فرزاد رمضانی بونش
مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC
با پيروزي فرانسوا اولاند سوسیالیست و جايگزين شدن وي به جاي ساركوزي در پست رياست جمهوري فرانسه بار ديگر چپ ها در اليزه به قدرت رسيدند. تغييري كه به باور بسياري باعث تغييراتي چند در نگاه فرانسه به خاورميانه و بازيگران عمده آن نيز شده است. در اين بين براي بررسي و واكاوي بيشتر چشم انداز سياست خارجي اولاند در خاورميانه به گفتگويي با دكتر سعيد خالوزاده كارشناس مسائل فرانسه و استاد دانشگاه نشسته ايم:
واژگان كليدي: ايران ، اولاند، فرانسه، سياست خارجي، رويكرد، خاورميانه
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به گذشت چند ماه از به قدرت رسيدن اولاند در فرانسه آيا مي توان گفت با رفتن ساركوزي دگرگوني اي در همگرايي پاريس با واشنگتن در حوزه خاورميانه رخ داده است ؟
هر چند هنوز نمي توان اظهار نظر قطعي در اين مورد كرد و بيش از دو ماه از به قدرت رسيدن اولاند نمي گذرد، اما از سويي نيز سياست خارجي به عهده رياست جمهور است و رئيس جمهور بيشترين نقش را در تعيين خط مشي سياست خارجي كشور دارد. در اين حال به طور كلي سوسياليتها خيلي مايل به نزديكي بيشتر حد به امريكا نيستند و به نظر ميرسد برخلاف سياست هاي ساركوزي در مورد نزديكي به امريكا عمل ميكنند. اين امر خود يكي از دلايلي بود كه مردم فرانسه به ساركوزي واكنش نشان دادند و به اولاند راي دادند. لذا اولاند مايل نيست كه خيلي به امريكاييها نزديك گردد. به علاوه فرانسه از ديرباز همانند انگليس سياست سنتي اي در مورد خاورميانه داشته است. اما در مورد ساركوزي اين سياست سنتي خيلي تهاجمي شد و حتي فرانسه از ساير كشورهاي اروپايي تندروتر و جلوتر بود. چنانچه بيشترين نقش را در ليبي داشت. در اين راستا به نظر ميرسدي اولاند با رويكرد تهاجمي در سياست خارجي موافق نيست و رويكرد معتدل تري را در اين حوزه در پيش خواهد گرفت.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: جايگاه امروزين خاورميانه در سياست خارجي اولاند در مقايسه با ساير مناطق چگونه است ؟
به طور سنتي خاورميانه يكي از مناطق مورد توجه فرانسه است. گذشته از اين فرانسه از كشورهايي است كه روابط گسترده و ديرينه اي با منطقه داشته و سياست خاورميانه اي ويژه اي هم دارد و اين سياست در همه ابعاد است و جدا از مسائل اقتصادي و سياسي به مسائل علمي و فرهنگي نيز نظر دارد. زبان فرانسه در بخشي از كشورهاي منطقه ( مثل لبنان) زبان اول خارجي است. در سوريه هم توجه زيادي به آن انجام ميگرد و در بسياري از كشور هاي آفريقايي فرانكوفون هم فرانسه زبان نخست است.
