دکتر رضا دهقانی
کارشناس مسائل ترکیه
مرکز بینالمللی مطالعات صلح – IPSC
بریکس
بريكس به مجموعه اى به رهبرى قدرتهای اقتصادی نوظهور گفته می شود که کشورهای برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی را شامل مى شود. علل تمایز و شباهت این کشورها رشد اقتصادی پرشتاب این کشورها است. به اذعان بیشتر تحلیل گران گروه بریکس از حامیان کشورهای در حال توسعه و تاحید برقرار کننده تعادل در اقتصاد جهانی در جهان تحت سیطره نظام پوی وبانکی غربی ب هشمار میشود. ایده تشکیل گروه بریکس در سال ۲۰۰۱ و مجموع عمومی سازمان ملل در مجمع عمومی مطرح شد اما اولین اجلاس آندر سال 2009 در روسیه آغاز به کار کرد. در سال ۲۰۱۳ آفریقای جنوبی به جمع چهار کشور موسس پیوست. اهداف این گروه برقراری روابط پویای تجاری، ایفای نقش موثر در امور اقتصاد جهانی، افزایش مبادلات تجاری، همکاری ارزی، کاهش وابستگی به اروپا و ایالات متحده، طرح تاسیس بانک توسعه جنوب، کاهش نقش دلار در مبادلات کالایی، پیشبرد اقتصادهای کلان خود موازی با همیاری کشورها و.. از جمله مواردی است که در اجلاس های مختلف بر آن تاکید شده امنیت.
در مورد بلوک اقتصادی جدید باید گفت آنها از نظر شاخص های اقتصاد سیاسی و سیاست خارجی همگرایی بسیاری بین آنها دیده میشود. از جمله آنها تلاش برای حل و فصل مناقشه سیاسی در دنیا نما ببریم یا نمونه ان در مورد سوریه یا پرونده هسته ای ایران است یا مورد مسئله شهرک سازی صهیونیستها و صلح بین فلسطینی ها و اسرائیل است.
گروه بریکس نگاه انتقادی نسبت به سازمان های بین المللی غرب محور داشته و اقدام به ایجاد سازمان های موازی مانند صندوق ذخیره یا صندوق پولی بریکس با سرمایه ۱۰۰ میلیارد دلار در مقابل صندوق بین الملی پول عمدتا تحت سیطره غربی ها است و همچنین بانک توسعه مشترک را در مقابل بانک جهانی را مد نظر دادر. البته ای بدین معنا نیست که همکاریهای اقتصادی آنها به دنبال نظام دو قطبی باشد بلکه مبتین بر ماهیت همکاری اقتصادی است. در واقع بریکس 40 درصد از منابع مالی جهان ۱۵ درصد تجارت جهانی، ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی و نیمی از جمعیت دنیا در اختیار گروه بریکس است و رقم بسیار قابل توجهی است. نکته دیگر بریکس آن است که با توجه به کشورهای تشکیل دهنده ان وزن چشمگیر اعضا است اما گروه برای یکپارچه سازی اقتصاد اعضا ب هشمار نمیرود. یعنی بدین شکل نیست که طرحی برای یکپارچه سازی اقتصاد اعضا مانند اتحادیه اروپا نیست و بیشتر یک سازمان رسمی هم به شمار نمیآید. بلکه بیشتر از کشورهای نوظهور هستند که در کنار توان اقتصادی بلکه بیشتر مواضع انتقادی مشترک در مقابل توازن کنونی قدرت در نظام کنونی است. نکته توازن این امر هم در اقتصاد وفقر جنوب و برخورداری شمال است. در واقع توازن کنونی به سود دنیای غرب و بازتابنده انتظار و طبیعتاً بازتاب دهنده منافع قدرتهای نوظهور نیست.
تركيه و عضويت تركيه در بريكس
در آخرین نشست گروه بریکس در ژوهانسبورگ آفریقای جنوبی صورت گرفت ترکیه بسیار علاقه نشان داد تا روابط نزدیکی با گروه بریکس داشته باشد. حتی امیدوار شد شد بعد از عضویت ترکیه نام بریکست مد نظر باشد و عنصر اول نام ترکیه را در خود داشته باشد.
