احمد مرجانی نژاد
مترجم و پژوهشگر مسائل بین الملل
مرکزبین المللی مطالعات صلح – IPSC
تهران – ریاض ، هر دو در نبرد تدوینی، بازنده خواهند گردید، زیرا این درگیری موجب تضعیف بیشتر جهان اسلام، تحکیم و اقتدار بیشتر رژیم غاصب صهیونیستی خواهد گردید.
هدف عالی و غالی نظام سرمایه داری غرب به رهبری آمریکا، براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران است، مطیع و هم سو سازی،حداقل شرایط اجباری و ثانویه است. برجام، صحنه ای از مصاف مذکور است که دارای یک جسم و یک روح می باشد. جسم برجام درواقع همان مواردی است که در متن توافقنامه آمده است. نظیر پذیرش حقوق هسته ای ایران- رفع تحریم های هسته ای- خروج از فصل هفت منشور شورای امنیت سازمان ملل متحد، اما روح برجام، فراهم نمودن زمینه تعاملات گسترده جهانی با ایران است که در صورت تحقق، نقش و جایگاه منطقه ای و بین المللی ایران را می تواند متحول کند.
مشکل اصلی نئوکانهای آمریکا، صهیونیست ها، آل سعود و متحدین شان، تواما با جسم و هم با روح برجام است . با خروج ترامپ از برجام، محور تل آویو-ریاض برآن است که شرایط بین المللی و داخلی ایران را طوری بهم بریزند که قابل جمع کردن نباشد. آنها احتمال می دهند و بیم دارند که دموکرات ها درانتخابات کنگره آمریکا، آبان ماه سال جاری، پیروز شوند و معادلات سیاسی داخل آمریکا تغییر کند. لذا تمام تلاش محور تل آویو-ریاض ،نابودی و برگشت ناپذیری نتایج برجام است.
اگر چه در جنگ نظامی با جمهوری اسلامی ایران، ترامپ تردید دارد و رژیم های اشغالگر قدس و آل سعود نیز جسارت ورود به جنگ با ایران را ندارند. لذا طراحی تل آویو برمبنای “جنگ سرد و نرم با ایران” است که عملیاتی هم شده و گسترش خواهند داد. تکرار شعار جنگ با ایران، بخشی از طرح جنگ نرم، بدون ورود به جنگ سخت افزاری است. هدف آنها این است که شرایط بین المللی علیه ایران را به ماقبل برجام برگردانند. البته باید بطور جدی نگران سیاست های جنگ طلبانه افرادی چون جان بولتون، مشاور جدید امنیت ملی و پمپئو، وزیر خارجه جدید آمریکا بود. آنها ماموریت دارند و درصدد فرصت برای راه اندازی جنگ با ایران هستند، هرچند جا انداختن چنین موضوعی در داخل آمریکا و در صحنه بین المللی بسیار دشوار خواهد بود.
تغییرات معادلات سیاسی و اقتصادی در جهان، موجب شده که آمریکا برای مهار قدرتهای نوظهور مثل چین و هند، حضور خود در غرب آسیا موسوم به خاورمیانه را تقویت کند. این مهم موجب ایجاد خلاء و تشدید رقابت عربستان و ایران در منطقه شده است. گسترش نفوذ منطقهای ایران ، واهمه از پر کردن این خلاء توسط ایران، ائتلاف غربی- عبری- عربی، را به وحشت انداخته است .
راهبرد های رژیم آل سعود :
۱- تثبیت اقتدار و سلطه آمریکا بر خلیج فارس،
۲- اتحاد با اسراییل جهت بهرهمندی از لابی قدرتمند جهانی صهیونیست
۳- مقابله با ایران و متحدین منطقهایاش.
راهبرد های ج.ا.ایران
۱- مقابله با هژمونی آمریکا
۲- حمایت از نیروهای مقاومت، ( حماس، حزبالله، حوثیهای یمن، و….)
۳- مقابله با گروههای تروریستی تکفیری ( وهابی، سلفی، داعش )
۴- ممانعت از سلطه عربستان بر کشورهای کوچک عربی حوزه خلیج فارس
تاثیر منطقهای شکاف ریاض – تهران
سوریه و عراق:
در شکست سلطه داعش بر عراق و سوریه ، ج.ا.ایران نقش کلیدی ایفاء کردکه این مهم موجب افزایش نگرانیهای عربستان از تقویت نفوذ ایران در کشورهای عربی شده است.
یمن:
بعد از تجاوز نظامی مصر در اوایل دهه ۶۰ ، زیدیها و حوثیها که حدود یک هزار سال بر یمن حکومت داشتند، متحد عربستان شدند، با حمله نظامی ریاض به یمن به سمت ایران چرخش کردند. با وجودی که در مورد دخالت ایران در یمن اغراق شده، واقعیت این است که ایران از حوثیها در مقابل تجاوز نظامی عربستان حمایت کرده است. عربستان، یمن را حیاط خلوت خود تلقی کرده و نگران سلطه ایران است و ایران نیز مخالف سلطه عربستان بر یمن و نادیده گرفتن حقوق زیدیها و حوثیهاست.
