مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مشکلات و دگرگونی‌های اجتماعی کرونا و پساکرونا در خاورمیانه- ‌بخش نخست

اشتراک

دکتر گلناز سعیدی

عضو هیئت علمی دانشگاه

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

مقدمه

این روزها جهان درگیر تجربه جدیدی است. زمینی که تجربه هزاران جنگ و دو جنگ بزرگ جهانی را از سر گذرانده، ویروس‌های بسیاری به صورت اپیدمی آن را در نوردیده و به پایان رسانده است، این روزها تجربه‌ای را سپری می‌کند که در عمر چند میلیارد ساله خود برای اولین بار با آن روبرو شده است.

کرونا، تجربه‌ای جدید از عصری جدید است. شاید آن روز که فریدمن از «جهان مسطح است» سخت گفت، کمتر کسی حتی به فرض قبول آن را جدی گرفت. اما امروز، پس از این تجربه جهانی، همه این مسطح شدن را با گوشت و خون درک می‌کنند. این ویروس، با ورود پرسروصدای خود، با شیوع همگانی خود از پولدارترین و فقیرترین تا قدرتمندترین و ضعیف‌ترین آدمهای زمین، به مانند اعلان حضور دنیای جدید با قواعد جدید آن است. 

قواعدی که کم کم مردم عصر جدید باید با آن خو بگیرند. قرار نیست دیگر یک ویروس، یک مریضی، یک جنگ، یک تحول سیاسی و…. تنها در منطقه‌ای خاص مردم را درگیر کند، بلکه همه دنیا درگیر آن می‌شوند.

بی شک، حتی کهنسال ترین مردم دنیا نیز، با همه مسائل مختلفی که از سر گذرانده‌اند، چنین اتفاقی را تجربه نکرده‌اند. کرونا قطعاً فراگیرترین، بی مرزترین، جدی‌ترین و شاید عجیب‌ترین تجربه بشر تا به امروز به حساب می‌آید. دلیل اصلی آن هم مشخص است، چون دنیا تا به امروز به باور ورود به عصر جدید نرسیده بود. پس می‌توانیم جهان را به «جهان پیش از کرونا و پساکرونا» تقسیم نماییم.

 

کرونا و دگرگونی اجتماعی

کرونا سبک زندگی جدیدی را به دنیای امروز تحمیل کرده است. شکل جوامع تغییر کرده، خیابان‌ها از عابران هر روز خالی شده و انسان برآمده از اجتماع مدرن با همه ویژگی‌های آن به خانه بازگشته است. 

مناسبات جمعی در هر گونه آن از آنچه که بشر بدان عادت داشته، از روابط اقتصادی تا مناسک مذهبی نیمه تعطیل یا تعطیل شده و به نظر می‌رسد که نظم جدیدی بر زندگی ما حکمفرماست. اما آنچه مقصود این نوشتار است، پرسش از چگونگی تأثیر این دگرگونی اجتماعی بر زندگی روزهای پسا کرون است. دگرگونی اجتماعی به فرآیند تغییر تدریجی ارزش‌ها، باورها، روابط نهادی، و چینش سلسله‌مراتب اجتماعی در یک جامعه در طول زمان اشاره دارد. مجموعه‌ای از تغییرات اجتماعی با ضرباهنگی که وابسته به نوع و شدت وقایع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، منجر به تحولی در بنیان‌های ذهنی – عینی جامعه می‌شود که آن‌را دگرگونی اجتماعی می‌نامیم. 

