مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

سوریه و نگاه ناتو به رخدادها – گفتگو با علي اكبر فرازي كارشناس ارشد ناتو و سفير پيشين ايران

اشتراک

فرزاد رمضاني بونش

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

رخدادهاي چند هفته گذشته در سوريه بحران سوریه را وارد مرحله نوينی کرد و در واقع توجه بيشتر ناتو و جامعه بين المللي را به اين کشور موجب شده است. در اين بين با توجه به شيب تند تحولات در سوريه و متغيرهاي دخيل در اين بحران و آينده هر گونه حمله نظامي به سوريه براي بررسي بيشتر رخدادها و همچنين آينده سياسي آن به گفتگويي با علي اكبر فرازي سفير پيشين ايران در روماني و كارشناس مسائل ناتو پرداخته ايم:

واژگان كليدي: ناتو، سوريه، بالكان ، ‌شوراي ملي مخالفان، امريكا، ارتش آزاد


مركز بين المللي مطالعات صلح: هيلاري كلينتون، وزير امور خارجه آمريكا قبلا خواستار دخالت نظامي بشردوستانه در سوريه شده است. در اين حال آيا با توجه به سخنان مقامات غربي گزينه به حاشيه راندن شوراي امنيت سازمان ملل و توجه به حمله نظامي گزينه‌اي است كه ‌اكنون از سوي غربي ها مورد توجه قرار گرفته است؟

وضعيت سوريه وضعيتي پيچيده است كه به سادگي نميتوان گفت گدام گزينه براي ناتو اوليت دارد و اجرا خواهد شد. چرا كه اين امر بستگي به عوامل و متغيرهاي متعددي دارد و متغيرهاي دخيل در اين پرونده هم خيلي سريع و گاهي روزانه شرايط تغيير ميكند. لذا براي تحليل شرايط سوريه بايد همه متغيرها را در نظر گرفت. رخدادهاي ميداني و روندي كه اين رخدادهاي در دو هفته گذشته در آن رخ داده است ناظران سياسي را به اين نظر متمايل كرده است كه امريكا و غربي ها به دنبال بهانه اي براي اقدام نظامي تحت عنوان ماموريتها ي ناتو در سوريه هستند. در اين بين اين امر لزوما به معناي آن نيست كه اين خواست تحقق خواهد يافت يا امكان تحقق آن نيست، بلكه بايد زمينه هاي تحقق و عدم تحقق آن در سوريه را بررسي كرد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در لیبی ناتو با بهانه عملیات انسان دوستانه و زیر چتر فصل هفتم منشور ملل متحد وارد صحنه شد. در نگاهي مقايسه اي اين احتمال درمورد سوريه تا چه حدي است ؟

امريكاهي ها نياز به مجوز شوراي امنيت دارند و احتمال اينكه روس ها در شرايط كنوني ساكت نشينند و وتو نكنند ضعيف است. يعني با توجه به رويكرد روسيه بعيد است ناتو موفق به گرفتن چنين مجوزي( مانند ليبي) شود. در اين حال با توجه به حقوق بين الملل هنگامي كه امريكايي ها نتوانند از فصل هفت و از مواد 37 ،چهل ، چهل و يك و چهل دو بهره گيرند با توجه به اينكه شوراي امنيت ارگاني كاملا سياسي است شايد در بده بستاني گسترده با روس ها رضايت روس ها را براي اين امر جلب كنند كه اين امر در شرايط فعلی بعید به نظر میرسد.

در اين بين عوامل متعددي در زمينه دخالت ناتو در سوريه موثراست. امريكايي ها به دنبال چند مدل در سوريه هستند. به نظر ميرسد مدل يمني مدلي شكت خورده است. چرا كه مختصات جغرافياي سياسي و انساني سوريه بايمن متفاوت است، لذا مدل ليبي بنغازي مطرح است. اينكه غربي ها بتوانند اين مدل را اجرا كنند بستگي به روند تحولات سريع سوريه دارد.  گر چه امريكایي ها براي حمله مستقيم و حضور ناتو در سوريه نياز به توجيه بين المللي دارند، اما اگر از این راه موفق نشوند این به معنای انصراف آنها از حمله نیست. شورا با حضور روسيه و چين به قطعنامه هايي تحت عنوان ماموريت بشردوستانه رضايت نمي دهد.