لبنان:
نقش موثر حزبالله در مقابله با داعش در لبنان و سوریه و عراق، موفقیت حزبالله به عنوان یک قدرت سیاسی و نظامی در دفع تجاوزات اسراییل به لبنان، موجبات نگرانی عربستان از قدرت یافتن متحد ایران در لبنان، را افزایش داده است. ریاض شدیدا نگران ارتقاء نقش و نفوذ حزبالله در لبنان و منطقه است. بنابراین در هرطرحی باید بهبود روابط حزبالله و عربستان برای بهبود روابط ریاض – تهران، لحاظ شود.
فلسطین
پس از بر ملا شدن روابط محرمانه ،اتحاد پنهانی ریاض- تل آویو، برای مقابله با منافع ایران و نیز افشاء معامله دولت ترامپ با تلآویو و ریاض برای تسلیم کردن فلسطینیها، از منظر تهران، ریاض از خط قرمز عبور کرده است، لذا ج.ا.ایران تشکیل دولت یهود، شکست مقاومت فلسطین، پذیرش اشغالگریهای اسراییل، تسلیم شدن جهان اسلام در قضیه فلسطین، را نمی پذیرد و اقدامات مذکور را درراستای طرح های سلطه دولت صهیونیستی برخاورمیانه تلقی می کند.
مصر
با آن که دولت ژنرال ” السیسی” در قاهره در خصوص مقابله با گروههای تروریستی در کشورهایی مثل سوریه با مواضع ایران نزدیک بود، ولی پس از بروز بهار عربی، مصر جایگاه رهبری جهان عربی خود را به عربستان واگذار کرده است. اگر چه” جان کری” افشاء کرد که کشورهای عربستان، امارات و مصر در گفتوگوها با دولت اوباما، خواهان حمله نظامی به ایران بودهاند. با این وجود ایران و مصر با برخورداری از دو تمدن بزرگ بشری، در موارد مهمی مثل مقابله با ایدئولوژی وهابیگری، مقابله با تروریستهای تکفیری داعشی، خلع سلاح اتمی اسراییل و عاریسازی خاورمیانه از سلاحهای کشتار جمعی دارای مواضع و منافع مشترک هستند.
خلیج فارس
عربستان، قطر، امارات، عمان، کویت و بحرین برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران،” در سال ۱۹۸۰ .م ، شورای همکاریهای خلیج فارس ” را فعال ساختند، از آن زمان به بعد هم صدها میلیارد دلار ثروت مردم منطقه را برای خرید تسلیحات نظامی به حساب بانکی جیب سرمایه پرستان غربی، بویژه آمریکا، واریز کرده اند. بحران در روابط عربستان و قطر، در سال ۲۰۱۷، نشان داد که ریاض در پی سلطه بر کشورهای کوچک عربی خلیج فارس است. البته ج.ا.ایران با بازکردن مرزهای خود، تحریم سعودی – امارات علیه قطر را خنثی کرد و موجب شکست طرح تغییر رژیم در قطر شد. واقعیت این است که ریاض فراتر از اهداف شورای همکاریهای خلیج فارس، در پی سلطه بر کشورهای کوچک عربی حاشیه خلیج فارس و تشکیل «بلوک سعودی» است. لذا «حضور منطقهای به عنوان یک استراتژی بازدارنده» از سوی ج.ا.ایران، برای مقابله با تهدیدهای مذکور و حفظ امنیت ملی، ضرورتی انکار ناپذیر است.
نگرانی های آل سعود و متفقین اش
احیاء «امپراطوری پارس ها »و تشکیل ” جبهه هلال شیعی” تئوریهای توطئه،طراحان صهیونیستی برای درگیر ساختن حکومت های عربی منطقه با ج.ا.ایران ، است. غربی ها و به تبع آن سعودیها ،نفوذ ایران در کشورهای عراق، لبنان و سوریه و یمن، افغانستان، را به سران حکومت های عربی منطقه گوشزد و آنان را نگران و مضطرب، می نمایند.
