داود احمدزاده
کارشناس مسائل غرب آسیا
مركز بين المللي مطالعات صلح-ipsc
سقوط رژیم اسد در سوریه، طرح های ترکیه برای ساخت خطوط لوله نفت و گاز از طریق این کشور را احیا کرده و آن را به یک “کریدور انرژی” منطقه ای برای کشورهای همسایه تبدیل کرده است. برخی از این طرحها مسیر زمینی راحتتری را برای صادرات انرژی به اروپا از طریق ترکیه به کشورهای عربی خلیج فارس ارائه میدهند که چالشی برای آمال مشابه اسرائیل است.
البته که اسرائیل فرصت های دیگری برای صادرات گاز طبیعی خود به بازارهای جدید از طریق خط لوله دارد، اما درهرصورت به نظر می رسد که طرح های ترکیه در حوزه نفت و گاز، خطر تضعیف موقعیت اسرائیل و همکاری آن با یونان و قبرس را بدنبال دارد. اسرائیل باید «بازی خط لوله» در سوریه را از نزدیک دنبال کند تا اطمینان حاصل کند که فرصتهای اقتصادی جدید با منافع و راهبردهای آن درمنطقه ناسازگاری نداشته باشد .
فروپاشی اسد در دسامبر 2024 چندین پروژه زیرساخت انرژی تحت رهبری ترکیه را احیا کرد که به دلیل جنگ داخلی سوریه رها شده بودند. در حالی که برخی از این پروژه ها منافع اسرائیل را برای تبدیل شدن به یک “کریدور انرژی” بین اروپا و کشورهای عربی خلیج فارس تضعیف می کند،گرچه برخی دیگر پتانسیل ورود به بازارهای جدید در منطقه برای صادرات گاز و برق اسرائیل را دارند. 1) خط لوله گاز مشترک ترکیه و قطر از طریق سوریه. 2) گسترش خط لوله گاز عرب به ترکیه. 3) خطوط لوله جدید نفت از کشورهای عربی خلیج فارس به سوریه برای جایگزینی نفت ایران
پروژه خط لوله گاز ترکیه-قطر از طریق سوریه
بلافاصله پس از سقوط رژیم اسد، رسانه های ترکیه شروع به گزارش از تمایل دولت خود برای احیای یک طرح قدیمی برای ساخت خط لوله گاز بین قطر و ترکیه از طریق سوریه کردند. این خط لوله اولین بار در سال 2009 اعلام شد و عمدتاً توسط ترکیه پیگیری شد. قطر در نهایت به دلیل مشکلات فنی و سیاسی، از جمله تشدید جنگ داخلی در سوریه، اختلافات دامنه دار بین قطر و عربستان سعودی و بین ترکیه و رژیم اسد، ونیز سقوط قیمت نفت در سال 2014 که بسیاری از طرحهای زیرساخت انرژی منطقه را به حالت تعلیق درآورده بود، آن را رها کرد. ا
کنون که رژیم اسد سقوط کرده و روابط قطر و عربستان سعودی گرم شده است، ترکیه دوباره به پیشبرد پروژه خط لوله گاز ترکیه-قطر علاقه مند است.
یک خط لوله گاز مشترک با قطر چندین منافع مهم ترکیه را تامین خواهد کرد. این به ترکیه اجازه می دهد تا موقعیت خود را به عنوان کشور اصلی ترانزیت گاز غیر روسی به اروپا تقویت کند. به ترکیه منبع اضافی گاز ارزان برای خدمات رسانی به جنوب شرقی ترکیه، که از قطع برق زمستانی به دلیل عرضه نامطمئن از ایران و عراق رنج می برد، در اختیار ترکیه قرار دهد. ونیز تقویت روابط ترکیه و قطر با رژیم جدید سوریه را درپی خواهد داشت.
در این مرحله، هیچ جدول زمانی مشخصی برای ساخت خط لوله و برآوردی در مورد ظرفیت یا هزینه مورد انتظار چنین پروژه ای وجود ندارد. قطر احتمالاً میخواهد منتظر بماند و ببیند که رژیم جدید سوریه میتواند کنترل کامل کشور را قبل از تصمیمگیری برای سرمایهگذاری به دست آورد. به عنوان یک قاعده، شرکتهای انرژی در خطوط لوله گاز برون مرزی چند میلیارد دلاری سرمایهگذاری نمیکنند، اگر مطمئن نباشند که کشور ترانزیت تا 10 تا 15 سال آینده پایدار و قابل اعتماد خواهد ماند، که دوره لازم برای بازیابی هزینه خط لوله است. این امر به ویژه در مناطق مرکزی سوریه که خط لوله پیشنهادی باید از آنجا عبور کند مهم است – مناطقی که هنوز شاهد فعالیت داعش و گروههای مشابه هستند و بنابراین به تضمینهای امنیتی قوی نیاز دارند.
