كارشناس ارشد افغانستان
مرکز بینالمللی مطالعات صلح – IPSC
رییس جمهور غنی در سخنرانی پس از اجرای مراسم تحلیف حلقه های سیاست خارجی افغانستان را در پنج حلقه کشور های همسایه ، کشور های اسلامی، کشور های غربی، آسیایی و سازمان های بین المللی تقسیم کرد. در این بین هر چند رئیس جمهوری در راس هرم سیاست خارجی افغانستان قرار دارد و وزیر امورخارجه مجری سیاست خارجی دولت است، اما محدودیتهایی مانع اجرا و بکارگیری اصول توسط وزارت خارجه می شود. همین امر بهانه ای شد تا در پرتو تجربیات فراوان سیاسی ایشان به گفتگو با محسن پاك آيين بپردازیم.
واژگان كليدي: سیاست خارجی، افغانستان ، ايران ، امريكا ، روسيه ،
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در شرايط كنوني به طور کلی مهم ترین اهداف سیاست خارجی جمهوری افغانستان چیست؟
سیاست خارجی دولت آقای اشرف غنی منبعث از سیاست داخلی این کشور است و مهمترین اصل سیاست داخلی ایجاد ثبات و امنیت و همچنین توسعه اقتصادی می باشد. حکومت افغانستان برای تحقق این اهداف توجه به تقویت روابط با همسایگان برای این کشور اهمیت دارد. در زمینه امیتی سیاستگذاران افغانستان، مهمترین تهدیدهای امنیتی را از سوی پاکستان می دانند و از این رو نزدیکی و گسترش رابطه با پاکستان مهمترین اولویت سیاست خارجی افغانستان است. برای توسعه اقتصادی نیز همکاری با چین،ایران، ازبکستان و ترکیه برای افغانستان مهم می باشد لذا در مجموع اولین اولویت سیاست خارجی افغانستان را می توانیم تقویت مناسبات دوستانه با همسایگان نزدیک و دور مانند روسیه و هند بدانیم. در عین حال دولت اشرف غنی دستیابی به صلح و امنیت منطقه ای را بدون استفاده از نفوذ آمریکا و ناتو ممکن نمی داند لذا پیوند تنگاتنگی با آمریکا و کشورهای اروپایی ایجاد کرده ما نیازمند پیوند عمیق با آمریکا و غرب هستیم.افغانستان همواره پیوند محکمی با جهان اسلام داشته و در این رهگذر توسعه روابط با سازمان همکاری های اسلامی و عربستان سعودی در سطوح دوجانبه و چندجانبه مهم می داند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه كنوني کابل به مسكو با چه متغيرهايي قابل بررسي است ؟
متاسفانه دولت افغانستان سیاست خارجی متوازن و هوشمندانه ای در قبال همسایگان،روسیه،چین و آمریکا ندارد. امروز نگاه دولت اشرف غنی کاملا به سوی غرب و آمریکا است و بعید است این نگاه دچار تغییر شود. افغانستان به خوبی از نقش موثر روس ها در تامین ثبات و امنیت در افغانستان مطلع است اما به دلیل تنیدگی و وابستگی های خود به آمریکا، نمی تواند از کمک مسکو به صلح و ثبات افغانستان بهره مند شود. با توجه به شکست مذاکرات دولت با طالبان، و موضع طالبان مبنی بر اینکه با توجه به عدم خروج ناتو و آمریکا از افغانستان به مبارزه ادامه خواهد داد، بنظر می رسد کابل علاقمند باشد تا گستره مذاکرات چهارجانبه را تبدیل به مذاکرات شش جانبه کند. به عبارتی ایران و روسیه را نیز در این مذاکرات وارد کند. کابل دارد به این باور می رسد که شاید با ورود مسکو و تهران بتواند به امنیت افغانستان کمک کرد. آقای غنی که با امضای پیمان راهبردی با آمریکا، روس ها را ناراضی ساخت به خوبی می داند که روس ها را به سوی نیروهای مخالف خود و بخصوص گروه طالبان سوق داده و بنظر می رسد نگاه فعلی کابل به روسیه مبتنی بر جلب نظر روسها برای همراهی بیشتر با دولت اشرف غنی است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به فرصت ها و چالشهاي قبلي روابط بين کابل و واشنگتن در سالهاي گذشته اين روابط در شرايط كنوني چگونه قابل تحليل است ؟
