مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ارتش اروپایی و آینده نقش دفاعی اتحادیه اروپا – گفتگو با ماهان عابدین

اشتراک

تحليلگر مسائل دفاعي و امنيتي

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

پایان جنگ سرد و فروپاشی اتحاد شوروی دنیا را وارد عصر جدیدی نمود. در این دوره پرتلاطم به‌واسطه تهدیدات جدید و روزافزون، محیط امنیتی دنیا و اروپا نیز تغییر کرده است. در همین راستا  در سالهای اخیر نگاه به ارتش اروپایی و آینده نقش دفاعی اتحادیه اروپا مورد توجه قرار گرفته است. گفتگوی زیر برای بررسی بیشتر ارتش آینده نقش دفاعی اتحادیه اروپا است:

واژگان کلیدی: آینده، نقش دفاعی، اتحادیه اروپا، ارتش اروپایی

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: آیا راهبردهای دفاعی و نظامی اتحادیه اروپا نسبت به یک دهه گذشته تغییر چشم‌گیری کرده است؟

از اواسط تا آخر دهه هشتاد میلادی ایده تشکیل ارتش اروپایی شکل گرفت و تاکنون هیچ حرکت جدیدی به‌غیراز یکسری رایزنی‌های بین آلمان (برای تشکیل نیروی‌های واکنش سریع) چیز خاصی انجام‌نشده است؛ اما در حوزه امنیت کارهایی انجام داده‌اند و در سال‌های دهه‌های گذشته همکاری‌هایی نزدیکی در شرف تکوین بوده است.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: جایگاه نظامی دفاعی اتحادیه اروپا در سطح منطقه و  جهان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

نقطه ثقل محور نظامی کشورهای اروپای شرقی و غربی ناتو بوده است نه همکاری‌های نظامی در داخل اتحادیه اروپا است. ناتو نهادی فرا اروپایی است و هم مهم‌ترین عامل ناتو ایالات‌متحده امریکا است و از پایان جنگ جهانی دوم به بعد امنیت کشورهای اروپایی و اتحادیه اروپا را تضمین کرده است. در این حال اروپایی‌ها وقتی به دفاع و توانایی‌های نظامی خود نگاه می‌کنند توجه آنها بیشتر به ناتو معطوف است. اگر دقیق‌تر نگاه کنیم و تک‌تک کشورهای اروپایی نگاه کنیم تنها دو کشور توانایی نظامی قابل‌توجهی و قابل‌ملاحظه‌ای دارند: نخست بریتانیا و یا انگلستان با نیروهای قدرتمندی است. این قدرت هرچند در سال‌های گذشته خیلی کوچک‌شده‌؛ اما قدرت نظامی قابل‌توجه دارد. دوم فرانسه است. هر دو قدرت دارای توانایی نظامی هسته‌ای هستند. دراین‌بین آلمان هرچند سابقه نظامی درخشانی دارد و آن‌ها در جنگ جهانی دوم حرف نخست را در اروپا می‌زدند؛ اما بعد از خلع سلاح شدن نیروهای مسلح آلمان حتی توانایی دفاع از مرزهای خود را ندارند، چه اینکه ظرفیت عملیات آفندی و خارج از اروپا داشته باشند.

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: در دو سال گذشته و… نوع همکاری‌های نظامی و مشارکت اروپا با امریکا با چه مؤلفه‌هایی موردبررسی شما قرار می‌گیرد؟

 همکاری‌های نظامی محور اصلی ناتو است و ناتو در یک دهه گذشته به شکل چشمگیری توسعه‌یافته است و تمام کشورهای اروپایی شرق را در برمی‌گیرد. کشورهایی چون رومانی که قبلا در پیمان ورشو حضور داشتند؛ اینک در قالب ناتو حضور دارند. درواقع ناتو اروپایی شرقی را در برمی‌گیرد و برخی کشورهای در حال همکاری و یا عضویت در ناتو هستند. صربستان هرچند قبلاً با ناتو جنگید، اما در حال عضویت در ناتو است. حتی گرجستان و اوکراین با ناتو همکاری‌هایی دارند و یا ناظر در آن هستند تا در سال‌های آینده شرایط عضویت آن‌ها در ناتو فراهم گردد. درواقع ناتو نقطه ثقل اروپا است.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: باوجود برخی تعارضات امریکا و اروپا در مورد نقش ناتو در آینده جهان فرضیه اصلی بر بقای وابستگی دفاعی و امنیتی اتحادیه در ناتو چه خواهد بود؟