اصولا فرانسوي ها سياست سنتي خاورميانه اي يا عربي داشته اند. اين امر هم در دوره ميتران، هم در دوران شيراك و ساركوزي تداوم داشته است و در دوران اولاند نيز ادامه خواهد داشت. اين سياست در واقع از موضع و بخش هاي مهم سياست خارجي فرانسه در دوره نوين است اما بايد گفت در اين دوره اولاند غير تهاجمي و تر و معتدل تر خواهد بود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به گذشت چند ماه از به قدرت رسيدن اولاند در فرانسه چشم انداز نقش پاريس در تحولات و بحران سوريه را چگونه مورد تحليل قرار مي دهيد؟
به طور كلي قبلا فرانسه رويكرد تندي نسبت به سوريه داشته و بارها هم تلاش كرده است با دعوت از احزاب مخالف، نيروهاي مخالف اسد، تشكيل كنفرانسها و سمينارهايي نقش خيلي فعال، مركزي و تاثيرگذاري در اين حوزه داشته است . اما اكنون فرانسه در چارچوب سياست هاي كلي غرب نسبت به سوريه واكنش نشان خواهد داد و خود را با سياست امريكا و سياست مشترك اتحاديه اروپايي تطبيق خواهد داد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آيا سياست خارجي اولاند تغييري در نگاه به اسرائيل و راه حل دو دولت داشته است ؟
اولاند قبل از اينكه پيروز شود از ايده دو كشو و دو دولت در اسرائيل حمايت كرد. اين سياستي است كه بيشتر جناح هاي فرانسوي دارند و ساركوزي هم اين سياست را به شكلي اعلام كرد. به نظر ميرسد اكنون فرانسوي ها از ايده يك كشور مستقل فلسطيني در كنار دولت اسرائيل با داشتن مرزهاي شناخته شده و امن حمايت مي كند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به گذشت چند ماه از به قدرت رسيدن اولاند در فرانسه در چه حوزه هايي سياست خارجي نوين اولاند با ساركوزي متفاوت است؟
يكي از سياست هاي متفاوت در نگاه به امريكاست. ساركوزي سياستي نزديكي با امريكا داشت و حتي خيلي از فرانسويها به وي ساركوي امريكن ميگفتند. ولي اولاند اينگونه نخواهد بود. نكته ديگر در حوزه همكاريهاي دفاعي، سياسي و امنيتي با ناتو است. يعني هر چند دوگل و در مخالفت با امريكايي ها فرانسه را از شاخه نظامي ناتو خارج كرد، اما ساركوزي رئيس جمهوري بود كه دوباره فرانسه را به شاخه نظامي ناتو برگرداند. در اين حال اكنون به نظر ميرسد كه اولاند اگر چه روابط خوبي با امريكا خواهد داشت، ولي مراقب نزديك زياد به امريكا هم خواهد بود. در خاورميانه هم اولاند سياست تهاجمي در مقابل ساركوزي نخواهد داشت. گذشته از اين در دوره ساركوزي آفريقا مورد غفلت و تجاهل واقع شد و ساركوزي به سياست آفريقايي چندان توجهي نكرد. چنانچه اين امر مورد ناخرسندي كشور هاي آفريقايي گشت. به نظرميرسد اولاند سياست آفريقايي فرانسه را احيا كرده و روابط خود را با كشور هاي آفريقايي را بيشتر كند. در واقع فرانسه در آفريقا سياست آفريقايي ويژه اي در كشور هاي فرانكو فون داشته و دارد. چنانچه در پاييز آينده ما اجلاس سران فرانكو فون را داريم. به نظر ميرسد در اين اجلاس يك رويكرد جديد در چارچوب همكاري گسترده تر با كشورهاي آفريقايي اعلام خواهد شد. همچنين اولاند برخلاف ساركوزي نيرو هاي فرانسوي را از افغانستان خارج خواهد كرد. چنانچه اين كشور تا آخر سال ميلادي كنوني 3500 سرباز را به فرانسه باز ميگرداند. امري كه شديدا مورد مخالفت امريكا است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به سفر برخي از شخصيت هاي فرانسوي به ايران و موضع اين كشور در مذاكرات هسته اي و همچنين نگاه به ايران و پرونده هسته اي چگونه مورد بررسي و تحليل شما قرار مي گيرد؟