ضرباهنگ پیدایش و فراگیری ویروس کرونا و مقاومت در برابر آن از طریق تغییر یافتن سبک زندگی به گونه‌ای هماهنگ در سطحی جهانی به لحاظ شتاب و تاثیرگذاری شاید در طول تاریخ بی‌سابقه باشد. جامعه مخاطره آمیز مدرن تا به امروز ریسکی به این اندازه در سرعت اشاعه  را تجربه نکرده بود که ابعاد آن تا بدین حد ناشناخته و مقابله با آن فارغ از توسعه نامتوازن جوامع و اقشار اجتماعی به این اندازه یکسان و تنها از طریق تغییر سبک زندگی و آن هم به اجبار امکان پذیر باشد. دگرگونی اجتماعی این روزها را می‌توان به سادگی دریافت، اما نقطه نظرات گوناگونی درباره نظم روزگار پساکرونایی وجود دارد. روزگاری که به مدد کشف شیوه درمان و شکست زنجیره انتقال ویروس، دنیای ما در ظاهر گذشته اما در مرحله‌ای بعدتر از این برزخ دگرگونی اجتماعی و دیگر گونه تعریف شود.

آیا باورهای فردی، روابط اجتماعی و بین‌المللی و چیدمان سلسله‌مراتب اجتماعی در طول مدت مواجهه با کرونا تغییر خواهد کرد؟ اگرچه ممکن است که باورهای درونی افراد در مواجهه با چنین مخاطره‌ای به‌سرعت تشدید شود، برای مثال باورمندان به مذهب در سراسر جهان به گرایش‌های دینی خود بیشتر پناه ببرند یا مفهوم تقدیر و یا باور به علم و تکنولوژی به برخی تسکین دهد، اما همه در یک باور جدید مشترک‌اند که شکل زندگی روزمره باید به‌سوی انزوا گرایی تغییر کند. این تغییری به نفع خود و اطرافیان است، اما با رقابت بر سر منابع موجود آغاز می‌شود. نظیر این پارادوکس که احترام به حقوق دیگران از خالی شدن فروشگاه‌ها آغاز می‌شود. اما درهرحال، همه این مراحل، اجباری است. عنصر اجبار، باور جدیدی را به وجود می‌آورد. هرلحظه امکان دارد که سبک زندگی تغییر کند. روزمرگی مکانیکی دنیای مدرن از بین برود و یک سلطهٔ نوپدید از سوی منابع مشروع قدرت اعم از دولت و یا خواست همگانی فرد را وادار به تغییر سازد.

 بنابراین، در فاصله‌ای اندک، باورهای سخت پیشین در شکل اجتماعی آن فرو می‌ریزد و این باور به تغییرپذیری ناگهانی باورهای پیشین اولین نشانه ظهور یک دگرگونی اجتماعی است. روابط اجتماعی رودررو به حداقل می‌رسد و فضای مجازی جایگزین بسیاری از کنش‌های متقابل روزمره می‌شود. تکنولوژی به ما یادآوری می‌کند که چگونه با تسهیل جابجایی افراد در گستره بین‌المللی، به اشاعه ویروس یاری رسانده اما هم‌زمان رفاه – شاید تااندازه‌ای و در این مورد خاص، ناخواسته- را برای دوران قرنطینه به ارمغان آورده است، همان که به کشف راه‌های مقابله با این ویروس یاری می‌رساند. روابط بین‌المللی برای مقابله با بحرانی جهانی تغییر می‌یابد، از همکاری تا رقابت و درنهایت، میزان اقتدار اقشار درمان‌گر، پزشکان و پرستاران و دیگر یاری رسانان فداکار برای مقابله با ویروس کرونا به موازات اقتدار دیگر نیروهای مقید ساز افراد برای پذیرش درمان و انزوای اجتماعی ارتقا یافته و بدین سان چینش سلسله‌مراتب اجتماعی تغییر می‌یابد و به سادگی پذیرفته می‌شود. ما با یک دگرگونی اجتماعی تمام عیار برآمده از تغییرات حاصل از اشاعه کرونا مواجهیم. اما دنیای پسا کرونا چگونه خواهد بود؟

دگرگونی اجتماعی در ساحات ذهنی و عینی جامعه ملموس خواهد بود. امروزه، برای مثال، به‌ندرت با نقش دانش منتشرشده در همه طبقات اجتماعی برای پیشبرد آرمان‌های یک جامعه مخالفت می‌شود و این خود نشانه‌ای از یک دگرگونی اجتماعی است. دانش منتشرشده‌ای که یک‌سوی آن، دنیا را چنان به هم نزدیک می‌سازد که رفتارهای مرتبط با تغذیه یک فرد در حومه شهری در یک گوشه دنیا، بر همهٔ زندگی فردی در گوشه‌ای دیگر و تا هزارها فرسنگ آن سوتر سایه می‌افکند و سوی دیگر آن علاجی برای این واقعه می‌یابد. 

