دکتر جواد منصوري
سفیر پیشین و كارشناس مسائل شرق آسیا
روند بحران شبه جزیره کره
با بررسی سیاستهای بلند مدت ایالات متحده در سطح بینالمللی و سیاست ویژهی این دولت در ارتباط با اقیانوس آرام و شرق آسیا از حدود دو دههی پیش تمرکز روی این مسئله هست که در قرن بیست ویکم آمریکا بیشتر در اقیانوس آرام متمرکز باشد. چرا که شرایط در این منطقه برای آمریکا مناسبتر از آسیا و حتی آمریکای لاتین میباشد. با وجود این بخصوص در دورهی اوباما تلاش بخصوصی در مورد حضور و کسب منافع بیشتر در اقیانوس آرام صورت گرفت، حتی در دورهی ایشان روابط با هند (اگرچه با اقیانوس آرام ظاهراً کمی فاصله دارد) اما به دلیل پیوستگی با این منطقه گسترده شد. دولت آمریکا سرمایه گذاری عظیمی را برای تقویت موضع این کشور در اقیانوس هند و اقیانوس آرام انجام دادند. طبعاً این موضوع برای رقبای آمریکا و حفظ امنیت و منافع ملی کشورهای این منطقه موضوع اساسی بوده و از دو دههی پیش به تدریج به عنوان مسئلهی جدی مطرح شد. به همین دلیل ما شاهد افزایش تجمع سلاح در این منطقه هستیم. حتی خارج کردن ژاپن از کشور غیر مدافع به یک کشور مدافع و اختصاص تجهیزات سنگین نظامی و بودجهی نظامی سنگین ژاپن (با اینکه در گذشته تحت پوشش آمریکا بود) به گونه تدریجی طبعا تنشهایی را بوجود آورد. اما تحولات اخیر در خاورمیانه بخصوص بعد از جریان یازده سپتامبر از میزان اهمیت اقیانوس آرام کاسته شد. اما با بنبست سیاستهای آمریکا در خاورمیانه و به تعبیر شکست این سیاستها، حضور آمریکا در این منطقه طبعاً جدیتر شد. از این نظر چین، روسیه، کرهی شمالی و تا حدودی آ.سه. آن و فیلیپین نسبت به حضور گستردهی آمریکا در این منطقه حساس شدند.
بویژه اینکه اگر دولت آمریکا در این منطقه مستقر شود، علاوه بر ژاپن، استرالیا، تایوان و بعضی دولتهای دیگر به بخش آمریکایی این منطقه تبدیل شوند، این امر طبیعتاً نگرانی بیشتری برای این کشورها هست. به علاوه کشورهای شرق آسیا از تقویت ژاپن بسیار واهمه دارند. به طوری که تجربهی قرن پیش که چندین مرتبه ژاپن این منطقه (از شرق روسیه تا جنوب چین و ویتنام ) را غارت کردند و سبب ساز ویرانی گسترده شدند، نگران قدرت گرفتن ژاپن هستند. به این ترتیب زمینههای تنش روانی و نگرانی رو به افزایش هست. انتخاب رئیس جمهور جدید آمریکا با ویژگی های خاص خود این تنش را شدید کرد. تا زمانی که ایشان در رأس قدرت هستند، تنش رو به افزایش خواهد بود.