در واقع شعار اردوغان این است که جهانی که در آن زندگی می کنیم خیلی بزرگتر از 5 کشور عضو دائم شورای امنتیت است و لذا نگاه انتقادی گروه بریکس در راستای اندیشه خود یا سیاستهایی که حزب متبوع عدالت و توسعه دنبال میکند تلقی میکند. علت طرح این امر از سوی آقای اردوغان بیشتر به اقتصاد روبهرشد ترکیه برمیگردد. تولید ناخالص داخلی ترکیه در رتبه جهانی و ۸۵۰ میلیارد دلار است. هر چند این امر در قیاس با اقتصادهای عضو بریکس پایین تر است ولی رقم در خور توجهی است. مثلا اقتصاد چین بعد از آمریکا در دومین رتبه جهانی است و برزیل با دو تریلیون دلار و روسیه بیش از نیم تریلیاد دلار محسوب میشود. در این بین ترکیه چشم انداز بسیار خوبی دارد و فراز وفرودهای روابط ترکیه با غرب و همچنین ایرادها و انتقادهای ترکیه به نظم رب محور تمایل این کشور را برای ملحق شدن به کشورهیا بریک دو چندان کرده است. این امر باعث تقوی جایگاه جهانی این کشور و راهی برای دنبال کردن سیاست های چند و جهی در عین حفظ روابط با غرب است. در واقع ترکیه بر خلاف برخی تحلیل به محور شرق نچرخیده است بلکه میخواهد از مزایای گروه بریکس برای برای سیاست کلی خود که آمیزه ای از سیاست چند وجهی و شبکه ای استفاده کند . همچنین آنکارا به دنبال افزایش موقعیت خود به عنوان بازیگر جهانی است وبا هم فراز و شیب کشور رابطه همچنان خوبی بویژه در حوزه نظامی با غرب دارد. در واقع این رویکرد موجب نمیشود که از منافعی که بریکس به ترکیه می رساند چشمپوشی کند.
در بعد دیگری تنوعبخشی در عرصه صادرات مد نظر است. بخش بزرگی از اقتصاد وابسته به از جمله منافع بریکس برای ترکیه متصور است. در واقع با بحران های منطقه عراق و سوریه بعد از کودتای ۲۰۱۶ (که در وضعیت شکننده قرار گرفته) عضویت در گروه بریکس که جمعیت بسیار زیاد یا نیمی از جمعیت کره زمین میتواند فرصت هایی برای ترکیه در پیش داشته باشد. ترکیه میخواهد در کنار صادرات سنتی خود به اروپ چون منسوجات و … بازار مکملی هم داشه باشد و بریکس گزینه خوبی است. نکته دیگری که مشوق ترکیه برای بریکس است تراز تجاری این کشور است. در واقع تراز تجاری این کشور با بریکس بسیار نامتوازن هست. در ۲۰۱۷ ارزش صادرات ترکیه به این کشور به ۷ میلیارد و ۳۰۰ میلیون دلار رسید در حالی که وارداتش از همه کشورها و پنج عضو گروه ۵۳ میلیارد به ۴۰۰ میلیون دلار بوده است. در واقع کسری تراز تجاری ۴۶ میلیارد دلاری است. در واقع ۶۰ درصد از کسری تراز تجاری از کشور های عضو بریکس است و ترکیه با عضویت میتوادن امیدوار باشد که کسری تراز را به نفع خود مثبت کند. علاوه براین بریکس هر چند مجمع اقتصادهای نوظهور است اما هم بستری شده برای اینکه دولت های که نظم دولت سنگین غربی را بر مناسبات بین المل نمی پذیرند. در واقع بانک توسعه در مقابل بانک جهانی و دیگر سازمانها خود پاسخ به این مسئله است. ترکیه میخواهد استفاده کند و معادله ای بین خود و غرب با کشورهای دیگر ایجاد کند. مثلا سامانه اس ۴۰۰ دستگاه و تاسیس نیروگاه هسته ای با روسیه و چین همزمان با امضای قرارداد شرکت های فرانسوی ژاپنی با روسیه وارد مذاکره شده در واقع نشانی از رویکرد چند وجهی متنوع ترکیه است. علاوه براین ترکیه هم برای بریکس جذاب است. چنانچه موقعیت ژئوپلتیک ترکیه و نقش آن در انتقال انرژی و موقعیت بین شرق و غرب و نقش محوری و.. برای این کشورها مهم است.
واژگان کلیدی:علل،چشم انداز ،تركيه ،عضويت ، بريكس