يكي از موضوعات مهم مورد نظر ما اصلاع از چگونگي سياست فرانسه در مورد ايران است. در دوره ساركوزي وي رويكرد بسيار سخت و تندي را اتخاذ كرده و اين رويكرد حتي از رويكرد كشورهاي غربي شديد تر بود. ساركوزي با توجه به شخصيت و رفتارخود مايل است در برخي از عرصه هاي سياست خارجي نقش تعيين كننده و تاثيرگذار داشته باشد. حتي ساركوزي موضع بمب ايراني و بمباران ايران را مطرح كرد كه مورد مخالف كشورها، شخصيتها و احزاب فرانسوي ديگر هم قرارگرفت. چيزي كه اكنون به نظر ميرسد آن است كه نخست سياست هاي كلي فرانسه در مورد ايران تغييري نخواهد كرد و دوم اينكه اولاند سياست تهاجمي ساركوزي را نخواهد داشت و جلودار كشورهاي غربي بر ضد ايران نخواهد بود. يعني رويكرد فرانسه در مقابل ايران هم بيشتر در چارچوب سياست هاي مشترك اتحاديه اروپا و در همكاري با امريكا خواهد بود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: آيا اولاند در ریاست جمهوری به مسائل حقوق بشر و گروههای مخالف ایران توجهي افزون خواهد داشت؟
بله. اين موضع در دوره ساركوزي نيز وجود داشت. فرانسوي ها از آنجا كه خود را مهد تمدن و دمكراسي و حقوق بشر ميدانند به اين مسائل توجه ويژه دارند. هر چند در خيلي از اوقات هم مسائل حقوق بشر ابزاري سياسي در چارچوب تعامل كشورها با كشور هاي ديگر به كار گرفته ميشود. چنانچه در رابطه با كشورهاي عربي مانند عربستان و امارات كه چالشهاي حقوق بشري دارند روابط خوبي وجود دارد. در اين چون جدا از اهميت ماهوي حقوق بشر نگاهي سياسي به آن مي شود در رابطه با ايران مشكلات حقوق بشري همچنان وجود خواهد داشت و فرانسوي ها مواضعي را در ارتباط با اقليتهاي مذهبي، خبرنگاران و…چه در چارچوب اتحاديه اروپا و يا .. نسبت به ايران نشان مي دهند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح:آينده رويكرد سياست خارجي فرانسه را در روابط با تركيه با توجه به تنشهاي يك سال گذشته در روابط دو كشور را چگونه مورد پيش بيني قرار مي دهيد؟
در دوره آقاي ساركوزي رابطه با تركيه بغرنج شد و تا مرز قطع روابط ديپلماتيك پيش رفت. علت اصلي هم مساله ارامنه و لايحه كشتار ارامنه در جريان جنگ جهاني اول بود. در اين حال ترك ها با واكنش تند خود هم نتوانستند روند كار را متوقف كنند و لايحه در مجلس ملي، سناي فرانسه و دولت فرانسه تصويب شد. اما بعدا دو طرف به كمرنگ كردن اين قضيه پرداختند. در اين حال در دوره كنوني اولاند هم فرانسه و هم تركيه به حل اين موضوع و شروع روابط گسترده نظر دارند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به تحولات بهار عربي مهمترين اولويت هاي پاريس در تحولات و پيامدهاي بهار عربي چيست؟
فرانسه مايل است در تحولات عربي نقش مهم و تاثيرگذار داشته باشد. با توجه به نزديكي كشورهاي خاورميانه و شمال آفريقا به جنوب اروپا و مرزهاي كشور هايي مانند ايتاليا و فرانسه به نظر ميرسد فرانسوي ها با دقت روند تحولات در اين كشور ها را پيگيري ميكنند و تلاش مي كنند تا با تاثيرگذاري بر اين تحولات آن را در سمت و سوي منافع خود شكل دهند. در اين حال تلاش ميشود تا دولت هايي كه در اين كشورها به قدرت ميرسند در راستاي منافع كشور فرانسه باشد و يا به آنها خط و جهت داده شود. يعني سياست مانيتورينگ دقيقي را در قبال تحولات منطقه در پيش گرفته اند و مايل نيستند كه از روند تحولات منطقه دور باشند. در اين حال بايد توجه داشت كه فرانسوي ها مجموعه اي از همه اهداف امنيتي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي را در اين تحولات پيگيري ميكند و نمي توان اين اهداف را از هم جدا كرد. لذا فرانسه در چارچوب سياست هاي كلي به همه مسائل منطقه توجه دارد .
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در نگاهي كلي چشم انداز حضور فرانسه در منطقه خاورمیانه چگونه خواهد بود؟
من فكر ميكنم كه فرانسه در چشم انداز آينده تلاش ميكند كه در كشورهاي اين منطقه حضور داشته باشند. يعني جدا از هر دولتي كه با هر رويكردي كه در فرانسه سركار آيد پاريس تلاش ميكند تا جايگاه فرانسه خود را در منطقه حفظ كرده و نقش خود را در اين كشورها و چارچوب روابط گسترده تري داشته باشند. در اين حال فرانسوي ها و غربي ها هر چند از دولت هايي مانند مصر كه صبغه اسلام گرايي داشته باشند خرسند نيستند، اما از سوي ديگر بايد گفت با توجه به اينكه اين دولت ها با رويكردي دمكراتيك سركار آمده و نميتواند آنرا كنار گذارند. به نظر ميرسد فرانسوي ها تلاش ميكنند با پيش بيني روند تحولات و وقايع در اين روند تاثير خاص خود را داشته باشند.