مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

قطعنامه شورای حکام آژانس بین المللی انرژی هسته اي و آينده پيش رو

اشتراک

دكتر روح اله مدبر

تحلیلگر مسائل بین الملل

مركز بين المللي مطالعات صلحIPSC

آنچه در  جلسه ( جمعه ۳۰ خرداد ۹۹) شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی با وجود مخالفت های جدی فدراسیون روسیه و چین؛  رخ داد و  منجر به تائید قطعنامه پیشنهادی تنبهی ایران توسط تروئیکای اروپایی شد، تکمیل پازلی است که با وقت کشی و وعده های پوچ و سراب گونه  سه کشور اروپایی عضو برجام بعد از خروج آمریکا از برجام شروع شد و طی نزدیک به یک  سال گذشته تسریع یافت.

پازلی که دبیر کل سازمان ملل متحد هم چند هفته قبل  مرحله جدید آنرا رسما کلید زد و گمانه های ورود روشن تر سازمان ملل در ادامه فشارها بر ایران را تقویت نمود،  وعده های اروپایی که هربار تنزل یافت و از کانال  شعاری مالی SPV و اینستکس غیر اجرایی که تروئیکا عهد نموده بودند حداکثر دو ماه پس از خروج آمریکا از برجام آنرا عملیاتی کنند  به دخالت در امور داخلی ایران و موضع گیری در خصوص برنامه های دفاعی و موشکی کاملا قانونی ایران که جزو حقوق مشروع کشورها می باشد رسید.

در این دو سال حداقل هر ماه شاهد بهانه گیری های جدیدی از سه کشور اروپائی برجامی( بریتانیا، فرانسه و آلمان ) بودیم که هیچ گاه به صورت جدی برای عمل به تعهداتشان گامی فراتر از سخنان پوچ و امضاهایی بی اعتبار بر روی کاغذ برنداشتند؛ و  حتی طی این مدت شاهد تزریق پول حاصل از فروش نفت ایران به کانال کوچک مالی اینستکس هم نبودیم و همین مساله بر روند فشارها بر ایران افزود  اما در مقابل گامهایی اجرائی برای محدود کردن و افزایش فشار بر ایران به جهت خوش داشت آمریکایی ها هر روز تو سط آنان محکم تر برداشته می شد، که  نمونه آن فرانسه به نمایندگی سه عضو اروپایی برجامی؛ در اقدامی کاملا البته حساب شده در آذر ماه 98 ایران را  تهدید به عملیاتی کردن مکانیسم ماشه نمود و مجددا تاکید کرد با وجود خروج آمریکا از برجام ایران باید به تک تک تعهداتش در برجام پایبند باشد. اما هیچگاه مشخص نشد در برابر این پایبندی یک طرفه ایرانی ها بدون دریافت هر نوع حق و امتیاز قانونی چرا طرف اروپایی به کوچکترین تعهد خود عمل نمی کند و فقط از ابزار وقت کشی و سراب سازی استفاده می نماید؟  

روند مسیر غربی ها ادامه یافت تا اینکه در جدیدترین سناریوی خود به روشن کردن مجدد کلاف سردرگم PMD (Possible Military Dimension) روی آوردند،  کلافی که بدون هر نوع مستند و فقط به خاطر گزارشات دهه هشتاد گروهک تروریستی منافقین به عنوان ابعاد ( احتمالی) نظامی هسته ای ایران در پرونده کشورمان گذاشته شد و هر از چند گاهی به عنوان دستمایه فشار و تحریم مجدد ایران به جریان می افتد، کلافی که بر خلاف تعهدات غربی ها در سال ۲۰۱۶ که مقرر شد برای همیشه مخدومه شود مجدد با اهدافی مشخص بازگشایی شد و  منجر به قطعنامه اخیر گردید.

البته موضوع فقط به همین جا ختم نشد و در گامی فراتر همزمان با تایید قطعنامه شورای حکام ، تروئیکای اروپایی خواستار تمدید تحریم های تسلیحاتی ایران تا سال 2023 شدند تحریم هایی که مقرر بود مهر ماه امسال به پایان برسد و البته یکی اشکالات اساسی مذاکرات و تفاهمات جنبی برجام ذات پذیرش این تحریم ها توسط تیم ایرانی بود که اساسا فریبکاری طرف مذاکره کننده آمریکایی و اروپایی بود که ورود به آن از حوصله این یادداشت خارج است.

 به عبارتی از همان ابتدا ایران نباید این تحریم ها را می پذیرفت چرا که جزئی از مذاکرات نبود. اما در هر حال اروپایی ها بخش پایان یافته قطعنامه 2231 را نیز همزمان مجدد و بر خلاف قوانین بین المللی در حال فعال کردن می باشند و جالب است که در ادعاهای خود اعلام می کنند این تمدید و آن قطعنامه همه برای حفظ برجام است.

اما چرا سال 2020 و پس از حدود هشت سال شاهد ورود تروئیکای اروپایی به فاز جدیدی از فشار و استارت چرخه روند تحریم های بین الملی ایران هستیم؟

می توان پیش بینی و تحلیل  کرد با هدایت برخی جریانها مسیر به گونه ای حرکت خواهد کرد تا دولت جدید در سال ۱۴۰۰ به صورت اتوماتیک با بازگشت قطعنامه های تحریمی شورای امنیت و حتی سخت تر مواجه شود.

این یک مسیر کاملا غیر اخلاقی  طراحی شده برای ناکام کردن تشکیل دولت جدید و موفق در ۱۴۰۰ است. به عبارتی با ادامه روند موجود دولتی آتي  با شدیدترین چالش  های بین المللی مواجه می شود و میراث دار شدیدترین نابسامانی اقتصادی طی دهه های گذشته خواهد بود و با معضلاتی همچون روند سیر نزولی ارزش پول ملی، توسعه شکاف اجتماعی،گسترش نابرابری و بی عدالتی و ترویج اخبار ناامید کننده از وضعیت آینده ای روشن برای مردم مواجه خواهد بود که  همه  موارد مذکور بخش های  پازل آمریکایی اروپائی برای ناکارآمد نشان دادن آینده ایران  و وادار نمودن مسئولان برای تسلیم و پذیرش توافقاتی بسیار سنگین تر و یک طرفه تر است.

لذا می طلبد نخبگان و دلسوزان در فرصت اندک پیش رو  بویژه در شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران جهت اعلام ابعاد این موضوع و ممانعت از پاتک های بین المللی طرف غربی ورود و با  راهکارهای عملیاتی جهت خنثی شدن این پروژه مانند  اجماع سازی و به خط کردن متحدان ایران بویژه ( ظرفیت های روسیه و چین به عنوان دو عضو دائم شورای امنیت) در سازمانهای بین المللی  را در پیش گیرند تا این پازل غیر اخلاقی  غربی آمریکایی طبق نقشه آنان  تکمیل نگردد .

واژگان كليدي: قطعنامه, شورای حکام, آژانس بین المللی انرژی هسته اي,  آينده, پيش رو, دكتر روح اله مدبر

مطالب مرتبط