دکتر سعید خالوزاده
استاد دانشگاه، پژوهشگر ارشد مطالعات اروپا
بیان رخداد
جهان در صبحدم روز یکشنبه 19 آبان ماه با شوک جدیدی مواجه شد. لوران فابیوس وزیر امور خارجه فرانسه در پایان یک دیدار دوجانبه در ژنو با جان کری وزیر امور خارجه امریکا اعلام کرد شرایط هنوز برای امضای توافقنامه با ایران آماده نشده و طرفین باید مذاکرات بیشتری انجام دهند. این موضع وزیر امور خارجه سوسیالیست فرانسه در پایان گفتگوهای فشرده سه روزه در ژنو موجی از شگفتی بهت و حیرت در محافل سیاسی رسانه ای جهان بجای گذاشت. اهمیت موضوع آنجا بود که بنظر می رسید شرایط بیشتر از هر زمانی باری توافق بین طرفین اماده شده است. قبل از آن همگان خود را آماده امضاء تفاهمنامه ای بین دکتر ظریف وزیر امور خارجه ایران و وزرای خارجه 6 کشور گروه 1+5 بودند که جملگی بدعوت خانم کاترین اشتون هماهنگ کننده این گروه به ژنو شتافته بودند. تاکنون گمانه زنی های بسیاری برای این اتفاق و عقب نشینی ناگهانی کشورهای گروه 1+5 عنوان شده است. این در حالی است که در ابتدا قرار نبود وزرای خارجه شش کشور در گفتگوهای ژنو 2 شرکت کنند لکن گویا دیدارها و گفتگوهای دکتر ظریف و خانم اشتون و همچنین هیات ایرانی با هیات گروه 1+5 به مرحله ای از تفاهم و درک متقابل رسیده بود که توجیه گر سفر سریع شش وزیر امور خارجه شده بود. از طرفی، دیدارهای متعدد سه جانبه بین دکتر ظریف با وزرای خارجه آمریکا، فرانسه، انگلیس، آلمان بهمراه خانم اشتون بیانگر اتفاقات جدیدی در روند مذاکرات دهساله طرفین بود.
واژگان کلیدی : امریکا، فرانسه، گفتگوهای ژنو، ایران، عربستان، اسراییل، سوریه
تبیین رخداد
برخی از تحلیلگران معتقدند این یک سناریوی از پیش تنظیم شده بوده و در این مرحله نقش پلیس بد به فرانسه داده شده تا با مخالفت با برخی از مفاد تفاهنامه شرایط را برای ایران سختتر نموده و برخی امتیازات دیگر از طرف ایرانی از جمله در رابطه با حق غنی سازی و یا فعالیت راکتور آب سنگین اراک و یا تحویل اورانیوم های غنی سازی شده 20 درصدی بگیرند. لوران فابیوس وزیر خارجه فرانسه در گفتگو با مطبوعات اظهار نمود که نباید به یک توافق نیم بند دل خوش نمود و باید با در نظر گیری تمامی ملاحظات و جوانب کار، توافقی را امضا کرد که اطمینان خاطر همه طرفین مذاکره حاصل شود و چند ماه دیگر مشکلات جدیدی بوجود نیاید. ما احمق نیستیم که چنین توافقنامه ای را چشم بسته امضا کنیم. دراین میان گفته می شود عدم واکنش شدید و تند سایر شرکای فرانسه به این موضع در این چارچوب تحلیل می شود و اینکه باید فرصت بیشتری به طرفین برای تفکر و گفتگوی بیشتری داد.
و اما واقعا چه اتفاقی افتاد که در زمانی که همگان منتظر اعلام توافق طرفین بودند این موضع مخالف از جانب فرانسه اعلام گردید. در این رابطه، دلایل متعددی در ارتباط با موضع منفی فرانسه عنوان می شود و بخصوص مربوط به نقشی است که از سوی اسرائیل و بخصوص دولت نتانیاهو است. همگان می دانند که نتانیاهو از مدتها قبل تلاش بسیاری نموده تا هیچگونه توافقی بین ایران و گروه 1+5 بر سر فعالیت های هسته ای ایران بوجود نیاید و در این رابطه شخص نتانیاهو بارها به کشوهای غربی و بخصوص به امریکا نسبت به هرگونه تفاهم با ایران هشدار داده تا جایی که این شخص خود را مضحکه محافل سیاسی و رسانه ای کرده است. گویا اسراییل در زمان ناامیدی از امریکا و دولت باراک اوباما لاجرم بسوی مهمترین کشور طرفدار اسرائیل در اروپا شتافته و سعی نموده در آخرین لحظات از حضور فرانسه در این مذاکرات استفاده نماید. بطور کلی، فرانسه از روابط بسیار خوبی با دولت اسرائیل برخوردار است و سوسیالیست های حاکم در مقایسه با دست راستی های محافظه کار بازهم از مناسبات بهتری با اسرائیل برخوردار هستند. این در حالی است که لابی یهود و اسرائیل در فرانسه از موقعیت و نفوذ بسیار زیادی برخوردار است و همه اینها می تواند توجیه گر اقدام فرانسه در مخالفت با توافق مورد نظر بوده است. امری که بلافاصله با خرسندی و استقبال نتانیاهو مواجه شد.
