مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

دورنمای روابط مصر و عربستان در تحولات جهان عرب گفتگو با دکتر سیدعبدالامیر نبوی

اشتراک

گفتگو با دکتر سیدعبدالامیر نبوی، کارشناس مسائل مصر و پژوهشگر ارشد مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه

کامران کرمی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

روابط بین مصر و عربستان از زمان شروع تغییرات در مصر و مواضع مخالف سعودیها درقبال این انقلاب و تلاش آنها برای مهار تغییرات در مصر رو به سردی گرائید چرا که با سقوط مبارک به عنوان متحد اصلی عربستان در منطقه و دگرگونی های قابل توجهی که در منطقه به وجود آمد، عربستان سعودی خود را در مقابل نظم جدید در مصر و منطقه می بیند و تلاش دارد تا این وضعیت را دگرگون سازد. این وضعیت جدید را با دکتر نبوی پژوهشگر مسائل مصر به گفتگو می نشینیم.واژگان کلیدی: بهار عربی، مصر جدید، عربستان سعودی، نظم جدید منطقه ای

به عنوان سوال اول بفرمایید که روابط مصر و عربستان قبل از تحولات بهار عربی و انقلاب ژانویه ۲۰۱۱ چگونه بود؟

روابط مصر و عربستان در دوره مبارک، مستحکم و دوستانه بود. مصر در دوره مبارک به سرمایه گذاری خارجی توجه خاصی داشت، به همین دلیل از سرمایه گذاری دیگر کشورها از جمله عربستان استقبال می کرد. نتیجه آن شد که عربستان به عنوان یکی از مهمترین کشورهای عربی سرمایه گذار در مصر درآمد. ارزش سرمایهگذاری این کشور در مصر بین ۵/۴ تا ۴/۵ میلیارد دلار برآورد میشود؛ حدود ۸۰ درصد این سرمایه در بخشهای املاک و گردشگری متمرکز است و ۲۰ باقیمانده نیز در بخش تجارت متمرکز است. نزدیک به ۷۰۰ هزار عربستانی در مصر اقامت – کوتاه یا بلندمدت – دارند که اغلب مالک املاک هستند. در مقابل عربستان به تدریج پذیرای بیش از یک میلیون کارگر و کارمند مصری شد که در پایان هر ماه بخش عمده ای از دستمزد خود را به کشورشان ارسال می کردند. افزایش روابط اقتصادی و اتخاذ دیدگاههای مشترک در قبال مسائل مختلف منطقه ای و جهانی موجب شد تا در بسیاری از موارد رهبران دو کشور به دیدگاهها و مواضع مشابهی برسند. عربستان بویژه از این فرصت برای وابسته کردن بیشتر مصر به خود و تثبیت جایگاه منطقه ای خویش استفاده می کرد.

آیا در این دوران بین دو کشور احیاناً رقابتهای منطقه ای بر سر رهبری جهان عرب وجود داشته است یا این مسأله تحت الشعاع روابط نزدیک و دوستانه دو کشور قرار می گرفت؟

بین دو کشور مصر و عربستان از دیرباز بر سر رهبری منطقه ای رقابت آشکار و پنهان وجود داشته است. در دوره ریاست جمهوری ناصر فارغ از آنکه چه نوع ارزیابی ای از دستاوردهای وی داشته باشیم، این مصر بود که رهبری جهان عرب را بر عهده داشت و می توانست سیاست خارجی کشورهای محافظه کار منطقه به رهبری عربستان را زیر سوال ببرد و دچار مشکل کند. افول جایگاه منطقه ای مصر پس از قرارداد کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸ و در دوره مبارک تسریع شد. این افول در دوران مبارک بدانجا رسید که مواضع مصر در قبال مسائل مختلف منطقه ای کم رنگ شد و به دو یا سه مسأله محدود گردید. چنانکه می دانیم در اواخر دوره مبارک، مصر در قبال مسائل و بحران هایی مانند حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳، اختلاف ایران و امارات بر سر جزایر سه گانه و مسائل داخلی لبنان نتوانست مواضعی اثرگذار اتخاذ کند و اغلب دیدگاهها و موضع گیری های نخبگان این کشور به همسویی با سایر کشورهای عربی بخصوص عربستان منحصر شد. حتی اتحادیه عرب که روزگاری برای تجمیع توان و دیدگاههای عربی تأسیس شد و ریاست آن همیشه با مصر بوده است، به صورت یک بازیگر تشریفاتی و نمادین درآمد. در اواخر ریاست جمهوری مبارک بیشترین دغدغه مصر در عمل به فرآیند صلح اعراب و اسرائیل و میانجیگری میان طرفهای درگیر فلسطینی (حماس و فتح) منحصر شد. طبیعی است که عربستان امروزه تلاش می کند هم زبانه های انقلاب ۲۵ ژانویه در مصر را محدود سازد و آثار و پیامدهای منطقه ای آن را کنترل کند و هم از ضعف اقتصاد و سیاست خارجی مصر برای تقویت جایگاه رهبری منطقه ای سود بجوید.

