مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

نقش نظامی و امنیتی فرانسه در خلیج فارس: امنیت و ثبات یا سهم خواهی ؟

اشتراک

مريم خالقي نژاد

پژوهشگر مسائل خاورميانه

مرکز بین المللی مطالعات صلح IPSC

خاورمیانه  “منطقه طلایی”  که ویژگی ها و مزایای آن سبب شده است که در هر دوره و زمانی به عنوان منطقه ی طلایی زمین تلقی شود. این امر در هیچ دوره و زمانی نه تنها کمرنگ نشده است بلکه بیشتر هم شده و روز به روز بر سهم خواهان و تازه واردان این منطقه افزوده می شود و استعمارگران تاریخی در پی تلاش برای رخنه و نفوذ در کشورهای منطقه هستند تا بتوانند سهمی از این منطقه را بدست آورند.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران کشورهای مختلف غربی بنا بر تقاضای برخی دولت های منطقه به خصوص دول عربی ، نیروهای نظامی را به بهانه­ های متفاوت به خلیج فارس اعزام کردند که یکی از این کشورها فرانسه بود که در سال 2009 پس از چندین دهه طولانی دوباره به خلیج فارس برگشت و نیروهای نظامی خود را با همکاری امارات در خلیج فارس مستقر نمود و پایگاه نظامی با نام پایگاه صلح و یا اردوگاه صلح در امارات که دارای تشکیلات هوایی و زمینی است، را ایجاد نمود. پس اولین شعار فرانسه برای حضور نظامی اش در منطقه از نظر امنیتی است.

یکی دیگر از اهداف بزرگ نه تنها فرانسه بلکه کشورهای مختلف از این اقدامات در خصوص تجارت و افزایش ضریب و توان اقتصادی کشورش است که با ایجاد پایگاه های بیشتر به فروش تجهیزات نظامی خود و بازار اقتصادی بهتری در این مکان ها دست بیابد. همانطور که در امارات علی رغم تراشیدن هزینه های هنگفت برای حاکمان آنان برخی تجهیزات و وسایل نظامی و امنیتی را به آنان فروخته است . بهانه تامین امنیت نه در راس اهداف بلکه در وهله اول برای نفوذ در منطقه و در وهله دوم است که تامین امنیت همپیمانان و کشورهای دوست خود همچون امارات را در نظر دارند که از طریق دارا بودن ثبات و آرامش بتوانند راهبردهای خود را عملی نمایند در خاورمیانه، که البته به نظر نمی رسد آنان بخواهند ثبات کامل را در کشورها ایجاد کنند. چرا که ممکن است در صورت ایجاد ثبات کامل از وابستگی آنان به فرانسه کاسته شود. از دیگر اقدامات فرانسه در خصوص امنیت منطقه استقرار سیستم رادار پیشرفته در مرزهای عربستان در شرق این کشور در نزدیک ایران برای مقابله با تهدید ایران و به زعم خودشان برقراری امنیت است که نمونه­های این قبیل اقدامات است. اما آنچه اکنون در سرلوحه اقدامات امنیتی و رقابت در منطقه قرار دارد در خصوص ائتلاف دریایی است که سایر جوانب را نیز تحت تاثیر قرار داده است که به نظر می رسد بحث اصلی امروزه در خلیج فارس از جانب فرانسه و حضور فرانسه باشد برای همین در ادامه به همین امر می پردازیم.

