مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

معرفی و خلاصه کتاب پارادیپلماسی

اشتراک

ناصر پورحسن و مريم خالقي نژاد

مرکز بین المللی مطالعات صلح– IPSC

کتاب پارادیپلماسی که توسط دکتر ناصر پورحسن؛ هیات علمی دانشگاه دولتی آیت الله العظمی بروجردی (ره) و مریم خالقی نژاد؛ دانشجوی دوره دکتری تخصصی به نگارش درآمده، در سال جاری توسط انتشارات سخنوران منتشر شده است. این کتاب حاصل سه سال تلاش مستمر پژوهشگران می باشد و اطلاعات جمع آوری شده از طریق مصاحبه با ادارات و مراکز مختلفِ مربوطه و چارچوب نظری نیز از طریق ترجمه متون دست اول به نگارش درامده و تلاش دارد تا پارادیپلماسی را در ایران مورد بررسی قرار دهد. از آن جهت که ضمن دارا بودن ظرفیت¬های پارادیپلماتیک در ایران، این نظریه در افزایش قدرت ملی کشور می تواند بسیار موثر افتد و قدرت جمهوری اسلامی ایران را از طریق پارادیپلماسی افزایش دهد.

مسأله و سوال اساسی این کتاب بر این محور قرار دارد که چگونه پارادیپلماسی می‌تواند به تولید قدرت ملی و ارتقای منافع ملی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ¬ایران منجر شود و در این زمینه استان کرمانشاه دارای چه ظرفیت¬هایی است؟ در پاسخ به سؤال مذکور، فرضیه کتاب اینگونه صورت¬بندی شده است: جمهوری اسلامی ایران به دلیل موقعیت ویژه¬ی جغرافیایی، تکثر همسایگان، پیوستگیِ قومی، زبانی مناطق مرزی با مناطق همجوار، نیروی کار تحصیل کرده و بسترهای مناسبِ اقتصادی دارای ظرفیت¬های گسترده¬ی پارادیپلماتیک است. در این رابطه استان کرمانشاه به دلیل اشتراکات قومی و زبانی، نزدیکی جغرافیایی و برخی امکانات ویژه¬ی اقتصادی به مناطق کرد نشین عراق می¬تواند در تولید قدرت ملی و ارتقاء منافع جمهوری اسلامی ایران نقش موثری ایفا کند.در فصل اول تحلیل چارچوب نظری پارادیپلماسی مورد بررسی قرار گرفته است که در این راستا بخش¬های مختلفی از قبیل ذکر مترادف¬های کلمه پارادیپلماسی و علت انتخاب کلمه¬ی پارادیپلماسی، عوامل تأثیرگذار داخلی و خارجی، دلایل و انگیزه¬ها، لایه¬های آن و جمع¬بندی مورد تحلیل واقع شد
در فصول دوم به منظور نظم بیشتر مطالب توانایی¬های ایران اسلامی را در مرزهای چهارگانه و در فصل سوم توانایی¬های استان کرمانشاه را به ترتیب در سه حوزه¬ی جغرافیایی و فرهنگی و اقتصادی مورد بررسی قرارداده شد. در فصل سوم قبل از جمع بندی کردستان عراق به خصوص استان سلیمانیه را در این جهت مورد تحلیل قرار دادیم و سپس در انتهای هر فصل جمع¬بندی مختصری ارائه شد.
سرانجام نیز برای درک کلی از نتایج و داده¬ها جمع¬بندی از هر فصل به منظور پاسخ به سوالات نامبرده ارائه گردید که در انتها پیشنهادات و محدودیت¬ها ذکر شده است و در آخر منابع مورد استفاده آورده شد. با توجه به اینکه پارادیپلماسی، مفهوم جدیدی است، این کتاب نخستین اثر پژوهشی جامع در این رابطه است.

پارادیپلماسی
عصر کنونی، تغییرات گسترده و پیچیده شدن مفهوم قدرت و راه‌های افزایش آن است. در این میان «دیپلماسی» به مثابه مغز متفکر قدرت ملی به گونهای متحول شده که دیپلماسی به دهها پیشوند و پسوند متصف شدهاست. برای نمونه میتوان به مواردی چون: دیپلماسی انرژی، دیپلماسی اجبار، دیپلماسی علمی، دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی عمومی، دیپلماسی عمومی نوین ، دیپلماسی غیرحکومتی، دیپلماسی خط دو، و دیپلماسی زیست محیطی اشاره کرد. پیدایش این مفاهیم نشانگر توسیع و تحول مفهوم دیپلماسی برای روزآمدی آن با تحولات عرصه بین المللی است. خلق واژه «پارادیپلماسی» نیز از این منظر قابل تحلیل است.