در شرایط کنونی، دولت آمریکا از افزایش فشار به دولت کره شمالی اهدافی را پی گیری می کند، در واقع دیدگاه دولت آمریکا چنین هست که دولت کره شمالی با تحریمهای که به آن اعمال شده است احتمال نرمش و انعطاف از سوی دولت کرهی شمالی هست و حتی با افزایش آن احتمال تسلیم این کشور در برابر خواستههای دولت امریکا هست، شبیه اقدامی که علیه ایران کردند را متصور هستند. اما کرهی شمالی به هیچ عنوان اجازه نمی دهند که تجربهی ایران تکرار شود. بعلاوه اینکه دولت چین و روسیه مستقیم و غیر مستقیم از دولت کره شمالی حمایت خواهند کرد. ترامپ به صراحت گفت که رفتار چین در قبال کرهی شمالی ما را به بسیار خسته و ناراحت کرده است. این نشان می دهد که دولت چین نهایتاً حمایت از دولت کره را به صورت جدی دارد، بنابراین آمریکا به راحتی نمیتواند فقط با دولت کرهی شمالی طرف باشد. طبعاً خلع سلاح موشکی و هستهای قطعاً به بحث فاصله انداختن میان چین و کرهی شمالی و همچنین موضع ضد ژاپن و آمریکا را از کرهی شمالی بگیرد. در این بین با توجه به وضعیت موجود احتمال چند سناریو هست:
1- جنگ گسترده در این منطقه که اگر از آن جلوگیری نشود، دامنهی آن قطعاً تا استرالیا و هند کشیده خواهد شد، به همین دلیل طرفین اگرچه خیلی با قطعیت ادعا می کنند ،در عین حال هیچکدام خواهان جنگ نخواهد بود. و فقط از این تبلیغ آغاز جنگ خواهان اخراج حریف از صحنه هست. لذا دو طرف از شعاردادن، تهدید کردن و تجهیز کردن خود داری نمی کنند..
2 – سناریوی دوم این هست که یک جنگ محدود میان کرهی شمالی و کرهی جنوبی بدون دخالت مستقیم آمریکا باشد. طبیعتا ژاپن، تایوان هم دخالت نداشته باشند. اما باید گفت احتمال این وضعیت خیلی ضعیف هست. چراکه قطعاً چین مانع سقوط دولت کرهی شمالی میشود. از سوی دیگر؛ با فرض پیروزی دولت کرهی جنوبی در جنگ با کرهی شمالی، این پیروزی دولت آمریکا تلقی خواهد شد و مورد پذیرش دولت روسیه و چین نخواهد بود. لذا این کشورها هم درگیر این مسئله خواهد شد. چنانچه دولت چین رسماً اعلام کرد که ما اجازهی سقوط دولت کرهی شمالی را نخواهیم داد. در واقع در این سناریو به دنبال جنگ محدود است.
3- سناریوی سوم میخواهد با یک مذاکره مخفیانه و جامع مواضع طرفین را پی گیری و حفظ کنند. با توجه به وضعیت فعلی آمریکا شرایط چنین مذاکرهای را ندارد، یعنی وزارت خارجه آمریکا به شدت ضعیف هست و رئیس جمهور آمریکا شخصیت سیاسی و اهل مذاکرات پیچیده نیست. بنابراین دیپلماسی پنهان و مذاکره و حل و فصل مخفیانه مسئله در این دوره بسیار ضعیف هست. به علاوه اینکه دولت کرهی شمالی و چین هیچ خاطرهی خوبی از آمریکا ندارند. چرا که در گذشته تعهدات زیاد داده اند ولی عمل نکردند. همانطور که در خصوص برجام ایران عمل نکردند. بنابراین دولت کرهی شمالی نه به راحتی وارد مذاکره می شوند و نه از موضع خود خارج می شود. بنابراین این نکته احتمال مذاکره را بسیار ضعیف کرده هست. در واقع مذاکرات شش جانبه در شرق آسیا به دلیل عدم اعتماد به آمریکا کاملاً منحل شد، اما اکنون اگر دولت آمریکا پیشنهاد آغازین را بدهد کرهی شمالی نخواهد پذیرفت.
4- سناریوی چهارم این هست که آمریکا ناگهان شرایط موجود را به طور کامل متوقف کند و با فریز کردن آن خواهان سکوت دو طرفه شود تا در یک زمان مناسب دیگر مجددا تصمیم گیری کند. در این راستا ممکن هست این سکوت سالها ادامه پیدا کند و فقط یک آماده باش دائمی برای دوران طولانی به سر ببرد و شرایط نه جنگ نه صلح ادامه پیدا کند. در این حال احتمال این سناریو بیش از سایر هست.
واژگان کلیدی: اهداف، رویکرد، بازیگران، بحران، کره ، سناریو