برای اسرائیل، همکاری های بین ترکیه و قطر از طریق سوریه میتواند که خود از طریق همکاری یونان و مصر در شرق دریای مدیترانه بدنبال تبدیل شدن به کریدور اقتصادی بین اروپا و کشورهای عربی است خطر آفرین باشد . اسرائیل بشدت از هرگونه ایده ای بلند پروازنه ترکیه و قطر و حذف شدن از همکاری پرسود نفتی و گازی و ترانزیتی در حوزه انرژی نگران است. کریدور به عنوان کریدور هند- خاورمیانه- اروپا با منافع اقتصادی و راهبردی آن در منطقه در تضاد است.
تکمیل آن مسیر با زیرساخت های اضافی مانند جاده ها، ریل ها و کابل های برق بسیار آسان تر خواهد بود. بنابراین اتصال به آن و صادرات گاز خشک و سایر محصولات به اروپا از طریق ترکیه برای کشوری چون امارات متحده عربی و سایر کشورهای عربی خلیج فارس آسان تر از ساخت یک کریدور جدید از طریق اردن و اسرائیل برای رسیدن به مدیترانه شرقی است.
در حالی که واضح است که امارات نمیخواهد به قطر یا ترکیه به عنوان شرکای ترانزیتی وابسته باشد، اما تا زمانی که جنگ در غزه ادامه داشته باشد وشرایط اسرائیل به عنوان متحد نزدیک آمریکا در خاورمیانه با دشواریهای بیشتر سیاسی و اقتصادی روبرو گردد، جذابیت همکاری با ترکیه و قطر به عنوان جایگزین اسرائیل برای امارات افزایش خواهد یافت. اسرائیل باید توجه داشته باشد که ادامه جنگ و به تعویق افتادن متعاقب آن برای عادی سازی عربستان و اسرائیل می تواند در نهایت به نقطه ای منتهی شود که یک طرح اقتصادی منطقه ای سودآور، اسرائیل را در مسیر نیل به اروپا دور نگه دارد. اسرائیل باید به دنبال ایده کریدور شرق مدیترانه با قبرس و یونان، به ویژه برای سرمایه گذاران بالقوه در اروپا و ایالات متحده، به عنوان یک جزء اساسی از برنامه های اقتصادی منطقه ای است، ادامه دهد.
اتصال ترکیه به خط لوله گاز عرب در سوریه
در حالی که طرح های خط لوله ترکیه با قطر ممکن است منافع اسرائیل را تضعیف کند، طرح دیگری از ترکیه ممکن است به اسرائیل کمک کند تا بازارهای جدیدی را برای صادرات گاز طبیعی خود باز کند. طی ماه گذشته، ترکیه امکان اتصال به خط لوله گاز عربی را از طریق بخش عمدتا مغفول مانده خود در سوریه بررسی کرده است. خط لوله گاز عربی که در سال 2003 افتتاح شد، در ابتدا به منظور اجازه صادرات گاز طبیعی مصر به شمال به اردن و سوریه طراحی شد. طرحهایی برای گسترش بیشتر خط لوله به ترکیه در سالهای 2006 و 2008 امضا شد، اما در سال 2009، عمدتاً به دلیل اختلافات مالی و این واقعیت که مصر گاز برای صادرات رو به اتمام بود، متوقف شد. امروز، این خط لوله عمدتاً به اسرائیل خدمت می کند، زیرا گاز اسرائیل را به اردن و از جنوب به مصر منتقل می کند در حالی که بخش سوریه بلااستفاده مانده است.
اگر ترکیه در واقع به خط لوله گاز عربی در بخش سوریه متصل شود، اسرائیل از نظر تئوری می تواند گاز را از شمال از طریق اردن به ترکیه و از آنجا به اروپا (به طور مستقیم یا از طریق معاملات مبادله) ترانزیت کند. چنین طرحی بدون بهبود قابل توجهی در روابط دیپلماتیک اسرائیل و ترکیه و همچنین عادی سازی بین اسرائیل و رژیم جدید سوریه به احتمال زیاد رخ نخواهد داد. اما حتی اگر هیچ یک از این موارد اتفاق نیفتد، گاز اسرائیل همچنان میتواند به ترکیه برسد اگر اردن یا مصر بهعنوان «کاربر نهایی» گاز اسرائیل عمل کنند و سپس به ترکیه بفروشند. شرایط مشهابهی در دو سال گذشته وجود داشته است: گاز اسرائیل به مصر صادر میشود که سپس آن را مایع کرده و به ترکیه و سایر مقاصد صادر میشد.
طرح ترکیه برای اتصال به خط لوله گاز عرب در سوریه تنها یکی از چندین طرح برای ارتباطات زیرساختی عمده بین دو کشور است. مقامات ترکیه قبلاً در مورد پروژه هایی که زیرساخت های جاده ای، ریلی و ارتباطی فرامرزی را با رژیم جدید سوریه پیش می برد، گفتگو کرده اند. چنین پروژه هایی نفوذ ترکیه در سوریه را بیشتر می کند و می تواند مزایای متعددی را برای آنکارا به همراه داشته باشد.