از طرف دیگر باید دید چه کشورهایی مخالف به نتیجه رسیدن تفاه بین ایران و گروه 1+5 هستند؟ در این میان، کشورهای زیادی هستند که مخالف هرگونه نزدیکی بین ایران و غرب و حل و فصل پرونده هسته ای ایران می باشند. در این میان قطعا کشورهای عربی و بخصوص عربستان سعودی جایگاه ویژه ای دارند. همگان می دانند که فرانسه از دیرباز یک سیاست عربی دارد و صرفنظر از اینکه محافظه کاران و دست راستی ها یا چپ ها و سوسیالیست ها قدرت را در دست داشته باشند، این سیاست در رابطه با کشورهای عربی مورد توجه دست اندرکاران سیاست خارجی فرانسه است. کشورهای عرب همسایه ایران از هرگونه توافق و نزدیکی ایران با کشورهای غربی هراس دارند و تصور می کنند با عادیسازی و گسترش روابط طرفین موقعیت آنها بخطر می افتد. لذا تلاش زیادی دارند تا از این بهبود روابط جلوگیری کنند. برخی گمانه زنی های حاکی از آن است که این کشورها با توجه به مناسبات دیرینه و گسترده ای که با فرانسه دارند، از این کشور خواسته اند یا از طریق اهرم های اقتصادی و تجاری فشار آورده اند تا مانع از امضاء توافقنامه ای با ایران در سر پرونده هسته ای شوند. از این نظر، حتی عنوان می شود که منافع اسرائیل با کشورهای عربی در یک راستا قرار می گیرد و این دو طیف ماههاست تلاش زیادی دارند تا مانع از حل و فصل پرونده هسته ای ایران شوند. و لذا دست بدامان فرانسه شده اند.
همگان می دانند که فرانسه طی چند سال از معضل بزرگ بیکاری و عدم رشد اقتصادی رنج می برد. لذا شرایطی که بتواند اندکی به اوضاع اقتصادی فرانسه سر و سامان بدهد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. در این راستا، انگیزه های اقتصادی از دیگر عوامل موضع ناگهانی فرانسه می تواند باشد. در این رابطه روزنامه های اسراییلی با اشاره به قرارداد تسلیحاتی ریاض و پاریس نوشتند که عربستان سعودی از فرانسه خواسته بود مانع تحقق توافق بین ایران و کشورهای طرف مذاکره در ژنو شود. روزنامه یدیعوت آحارونوت و برخی دیگر از رسانه های اسرائیلی نوشتند که مانع تراشی فرانسه در مذاکرات هسته ای بین ایران و 1+5، با حمایت عربستان در ژنو انجام شد و هیجان فرانسه برای به شکست کشاندن مذاکرات ژنو، بدون دستمزد نبوده است. معاریو روزنامه دیگر نیز در این باره به یک قرارداد تسلیحاتی اشاره کرد که در ملاقات بندر بن سلطان رییس سازمان اطلاعات عربستان و یک مسوول بلندپایه فرانسوی در باره آن تبادل نظر شده است. یدیعوت آحارونوت افزود: فرانسه مایل است جای آمریکا را به عنوان متحد غربی عربستان بگیرد. (بخصوص اینکه اخیرا روابط عربستان با امریکا مواجه با چالش هایی شده و دیگر به گرمی سابق نیست.) این روزنامه به قراردادهای نفت و سلاح که اقتصاد فرانسه به آن نیاز دارد، اشاره کرده است و آنرا انگیزه ای بسیار قوی برای فرانسه شمرده است. شبکه المیادین نیز عنوان داشته : برخی گزارش های مطبوعاتی در اسرائیل حاکی است که بنابر درخواست عربستان، فرانسه برای جلوگیری از توافق بین ایران و گروه 1+5 در ژنو تلاش کرده است. این گزارش می افزاید: آنچه این گزارش ها را تایید می کند، سخنان تسیپی لیونی وزیر دادگستری اسرائیل است که گفت برخی کشورهای عربی برای دولت بنیامین نتانیاهو پیام هایی فرستادند و خواستار ادامه فشارها در پرونده هسته ای ایران شدند. البته لیونی نام هیچ کشور عربی را در این مورد ذکر نکرد. المیادین گفت: نگرانی از ایران، همه تابوها را شکست و هدف مشترک اسرائیل و عربستان را آشکار کرد تا مذاکرات تهران و دولت های غربی را ناکام بگذارند.