جمهوری اسلامی به عنوان نظام سیاسی برامده از انقلاب اسلامی می¬کوشد به الگویی در روابط بین¬الملل تبدیل شود و حاوی پیام¬ها و اهداف بسیار والایی است که بسیار فراتر از مرزهای ملی ایران است. سیاست خارجی به عنوان پیوند دهنده سطح ملی و بین¬المللی، عهده¬دار چنین مسؤلیت خطیری است. سیاست خارجی به ویژه در عصر کنونی می¬تواند مایه موفقیت یا ادبار یک نظام سیاسیباشد. سیاست خارجی روزآمد، مستلزم بهره¬گیری از دیپلماسی است. دیپلماسی مانند سایر ابزارهای تولید قدرت ملی، به شدت در حال تحول است.
با عطف به تدوین و ابلاغ سند چشم انداز بیست ساله در جهت رشد و توسعه¬ جمهوری اسلامی ایران، حصول به این چشم انداز در گرو توجه به مؤلفه¬ها و ابزارهای جدید قدرت است. طرح موضوع اقتصاد مقاومتی و اقتصاد بدون نفت طی سال¬های اخیر خود دلیلی بر نگرش آیندپژوهانه به قدرت اقتصادی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی است. در این میان پارادیپلماسی عرصه تلاقی و نمود سویه جدید تولید قدرت ملی است که در آن هم بازیگران ملی و هم بازیگران فروملی ایفای نقش می¬کنند. تقلیل قدرت ملی به قدرت نظامی، آسیب پذیری¬های جمهوری اسلامی را بشدت افزایش خواهد داد و این مساله در دوره تحریم¬های چند لایه و ظالمانه بین¬المللی طی سال¬های اخیر تجربه شده است. به نظر می¬رسد در طی سال‌های اخیر در سطوح رسمی و کلان اهمیت نقش اقتصاد در قدرت ملی مورد توجه قرار گرفته است اما در سطح عملی هنوز سازوکارهای لازم و جامع اجرایی و عملیاتی نشده است.
جمهوری اسلامی هنوز سیاست خارجی خود را بر امور نظامی، حفاظت و حراست¬های امنیتی گذاشته¬اند و توجه کمتری را به جنبه¬ها¬ی اقتصادی، فرهنگی و جغرافیایی سیاست خارجی مبذول داشته¬اند. از سویی دیگر به طور معمول مهمترین بازیگر در اتخاذ تصمیصات مربوط به سیاست خارجی، دولت محسوب می¬شود. با این اوضاع در شرایط جهانی شدن ضرورت دارد در راستای افزایش توان و قدرت ملی خود از نگاه تک بعدی امنیتی، سیاسی در سیاست خارجی، خارج شده و جایگاه دیگر ابعاد را به تناسبِ اهمیت آن افزایش یابد.
آشکار است که دولت¬ها در این دگرگونیِ اطلاعاتی و ارتباطی، با ظهور خواسته‌های متفاوت و متنوعِ افراد و جوامع مواجه¬ هستند. آن¬ها دریافته¬اند که مانند گذشته تامین قدرت و منافع ملی به تنهایی امکانپذیر نیست و به نفع¬ آنها هم نخواهد بود. لذا باید به ارتباطات مختلف درون و برون مرزی از طریق کنشگران مختلف دولتی و غیردولتی روی آورند. اینگونه تحولات فضا را برای ورود کنشگران جدید مانند واحدهای سیاسیِ رسمیِ فروملی به سیاست فراهم آورده است. بازیگرانی از قبیل واحدهای فروملی که روابط میان آنها در چارچوب «پارادیپلماسی» قابل تبیین است.
با ظهور سلسله¬ای از بازیگران جدید در عرصه¬ی سیاستِ جهانی وابستگی دولت¬ها به اینگونه کنشگران در حال افزایش است. در این عرصه می¬توان شهرها، ایالات و استان¬ها را بازیگرانی جدید تلقی نمود که واحدهای نام برده باتوجه به ظرفیت¬های خود مایل به افزایش روابط مختلف در خارج از مرزهای ملی هستند و در پی ایجاد نوعی پیوند در عین توازن و ارتباطات فرامرزی در چارچوب تقسیم وظایف با حکومت مرکزی می¬باشند. لازم به ذکر است که این مشارکت به معنای خودمختاری کامل و بدون توجه به قانون اساسی نیست بلکه بر طبق ترتیباتی است که دولت به آن¬ها واگذار می¬کند.. طبق تغییرات ذکر شده در عرصه¬ی بین¬المللی از آنجاییکه نقش و جایگاه ایران به عنوان کشور تأثیرگذار در تحولات منطقه¬ای و جهانی مورد توجه قرار دارد و بسیاری از نظریه پردازان جایگاه ایران را در تحولات منطقه¬ای بسیار مهم ذکر کرده¬اند. انتظار می¬رود که ایران اسلامی از این مجرا به عنوان فرصتی برای ارتقای جایگاه خود در سطح منطقه و جهان استفاده کند. ایران طی سال¬های اخیر در برخی وجوه قدرت مانند توانایی برای حفظ و تمامیت ارضی و سرزمینی به نقطه مطلوبی رسیده است. با این وصف، اتکای ایران به اقتصاد استخراجی و وابستگی ساختاری به درآمدهای نفتی موجب شد، تحریم¬های چند لایه بین¬المللی، دامنه گزینه¬های راهبردی سیاست خارجی ایران را بسیار محدود کند. آسیب پذیری جدی کشور طی سال¬های اخیر از ناحیه منابع اقتصادی؛ نامتوازن و نامکفی بودن منابع قدرت ملی به مثابه یک مساله علمی در محور این کتاب قرار دارد و نویسندگان می‌کوشند از این مجرا به تحلیل این موضوع بپردازند و در پی واکاوی نقش پارادیپلماسی در افزایش قدرت ملی و بین¬المللی ایران باشند.