انقلاب ژانویه مصر چه تاثیری بر روابط دو کشور بر جای گذاشت؟

موضع گیری رسمی عربستان در قبال خیزش عربی، همواره حول این نکته بوده است که این کشور در امور داخلی کشورهای برادر عربی دخالت نمی کند و اگر پذیرای کسی مانند بن علی می شود یا در امور یمن و بحرین به بازیگری فعال روی می آورد، صرفاً از باب ایفای نقش یک برادر و تسهیل امور و کنترل افراط گرایی است. چنین موضعی در مورد مصر نیز تکرار گردید و حتی زمانی که مبارک از ریاست جمهوری کناره گرفت، احتمال پذیرش وی از سوی عربستان مطرح شد، اما نباید از یاد برد که بازیگری عربستان در امور دیگر کشورهای عربی از جمله مصر بیشتر ناشی از نگرانی نسبت به وضعیت داخلی خود است. چنانچه مصر، یمن، بحرین، لیبی و اردن بتوانند مراحل یک گذار مسالمت آمیز را طی کنند و اقتدارگرایی در این کشورها تضعیف گردد، مسائل داخلی عربستان به صورت روشنی تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. تقویت جریان سلفی در مصر که بعد از انقلاب ۲۵ ژانویه حالت تصاعدی به خود گرفته است و سرمایه گذاری های جدید اقتصادی، در واقع تلاش برای بهره برداری از شرایط جدید مصر و اثرگذاری بر آن است. به دنبال درخواست کمک مقامات مصری از جامعه جهانی، عربستان یک بسته ۴ میلیارد دلاری را در سال گذشته تصویب کرد تا به صورت وام، سپرده و کمک بلاعوض پرداخت شود. ۵۰۰ میلیون دلار از این مبلغ به طور مستقیم و بلاعوض برای تنظیم بودجه مصر اختصاص یافت و قرار شد یک میلیارد دلار نیز با بهره اندک و باز پرداخت طولانی در اختیار بانک مرکزی مصر قرار گیرد تا شرایط مالی کشور را بهبود بخشد. شایان ذکر است عربستان در کنار این دو اقدام و نیز مذاکره مستمر با نخبگان سیاسی فعال در مصر، فشارها و تهدیداتی را نیز مطرح کرده است: طرح بحث احتمال اخراج یک میلیون کارگر مصری از خاک عربستان که چند ماه پیش مطرح شد و نیز دستگیری یک وکیل مصری که به انتقاد از پادشاه عربستان پرداخته بود و طرح احتمال اعدام وی، رویه دیگر سیاست عربستان را در قبال بهار عربی نشان می دهد. به عبارت دیگر حضور عربستان در خاک بحرین و دخالت های آن در مسائل یمن و سوریه ناشی از تلاش این کشور برای جهت دهی روند تحولات منطقه ای به سود خویش و کاهش آثار و پیامدهای بهار عربی است.

با توجه به این مطلب، به نظر حضرتعالی دورنمای روابط مصر و عربستان سعودی پس از انقلاب ۲۰۱۱ به چه سمتی حرکت خواهد نمود؟

 با این توصیفات می توان حدس زد عربستان از تمام راه ها و شیوه ها بهره خواهد برد تا حضور خویش را در داخل مصر تقویت کند و از این طریق مصر را به یک بازیگر همیشه همراه تبدیل نماید. در مقابل اگر اوضاع سیاست داخلی مصر سامانی یابد و به خصوص اقتصاد این کشور تقویت شود، احتمالاً رقابت بین مصر و عربستان بار دیگر آغاز خواهد شد. نباید از یاد برد که مصر به واسطه جایگاه فرهنگی- تمدنی و سیاسی خویش در منطقه به هیچ وجه نقش یک بازیگر تابع را نمی پذیرد. در همین یک سال و نیم پس از انقلاب؛ احزاب، گروهها و فعالان سیاسی- فرهنگی مصر بارها نسبت به عملکرد عربستان اعتراض کرده اند و خواستار محدود شدن دخالت های آن کشور در امور داخلی مصر گردیده اند. چنانچه سابقه مذهبی مصریان را مطالعه کنیم، درخواهیم یافت که مردم این کشور در طول تاریخ چندان پذیرای ایدئولوژی های رادیکالی چون وهابیت نبوده اند و بویژه برای میراث فرهنگی خویش که اغلب بازمانده از دوران شیعیان فاطمی است، احترام و ارزش قائلند.

سپاسگزارم از وقتی که در اختیار بنده و مرکز قرار دادید.

مطالب مرتبط