مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

رویای ترکیه؛ هژمونی در قالب هیدروهژمونی

اشتراک

احمد رشیدینژاد

 پژوهشگر مسائل ژئوپلیتیک

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

به گزارش برنامه امنیت و تغییرات محیطی در «مرکز مطالعات ویلسون» پروژه گاپ در ترکیه یکی از بزرگ‌ترین پروژه‌های آبی در جهان است که بر روی این رودها در حال اجرا است. این پروژه شامل ۱۳ طرح آبیاری و برقابی است که در بردارنده ۲۲ سد و ۱۹ نیروگاه برقابی روی دجله و فرات است. تنها یکی از این سدها، سد آتاتورک نام دارد، که حدود ۴۹ میلیارد متر مکعب گنجایش دارد. یعنی گنجایشی برابر با گنجایش ۶۵۰ سد در ایران! «ایلیسو» نیز  که قرار بود در سال 2019 به اتمام برسد(ولی ساخت این سد پیش از موعد به پایان رسید)، نام سدی دیگر از این مجموعه است که بر روی دجله ساخته شده و به تنهایی ظرفیتی معادل سه برابر بزرگترین سد ایرانی«کرخه» دارد!

بعبارتی برنامه‌ریزی حداکثری برای مهار آب. چرا که بنابر گفته‌های محمد درویش فعال محیط زیست در ایران، حجم مخزن سدهای ترکیه بر روی این دو رود تقریباٌ 3 برابر آورد سالانه این رودخانه‌هاست(آورد سالانه این دو رود ۴۷ میلیارد متر مکعب است.

طرح «گاپ» علاوه بر تنش‌های داخلی[با کردها] موجب نگرانی همسایگان نیز شده است. عراق و سوریه مدعی‌اند که براساس کنوانسیون «استفاده غیرناوبری از مسیرهای آبی بین‌المللی فرامرزی» و توافقات کمیته فنی مشترک که در سال ۱۹۸۰ شکل گرفت، ترکیه باید به آنها پیش از اجرای این پروژه عظیم اطلاع می‌داد، چرا که بر آب‌های دجله و فرات تاثیر می‌گذارد. این امر با این واقعیت تشدید خواهد شد که جمعیت هر دو کشور سوریه و عراق به طور قابل‌توجهی افزایش داشته، و نیازهای آبی تازه نیز افزایش خواهند یافت. بنابراین افزایش سطح جمعیت، افزایش اشتیاق برای توسعه اقتصادی و امنیت غذایی آینده در منطقه،  به این معنا است که سوریه و عراق به شدت نیازمند دسترسی کامل به جریان دو رودخانه هستند. آنها همچنین از این مساله نگرانند که جریان کاهش یافته آب به فرسایش خاک منجر شده و سطح شوری در مناطقی که در گذشته آب داشت بیشتر شده و در نهایت بحران ریزگردها و آلودگی هوا را باعث خواهد شد.

در این خصوص، «روحانی» رئیس جمهوری ایران نیز در دیدار 26 آبان 97، با «برهم صالح» رئیس جمهوری عراق، تلویحاٌ نگرانی ایران را از پیامدهای زیست‌محیطی سدسازی‌های ترکیه، ابراز نمود. هرچند وی این بار مستقیماٌ نامی از ترکیه نبرد، اما پیش‌تر و در «نشست مبارزه با گرد و غبار تهران»(12-14 تیر 96)، با انتقاد صریح از سدسازی‌های ترکیه«عامل 80 درصد گرد و غبارها را ریشه خارجی اعلام کرده بود». در نشست خبری روز شنبه(26 آبان)، روحانی به طور سربسته، نگرانی‌ها ایران را بدین شکل عنوان نمود که: « امروز بخشی از مردم ما در مرزهای غربی و به ویژه در جنوب دچار مشکل ریزگرد هستند… ما امیدواریم بتوانیم همان طور که ملت عراق را از رنج داعش با کمک همدیگر خلاص کردیم، مردم دو کشور را از رنج ریزگردها با کمک دو کشور خلاص کنیم» .

با این حال نگرانی‌های اصلی برای عراق و سوریه است، چرا که قسمت‌های وسیعی از سرزمین عراق(به جز قسمت‌های شمالی) و بخش‌های وسیعی از کشور سوریه(به جز حاشیه مدیترانه) بارندگی اندکی دارند. به طوری که میانگین بارندگی سالانه در عراق(به جز مناطق شمالی و شمال خاوری)، حدود 100 تا 170 میلی‌متر است. بارش کم همراه با دمای بالا، بخش بزرگی از عراق و خاور سوریه را به بیابان تبدیل کرده است. از این رو نیاز آبی این سرزمین‌ها وابسته به رودخانه‌هایی است که  از مناطق کوهستانی ترکیه سرچشمه می‌گیرند، . به عبارتی،  دجله و فرات شریان حیاتی عراق و سوریه هستند و سدسازی بر روی این رودها تدوام جریان به سوی این کشورها را در هاله‌ای از ابهام قرار می‌دهد. در حال حاضر بیش از 90 درصد آب فرات و  نزدیک به 56 درصد آب دجله از خاک ترکیه تأمین می‌شود. در پاسخ به این نگرانی‌ها، «رضا تکین» سفیر ترکیه در ایران در حاشیه کنفرانس بین‌المللی مقابله با گردو غبار به خبرنگاران گفته بود: «اکنون سدها و برخی پروژه‌های مرتبط که در ترکیه ساخته می‌شوند، هدف حمله برخی محافل از جمله ایران است. ما با این دیدگاه مخالفیم… زیرا سدهایی که بر دجله و فرات ساخته شده هیچ اثر منفی بر محیط زیست کشورهای پایین دست یعنی عراق و سوریه ندارد… برعکس، این سدها به مدیریت آب کمک می‌کنند به نحوی که در دوره‌های کم‌بارش… می‌توانیم آب را رها کرده و آب کافی به کشورهای پایین دست بفرستیم…»!

