مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مدیریت سلفی سعودی و راهبرد نئو عثمانی دلایل مهم ناکارآمدی سازمان همکاریهای اسلامی بخش دوم

اشتراک

دکتر روح اله مدبر

پژوهشگر دیپلماسی

مرکز بین المملی مطالعات صلح – IPSC

 

 

 

ترکیب نئو عثمانی و  اردوغانیسم  

پس از کودتای نافرجام 2016 در ترکیه و محور شدن جایگاه اردوغان در این کشور و تغییر قانون اساسی ترکیه همزمان با گسترش خوی استبدادی اردوغان و نقض حقوق بشر و دستگیری های گسترده افراد به عنوان کودتاچی در ترکیه همزمان با موج عملیاتهای تروریستی در بخش های مختلف اروپا بویژه (بریتانیا،فرانسه،آلمان و…) حساسیت  کشورهای اروپایی شدیدا  از محور شدن  ایدئولوژی نئوعثمانی ترکیه نزد افکار جوانان مسلمان  اروپا و جهان به واسطه روحیه استبدادی  اردوغان و برنامه های آموزشی آنان با مشارکت سازمان همکاریهای اسلامی، افزایش یافت. سخنرانی اردوغان به مناسبت سالگرد واقعه کودتای ترکیه در 16/ژوئیه/2017 و تهدید او مبنی بر اینکه گردن مخالفان را خواهد زد و کودتاچیان باید لباس فرم بپوشند و موارد مشابه موجب شده تحلیل گران روابط بین الملل خطر احتمال بروز نوع جدیدی از نژادپرستی  نئونازیستی،با ظاهری متفاوت در منطقه را احساس کنند. ورود بی ضابطه ارتش ترکیه به خاک سوریه و حمایت های آنان از گروه های تروریستی درگیر با دولت مرکزی سوریه ، بی توجهی به جنایات گروهک تروریستی داعش و آزادی تبادل تجاری ترورریستها با دولت ترکیه و فروش نفت های سرقتی از عراق و سوریه و ترانزیت آن به ترکیه بدون محابا و علنی همراه با اسکورت ارتش ترکیه گویای آن است که اردوغان پس از کودتای مشکوک سال 2016 تصمیم به عقب نشینی از اهداف خود ندارد و سودایی بزرگ در سر می پروراند و این سودا برای بر هم زدن ثبات منطقه و جهان بسیار خطرناک است. طرح تشکیل پلیس کشورهای اسلامی در ترکیه که در اجلاس ژوئیه 2017 در آبیجان پایتخت ساحل عاج برگزار گردید خود گویای ادامه تحرکات ترکیه در محور بودنش در این سازمان در کنار دولت سعودی است و اختلافات آنان در بحران جدید پیش آمده در خصوص قطر ریشه دار نمی باشد و صرفا ترکیه از این بحران برای حضور نظامی خود در خلیج همیشه فارس سوءاستفاده کرده که این حضور نظامی ترکیه در خلیج همیشه فارس خود  می تواندتهدیدی بالقوه برای ایجاد بی ثباتی در آینده منطقه باشد.

از آنجا که هر ایدئولوژی دارای نگرش های متفاوتی نسبت به جهان و الگوهای حاکم بر روابط بین الملل است و شیوه زندگی و راه و رسم متفاوتی را دنبال می نماید طرح یک جهان بینی جدید ،‌ تضادها و تعارضاتی را در روابط بین واحد های سیاسی موافق و مخالف یک بینش مذکور در پی دارد، علاوه بر آن ایدئولوژی موجود نیز به دلیل نا سازگاری های متغییر ها و عناصر تشکیل دهنده آن خود می تواند سبب بروز الگوهای رفتاری مختلف شود به هر حال ستیزش زایی ایدئولوژی به میزان توانایی آن در ساماندهی محیط اطراف خود بستگی دارد از آنجا که ایدئولوژی دیدگاهی از جهان ارائه می دهد لذا بایستی قادر به ارائه طرحی باشد که فرد می بایستی به آن عمل نماید. ایدئولوژی ای قویتر خواهد بود که بتواند ساختار ها ،‌سمبل ها و جهت گیری های فرد و جامعه را در ابعاد مختلف شکل دهد. در مجموع می توان گفت قدرت هر ایدئولوژی به دو عامل بستگی دارد: سخت گیری و جذابیت. به عبارتی همانطور که در بخش نخست اشاره کردیم ترکیه در پی آن است که نظریه خود را برای نسل جوان  نیزتبدیل به ایدئولوژی غالب نماید،  و جوانان سازمان همکاری اسلامی را سفرای ترویج فرهنگ عثمانی نموده و از این ظرفیت برای برنامه های آینده خود بهره برداری نماید،در این میان با توجه به رقابت ناملموس ایدئولوژی سلفی- وهابی با محوریت سعودی گاها” شاهد تنش منافع دو جریان ترک و سعودی در به اجرا رساندن اهداف آن هستیم حتی این تنش ها در مناطق درگیری های سوریه و نوع حمایت از گروههای تروریستی وابسته به دوجریان مشهود است .