یکی از اصول اصلی ناتو این است که اگر به کشوری حمله گردد به همه کشورها حمله شده است. این تئوری در عمل گسترش یافته و آنها در عملیات هایی در سایر نقاط جهان ازجمله افغانستان و عراق مشارکت داشته اند. درواقع بریتانیا و فرانسه نقطه اتکای بسیار زیادی ندارند. یکی از انتقادها به ناتو در سال‌های گذشته این است که اعضا نمی‌خواهند در مورد تأمین نظامی این سازمان جدیت به خرج دهند. درواقع کشورهای عضو ناتو موظف‌اند دو درصد تولید ناخالص خود را صرف ناتو کنند؛ اما تقریباً هیچ کشوری چنین امری را انجام نمی‌دهد و صرفاً بریتانیا بودجه‌ای در این حوزه اختصاص داده است. آلمان حتی در حد یک درصد هم مشارکت نمی‌کند. درواقع ناتو با چالش‌های بنیادینی روبراست و اگر حضور امریکا وجود نداشته باشد، ناتو نمی‌توان تداوم داشته باشد.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: آیا همچنان ارتش اروپایی در قالب اتحادیه اروپا در حال شکل‌گیری و توسعه هست؟

چنین چیزی وجود ندارد. تنها حرکت فرانسه و آلمان بود که می‌خواستند نیروهای واکنش سریع گذارند و می‌توانند مانورهایی بگذارند و یا اتحادیه اروپا بخواهد به‌عنوان سازمان نهادی بخواند رخ نداده است. همچنین در مورد شکل‌گیری قابلیت‌های نظامی اتحادیه اروپا باید گفت برای اینکه حرکت دسته‌جمعی و گروهی داشته باشید، باید کشورها دارای افق یا دورنمایی و بینش صحیح سیاست خارجی و منافع مشترک در سیاست خارجی باشند و در آن راستا همکاری کنند؛ اما کشورهای اتحادیه اروپا نگرش یکسانی در مورد سیاست خارجی ندارند و چون دیدگاه مشترکی ندارند، نمی‌تواند رویکرد نظامی مشترکی هم داشته باشند.

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: طی سال‌های اخیر دو رویکرد اروپایی و آمریکایی در مورد آینده ناتو وجود داشته است. برخی در اروپا تفسیر مضیقی از اهداف و چشم‌انداز ناتو دارند و مخالف تبدیل ناتو به پلیس جهانی در خدمت هژمون طلبی آمریکا می‌باشند. اما امریکا قائل به تفسیر موسع از منشور ناتو یعنی دفاع از منافع اعضا و سایر کشورهای لیبرال دموکرات است. این اختلاف تا چه اندازه مهم است؟

درواقع اختلافات اساسی وجود ندارد و ناتو قانونی اساسی و یک سری اصول دارد. از بدو شکل‌گیری این نهاد اصول اصلی این بوده است که این نهاد برای حفاظت و حراست امنیت ملی تشکیل‌شده است. لذا اگر به کشوری عضو ناتو حمله می‌شود همگی موظف هستند تا به کمک کشور مورد حمله قرارگرفته بشتابند. انتقاد اصلی آمریکایی‌ها این است که کشورهای اروپایی در ارتباط با تأمین مالی ناتو جدید به خرج نمی‌دهد. درواقع امریکا انتظار دارند کشورهای عضو حداقل دو درصد از تولید ناخالص ملی خود را صرف هزینه‌های ناتو کنند و توان دفاعی خود را تقویت کنند. دراین‌بین جریانی در امریکا در شرف تکوین است که می‌خواهد دفاع اروپا و دفاع از اروپا فاصله بگیرد. یعنی امریکا رسالتی که برای خود تعریف می‌کند تا از تمامیت ارضی و امنیت اروپا دفاع کند فاصله بگیرد. چنان دونالد ترامپ این رویکرد را در نظر دارد. درواقع اگر این روند به سرانجام رسد، ممکن است کشورهای اروپایی احساس تهدید کنند و هماهنگی‌هایی بین خود انجام دهند. فراتر از این یک سری اختلافات دیگر در داخل ناتو وجود دارد و در نگاه به چالش‌ها و تهدیدها اختلاف‌هایی در مورد روسیه وجود دارد. چنانچه امریکا روسیه را بزرگ‌ترین تهدید اتحادیه اروپا قلمداد می‌کنند؛ اما دیگر کشورهای بزرگ چون آلمان و ایتالیا لزوماً این دیدگاه را ندارد. یعنی ممکن است روسیه را دوست ندانند، اما نگاه خصمانه امریکا و بریتانیا را به روسیه را نداشته باشند.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: پس از خروج قطعی انگلیس از اتحادیه اروپا تنها عضو اتحادیه دارای تسلیحات هسته‌ای فرانسه خواهد بود. با درنظرداشت اهمیت راهبردی این سلاح در بازدارندگی، لذا جایگاه سلاح هسته‌ای در رویکرد نظامی-دفاعی در اتحادیه چگونه خواهد بود؟

