مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رویکرد سوری آلمان

اشتراک

دکتر مهدی محمدنیا

استاد دانشگاه و کارشناس اروپا

 

نگاه کنونی آلمان به سوریه

آلمان تداوم و گسترش بحران سوریه را مانعی در برابر امنیت اقتصادی و اجتماعی خود تلقی می کند. تداوم بحران سوریه از دو جهت برای آلمان پیامد منفی دارد:  نکته اول نگرانی از سیل عظیم مهاجرت از سوریه به کشورهای اروپایی است که در این میان با توجه به وضعیت خوب اقتصادی آلمان، این کشور از جایگاه ویژه ای برای مهاجران برخوردار است و بسیاری از مهاجران خاورمیانه خواستار ورود به این کشور هستند. در حالی که فرانسه و انگلستان به علت بحران اقتصادی و گسترش بیکاری از پذیرش بیشتر مهاجران خود داری کرده اند و کشورهای مجارستان، مقدونیه، یونان که درگیر مشکلات اقتصادی هستند، قوانین کنترل مرزی بسیاری شدیدی را در جهت ممنوعیت ورود مهاجرین اعمال کرده اند. آلمان در میان کشورهای اروپایی انعطاف پذیری بیشتری را در پذیرش مهاجرین نشان داده است. علت این موضوع را هم باید در همان نگاه اقتصادی آلمان به مهاجرین جستجو کرد. چرا که آلمان پایین ترین نرخ زاد و ولد را در میان کشورهای اروپایی دارد لذا جمعیت این کشور رو به پیری است، بر طبق آمار جدید کمسیون اروپا جمعیت آلمان تا سال 2060 از  81.3 به 70.8 میلیون نفر کاهش پیدا خواهد کرد. این روند می تواند تهدید برای توازن نیروی کار و آینده جایگاه اقتصادی آلمان در اروپا ایجاد کند. لذا با توجه به اینکه طبق برآورد مؤسسه پژوهش‌ کار، ۷۷درصد پناهجویان و متقاضیان پناهندگی در سن کار کردن هستند ، بخشی از سیاست پذیرش مهاجرین در آلمان را باید در ایجاد توازن نیروی کار در دهه های آینده و تضمین قدرت اقتصادی آلمان جستجو کرد. هرچند در کوتاه مدت، ممکن است به تشدید بحران اشتغال و مشکلات اقتصادی اجتماعی دیگر بیانجامد و مرکل نیز تلاش کرد به مردم اطمینان دهد که پذیرش این مهاجرین برای مردم  بار مالی نخواهد داشت. بر اساس یک نظر سنجی سال ، 31 درصد از پاسخ دهدنگان آلمانی معتقد بودند که “آلمان به خاطر مهاجرین کشور معیوب و ناقص (dumber) خواهد شد”.   امروزه نیز شاهد تظاهرات گسترده گروه های راست افراطی بویژه پگیدا علیه مهاجرین و اعمال خشونت های فراوان در در اردوگاه های مهاجرین هستیم به طوری که منجر به واکنش شدید کمسیونر حقوق بشر شورای اروپا گردید که در رابطه با احساسات شدید ضد مهاجرت و گسترش رفتار های نژادپرستانه در این کشور در برخورد با مهاجرین انتقاد کرد.  اما در بلند مدت، پذیرش بخش زیادی از مهاجرین را بر خلاف سخنان آنگلا مرکل که تلاش کرد آن را به مسایل اخلاقی و حقوق بشر نسبت دهد، باید در راستای منافع اقتصادی آلمان ارزیابی کرد. اما با این وجود، تداوم سیل عضیم مهاجرت می تواند به لحاظ تحمیل بار اضافی بر اقتصاد آلمان امنیت اقتصادی این کشو را مورد تهدید قرار دهد.  چه به لحاظ کنترل مهاجرت و چه به لحاظ اینکه این منطقه خاورمیانه 70 درصد از ذخایر سوخت جهانی را در خود جای داده است، منافع آلمان در تثبیت اوضاع سیاسی خاورمیانه است.