با این وجود صاحب‌نظران معتقدند این سدسازی‌ها فاقد بازدهی مالی بوده و تأمین آب و سودآوری، صرفاً بهانه‌ای برای سرپوش گذاشتن بر دلایل سیاسی و ژئوپلیتیکی ساخت آن است. از بُعد ژئوپلیتیک ناظران معتقدند که؛ سیاست سدسازی این کشور به اهداف پنهانی این کشور به منظور ایجاد هژمونی آبی بر عراق و سوریه باز می‌گردد. هژمونی که دست برتر ژئوپليتيكي ترکیه را در برابر كشورهاي جنوبي به همراه خواهد داشت. ردپای ناموفق این برتری خواهی منطقه‌ای را می‌توان در حمایت ضمنی ترکیه از گروه تروریستی داعش نیز مشاهده نمود. حمایتی که به منظور سرنگونی دولت‌های منطقه و روی کار آوردن دولت‌های همسو با ترکیه صورت گرفت. اهدافی که گفته می‌شود برگرفته از دکترین«عمق استراتژیک» “داود اوغلو” نخست وزیر سابق ترکیه است. اوغلو معتقد است، ارزش یک کشور در روابط بین‌الملل از موقعیت ژئوپلیتیک و عمق تاریخی آن نشأت می‌گیرد، وی با تعریف هویتی چندگانه برای ترکیه، این کشور را در ردیف کشورهای منحصر به فرد و قدرت‌های مرکزی در نظر می‌گیرد که نباید نقش خود را محدود به یک منطقه نموده و باید نقش رهبری چندین منطقه پیرامونی(غرب آسیا، بالکان، آسیای مرکزی و قفقاز) را به عهده بگیرد. بر این اساس تکمیل سدهای طراحی شده بر رودهای دجله و  فرات و افزایش هژمونی آن در حوضه منابع طبیعی، توان چانه زنی دولت ترکیه در مذاکرات مرتبط با تعیین آینده سیاسی سوریه را تقویت خواهد کرد. مسأله‌ای که می‌تواند در راستای استقرار نیروهای نزدیک به ترکیه در مناطق شمالی سوریه و ایجاد کمربندی جهت مقابله با نفوذ گروه های کُردی مورد استفاده قرار بگیرد.

همچنین تحلیل‌گران بر این باورند که؛ ممکن است در آینده ترکیه در مقابل آب حتی از عراق و سوریه، تقاضای نفت مجانی نماید. همانطوری که «سلیمان دمیرل» رئیس جمهور وقت ترکیه زمانی تلویحاٌ به این خواسته اشاره کرده بود: وی گفته بود:«منابع آب متعلق به ترکیه است؛ منابع نفت متعلق به آنها. ما نمی‌خواهیم که آنها منابع نفت‌شان را با ما تقسیم کنند، و آنها هم نمی‌توانند در منابع آبی ما سهیم باشند»! موضوعی که «تکین» هم در مصاحبه با خبرنگاران، ابایی از تکرار آن نداشته است: «امروز یک بطری آب از یک بشکه نفت گران‌تر است و ملت‌ها تأکید دارند که آب حق ماست، حالا که آب از نفت هم گران‌تر است پس چرا نفت را با هم شریک نمی‌شویم».

عراق از آغاز قرن بیستم کشور صادرکننده نفت است در حالی که سوریه در سال ۲۰۰۱ شروع به صادرات نفت کرده است و ترکیه هیچ ذخیره نفتی ندارد . وابستگی ترکیه به نفت خاورمیانه قطعی است: نه تنها کارکرد اقتصاد ترکیه وابسته به جریان پیوسته نفت خاورمیانه است، ارتش آن نیز به طور فزاینده‌ای متکی به نیازهای سوختی گسترده شده‌ است. در این شرایط، نه تنها برای ترکیه حائز اهمیت است که منابع برق آبی خود را تا جایی که ممکن است به سرعت توسعه بخشد، بلکه الزامی است که از خطر نفوذ سیاسی کشورهای صادر کننده نفت خاورمیانه جلوگیری کند). نتیجه اینکه پروژه گاپ در کنار کاهش وابستگی دولت ترکیه به انرژی فسیلی(به دلیل تولید برق‌آبی)؛ [به شکل یک موازنه] افزایش وابستگی ارائه‌کنندگان این انرژی و به طور خاص عراق و سوریه به منابع آب شیرین را افزایش خواهد داد. تعبیری که طراحان و مجریان گپ در این ‌باره بیان کرده‌اند این است که: «کاری می‌کنیم که ارزش هر بشکه آب با یک بشکه نفت برابری کند. جالب آنکه با تکمیل پروژه گپ، ترکیه آبی را که از منظر طبیعی جزئی از حقوق دولت‌های عراق و سوریه به شمار می‌رود به آنها می‌فروشد.

واژگان کلیدی: ترکیه، هژمونی، هیدروهژمونی ، احمد رشیدینژاد، ژئوپلیتیک، پروژه گاپ

مطالب مرتبط