نگرانیهای ج.ا.ایران :
تجاوز صدام به ایران، طی حمایت همه جانبه غرب ،به قصد تجزیه ایران و تغییر رژیم در ایران صورت گرفت، همه شیوه های براندازی نظام، از جنگ سایبری تا حمایت از اعمال تروریستی ، از سوی واشنگتن- تل آویو و متحدین شان علیه ج.ا.ایران ، اجرا می گردد. گزینه حمله نظامی آمریکا به ایران و مشارکت تل آویو، هم چنان روی میز روسای جمهور آمریکا است، طبق اعتراف های ” جان کری” متحدین عرب اش نیز از این گزینه حمایت میکنند،
حضور نظامی آمریکا درمنطقه ، در اطراف مرزها ی ج.ا.ایران، ارسال صدها میلیارد دلارتسلیحات پیشرفته به کشورهای همسایه عرب،اتحاد مثلث عبری- عربی- غربی جهت تغییر نظام در ایران،
تداوم اعمال شدید ترین تحریم های غرب به رهبری آمریکا علیه ج.ا.ایران
الزامات تعامل و همکاری تهران – ریاض :
ریاض و تهران بدون هرگونه پیششرطی گفتوگوهای دوجانبه را آغاز و همه نگرانیهای خود را مذاکره نمایند، زمینه سازی درک صحیح از نگرانیها و تهدیدات امنیت ملی، فی مابین تهران – ریاض، مهیا گردد.
برگزاری نشست وزرای خارجه کشورهای حوزه خلیج فارس ، جهت آغاز گفتوگوهای برای دستیابی به تفاهمی کاربردی
راه اندازی و فعال سازی مجمع های: گفتوگوهای ایرانی – عربی برای بهبود روابط ایران و اعراب و گفتوگوهای رهبران مذهبی اهل تسنن و تشیع در سطح داخلی- منطقه ای- بین المللی.
به استناد بند ۸ قطعنامه ۵۹۸ شورای امنیت سازمان ملل، و با بهره مندی از تجربه اروپاییها در مورد تشکیل سازمان امنیت و همکاری اروپا ، تشکیل «سیستم همکاری و امنیت در خلیج پارس اسلامی ” برای تامین ثبات و امنیت پایداردرحوزه مذکور، همکاریهای جامع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، امنیتی و نظامی، عاریسازی منطقه از سلاحهای کشتار جمعی، خروج نیروهای خارجی از منطقه،
نتیجه گیری
برای مقابله با تهدیدهای منطقه ای و بین المللی جاری، ،قبل از هرچیز نیازمند وحدت ملی، رضایت مندی مردم ازحکومت، اعتماد و پای بندی آنان به نظام هستیم. باید نارضایتی های اقتصادی ،اجتماعی ، تشدید اختلافات سیاسی درداخل، هر چه سریع تر حل و رفع گردد. نظام ج.ا.ایران با تعویض برخی روش ها در داخل،تغییر تاکتیک بازی درسطح منطقه ای و بین المللی، خواهد توانست توپ را به زمین طرف مقابل پرتاب نماید.
پتانسیل هایی که برجام برای سیاست خارجی ایران فراهم کرده ،بسیار فراتر از موضوع هسته ای است. تهیه و تدوین کنندگان راهبرد های ج.ا.ایران، باید در مقطع جاری، هنر استفاده از ظرفیت های آشکار و پنهان داخلی را درسطح منطقه ای و بین المللی بکار بندند تا دسایس و طراحی های دشمنان و بدخواهان ایران اسلامی عقیم ماند،
قدرتهای بزرگ به منطقه میآیند و میروند اما ایران اسلامی و همسایگان عرب اش ، ناچارند با هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند. رهبران عربستان و ایران برای تحقق همکاریهای منطقه، باید مانع گسترش خصومت شده و اجازه ندهند تخم خصومت دائمی کاشته شود. توسعه و رونق هر دو کشور و منطقه ایجاب میکند که کشورهای منطقه در کنار هم در سایه صلح و دوستی زندگی کنند. سالها طول خواهد کشید تا دو قدرت عربی لیبی و سوریه، قدرت گذشته خود را بازیابند. قدرتهای عربی مصر و عراق هم با بحرانهای متعدد تروریسم و بحرانهای سیاسی و اقتصادی و امنیتی داخلی مواجه هستند. اینک افغانستان ، به ویرانه مبدل شده است ، تروریزم در پاکستان پرورش می یابد و پاکستان را به پرتگاه جنگ می کشاند، واقعیت این است که جنگ مسلمان علیه مسلمان، عربی – عربی ، در جریان است. ثروت جهان اسلام به جای توسعه و رونق منطقه، صرف جنگ و خونریزی در جهان اسلام شده است.اتحادیه عرب سقوط کرده ، مسئله فلسطین هم به خاطر سازشها، معلق و لاینحل مانده است، منشاء همگرایی در جهان اسلام مشاهده نمی گردد،
مسلما ، درگیری تهران – ریاض ، به هر عنوان و بهانه ای، برنده ای نخواهد داشت ، هر دو بازنده خواهند شد، زیرا هر جنگی در جهان اسلام، موجب تضعیف بیشتر امت اسلامی ،تحکیم و اقتدار بیشتر رژیم غاصب صهیونیستی خواهد گردید. در بحبوحه مناقشات جهان اسلام،از برنده شدن رژیم غاصب صهیونیست، کودک کش، چه کسانی خوشحال و بهره مند خواهندگردید. ؟ !
واژگان كليدي: سیستم، همکاری منطقه ای اسلامی، خط قرمز آمریکا , اسراییل