کتاب، ظرفیت¬های پارادیپلماتیک ایران مورد کاوش قرار می¬دهد، به ویژه استان کرمانشاه که یکی از استان-های مرزی ایران در همجواری کشور عراق می¬باشد را مورد واکاوی قرار داده تا مشخص شود که این استان از چه مولفه¬های نام برده¬ی پارادیپلماتیک برخوردار است که بتواند با کشور عراق روابط پارادیپلماتیک برقرار نماید و نقش این استان را به عنوان یکی از کنشگرانِ سیاسیِ فروملیِ در افزایش قدرت جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار داده است و بر آن است با واکاوی اینگونه ظرفیت¬های جمهوری اسلامی، درآمدی برای سایر مناطق ¬باشد.
اهمیت کتاب نیز در دارا بودن نگاهی نو به مقوله¬ی دیپلماسی می¬باشد چرا که در عصر کنونی تحولات مختلف ازیک سو باعث تغییر رویه و نگاه سیاستمداران در اتخاذ دیپلماسی شده است از سویی دیگر باعث به میدان آمدن بازیگران خرد و کلان دولتی و غیر دولتی در این عرصه شده است. در این کتاب بیان¬گردیده که تجربه¬ی سال¬های اخیر نشان داده است که مولفه¬ی اقتصاد نقش مهمی را در افزایش قدرت ملی دارد. اهمیت و ضرورت موضوع این کتاب نیز در همین جا آشکار می‌گردد که با تأکید بر تأثیر گذاری مولفه¬ی اقتصادی در افزایش قدرت ملی دغدغه‌ی این کتاب تلاش برای یافتن راهی در خصوص کاستن از آسیب¬های پیش‌رو و کاهش درجه آسیب¬پذیری کشور است. استدلال اصلی از تجزیه و تحلیل داده¬ها و مطالب بررسی نقش پارادیپلماسی درجهت افزایش قدرت ملی است. لذا تلاش بر آن است علاوه بر تجزیه تحلیل پارادیپلماسی و معنای آن به عوامل موثر در گسترش و پیشرفت پارادیپلماسی پرداخته شود. در کوشش برای چگونگی تأثیر پارادیپلماسی بر افزایش قدرت و منافع ملی جمهوری اسلامی، با استناد به ارائه آمارهای موجود استانداری کرمانشاه را در برقراری روابط با استان¬هایی در عراق، در کشورهایی واقع در منطقه¬ی خاورمیانه مورد واکاوی قرار می¬دهد. از سوی دیگر ظرفیت استان کرمانشاه را به عنوان یک واحد فروملی غیر دولتی در ابعاد سه¬گانه-ی سیاسی، اقتصادی و فرهنگیِ پارادیپلماسی در ایجاد روابط برای پیشبرد دیپلماسیِ دولت جمهوری اسلامی را مورد بررسی قرارمی¬دهد تا نشان دهد که استان کرمانشاه چگونه با کسب اختیارات قانونی در حوزه دیپلماسی می¬تواند با بهره¬گیری از توانایی¬های خود علاوه بر رشد و توسعه¬ی اقتصادی استان به افزایش قدرت ملی کمک نماید.

مطالب مرتبط