قابل دسترس برای دولت پاکستان نمی باشد ولی با کارشکنی آمریکایی ها دولت پاکستان اقدامی برای برچیدن این پایگاه ها انجام نداده است. در حوزه مسائل بین المللی نیز این گروه کاملا با پازل های صهیونیستی همراه بوده است. بگونه ای که به عنوان مثال از تجزیه سودان حمایت رسمی کرد و یا تاکنون هیچ بیانیه ای علیه اقدامات رژیم صهیونیستی و آمریکا حتی ظاهری همانند گروهک ریگی صادر نکرده است. دریافت کمک از سازمان های جاسوسی سیا و موساد و برخی از رژیم های مرتجع عربی و همچنین قاچاق مواد مخدر دو منبع عمده تأمین مالی این گروه به شمار می رود.

در بعد دیگری واقعیت این است که قدرت های بزرگ در عرصه روابط بین‌الملل بخصوص ایالات متحده، همواره به گروه‌های افراطی بی‌ریشه و منفور نظیر جیش العدل که دارای رویکردهای سلفی گرایانه، تکفیری و وهابی می باشند، ولو اینکه همواره این گروه ها را تحت حمایت های گسترده و پنهان رسانه ای و سیاسی – امنیتی خود قرار داده اند، نگاهی ابزاری و دوجانبه دارند.

در رابطه با حمایت رسانه ای آمریکا از این قبیل گروه ها باید گفت، در صورتی‌که به مالکیت سرورهای پایگاه‌های اینترنتی گروه های تکفیری و سلفی توجه کنیم، مشخص می‌شود که بیشتر آن ها متعلق به شرکت‌های آمریکایی است. نکته دقیقاً همین جاست. اگر وبگاه و پایگاهی در ایالات متحده آمریکا به تهییج افکار عمومی جهت قتل شهروندان آن کشور مبادرت کند، گردانندگان آن فوراً به‌عنوان تروریست تحت تعقیب قرار می‌گیرند و فعالیت پایگاه مزبور متوقف می‌شود؛ اما در صورتی‌که چنین پایگاهی در راستای تفرقه و نفاق و کشتار در میان مسلمانان فعالیت کند، مادام که در تعارض با امنیت ایالات‌متحده آمریکا نباشد، فعالیتش به‌صورت رسمی در پایگاه‌های آمریکایی جریان دارد. این دوگانگی در رفتار به این معناست که مسلمانان نسبت به شهروندان غربی، انسان‌های درجه دو و فاقد اهمیت‌اند؛ چنانکه در جنایات مربوط به رژیم غاصب صهیونیستی نیز همین قاعده را برقرار می‌کنند.

از سوی دیگر باید توجه داشت که استعمارگران غالباً بصورت مستقیم وارد عمل نمی‌شوند. آنان با آگاهی بر زمینه‌های تفرقه و تضاد، ترتیبی می‌دهند تا مسلمانان خود به جان هم بیفتند؛ بی‌آنکه بدانند اصل ماجرا از چه قرار بوده است. واکنش غربی‌ها در قبال عملیات‌ تروریستی القاعده و مانند آن در جهان اسلام، معمولاً محکومیت آن است؛ اما این محکومیت موجب نمی‌شود تا شبکه‌های ماهواره‌ای تکفیری الخلیجیه، صفا، وصال و مانند آن تحریم شوند و یا پایگاه‌های اینترنتی مخالفان وحدت اسلامی که به اشکال مختلف سراسر شعار قتل و کشتار را سر می‌دهند، از سرورهای غربی حذف شوند.

مرکز بین المللی مطالعات صلح: آینده ی گروه جیش العدل به چه عواملی وابسته است؟

آنچه مشخص است این است که بر اساس مطالعات و قرائن موجود گروهک تروریستی جیش العدل و گروهک مشابه آن که از مدت ها پیش بویژه بدنبال انقلاب های عربی – اسلامی در منطقه فعال می باشند، اصولاً دارای دیدگاه های سلفی و تکفیری بوده و در حقیقت از زیرشاخه های جریان گسترده سلفی گری به شمار می آیند. گروهک جیش العدل با آموزه های سلفی و باورهای وهابی خود از جمله حامیان سلفی های معارض در بحران سوریه است و یکی از دلایل اقدامات تروریستی خود علیه جمهوری اسلامی را حمایت از تکفیری های سوری و تروریست های معارض دولت سوریه اعلام کرده است.

به عنوان ارزیابی نهایی باید تأکید داشت قدرت های بزرگ بویژه آمریکا که بازیگری قهار و هوشیار در میدان هرج و مرج آمیز و آنارشیک روابط بین‌الملل هستند، ضمن اینکه ساختاربندی و چیدمان و قواعد بازی در این میدان را نیز خود بر عهده دارند، بهتر از هر کسی می‌دانند که سلفی گری و گروه‌های زیرشاخه آن همانند جیش العدل که خشونت طلبی، افراط گرایی، قرائت های ارتجاعی از دین و اختلاف افکنی میان فرق مختلف اسلامی از جمله تسنن و تشیع را سرلوحه اصلی فعالیت های خود قرار داده اند، در واقع بیش از آنکه این قبیل گروهک ها برای آمریکا چالش در بر داشته باشند، فرصت آفرین هستند.
بر این اساس و طی سال‌های گذشته و اکنون، اولاً، آمریکا توانسته است با استفاده از تهدیدهای چون این گروه ها حضور هژمونیک خود را در زیرسیستم امنیتی خلیج فارس تا حدودی تثبیت کند، ثانیاً، با استفاده از این تهدیدات امنیتی که ناشی از اقدامات تروریستی گروهک های تکفیری همانند جیش العدل و القاعده و . . . است، فضای اسلام‌هراسی را در جهان حاکم کرده و با رسانه‌های جریان غالب به آن دامن بزند، ثالثاً، مشکلات داخلی خود را با ترساندن مردمشان از تروریسم سلفی از چشم‌ها انداخته‌ و رابعاً، هرجا که لازم بوده از قدرت نظامی سلفی‌ها برای منافع خود بهره جوید

از این رو گروهک های تروریستی دقیقاً در راستای همان چیزی حرکت می کنند که قرابت عجیبی با منافع آمریکایی – صهیونیستی و برخی از دولت های اروپایی دارد. در این راستا در قرقیزستان به دنبال احیای خلافت اسلامی هستند، در افغانستان به ستیزه جویی و زندگی سراسر جنگ و خشونت روی خو گرفته اند، در کویت تکیه بر کرسی های پارلمان زده اند، در عربستان چاه های نفت به دست گرفته اند و در سوریه نیز به عنوان میدانی جدید، به نام جهاد مشغول خون و خون ریزی هستند؛ جهادی که استفاده از خشونت و رویکردهای تکفیری و قتل عام و ترور و ایجاد ترس و وحشت و ناامنی وجوه بارز آن است.

مطالب مرتبط