مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

آینده راهبردهای دفاعي نظامي عربستان سعودي گفتگو با دكتر محسن جلیلوند

اشتراک

مركز بين المللي مطالعات صلح – IPSC

براساس اطلاعات منتشر شده در سالهای گذشته عربستان از نظر خریدهای نظامی همچنان در رده های بالای جدول جهانی قرار دارد. در اين بحران اين پرسش را فراروي بسياري قرارداده است كه توان نظامي عربستان سعودي به چه ميزاني است ؟ براي بررسي بيشتر اين توان و برنامه ها و اهداف نظامي اين كشور گفتگويي با كارشناس مسائل دفاعي و استراتژيك انجام داده ايم:

 واژگان كليدي: استراتژي دفاعي نظامي عربستان، ارتش، عربستان سعودي و ناتو، مدرن سازی ارتش، بودجه نظامی تركیه

مركز بين المللي مطالعات صلح: راهبردهای نظامی- دفاعی عربستان در وضعیت کنونی چه تفاوت هایی با سال های گذشته کرده است؟

تصوری که ما از راهبرد نظامی- دفاعی در یک سیستم عقلانی مدرن داریم در عربستان ندارد. راهبردهای آن ها بیشتر مجموعه ای از متغیرهای سیاست خارجی قدرت هایی است که در منطقه هستند. اما نمی توان گفت که به صورت غیر عقلانی کار می کنند. راهبرد عربستان اصولا حفظ وضعیت منطقه خود با این نگرش است که باید یک نوع برتری داشته باشد. حال این که این برتری چگونه با واقعیت هماهنگ شود، امر دیگری است. ولی تصور آن ها این است که باید برتری کامل در منطقه داشته باشند و طبیعتا قدرت هایی مثل ایران را برنمی تابند تا در وضعیت چالشی قرار گیرند.

تغییری که عربستان کرده است، تغییر نوینی است که با آمدن محمد بن سلمان و دار و دسته جدید او اتفاق افتاده است. با تغییری که در ساختار نظامی آن ها به وجود آمده است، من فکر می کنم که عربستان در حال ایجاد یک سیاست موضعی است، یعنی به دنبال این است که برتری خود را تثبیت کند. تا کنون عربستان سال ها به دنبال این موازنه بود، اما اکنون از موازنه گذشته است و به دنبال تثبیت برتری خود می باشد. هر استراتژی نظامی بستگی به خیلی از پارامترها دارد. پارامتری مدنظر عربستان ، بیشتر تکیه بر تسلیح ساختارهای نظامی خود با ابزارهای نوین است. در این میان جنگ یمن نشان داده است که این تسلیحات کارآمدی ندارد و باید به دنبال نوع دیگری از استراتژی باشد. متاسفانه یا خوشبختانه، عربستانی ها فاقد عقلانیت نظامی برای تعیین راهبرد هستند، یعنی خریدن سلاح و مجهز کردن ارتش دلیل بر این نیست که یک نیروی نظامی کارآمدی به دست بیاورید. البته تاثیر خود را خواهد داشت، اما استراتژی محسوب نمی شود. در حال حاضر عربستان به دنبال این است. در این میان اخیرا با برکناری فرماندهان نظامی عربستان توسط محمد بن سلمان نوعی تغییرات نرم افزاری را در ساختار نظامی نشان می دهد. اما این که تا چه حد موفق باشد را باید دید.

 

مركز بين المللي مطالعات صلح: جایگاه استراتژی نظامی- دفاعی و توسعه بخش نظامی- دفاعی در برنامه 2030 یا نگاهی که ولیعهد جدید به این حوزه دارد، چگونه است؟

عربستان در مورد 2030 موضع خود را به صورت شفاف اعلام نکرده اند و توان شفاف سازی آن را هم در این حوزه ندارند. چرا که تکیه بیشتر بر قدرت های نظامی خارجی است. ولی به نظر خود من عربستان با توجه به تجربه ای که در مورد قطر و فروپاشی اجتناب ناپذیر شورای همکاری خلیج فارس را داشته است، به دنبال یارگیری است. اما این یارگیری در چارچوب معادلات منطقه ای قرار نمی گیرد. اصولا اعراب توان این را ندارند که در یک جا جمع شوند. جمله ای که کسینجر می گوید این است که «اعراب توافق کرده اند که توافق نکنند.» آن ها قابلیت توافق کردن بر روی یک ساختار نظامی را ندارند. لذا عربستان به دنبال یارگیری است. مدتی بر روی پاکستان و ترکیه کار کردند و در حال حاضر هم بن سلمان علیه ترکیه صحبت می کند. این نشان دهنده آن است که عربستان به دنبال یارگیری است تا این که به دنبال یک استراتژی قوی باشد. این یارگیری های منطقه ای هم برای این است که ایران را به عنوان یک تهدید بالفعل نشان دهد تا به کشورهای دیگر متکی باشد. حتی آنها تا حدی پیش رفته است (که نمی توان این موضوع را به سادگی اثبات کرد) در این مورد به قدری پیش رفته اند که با اسرائیل هم برای مقابله به ایران حاضر به همکاری هستند. به این خاطر عربستان بیشتر به دنبال یارگیری از نظر نظامی می باشد. با این حال برتری قدرت ایران چه از نظر تاریخی، چه از نظر نظامی و چه از نظر سخت افزاری و نرم افزاری، عربستان را وادار کرده است که به دنبال یارگیری باشد. پس از دو جهت در مورد این موضوع کار می کند، نخست یارگیری منطقه ای و دیگری نگرش به قدرت های بزرگ به خصوص امریکا و اخیرا هم انگلستان می باشد. تصوری که با اتکا به قدرت های بزرگ و همچنین یارگیری های منطقه ای می تواند بر نفوذ ایران تاثیر بگذارند. پس استراتژی عربستان دو شاخه شده است: یکی یارگیری منطقه ای و دوم همکاری با قدرت های بزرگ.