عربستان سعودی عامل  واگرای و تخریب اهداف اولیه تشکیل سازمان همکاریهای اسلامی:

آنچه حائز اهمیت است بهره گیری این دو جریان ترکی و بویژه جریان سعودی از ظرفیت سازمان همکاریهای اسلامی برای القاء نقش رهبری خود بر جهان اسلام و تلاش برای منزوی کردن ایران و چشم پوشی در برابر جفاهایی که در حق جهان اسلام بویژه مردم مظلوم یمن،سوریه،عراق،بحرین،عراق،افغانستان به خاطر ترویج موج انواع جریانات افراطی و تروریستی و محرومیت این مردم از حداقل امکانات برای زندگی و دست و پنجه نرم کردن روزانه با درد و رنج است.

بدون تردید ، همانطور که اشاره شد نقش فرا دستی عربستان سعودی در سازمان همکاری اسلامی یکی از علل اصلی ناکارآمدی و به قول برخی از تحلیلگران فلج شدن این سازمان است. عربستان در تشکیل سازمان همکاری اسلامی نقش مهمی داشت و در انحراف این سازمان از اهداف اصلی آن نیز نقش اول را ایفا می کند.  و همانطور که اشاره شد مقر دائمی دبیرخانه سازمان همکاری اسلامی در جده عربستان قرار دارد و از سال 2014 تا کنون دبیرکل سازمان همکاری اسلامی نیز تابعیت سعودی دارد. همسویی سیاست های آل سعود با اهداف آمریکا و اسرائیل در منطقه  و نزدیکی میان سیاست های عربستان و منافع آمریکا و اسرائیل در بحران های اخیر جهان اسلام ،که دقیقا مغایر با اهداف اولیه سازمان در حمایت از مردم آواره فلسطین می باشد هم در بی کفایتی و واگرایی سازمان همکاریهای اسلامی موثر است. این وضعیت در عراق و تداوم بحران سوریه و گسترش جریانات تروریستی نیز وجود دارد. با این وجود  زمانی که عربستان به یمن حمله می کند مورد حمایت آشکار آمریکا و اسرائیل قرار می گیرد. نکته مهم دیگری که قبلا هم اشاره نمودیم این است که عربستان بر برخی از کشورهای مهم عربی جمله امارات ، اردن ، مغرب و به طور کلی به اعضای اتحادیه عرب در سازمان همکاری اسلامی، مالزی و بخش عمده ای از کشورهای آفریقایی نفوذ زیادی دارد، این کشورها وابستگی اقتصادی زیادی به کمکهای عربستان دارند ، در نتیجه با سیاست های ریاض در سازمان همکاری اسلامی مخالفت نمی کنند . و در بحران اخیر پیش آمده میان سعودی و قطر شاهد حمایت این کشورها از عربستان و تحریم هوایی،زمینی و غذایی این کشور حتی توسط کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس به صورت چشم بسته هستیم.

چشم انداز سازمان همکاریهای اسلامی:

اگر بخواهیم از نگاه واقع گرایانه به وضعیت این سازمان با ادامه روند کنونی نگاه کنیم آینده روشن و باارزشی نمی توان برای آن متصور بود، بی توجهی به آرمانهای اولیه تشکیل سازمان، سکوت در برابر جنایات جریانات تروریستی،بی توجهی به قطعنامه کاربردی پیشنهادی ایران در سال 2013 با عنوان جهان عاری از خشونت و مبارزه با افرطی گری برای محدود کردن دایره نفوذ تروریسم در منطقه و جهان، بی توجهی به پایمال شدن حقوق بشر در کشور های اسلامی بویژه عربستان سعودی،طراحی جذب جوانان  کشورهای اسلامی و هدایت آنان به آموزه های عثمانی و سلفی گری، سکوت دردناک در برابر کشتار بیش از چهارصد زائر ایرانی در حج سال 94 13در هنگام انجام مناسک حج و کشته شدن هزاران نفر زائر دیگر از سراسر کشورهای اسلامی به علت بی کفایتی دولت سعودی،( علاوه بر حج خونین سال 1366  و کشتار صدها زائر ایرانی در دوره ملک فهد)، انفعال در برابر بحرانهای طولانی جهان اسلام از فلسطین تا سوریه و یمن، وعده ها و شعارها و قطعنامه های توخالی و نفوذ جدی ایدئولوژی سلفی وهابی در کنار عثمانی گری ، خطراط جدی و مشهود در برابر این سازمان بین المللی است که بدون اصلاح روند مدیریت و سیاست گذاری در نخبگان کشورهای مذکور قابل حل نمی باشد و سطح سازمان را فقط در حد نشست های روتین سالیانه و قرائت بیانیه هایی که حتی در تدوین آن دولت سعودی و ترکیه اعمال نفوذ می کنند.لاکن در صورت انزوای سعودی،اصلاح ساختار سازمان،گرایش و همراهی بیشتر کشورهای عضو به ایران به عنوان قدرت منطقه ای و پرچمدار مبارزه با ترورسیم و حامی گفتمان مبارزه با خشونت و افراطی گری و نگاهی نو به همگرایی در جهان اسلام شاید بتوان فضای بهتری برای بخشی از کشورهای اسلامی که نسبت به روند اتخاذ شده از سوی سعودی و هم پیمانانش اعتراض دارند ایجاد نمود و در راستای خیر جمعی حرکت کرد.

واژگان کلیدی: مدیریت سلفی،  سعودی ، راهبرد، نئو عثمانی ، ناکارآمدی، سازمان همکاریهای اسلامی

مطالب مرتبط