مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

ایران و دریای عمان: فرصت­ها و تهدیدها

اشتراک

صدیقه خراسانی

 پژوهشگر روابط بین ­الملل

مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC

 

مقدمه

ارتباطات جهانی میان کشورها و گسترش تجارت با رویکرد اقتصاد ساحلی، ثمره­ ی سال­های اخیر و مهم شدن اقتصاد و راه­های دریایی و مناطق ساحلی پیرامون آن است. از جمله فاکتورهای مهم توسعه کشورها، میزان دسترسی آنها به دریا و راه­های دریایی است؛ کشورهای محروم از این امتیاز، به تأکید «اینکتاد» اغلب در زمره­ی دولت­های منزوی و کمتر توسعه یافته قرار می­گیرند. نیاز صنایع سبک و سنگین، تکنولوژی­های نوین هسته­ای  و نیروگاه­ها به آب، نزدیکی مکانی به دریا را ضروری کرده است.

جمهوری اسلامی ایران با قرار گرفتن در یک موقعیت خاص جغرافیایی در میزان دسترسی به دریاها و خطوط ساحلی با ویژگی­های ژئوپلتیکی، استراتژیکی موقعیت برتر منطقه­ای نسبت به سایر همسایگان خود دارد. عدم وابستگی ایران به قدرت­های دیگر و نیز داشتن موقعیت بالادستی نسبت به سایر رقبای منطقه­ ای فرصتی برای ایران جهت توانمندی و ارتقای ظرفیت­ های اقتصادی، ترانزیتی و تبدیل شدن به یک قدرت ساحلی دریایی نیرومند جهانی و منطقه ­ای است.

 

فرصت­ های منطقه­ ای

موقعیت جغرافیایی دریای عمان و خلیج مکران، به گونه­ای است که مهم­ترین مرز دریایی ایران به­شمار می­آید. رسیدن به آب­های آزاد از طریق دریای عمان سبب شده است که بر خلاف دریای خزر که آبراهه­ای بسته قلمداد می­شود، امکان و دسترسی به آب­های آزاد برای ایران ممکن گردد.

دریای عمان، نقش کلیدی در دسترسی به خلیج فارس دارد؛ سیطره ایران بر شمال دریای عمان، و جغرافیای خاص منطقه سیستان­و­بلوچستان با وجود چاله­های جازموریان و ارتفاعات مکران ضریب امنیت منطقه را در برابر حملات خارجی بیشتر خواهد کرد و امکان نفوذ آنان به این مناطق را به حداقل خواهد رساند. عمق کم آب­های ساحلی در این مناطق، عامل مهمی در عدم نزدیکی ناوهای جنگی در صورت حمله احتمالی است که می­توان از آن جهت تأمین امنیت بیشتر استفاده کرد. دریای عمان، توان استراتژیک نظامی ایران را افزایش می­دهد چرا که با دسترسی به آب­های آزاد، محدوده­ای بیش از حوضه خلیج فارس را در اختیار نیروی دریایی می­گذارد.

سواحل مناسب، پس­کرانه ­های امتداد ساحل و نیز عمق مناسب دریا، بسترهای مناسب برای عبور و ترانزیت کشتی­های تجاری و نفتی فراهم می­ آورد.

بندر چابهار با موقعیت ویژه و قرار گرفتن در لیست 10 بندر مهم جهان، قابلیت تبدیل شدن به بندر چند منظوره را دارد. وجود بندر چابهار در این منطقه، نقش برجسته­ای در ترانزیت کالا به آسیای میانه و بالعکس دارد. نیاز مبرم کشورهای آسیای جنوبی به منابع انرژی خلیج فارس و صرفه اقتصادی ترانزیت آن از طریق دریای عمان و بندر چابهار، اهمیت اقتصادی- ترانزیتی این بندر را چندین برابر کرده است.

پروژه توسعه زیربنایی حمل و نقل زمینی آسیا موسوم به «آلتید»، موقعیت ویژه­ای برای استان سیستان­و­بلوچستان فراهم آورده است تا در مسیر کریدور ترانزیتی شمال- جنوب و شرق به غرب، از پتانسیل­های مختلف موجود به نفع افزایش سهم تجارت و اقتصاد کشور و منطقه بهره­مند شود.

قابلیت­های توریستی منطقه مکران، نکته قابل توجه در بخش اکوتوریسم است. از آنجا که بندر چابهار دارای آب و هوای نسبتاً گرمی است، قابلیت تبدیل شدن به پایگاه توریستی زمستانی، جذب مسافر، ارز آوری و رونق اقتصادی را دارد.