پاندمی کرونا در غیاب دانش اتفاق نمی‌افتاد اما دانش منتشرشده، علاج آن را در فاصله‌گذاری اجتماعی و در درمان مدرن می‌یابد که هر دو، به جوامع و طبقاتی معین اقتداری ویژه اعطا می‌کنند. باور به چنین اقتداری،‌ در دوران پسا کرونایی با شدت بیشتری ادامه خواهد یافت چنانکه بر اهمیت تکنولوژی‌های ارتباط مجازی که اینک بخشی زیادی از روابط اجتماعی را تسهیل می‌کند، افزوده خواهد شد. مناسک جمعی با همان شیوه پیشین ادامه خواهد یافت اما به باورهای قلبی به مناسک فردی افزوده خواهد شد، چیزی که برای برخی در سراسر دنیا تجربه‌ای جدید در دوران کرونا بوده است، عبادت در تنهایی. ابرمخاطرات زندگی در دنیای مدرن باورپذیرتر می‌شود و بدین سان می‌شود انتظار داشت که تااندازه‌ای معضلات نامحسوس‌تری همچون تغییرات اقلیمی و مخاطرات زیست‌محیطی جدی‌تر تلقی شود و نقش گروه‌های میانجی که در درمان کرونا به یاری کادرهای درمان و مراقبت آمدند پررنگ‌تر شود.

از سوی دیگر و در پی تشدید شیوع بیماری کرونا، محدودیت سفر و گردشگری و تعطیل شدن بسیاری از شرکت‌های مسافربری، اقتصاد بسیاری از کشورها به‌شدت آسیب‌پذیر می‌شود و افرادی که در این عرصه فعالیت و سرمایه‌گذاری دارند با چالش‌های سختی روبه‌رو خواهند شد. البته شکی نیست که پس از پایان یافتن بحران بیماری کرونا، تحرکات مردم در سراسر جهان افزایش می‌یابد و شرکت‌های که در وضعیت کنونی دچار خسارت شوند، در آینده موفق به جبران زیان‌های اقتصادی ناشی از بیماری کرونا خواهند شد.