اسرائیل باید اقداماتی را برای کاهش نگرانی های قبرس و یونان انجام دهد. باید روشن شود که هر فرصتی که اسرائیل ممکن است برای صادرات گاز از طریق ترکیه داشته باشد، با برنامه هایش برای پیشبرد زیرساخت های مشترک در مدیترانه شرقی مغایرت ندارد. حتی اگر طرحهای خط لوله در سوریه محقق شود، شرکتهای گاز اسرائیلی نمیخواهند به سوریه و ترکیه به عنوان کشورهای اصلی ترانزیت گاز خود متکی باشند و فقط با احتیاط و در مقادیر محدود از آن استفاده میکنند. علاوه بر این، شرکتهای انرژی اسرائیل تمایلی به اتکا به مصر و اردن به عنوان کاربران نهایی برای فروش گاز اسرائیل به ترکیه، تا حدی به خاطر مسائل مربوط به پرداخت بدهی، ندارند. آنها همچنان ترجیح می دهند مسیر مستقیم تری را به سمت بازارهای جدید برای تنوع بخشیدن به سبد خود، از طریق قبرس دسترسی داشته باشند.
خطوط لوله نفت غیر ایرانی و اتصال برق به سوریه
رژیم جدید در سوریه منافع انرژی فراتر از استفاده از این کشور به عنوان منطقه ترانزیت برای خطوط لوله گاز دارد. سوریه اکنون که بدون عرضه منظم نفت خام و سوخت ایران است، نیاز مبرمی به تامین پایدار نفت دارد. در زمان اسد، سوریه حدود 90 درصد نفت خود را از ایران (60 تا 70 هزار بشکه در روز) و 10 درصد دیگر از میادین نفتی محلی سوریه دریافت می کرد. علاوه بر این، حزب الله از طریق لبنان سوخت به سوریه قاچاق می کرد (علی رغم مشکلات خود لبنان با کمبود شدید نفت). واقعیت جدید سوریه بسیار متفاوت است. بلافاصله پس از فروپاشی اسد، ایران تمام محموله های نفتی به سوریه را قطع کرد. در همان زمان، اسرائیل مسیرهای ارتباطی حزب الله به سوریه را بمباران کرد و از این طریق از انتقال سوخت از لبنان جلوگیری کرد.
در این شرایط جدید، سوریه اکنون به دنبال توافقنامه های همکاری برای دریافت نفت منظم از یک یا چند همسایه خود است. فوری ترین وسیله حمل و نقل بین مرزی کامیون است که گران و نادر است. در درازمدت، سوریه به دنبال پروژه های خط لوله جدید برای اطمینان از جریان ثابت خواهد بود. بارزترین منبع، خط لوله نفتی موجود بین سوریه و کرکوک در عراق خواهد بود که عملیات خود را در دهه 1980 متوقف کرد و نیاز به بازسازی داشت.
علاوه بر این، قطر، امارات و عربستان سعودی همگی در حال بررسی امکان تبدیل شدن به تامین کننده جدید نفت سوریه به عنوان بخشی از بازی منطقه ای برای به دست آوردن جایگاه سیاسی با رژیم جدید سوریه هستند. در ماه های آینده باید انتظار داشت که شاهد حرکت های زیادی در این راستا باشیم. عربستان سعودی انگیزه بالایی دارد تا به جای قطر، نفت سوریه را تامین کند و احتمالاً دیگر برنامه های قطر برای تقویت حضور خود در سوریه همراه با ترکیه را خنثی کند
به نظر می رسد اسرائیل در این مرحله هنوز تصمیم روشنی در مورد ماهیت رابطه خود با رژیم جدید سوریه نگرفته است. این قابل درک است، با توجه به سناریوهای سیاسی متعددی که هنوز در سوریه ممکن است رخ دهد و محاسبات موجود را کاملاً تغییر دهد. با این حال، از نظر پتانسیل، یک توافق عادی سازی بین اسرائیل و سوریه می تواند مسیرهای انرژی و فرصت های اقتصادی جدیدی را برای اسرائیل باز کند، از جمله صادرات گاز طبیعی، کمک به تامین نفت، ایجاد توربین های بادی مشترک در بلندی های جولان و غیره. اگر اسرائیل در واکنش به تحولات مربوط به زیرساختهای انرژی جدید در سوریه، به ویژه زیرساختهای تحت رهبری ترکیه کند باشد، ممکن است فرصت اقتصادی و سیاسی ارزشمندی را برای تبدیل شدن به بخشی جدایی ناپذیر از کریدور انرژی منطقهای جدید از دست بدهد.