مركز بين المللي مطالعات صلح: جایگاه کنونی اسرائیل در این استراتژی های نوین به حوزه چیست؟

اسرائیل قصد حفظ قدرت مطلق در منطقه را در نظر دارد و آمریکا این را برای او تضمین کرده است که در هر حالتی اسرائیل باید برتری نظامی را در منطقه داشته باشد تا بتواند موجودیت خود را حفظ کند. نگاه اسرائیل در بحث استراتژی نظامی به موجودیت نگاه دارد اما صحبت عربستان بر سر موجودیت نیست، بلکه بر سر نفوذ است. عربستان استراتژی بقا را در نظر دارد. اسرائیل بقا را با تکیه بر خوداتکایی خود دارد. این که در حال حاضر به دنبال همکاری با عربستان است، به این دلیل نیست که واقعا به دنبال همکاری با آن ها باشد، بلکه به دنبال تضمینی برای بقای خود است. اکنون دیگر تهید از نظر اسرئیل اعراب نیستند بلکه ایران است. اعراب حتی در سال 1987 اتحادیه عرب برای اولین بار اعلام کرد که دیگر دشمن اصلی ما اسرائیل نیست، یعنی از آن زمان این بحث را تعریف شده دارند. به همین دلیل همکاری اسرائیل با عربستان برای افزایش توان یا تثبیت خود نیست، زیرا بر اصل بقا تکیه دارد. از این سو از عربستان استفاده می کند تا به نوعی توانمندی ایران را محدود کند. چون اسرائیل خواه ناخواه ایران (منظور حزب الله لبنان و حماس و سوریه هستند) را در کنار مرزهای خود دارد.  به هر ترتیب ایران را در کنار مرزهای خود دارد و این تهدید خیلی جدی تر از تهدیدی اعراب است.

مركز بين المللي مطالعات صلح: آینده راهبردها و اهداف اصلی نظامی- دفاعی عربستان در سطح منطقه ای و ملی و بین المللی چگونه است؟

این آینده بستگی به استراتژی قدرت های بزرگ دارد. عربستانی ها توان این را ندارند که بتوانند نگاهی استراتزیک و بلند مدت داشته باشند و این موضوع در ارتباط با کشورهای در حال توسعه صادق است. اما به هر ترتیب، این موضوع تابعی از متغیرهای قدرت های بزرگ است. به این خاطر اگر آمریکایی ها در خاورمیانه نقشی را که ترامپ ایفا می کند، به پیش ببرند؛ عربستان هم به دنبال آمریکا خواهد رفت. اگر فرض کنیم که آمریکا، ایران را تهدیدی عمده می بیند؛ عربستان هم در تلاش است که به نحوی از موضعی که آمریکایی ها در ارتباط با ایران دارد، استفاده کنند. حال این که تا چه حد موفق باشد را باید بررسی کرد.

مركز بين المللي مطالعات صلح: در حال حاضر توجه به موضوع هسته ای و سایر قابلیت های دفاعی، موشکی و غیره چه جایگاهی در نگاه عربستان به این حوزه ها دارد؟

عربستان آسیب پذیری بیشتری نسبت به ایران به دو دلیل دارد. یکی این که اولا عربستان کشوری است که تازه شکل گرفته و کشوری قرن بیستمی است. به همین خاطر راهبرد دفاعی خود را هنوز نتوانسته است تنظیم کند. عربستان هنوز نمی داند که کجا قرار دارد تا بخواهد میزان تهدید و دفاع خود را تعریف کند. از نظر دشمنی هم، دشمنی عربستان توانی ندارد به این دلیل که اولا ساختار این کشور هنوز ساختار قبیله ای است. آن ها اصلا فهم راهبرد دفاعی ندارند. در جنگ یمن، یکی از فرماندهان سلمان گفته بود که ما برای گرفتن بندر الحدیده قطر، 150 هزار نفر نیرو بسیج می کنیم. یعنی این ها برای گرفتن چنین منطقه ای هم نمی دانند که باید چه کاری انجام دهند. به همین دلیل بر سر  سری مسائل عجیب و غریب مثل بمباران هوایی یمن تکیه می کنند. در این شرایط اصلا بمباران هوایی کارآمدی ندارد. به همین خاطر من فکر نمی کنم که عقلانیتی پشت کار این ها باشد.

مطالب مرتبط