نقاط ضعف منطقه ­ای

آلفرد ماهان، در دسته­بندی ویژگی­های منطقه­ای کشورهای ساحلی، به شاخصه جمعیت کشور و جمعیت ساکن در آن منطقه اشاره می­کند. کیفیت جمعیت و عامل انسانی در پیشبرد توسعه، فاکتور قابل توجهی است که از توجه کشورها به آن دور نمانده است. جمعیت بالا و با کیفیت فرصتی است برای کشورها در تبدیل شدن به یک قدرت مهم و مؤثر در مناطق دریایی. یکی از نقاط ضعف منطقه مکران، پراکندگی و تراکم پایین جمعیت در این منطقه بدلیل عدم توسعه یافتگی و ناامنی­های موجود در آن است. دولت می­تواند با برنامه ­ریزی مناسب، این مشکل منطقه­ ای را با توسعه امکانات زندگی، فراهم آوردن شرایط کار و سرمایه­گذاری و ایجاد امنیت اقتصادی و روانی، به سهولت برطرف نماید.

از عمده­ترین مشکلات جزایر و سواحل دریایی، آلودگی­های نفتی، فاضلاب­ها، تأمین آب و … است که لزوم برنامه­های مدون و جدیت لازم در اجرای آن با همکاری نهادهای مرتبط و نیز کشورهای منطقه و سازمان­های بین­المللی را می­طلبد. ترانزیت مواد مخدر در منطقه سیستان­و­بلوچستان و مشکلات امنیتی آن، از دیگر معضلات امنیتی این منطقه است که با سیاست­گذاری­های داخلی، رونق اقتصادی و فرهنگ­سازی از یک طرف و همکاری­های بین ­المللی در قالب استراتژی­های جهانی مبارزه با مواد مخدر از طرف دیگر، تا حدودی مرتفع خواهد شد.

ایران و همسایگان عمان

مرز مشترک دریایی ایران و عمان در دریای عمان موقعیت مناسبی برای نزدیکی این دو همسایه ایجاد کرده است. حدود 80 درصد از درآمدهای عمان از تولید و صدور نفت و گاز تأمین می­شود. با گسترش رقابت و گاه خصومت برخی کشورهای عربی منطقه با ایران و سیاست­های نژادپرستانه این کشورها، به جاست که جمهوری اسلامی ایران، به تحکیم مناسبات تهران- مسقط که اتفاقاً سمت و سوی مثبتی دارد، بپردازد. پتانسیل­های منطقه­ای، این فرصت را برای هر دو کشور فراهم آورده است.

 راه اندازی خط کشتیرانی چابهار- مسقط بستر مناسبی برای تجار عمانی فراهم می­آورد تا از این طریق تجارت با کشورهای آسیای میانه را گسترش دهند. همچنین ایران می­تواند با تسهیل ارتباطات فرامرزی تجار عمانی، از فرصت­های سرمایه­گذاری و گسترش روابط تجاری خود با عمان استفاده کند و مطلوبیت سیاسی لازم را در سیاست­های منطقه­ ای خود در حاشیه­ ی خلیج فارس به دست آورد و از انزوای منطقه­ ای در مقابل رقبای عربی منطقه خارج شود.

ایران و کشورهای حوزه خلیج فارس

دریای عمان دروازه ورودی خلیج­ فارس است. اهمیت خلیج فارس به عنوان مخزن انرژی جهان، هم­­پایه دروازه ورودی آن است. سهم ایران در تسلط بر این دروازه استراتژیک، موقعیت برتر و بالا دستی نسبت به کشورهای حاشیه خلیج ایجاد کرده است. برنامه­ های کلان ایران در توسعه اقتصادی این منطقه و تحکیم قدرت دریایی و نظامی، با تأکیدات رهبر معظم انقلاب در توسعه و تقویت حضور در دریای عمان و منطقه مکران، نشان از عزم ایران در استفاده از این فرصت ژئواستراتژیک دارد.

توسعه منطقه آزاد چابهار و بهره­برداری از ظرفیت­­های ساحلی آن، قدرت منطقه­ ای ایران را افزایش خواهد داد. رسیدن به این سطح از توانمندی، رقابت و چالش ایران با شیخ نشین­های حاشیه خلیج فارس را وارد فاز جدیدی خواهد کرد؛ زیرا درصورت تحقق این پروژه، بندر جبل­علی و سایر بنادر قطر با بحران جدی روبرو خواهند شد.