این در حالی است که، برخی از تحلیلگران به علاقمندی فرانسه به ارتقاء جایگاه منطقه ای و بین المللی خود اشاره می کنند. در این راستا، گفته می شود فرانسه مذاکرات ژنو را فرصتی یافت تا بخواهد خود را به عنوان کشوری مهم و ذینفوذ در منطقه و در معادلات بین المللی مطرح نماید. از طرف دیگر، بنظر می رسد مسائل منطقه ای و بخصوص تحولات داخلی سوریه یکی از مهمترین زمینه های اختلاف و چالش در روابط بین فرانسه با امریکا باشد. در واقع فرانسه از عملکرد امریکا در برخورد با سوریه بسیار ناراحت و خشمگین است. فرانسه امیدوار بود امریکا رهبری یک حمله نظامی را به سوریه و برای سرنگونی دولت بشار اسد در دست بگیرد و موضوع مربوط به کاربرد سلاح های شیمیایی در سوریه این انتظار را برای پاریس بوجود آورد که زمینه های سقوط دولت اسد را توسط امریکا و همراهی فرانسه بوجود آورد. ولی نهایتا امریکا نسبت به تهاجم نظامی به سوریه با احتیاط برخورد کرد و بخصوص رویکرد رایزنی و گفتگو با روسیه را در پیش گرفت و بعبارتی فرانسه را به بازی نگرفت. بنظر می رسد فرانسه از این عملکرد دولت اوباما شدیدا سرخورده و ناخرسند شد و قسم خورد در موقع مقتضی پاسخ امریکا را بدهد. مذاکرات ژنو 2 گویا این شرایط را برای دولت فرانسه فراهم کرد و در حالی که همگان منتظر بودند وزرای خارجه کشورهای 1+6 به امضاء توافقنامه ای با ایران نائل شوند، فرانسه مخالفت خود را اعلام داشت. از این منظر، فرانسه در واقع به چالش با دولت اوباما پیش رفت و خواست موقعیت خود را در تحولات منطقه ای یادآوری و سهم خواهی خود را در اوضاع آینده سوریه و در موضوع ایران خاطرنشان سازد.
تحلیل رخداد
بنابراین و با توجه به موارد ذکر شده، بنظر می رسد بین فرانسه با دیگر کشورهای گروه مذاکراتی 1+5 بخصوص امریکا اختلاف نظراتی بوجود آمده است. این در حالی است که هیچیک از طرفین مایل نیستند این اختلاف را علنی کنند. شاید هم برایشان راحت تر باشد عنوان کنند ایران با پیش نویس توافقنامه مخالفت کرد. البته اختلاف فرانسه با امریکا به معنای اختلاف نظر بسیار بزرگی نیست و بعید است این امر تا جایی پیش برود که به صورت مانعی در روند مذاکرات آتی ظاهر شود و یا اینکه فرانسه از روند مذاکرات کنار گذاشته شود، زیرا بدیهی است که در این صورت، پاریس موقعیت تاثیرگذاری خود را از دست می دهد. فرانسه زمانی می تواند تاثیرگذار باشد که داخل این گروه حضور داشته و هم با ایران و هم با کشورهای عضو به بحث و تبادل نظر بپردازد. کنار گذاشتن موجب منزوی شدن فرانسه می شود. فرانسه، چه بسا بیشتر از هر چیزی بدنبال ارتقاء موقعیت خود و سهم خواهی بیشتر است. بهرحال هر کشوری بدنبال کسب حداکثر منافع خود است.
در یک جمعبندی کلی، باید نسبت به آینده مذاکرات خوش بین بود. گرچه نشانه های منفی از گوشه و کنار دیده می شود و کشورهای زیادی تلاش می کنند این مذاکرات به نتیجه نرسد، لکن می توان تصور کرد طرفین در چند روز باقیمانده تا نشست ژنو 3 در 19 نوامبر فرصت بیشتری خواهند داشت تا بتوانند موضوع را با فراغ بال بیشتری مورد ارزیابی قرار داده و دیدگاهایشان را به یکدیگر نزدیک کنند. بنظر می رسد، در چارچوب کار و مذاکرات کارشناسی صورت گرفته این توافق بدست خواهد آمد. به ویژه در این مدت وظیفه کشورهای 5+1 بیشتر خواهد بود که بخواهند میان خودشان انسجام و هماهنگی را ایجاد کنند.