اگر شرايط براي امريكايي ها تنگ شود و به اين جمع بندي برسند كه هيچ راهي جدا از دخالت مستقيم نظامي در سوريه ندارند خيلي منتظر چراغ سبز جامعه بين المللي نمي شوند و با اقدام به اين كار به اين اميدند كه با قلدري جامعه بين الملل را با خود همراه كنند.  البته تحولات سوريه هم سريع است و هم متغيرها گسترده است لذا بعيد است امريكايي ها در شرايط كنوني به اين جمع بندي رسيده باشند كه در سوريه اقدام نظامي تحت نام ناتو و يا .. انجام دهند.

دلايل اين امر چندگانه است. نخست  این که غربی ها از سوريه بدون بشارهم تصوير روشني ندارند. يعني مشخص نيست سوريه بدون اسد به نفعشان است يا نه. بسياري از كارشناسان اين امر را به ضرر امريكا مي دانند چرا كه بركنار شدن بشار اسد منجر به رشد گروه هاي سلفي مي شود كه به دنبال سهم خواهي بوده و امريكايي ها در كنترل آنان ناتوان هستند. در اين حال اكنون مسيحي ها، كردها ، گروهاي وسيعي از سني ها به طريقي با حكومت علوي اسد احساس امنيت ميكنند و فكر ميكنند اگر بشار اسد برود امنيت آنها از بين مي رود و سني هاي سلفي به قدرت ميرسند. دوم بر هم زدن موازنه در سوريه باعث تهديد همسايه ها ميشود و همه همسايه ها به نسبتي اين تهديد را حس ميكنند. بنابراين براي امريكاي ها ناديده گرفتن حقوق بين الملل مشكلي ندارند و ممكن است دست به حمله زنند، اما براي ترتيبات امنيت بعد از اسد نگران هستند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: نقش متغير اسرائيل در هر گونه حمله و يا عدم حمله ناتو به سوريه چيست؟

به نظر ميرسد كه اسرائيل از نبودن اسد در شرايط كنوني سودي نخواهد برد. يعني اسرائيلي ها بيشتر به دنبال اسد ضعيف شده هستند. يعني حكومتي تضعيف شده در دمشق بيشتر مورد نظر اسرائيلي ها است تا دمشق بدون حكومت يا حكومتی افراطی. اسرائيلي ها ترجيح ميدهند حكومتي در سوريه به قدرت رسد كه ساختارهاي ارتشش به هم ريخته باشد و ساختار اقتصادي نابود شده اي داشته باشد. اين امر براي اسرائيل مطلوب تر ازحضور گروهاي وسيعي از مخالفان و طيفي وسيعي از  افراطیون سلاح به دستی است که هر گروه داعیه ای جداگانه دارد .

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: سناريوي بالكانيزه شدن تا چه حدي ميتواند مورد نظر ناتو در سوريه باشد؟

اين سناريو محتمل است و بايد براي آينده سوريه به آن انديشيد. يعني امريكایي ها اگر نتوانند سناريوي ليبي را اجرا كنند و ناتو را در ترتيباتي كه منجر به سقوط اسد شود دخالت دهند سناريوي بالكانيزه كردن سوريه را از نظر دور نمي دارند. چرا كه در بالكان امریکا به گونه ايي وارد و موفق شد و ديگران  از جمله اروپا یی هاهم از اين كشور تبعيت كردند. يعني متاسفانه ساختارهاي نهادهاي بين المللي در مقابل خواست امريكا بازدارنده نيست. در اين حال نبايد فراموش كرد كه در تمديد ماموريت نيروهاي  بین المللی در سوريه شوراي امنيت فقط با سي روز موافقت كرد كه به معناي آن است كه اگر در هفته هاي آينده به نتيجه دلخواه خود نرسيدند دست امریکا برای اقدامات یک جانبه باز خواهد شد.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: با توجه به بند 5 منشور ناتو ( این بند صراحت بر این نکته دارد که حمله نظامی علیه یک یا چند کشور عضو ناتو به عنوان حمله به تمامی کشورهای عضو تلقی می شود و ناتو موظف به مقابله با آن است) در صورت هر گونه درگيري سوريه با تركيه ناتو چگونه واكنشي نشان خواهد داد؟

