مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

خاورمیانه پس از ۷ اکتبر؛ زایش نظمی تازه در قلب بحران

اشتراک

دکتر سید سلمان صفوی

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

 

وقایع دو سال گذشته پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، به‌ویژه جنگ غزه و پیامدهای آن، نظم سیاسی و امنیتی خاورمیانه را به‌گونه‌ای بنیادین دگرگون کرده است. منطقه‌ای که پیش‌تر با محوریت غرب و هژمونی آمریکا تعریف می‌شد، امروز به سوی موازنه‌ای چندقطبی و بومی  با یاری میدان و دیپلماسی حرکت می‌کند.

 

فروپاشی مشروعیت رژیم تل آویو  در سطح جهانی

حمله بی‌سابقه و بی‌رحمانه رژیم تل آویو به غزه، نقطه‌ی عطفی در افکار عمومی جهان بود. تصاویری از بمباران بیمارستان‌ها، مدارس و اردوگاه‌ها، در کوتاه‌زمانی چهره رژیم تل آویو  را از «قربانی تاریخی» به «ناقض نظام‌مند حقوق بشر» تبدیل کرد.

در حالی که تا پیش از ۷ اکتبر بسیاری از دولت‌ها هنوز از روایت امنیتی رژیم تل آویو  حمایت می‌کردند، پس از این تاریخ، اعتراضات گسترده در شهرهای اروپایی و آمریکایی، عملاً مشروعیت اخلاقی و سیاسی تل‌آویو را از میان برد.
امروز رژیم تل آویو  نه‌تنها در میان ملت‌های مسلمان، بلکه در بخش‌های بزرگی از جوامع غربی نیز، به‌عنوان رژیمی اشغالگر و خشن شناخته می‌شود. این دگرگونی در افکار عمومی، شاید بزرگ‌ترین شکست راهبردی رژیم تل آویو  در دهه‌های اخیر باشد.[1]

 

رسوایی اخلاقی دول غرب در برابر افکار عمومی

رویدادهای پس از ۷ اکتبر، چهره‌ی واقعی استانداردهای دوگانه غرب را آشکار کرد. کشورهایی که در ماجرای اوکراین مدافع تمامیت ارضی و حقوق غیرنظامیان بودند، در برابر جنایت‌های رژیم تل آویو  سکوت کردند یا به آن مشروعیت بخشیدند.
این دوگانگی، نه‌تنها جایگاه اخلاقی غرب را در جهان اسلام فرو ریخت، بلکه مشروعیت نظم بین‌المللی مبتنی بر «ارزش‌های غربی» را نیز زیر سؤال برد.
برای بسیاری از ملت‌ها، این وقایع به‌روشنی ثابت کرد که شعارهای حقوق بشر و آزادی، زمانی معنا دارند که در خدمت منافع غرب باشند. همین بی‌اعتمادی، امروز مهم‌ترین موتور محرک شکل‌گیری نظم جدید در خاورمیانه است.[2]

بازتعریف دشمن در جهان عرب

پیش از ۷ اکتبر، بخشی از جهان عرب با فشار سیاسی و اقتصادی غرب، وارد روند عادی‌سازی روابط با رژیم تل آویو  شده بود. اما پس از حملات غزه و رفتار بی‌رحمانه تل‌آویو، ملت‌های عرب دریافتند که تهدید اصلی آنها نه ایران، بلکه رژیم تل آویو  است.
در کشورهای عربی، افکار عمومی بار دیگر به سوی محور مقاومت گرایش یافت و فاصله میان مردم و دولت‌هایی که در مسیر عادی‌سازی حرکت کرده بودند، عمیق‌تر شد.
حتی در دولت‌هایی مانند عربستان و امارات، ملاحظات سیاسی و امنیتی درباره ادامه‌ی روابط با رژیم تل آویو  به‌شدت افزایش یافته است. [3] در مقابل، نگاه به ایران، به‌عنوان بازیگری منطقی و باثبات در معادلات منطقه‌ای، جایگاه تازه‌ای پیدا کرده است.

افول چتر امنیتی آمریکا

حوادث دو سال گذشته، بیش از هر چیز بی‌اعتمادی متحدان سنتی آمریکا را عمیق‌تر کرد. واشنگتن نشان داد که در بزنگاه‌های حساس، حاضر نیست برای دفاع از امنیت کشورهای عربی، هزینه بدهد.
نمونه‌ی بارز این مسئله، ناتوانی آمریکا در مهار تجاوزات رژیم تل آویو  و نیز مواضع مبهمش در قبال حملات اسراییل به قطر، سوریه و لبنان است.
در نتیجه، بسیاری از کشورهای عربی دریافته‌اند که تکیه‌ی مطلق بر حمایت نظامی آمریکا نه‌تنها تضمین امنیت نیست، بلکه وابستگی سیاسی پرهزینه‌ای ایجاد می‌کند. [4] به گزارش یورر نیوز،«نتایج یک مطالعه جدید نشان می‌دهد که دولت ایالات متحده از زمان آغاز جنگ غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تاکنون بیش از ۲۱٫۷ میلیارد دلار به رژیم تل آویو  کمک نظامی کرده است.این تحقیق توسط پروژه «هزینه‌های جنگ» (Costs of War Project) در مدرسه روابط بین‌الملل واتسون وابسته به دانشگاه براون انجام شده و روز سه‌شنبه (۷ اکتبر ۲۰۲۵) منتشر شده است. پژوهشگران می‌گویند تسلیحات آمریکایی نقش محوری در عملیات سربازان رژیم تل آویو ی و پلیس این کشور در غزه، کرانه باختری و سایر مناطق داشته است»[5]