نکته دوم این است که از نظر آلمان تداوم بحران سوریه می تواند در آینده امنیت اجتماعی این کشور را مورد تهدید قرار دهد. چرا که امروزه موضوع مهاجرت مسلمانان در اروپا از یک موضوع اجتماعی تبدیل به یک موضوع امنیتی شده است و  کشورهای اروپایی بویژه آلمان معتقدند که پیوند نزدیکی بین مهاجرت و گرایش به ادیکالیسم و گروه های تروریستی وجود دارد. صرفا در ژانویه سال 2015 حدود 500 نفر از آلمان به گروه های تروریستی همچون داعش پیوستند که عمدتا از نسل دوم مهاجرین هستند. لذا، این نگرانی وجود دارد که  وقتی این جنگجویان بنیاد گرا به کشورهایشان در اروپا برمی گردند اقدام به رفتارهای تروریستی کنند برخی مطالعات تخمین زده اند که از هر 9 جنگجوی نو سلفی یک نفر به رفتار های تروریستی در کشور خود دست می زند، برخی دیگر این نسبت را 1 به 4 تخمین زده اند.

آینده رویکرد سوری آلمان

 آنگلا مرکل نسبت به انگلستان و فرانسه رویکرد واقع گرایانه تری را در قبال تحولات خاورمیانه  دنبال کرده است. با وجودی که که انگلسان و فرانسه در ابتدا از گزینه نظامی علیه بشار اسد و همراهی با امریکا صحبت می کردند ، مرکل اعلام کرد که دولت وی در هیچ اقدام نظامی علیه بشار اسد شرکت نخواهد کرد. برخلاف فرانسه و انگلستان، اقدام محتاطانه آلمان در برخورد با بحران سوریه کمتر چهره منفی ازاین کشور در منطقه به جای گذاشته است. همین امر می تواند زمینه نفوذ این کشور را بویژه به لحاظ اقتصادی بیشتر از گذشته فراهم نماید.  همین رویه محطاانه آلمان در برخوردها با انقلاب اسلامی و سپس تحریم های هسته ای امریکا و نقش سازنده اش در مذاکرات هسته ای، آلمان را به بزرگترین شریک تجاری ایران در اروپا تبدیل کرده است.  بعد از توافق هسته ای  نیز آلمان اولین کشوری بود که تیم اقتصادی خود را برای مذاکرات تجاری به ایران فرستاد و با استقبال خوبی هم از سوی ایران مواجه شد. این سیاست در آلمان تبدیل به یک سنت شده است و آلمان با توجه به پتانسیل اقتصادی خود بیش زهرچیز چشم به بازار های منطقه دوخته است. و برخلاف انگلستان و فرانسه از اتخاذ رویکردهای امنیتی در خاورمیانه پرهیز می کند و این می تواند زمینه نفوذ بیشتر این کشور را در کشورهای منطقه فراهم نماید.

رویکرد آلمان در رابطه با بحران سوریه مبتنی بر پیامدهای بعدی آن برای اروپا  اعم از گسترش مهاجرت،  تروریسم و ناامنی با توجه به مجاورت اروپا به مناطق بحران زای خاورمیانه است. بر این اساس مرکل از زمان شکل گیری بحران مخالفت خود را با بکارگیری نیروی نظامی علیه بشار اسد ابراز داشته است و گزینه نظامی را منجر به شعلور شدن بیشتر بحران و سرایت اثار زیانبار آن به اروپا و آلمان تلقی کرده است. لذا پیش بینی میشود این سیاست  از سوی آلمان دامه یابد و بر راه حل های دیپلماتیک از طریق گسترش ظرفیت چانه زنی با مشارکت بازیگران موثر از جمله ایران تأکید بیشتری گردد. از یک سو با توجه به اینکه توافق هسته ای برجام موفقیت بکارگیری دیپلماسی  واقعی  و گسترش چانه زنی را در حل بحران های بین الملل  نشان داد، این  می تواند الگوی مناسبی برای حل بحران سوریه در اختیار بازیگران کلیدی قرار دهد. از سوی دیگر به نظر می رسد توافق هسته ای فضا را برای نقش آفرین یبیشتر ایران برای حل بحران های بین المللی  فراهم نموده است. نشست مقدماتی کنفرانس مونیخ درتهران و دعوت از ایران برای اولین بار برای شرکت در مذاکرات وین که 30 اکتبر برگزار می شود، این مسأله را به خوبی تایید می کند.

واژگان كليدي: رویکرد سوری آلمان، آلمان، سياست خاورميانه اي، اولويت، خيزش، اهداف سوری آلمان

 

مطالب مرتبط