غالب کشورهای منطقه خاورمیانه در فقر و فلاکت به سر می‌برند و ازنظر اقتصادی توانایی چندانی برای مدیریت وضعیت بحران کرونا را نداشته و ندارند. بحران کرونا نیاز کشورهای تولیدکننده محصولات و قدرت‌های برتر اقتصادی جهان به نفت کاهش چشمگیری به خود دیده است. این امر کشورهای خاورمیانه را که وابسته به درآمدهای نفتی هستند، به‌شدت متأثر کرده و آثار ناگواری بر اقتصاد آن‌ها برجا خواهد گذاشت. درمجموع اولین نمود خاورمیانه پساکرونا را می‌توان گسترش فقر در سطح اقتصادی مورد ارزیابی قرار داد. تأثیر پساکرونا در خاورمیانه نیز بر صنعت توریسم و گردشگری مشکلات زیادی را برای کشورهایی همانند مصر، امارات، تونس، لبنان و ترکیه ایجاد می‌کند. این کشورها بخش بزرگی از درآمد توریستی خود را از دست داده‌اند، یعنی درآمدی که می‌توان از آن به‌عنوان تأمین‌کننده بخشی بزرگ از بودجه این کشورها یاد کرد. همین امر نوعی روند بیکاری را برای نیروهای کار دیگر کشورها که در زمینه توریسم در کشوری همانند ترکیه مشغول فعالیت بودند، رقم خواهد زد. در وضعیت جدید نیز که کرونا بحران اقتصادی، فقر و فلاکت را در منطقه افزایش داده، می‌توان انتظار داشت که موج گرسنگان و فقرا بیش از گذشته در عرصه اعتراضات ضد دولتی حاضر شوند. بنابراین از هم اکنون می‌توان زنگ خطر برپایی اعتراضات مردمی در خاورمیانه پسا کرونا را به صدا در آورد. ر ارتباط با خاورمیانه پساکرونا را می‌توان تأثیر این بیماری ویروسی بر درگیری‌ها و منازعات سیاسی منطقه دانست. همان‌طور که طی دو دهه گذشته شاهد بوده‌ایم تروریسم و نزاع میان بازیگران مختلف زمینه‌ساز وقوع منازعه، بحران و جنگ داخلی در برخی از کشورها شده است اما آنچه تاکنون شاهد هستیم این بیماری تأثیری مثبت در کاهش تنش‌ها داشته است. درواقع، نگاه تمامی دولت‌ها به وضعیت داخلی کشور و کنترل این بیماری معطوف شده و به‌نوعی درگیر شدن همه بازیگران در بحث مقابله با کووید -۱۹ فرصتی را برای متوقف شدن درگیری‌ها ایجاد کرده است. برای نمونه می‌توان به تأثیر کرونا بر جنگ یمن و بحران ادلب در سوریه اشاره کرد. کرونا تا حد زیادی نگاه جنگ‌طلبانه طرفین را تلطیف کرده و می‌توان انتظار داشت در کوتاه مدت این روند آرامش ادامه داشته باشد. اثیر کرونا بر خاورمیانه را می‌توان در قالب تأثیر آن بر جایگاه دولت‌ها مورد ارزیابی قرار داد. از یکسو، بحران کرونا در قامت بحرانی جهانی، نقش‌آفرینی مستقل دولت‌ها را در مقابله با وضعیت پیش آمده تضعیف می‌کند و به‌نوعی شاهد ذره‌ای شدن دولت‌ها هستیم. از سوی دیگر، کرونا نشان داد که دولت‌هایی که از مدیریت بحران قوی‌تری برخوردار هستند، عملکرد موفق‌تری داشتند.

کرونا ویروس در خاورمیانه

شیوع کرونا ویروس در خاورمیانه، پیچیده‌تر از سایر مناطق جهان است. کشورهای منطقه ترکیبی از دولت‌های غنی و فقیر با تولید ناخالص داخلی و زیرساخت‌های سلامت گوناگون هستند و بی‌ثباتی سیاسی و تنش از ویژگی‌های بارز آنهاست. جنگ و خشونت زیرساخت‌های سلامت در بسیاری از کشورها را تضعیف کرده است. موج مهاجرت‌ها از طریق مرزها به چالش‌های مرتبط با مراقبت‌های سلامتی می‌افزاید. این منطقه، روابط ژئوپلیتیکی و اقتصادی با چین و ایران، کانون‌های اصلی شیوع ویروس کووید-۱۹ در خاورمیانه دارد.

به دلیل پنهان‌کاری و عدم آمادگی برای تست‌های دقیق، آمار واقعی از شمار مبتلایان و قربانیان کروناویروس در منطقه ارائه نمی‌شود. مثلاً سوریه و یمن به رغم روابط نزدیک با ایران هنوز هیچ آماری ارائه نکرده‌اند.

کشورهای خاورمیانه در مقابله با تهدید جهانی کروناویروس مشارکت چندانی نداشته‌اند. مثلاً اتحادیه عرب در این باره هیچ اقدامی انجام نداده و سکوت کرده است. کشورهای عربی خاورمیانه نتوانسته‌اند بر شکاف‌های سیاسی غلبه کنند و برای مهار گسترش ویروس در منطقه همکاری نزدیک داشته باشند.

واژگان كليدي: مشکلات ،دگرگونی‌، اجتماعی، کرونا ، پساکرونا ، خاورمیانه،

مطالب مرتبط