در روزهای گذشته شاهد سفر «مایک پمپئو»، وزیر امور خارجه آمریکا به کابل بودیم که نتیجه آن موافقت اشرف غنی با افزایش نیروهای آمریکایی در کشور افغانستان به بهانه مبارزه با طالبان بود.این توافق نشان می دهد که افغانستان در مقطع کنونی، آمریکا را انتخاب کرده و به حضور طولانی نظامیان آمریکایی در افغانستان رضایت داده است. البته من فکر می کنم هدف آمریکا در افغانستان چیزی غیر از مبارزه با تروریزم است.آمریکا برای مقابله با طالبان، گروه داعش را وارد افغانستان کرده و این گروه به نیابت از آمریکا،در مقابل طالبان قرار گرفته است. این سیاست به آمریکا فرصت می دهد تا با حضور در به دنبال تامین منافع اقتصادی باشد. سیاست های ترامپ نشان داده که وی با پنهان شدن در پشت مقوله امنیت، اهداف و منافع اقتصادی امریکا را تامین کرده است.معادن غنی و منابع معدنی و ذخایر زیرزمینی در افغانستان، دارای جاذبه های قوی برای کاخ سفید است تا حضور نظامی خود در این کشور را طولانی سازد. تاریخ نشان داده که امریکا علیرغم ۱۶ سال حضور نظامی در افغانستان، موفقیتی در مبارزه با تروریزم کسب نکرده بلکه با کمک حکام سعودی داعش را نیز وارد صحنه افغانستان کرده است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه به ناتو و اتحاديه اروپا چه جايگاهي در سياست خارجي جمهوري كنوني افغانستان دارد ؟
نگاه دولت فعلی افغانستان به ناتو را نیز باید در چارچوب اهداف امنیتی دید. به همین دلیل اشرف غنی در نشست سران ناتو از حضور این بلوک در افغانستان تا سال 2024 حمایت کرد و گفت: حضور ناتو به ما توانایی میدهد که طالبان را برای پیوستن به یک روند سیاسی متقاعد کرده و برای خود کفایی تلاش کنیم.لذا افغانستان خود را نیازمند به حضور ناتو می داند و طبعا اتحادیه اروپا می داند. این مناسبات مدتهاست که تعمیق شده و به همکاری بر اساس منافع و ارزشهای مشترک تبدیل شده است.اشرف غنی ادامه حضور ناتو در کشور را یک اقدام مفید برای متقاعد کردن طالبان به پیوستن به روند صلح می داند در حالی که طالبان مکررا به لزوم خروج نیروهای خارجی از افغانستان به عنوان پیش شرط ورود به مذاکرات صلح تاکید کرده است.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نگاه شما کابل تا چه توانسته است در روابط خود با هند و پاکستان توازن برقرار کند؟
به دلیل اراده قوی اشرف غنی برای توسعه روابط با آمریکا و ناتو من بعید می دانم کابل بتواند موازنه ای در روابط خود با هند و پاکستان برقرار کند. در راهبرد جدید ترامپ، هند در کنار آمریکا و پاکستان به عنوان دشمن در مقابل آمریکا قرار دارد،با این وصف افغانستان چگونه می تواند موازنه ای بین هند و پاکستان ایجاد کند؟.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نگاه شما کابل تا چه توانسته است در روابط خود با امریکا و ايران توازن برقرار کند؟
روابط غیرمتوازن کابل با واشنگتن و همچنین تاثیر پذیری دولت اشرف غنی از سیاست های عربستان،امکان ایجاد توازن در روابط کابل با تهران و واشنگتن را مشکل ساخته است.
مركز بين المللي مطالعات صلح: آينده سياست خارجي افغانستان چگونه خواهد بود و تحت تاثیر چه عواملی است؟
چگونگی تعامل با همسایگان دور و نزدیک ، آمریکا،اروپا و ایجاد اعتدال و توازن در روابط افغانستان با این کشورها، می تواند رمز موفقیت اشرف غنی در سیاست خارجی باشد. آقای اشرف غنی توسعه روابط با کشور های همسایه را حلقه اول سیاست خارجی خود می دانست، اما در اجرا اینگونه عمل نکرد و توسعه روابط با کشورهای فرامنطقه بخصوص آمریکا واروپا را در اولویت قرار داد. ادامه این روند،نمی تواند ما را به یک جمع بندی مثبت نسبت به آینده سیاست خارجی افغانستان برساند.