يكي از سناريوهاي محتمل آن است كه چنانچه غربي ها نتوانند از بهانه  عمليات انسان دوستانه استفاده كنند راه مفر بهره گيري از بند 5 منشور ناتو است.لذا ناتو ممكن است تركيه را تشويق به جنگ كند و سوري ها هم مجبور به واكنش در يكي از نقاط مرزي با تركيه شوند. اولين واكنش آنها هم منجر به زدن جرقه جنگ تركيه – سوريه  خواهد شد. امري كه براي ناتو توجيه و مجوزي براي حمله نظامي به دمشق فراهم ميكند. اما اين امر هم هزينه برا ست و با وجود تحركات نظامي تركيه در مرز دو كشور بعيد است امريكايي ها در مرحله كنوني و حداقل قبل از انتخابات رياست  جمهوري امريكا در نوامبر امسال دست به چنين كاري بزنند.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: آيا ميتوان شكافي بين اعضاي اروپايي و امريكايي ناتو در قبال هر گونه راهبرد اساسي يا حمله نظامي به سوريه متصور شد؟

بله. من معتقدم كه اين شكاف در حال حاضر بين اروپایي ها و امريكاي ها و جود دارد و هر چه به جلو رويم اين شكاف بيشتر خواهد شد و نمود خود را بيشتر خواهد كرد. اكنون ناتو اين شكاف را پوشانده است و پوشانده شدن اين شكاف تحت تاثير عواملي بيروني است و تلاش ميشود كه نمود آن آشكار نگردد. يعني در ابتداي امر در حمله به ليبي هم اين شكاف وجود داشت. اكنون به نظر ميرسد كه اروپايي ها خيلي با عمليات يك جانبه و توسط امريكايي ها موافق نباشند. چرا كه اروپايها تصوري روشن براي آينده بعد از اسد متصور نمي شوند، لذا به دنبال گذر زمان و روشن شدن آينده سوريه هستند. تاكيد كنوني اروپايي ها بر مسائل انسان دوستانه است( اسد نبايد شهروندان خود را بكشد) ولي امريكايي ها بيشتر به رفتن اسد چشم دوخته اند. در اين راستا  هر چه زمان میگذرد این شكاف  و اختلاف دیدگاه در آينده بيشتر نمود خواهد يافت.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: در صورت عدم حمله ناتو به سوريه نوع كنش سازمان ناتو در قبال ارتش آزاد سوريه و شوراي ملي مخالفان چگونه خواهد بود؟

ارتش آزاد و شوراي ملي مخالفان طيفي از مخالفاني هستد كه داراي يك برنامه واحد و استراتژي منسجم نيستند. يعني گروه هاي مختلفي هستند كه در يك طيف جمع شده اند و بعيد است كه غربي ها اين توانايي را در آنان ببينند كه به عنوان طرف  ا صلی گفتگو فقط روی آنها حساب کرده باشند.

اگر روزي غربي ها به اين نتيجه رسند كه با اسد تضعيف شده صحبت كنند ارتش آزاد و شوراي ملي مخالفان را هم به عنوان بخشي از سهم خواهان وارد بازي مي كنند. مخالفان بيش از ده ها گروه و فاقد رهبري دروني هستند. به نظر من اگر روسيه و ايران وارد پرونده سوريه شوند و همه طرف ها متقاعد شوند كه هيچ راهي براي آينده سوريه متصور نيست، و همه طيف ها حضور داشته باشند راهی  براي پايان دادن به خون ريزيها پیدا میشود. اما  غربی ها قدرت و نفوذ ايران و  روسيه را در سوريه كم مي بينند يا تجاهل ميكنند.

 

 

مطالب مرتبط