کشورهای اروپایی چه ازنظر سیاسی فرهنگی و…به‌شدت به اروپا توجه کرده‌اند ایتالیا و آلمان و.. حتی با سلاح هسته‌ای مخالف هستند. حتی در بریتانیا که قدرت هسته‌ای اروپایی تلقی می‌گردد و از ده‌ها سال قبل نیروی هسته‌ای دارد، اما افکار عمومی با داشتن سلاح هسته‌ای مخالف است و حتی در محافل نظامی بریتانیا به بازدارندگی توجه می‌گردد. درواقع مخالفانی برای این امر وجود دارند و معتقدند که هزینه‌هایی توسعه سلاح هسته‌ای و تقویت آن را می‌توان در بخش‌های دیگری هزینه کرد. لذا توانایی هسته‌ای مسئله‌ای جنجالی در اتحادیه اروپا است و اگر دقیق‌تر بگوییم هنوز بحث جدی در این حوزه انجام نگرفته است. یعنی هنوز بحث دفاع مشترک هنوز مشخص نیست چه به داشتن سلاح هسته‌ای و…

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: آینده راهبردها و اهداف اصلی نظامی و دفاعی اتحادیه اروپا در  سطح ملی و بین‌المللی چیست؟

نگاه‌های به روسیه متوجه است و عمده تهدیدها نرم است و افزایش و سیر و نفوذ روسیه در کشورها و مداخله در کشورهای اروپایی و کشورهای با اقلیت روس قابل‌توجه (چون کشورهای بالتیک) مدنظر است. به علاوه مبارزه با تروریسم و پول‌شویی و.. مدنظر است. لذا تهدید سخت‌افزاری و نظامی روسیه به اروپا چندان جدی گرفته نمی‌شود. هرچند انگلیسی‌ها و آمریکایی‌ها تلاش می‌کنند این تهدید برجسته گردد، اما عمده کشورهای اروپایی چون فرانسه آن را خیلی جدی نمی‌گیرند.

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: قبلاً در یک نظرسنجی حدود 50% شهروندان اروپایی مخالف ادامه حضور در ناتو به‌عنوان نهاد مشترک دفاعی بوده‌اند. چشم‌انداز شکل‌گیری سازمان دفاعی امنیتی اتحادیه اروپا و ارتشی فراملی اروپایی چگونه خواهد بود؟

در مورد افکار عمومی نباید آن را زیاد جدید گرفت. در دهه‌های گذشته و حتی در سال‌های نخست پایان جنگ دوم چنین مخالفت‌های وجود داشته و بخش قابل‌توجهی از اروپایی‌ها با ناتو با آن مخالفت می‌کردند، اما این امر تهدیدی جدید و نو در مورد ناتو نیست. درواقع در چشم‌انداز شکل‌گیری سازمان دفاعی امنیتی اتحادیه اروپا و ارتشی فراملی اروپایی زمانی می‌تواند مطرح باشد که ناتو در معرض فروپاشی باشد. درواقع چنین چیزی اتفاق نیفتاده است و ناتو کیان و هسته اصلی خود را حفظ کرده و عملیات و روند آن به‌درستی در حال انجام است. درواقع آمریکایی‌ها در حد شعار مباحثی را مطرح کرده‌اند، ولی عملاً اتفاق نیافته است و برعکس این امر آمریکایی‌ها نیروهایی تازه‌نفس در کشورهای بالتیک چون استونی پیاده کرده‌اند و از تمامیت ارضی در این کشورها حمایت کرده‌اند. درواقع اگر به تهدید روسیه نگاه کنیم تنها تهدید روسیه متوجه کشورهای بالتیک است و روسیه تهدید برای قاره اصلی اروپا نیست و کشورهای بالتیک احساس ناامنی می‌کنند و در این راستا امریکا نیروهای تازه‌نفس در این کشورها پیاده کرده‌اند.

مطالب مرتبط