کشورهای عربی منطقه در صورت در پیش گرفتن سیاست مستقل از دخالت­های امریکا در منطقه و دوری از تخاصمات سیاسی با ایران، می­توانند همچون عمان، از فرصت­های ارتباطی با کریدور شمال و جنوب/ شرق به غرب و مزایای آن منتفع شوند. تداوم سیاست­های پیشین آنان، به از دست دان گروه­­بندی­ ها، سازمان­ها و بازارهای مصرف شرق آسیا می­انجامد که بر فرصت­های آینده نیز خط بطلان می­کشد.

دریای عمان و قدرت­های بزرگ

یک جانبه­گرایی امریکا در منطقه خلیج فارس و تعارضات آشکار آن با ایران، سبب شده است که جمهوری اسلامی ایران، سیاست­های مقابله­ای را در مواجهه با این رفتار ایالات متحده در پیش گیرد. گسترش روابط ایران با دو کشور چین و روسیه به عنوان رقبای امریکا در همین راستا قابل ارزیابی است.

عدم دسترسی روسیه به آب­های آزاد، فرصتی است برای ایران، جهت فراهم نمودن شرایط دسترسی روسها به آب­های آزاد و حمل و نقل کالا و انرژی، از مسیر دریای عمان و سرمایه­ گذاری­های اقتصادی ایران در بخش­های مختلف ارتباطی- ترانزیتی در چابهار و فراهم آوردن شرایط سرمایه­گذاری خارجی در این منطقه؛ راهکاری دو جانبه جهت خروج روسیه از تنگناهای ارتباطی و فرصت بهره­­وری اقتصادی- سیاسی برای ایران در این منطقه.

دسترسی چین به اقیانوس هند و تسهیل واردات نفتی آن از خاورمیانه اهمیت حیاتی دارد. طرح «کریدور اقتصادی چین و پاکستان» در سال 2013 میان چین و پاکستان با توسعه بندر و شهر گوادر در سواحل مکران در راستای تأمین انرژی چین بوده است. در همین راستا، چین درصدد است که منطقه ویژه اقتصادی را در بندر گوادر تأسیس نماید.

سرمایه­گذاری بلند مدت چین در بندر گوادر در راستای استراتژی «احیای راه ابریشم» و نقش آن در اقتصاد جهانی است. ناامنی­های موجود در افغانستان و پاکستان به عنوان مسیرهای راه ابریشم در بندر گوادر، اهمیت بندر چابهار و خطوط ریلی و جاده­ای ایران را برجسته می­کند.

ایران می­تواند از ژئوپلتیک آشوب منطقه­ای به نفع خود بهره­برداری کند. تسهیل شرایط سرمایه­گذاری و پیوند منافع میان ایران، پاکستان، افغانستان و چین در محور مواصلاتی چابهار، انعقاد پیمان­های مشترک و سهیم شدن در تأمین منافع و امنیت منطقه، انتفاع بازیگران را به دنبال خواهد داشت و بار سهمگین دفاع و امنیت را با گره زدن منافع مشترک همه کشورهای حاضر در این محور، از گرده­ی ایران بردارد.

 تقویت روابط ایران با پاکستان و چین، در توسعه اقتصادی منطقه مکران، که میان ایران و پاکستان مشترک است، در همین راستا در دستور کار قرار گرفته است. غفلت ایران از روابط دوجانبه ایجاده شده میان چین و پاکستان، در آینده ممکن است منجر به حاشیه رانده شدن ایران در بهره ­مندی از فرصت­های اقتصادی- سیاسی- استراتژیکی منطقه شود.

نیاز هندوستان به انرژی خاورمیانه از یک طرف و مقرون به صرفه بودن ترانزیت انرژی به هندوستان از مسیر چابهار از طرف دیگر و نیز کاهش هزینه­های صادرات کالا و تسریع آن منجر به انعقاد قرارداد سه جانبه میان هند، ایران و افغانستان شده است؛ این قرارداد هم توسعه ظرفیت­های بندر چابهار را محقق می­کند و نیز از طریق خطوط ریلی و ارتباط با هرات، نقطه اتصال جنوب آسیا و اقیانوس هند به افغانستان و آسیای مرکزی می­شود. ظرفیت­های موجود در بندر چابهار در صورت استفاده درست و به موقع با جذب ترافیک دریایی و کشتی­های تجاری؛ رقیب جدی بنادر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس خواهد بود. 