 

تثبیت اقتدار دفاعی ایران

در مقابل، ایران در این دو سال نشان داد که توانایی بازدارندگی مؤثری در برابر تهدیدات فرامنطقه‌ای دارد. حملات دقیق و هدفمند موشکی به مواضع رژیم تل آویو  و گروه‌های تروریستی، بازتاب جهانی یافت و قدرت موشکی ایران را به‌عنوان ستون اصلی موازنه منطقه‌ای تثبیت کرد.
افسانه‌ی شکست‌ناپذیری سامانه‌های پدافندی رژیم تل آویو  در برابر موشک‌های ایرانی فرو ریخت. رسانه‌های غربی ناچار شدند اذعان کنند که توان نظامی ایران، از سطح دفاع منطقه‌ای فراتر رفته و به یک بازیگر تعیین‌کننده در امنیت خاورمیانه تبدیل شده است.
به این ترتیب، ایران از «هدف فشار» به «مرکز ثقل بازدارندگی» در نظم جدید منطقه‌ای تبدیل شد.

[6] ملت بزرگ ایران اقتدار روانی و اراده خود را بار دیگر در صحنه عمل نشان دادند.

 

احیای آرمان فلسطین در وجدان جهانی

یکی از پیامدهای شگفت‌انگیز جنگ غزه، بازگشت مسأله فلسطین به قلب وجدان جهانی بود.
برای نخستین‌بار پس از چند دهه، میلیون‌ها نفر در سراسر جهان از جمله در آمریکا، اسپانیا، آلمان، فرانسه و بریتانیا، خواهان توقف فوری نسل‌کشی در غزه شدند. این همبستگی فراملی، باعث شد که آرمان استقلال فلسطین از یک مطالبه سیاسی منطقه‌ای به یک خواست اخلاقی جهانی تبدیل شود.
جنبش‌های اجتماعی در غرب، از دانشگاه‌ها تا نهادهای مدنی، بار دیگر پرچم عدالت برای فلسطین را برافراشتند. این تحول، توازن گفتمانی را در افکار عمومی جهانی به‌طور اساسی تغییر داد.

 

ظهور محور جدید قدرت در شرق

در برابر افول مشروعیت غرب، بسیاری از کشورهای منطقه مسیر تازه‌ای را انتخاب کرده‌اند. محور ایران، روسیه و چین به تدریج به‌عنوان یک مثلث نوظهور در حوزه انرژی، تجارت و امنیت در حال تثبیت است.
عربستان سعودی و امارات نیز، گرچه هنوز روابط اقتصادی با غرب را حفظ کرده‌اند، اما به‌طور هم‌زمان همکاری‌های خود را با چین و روسیه گسترش داده‌اند.
در سطحی وسیع‌تر، سازمان‌هایی چون بریکس و شانگهای، به بسترهای جدید همکاری میان قدرت‌های آسیایی و خاورمیانه‌ای تبدیل شده‌اند.
این روند نشان می‌دهد که خاورمیانه جدید، در حال گذار از نظم تک‌قطبی غربی به سوی موازنه‌ای چندجانبه و متنوع است.

جمع‌بندی: خاورمیانه جدید با مؤلفه‌های تازه

خاورمیانه پس از ۷ اکتبر، بر سه محور اصلی استوار است:

  1. فروپاشی مشروعیت رژیم تل آویو و غرب در سطح جهانی
  2. تقویت بازدارندگی و اقتدار ایران در سطح منطقه‌ای
  3. گرایش تدریجی جهان عرب به استقلال و تنوع در روابط خارجی

در این ساختار جدید، ایران نه تنها در مرکز معادلات امنیتی قرار دارد، بلکه با حفظ عقلانیت راهبردی می‌تواند نقش میانجی و دیپلماتیک در شکل‌گیری معماری امنیت منطقه‌ای ایفا کند.
رژیم تل آویو  از یک بازیگر برتر به بازیگری محصور در بحران مشروعیت و ناکامی نظامی تبدیل شده است، و آمریکا دیگر قدرت بلامنازع تصمیم‌گیر در خاورمیانه نیست.

خاورمیانه جدید، دیگر با خطوط ترسیم‌شده از بیرون اداره نمی‌شود؛ بلکه به‌دست بازیگران بومی، با مؤلفه‌هایی چون مقاومت، استقلال و توازن در حال شکل‌گیری است.
این تغییر نه صرفاً یک جابه‌جایی ژئوپلیتیکی، بلکه نشانه‌ی ظهور دوره‌ای تازه از رهایی از وابستگی تاریخی و بازگشت به هویت مستقل منطقه‌ای است.

 

کلید واژگان: ایران، خاورمیانه، فلسطین، آمریکا، تل آویو.

 

منابع

[1] https://www.aljazeera.com/news/2025/10/5/mass-protests-from-amsterdam-to-istanbul-denounce-israels-gaza-genocide

[2] https://www.opendemocracy.net/en/gaza-ukraine-hypocrisy-geopolitics/

[3] https://www.foreignaffairs.com/middle-east/how-israel-hamas-war-gaza-changing-arab-views

https://www.theguardian.com/commentisfree/2025/sep/11/israel-security-threat-iran-gulf-states-attack-doha

[4] https://www.theguardian.com/world/2025/sep/12/israels-strike-on-hamas-leaders-in-qatar-shatters-gulfs-faith-in-us-protection

[5] https://parsi.euronews.com/2025/10/09/us-military-aid-to-israel

[6] https://parsi.euronews.com/2025/08/06/twelve-day-war-impact-of-irans-strikes-censored-by-israel