توان نظامی ایران در دریای عمان

آلفرد ماهان معتقد است موقعیت جغرافیایی منطقه دریایی که مشرف بر تنگه یا آبراه بین­المللی باشد و نیز کمیت و کیفیت خط ساحلی آن که امکان ایجاد بندرگاه و استحکامات نظامی را داشته باشد، بر میزان قدرت آن کشور مؤثر است. بررسی دقیق­تر دریای عمان، تطابق ویژگی­های جغرافیایی منطقه با نظریه ماهان را برجسته­ تر می­کند. «دریای عمان در کنار سواحل خلیج فارس، تسلط بر تنگه هرمز و برد فرامنطقه­ای نیروی دریایی، به یکی از کانون­های قدرت اقتصادی و نظامی جمهوری اسلامی ایران تبدیل شده است». تنگه استراتژیک هرمز در مجاورت دریای عمان و اشراف عملیاتی بر آن، مانع سختی در استفاده سایر رقبا است. وجود بیش از 637 کیلومتر خط ساحلی آن نیز، دیگر ویژگی ممتاز این منطقه و افزایش ضریب توان قدرتمندی دریایی ایران در این منطقه است.

توجه سالیان اخیر جمهوری اسلامی ایران بر استراتژی­های بحری و قدرت دریایی، نیازمند «سیادت دریایی» است که با ایجاد قدرت بازدارندگی، توانایی مقابله به مثل با هرگونه تهدیدی را داشته باشد. قدرت تسلیحاتی ایران و توانمندی­های پدافندی و موشکی آن در کنار جنگ افزارهای دریایی، پتانسیل حضور مقتدرانه ایران در دریای عمان و دیگر مرزهای دریایی ایران را افزایش داده است.

حصول امنیت دریایی حمل و نقل، در سایه­ سار قدرت دریایی ایران و مقابله با دزدان دریایی خلیج عدن، می­­­­­­تواند حضور مقتدرانه ایران در این منطقه را تثبیت کند و حتی می­تواند امنیت کشتی­های دیگر کشورها نیز در دستور کار قرار بگیرد. اهمیت این حضور مقتدرانه در دریای مدیترانه، دریای سرخ و کانال سوئز در این است که امروزه ایران توانسته است موازنه قدرت منطقه­ ای را برهم زده و با آزمایش­های موشکی در اقیانوس هند، به حضور مقتدرانه امریکا در منطقه خاتمه دهد و امنیت دریایی آنان را به مخاطره اندازد و رقابت جدی خود را با حریف دیرینه ­اش به رخ بکشد.

تثبیت نقش ایران در ارائه خدمات و تأمین امنیت دریایی، می­تواند فرصت انعقاد قراردادهای متعدد تجاری، ترانزیتی با کشورهای مختلفی که به عبور از این منطقه در تجارت کالا و خدمات نیاز دارند، ایجاد کند که تبعات سیاسی، اقتصادی و … برای ایران بدنبال خواهد داشت. رسیدن به این امر، نیازمند بازخوانی اهداف و استراتژی­های حضور ایران در سیاست­های منطقه­ای دریای عمان و روابط همسایگان دریایی است که سالیانی است مورد توجه سران حاکمیت نیز قرار گرفته است.

منابع

بویه، چمران.(1389) موقعیت ترانزیتی و ژئوپلتیکی سیستان و بلوچستان و استراتژی­های نوین اقتصادی حوزه خلیج فارس، مجموعه مقالات.

بهروز، مهناز. همکاری­های اقتصادی کشورهای حوزه اقیانوس هند: افقی نو بر بستر روابطی کهن. پژوهش­نامه بازرگانی.

سیاری، حبیب­الله، (1387) نقش نیروی دریایی بر حفظ قدرت و سیادت دریایی جمهوری اسلامی ایران. فصلنامه علوم و فنون نظامی، سال 5، ش11.

میرزاجانی، محسن و دیگران. (1396) نقش و تأثیر سواحل خلیج فارس و منطقه مکران در اقتصاد بین­الملل و تأثیر استراتژیکی آن بر ایران با ارائه یک مدل راهبردی در توسعه اقتصادی و سیاسی. فصلنامه علمی پژوهشی جغرافیا، سال هشتم، ش1.

واژگان کلیدی: ایران، دریای عمان، فرصت­ها ،تهدیدها،مكران ، فرصت­،

 

مطالب مرتبط