با توجه به اهمیت این منطقه بی تردید وجود برخی همپیمانان غربی و کشورهای مشترک المنافع تا حدودی ایجاب می کند که منافع یکدیگر را برای ادامه همکاری در نظر داشته باشند. این در حالی است که پس از زمزمه های کشورهای غربی به سرکردگی امریکا برای ایجاد ائتلاف دریایی در این منطقه و یا برخی سیاست های دیگر در خصوص امنیتی و نظامی شاهد برخی راهبردهای جداگانه و متفاوت فرانسه در منطقه هستیم. همانطور که در پی ایجاد یک ائتلاف دریایی جدا از مریکا و مستقل از آن به سرکردگی فرانسه با اتحاد کشورهای اروپایی است اگرچه اکثر کشورهای اروپایی از پیشنهاد امریکا برای تشکیل ائتلاف دریایی در منطقه به امریکا نپیوستند که بیشتر به نظر می رسد به دلیل افزایش تنش امریکا با ایران بوده است ، با این حال هنوز مشخص نیست چه کشورهایی به طور قطعی به این ائتلاف بپیوندند و یا چه کشورهایی همچون انگلستان مخالف سرسخت و قطعی آن باشند. به نظر می­رسد بزرگترین هدف فرانسه در این ائتلاف کسب سرکردکی امنیتی اروپا در منطقه و تنگه هرمز است که بر قدرت وی در منطقه و جهان خواهد افزود. از دیگر اهداف مهم این اقدام تشکیل ناتوی اروپایی و پر کردن جای امریکا در پی برخی اعلام البته به ظاهر و نه عملی، تصممیات امریکا برای خروج از خاورمیانه و در راس آن تلاش برای کسب اعتبار بیشتر در ناتو و تبدیل به برترین کشور قدرتمند در منطقه بعد از امریکا شوند که دارای پایگاه نظامی در منطقه هستند در این وادی برخی کشورها همچون قطر و کویت به امریکا گرایش دارند و برخی کشورهای دیگر مانند هلند به فرانسه اما واقعیت آن است که با توجه به تجربه برجام از یکسو که نشان از عدم توانایی اروپا در انجام اقدامات جداگانه و مستقل از امریکا و عملی کردن وعده هایش است حتی اگر اکثر کشورهای اروپایی هم به این امر بپیوندند بیشتر اتحاد اروپایی به سرکردگی فرانسه شبیه یک اتحاد تشکیلاتی و شکلی خواهد بود نه محتوایی و عملی.

 دوم اینکه امریکا نیز در این وادی رقیب فرانسه است که اهداف متفاوتی از این اقدامات دارد از جمله : انجام اقدامی در مقابل مانور مشترک چین، ایران، روسیه در منطقه، جبران برخی خسارت­ها از نظر جایگاه خود در منطقه بعد از از دست دادن برخی پایگاه های خود مانند ” عین الاسد ” در عراق توسط ایران و یا دلیل دیگر نهفته در این امر با توجه به خارج شدن انگلیس از برگزیت و امکان بحران اقتصادی لذا گرایش انگلیس به امریکا تا حدی قابل تامل است و در مقابل امریکا در پی راه حلی برای خروج انگلیس از این بحران است که یکی از این راه حل ها می تواند حضور در منطقه باشد.

در یک جمع بندی همانطور که گفته شد اکنون مهمترین محور حضور امنیتی و نظامی فرانسه و غرب آن است که اذهان را متوجه ائتلاف دریایی کرده است که اگرچه فرانسویان در تلاش برای نشان دادن این نقش برآمده اند که در پی ایجاد امنیت در کشورهای همسو همچون امارات هستند. اما در واقع در پی منافع خود از قبیل پایگاه های نظامی و اقتصادی و تضمین و استحکام حضور خود در منطقه و سرانجام افزایش قدرت اقتصادی ونظامی و سیاسی خود هستند. احتمالی که وجود دارد آن است که در آینده فرانسه  در صورتی می­تواند  در این زمینه رقابت کند و تا حدودی به عنوان یک وزنه با متحدانش در منطقه و جهان طرح شود که با عطف به برخی پیش بینی های جدید مبنی بر شکل گیری مناسبات اقتصادی و نظامی جدید یعنی دو قطبی جدید ” امریکا و متحدانش” و در مقابل “چین و روسیه و برخی متحدانشان همچون ایران” ، فرانسه بتواند به عنوان قطب سوم مطرح شود و معادله دو قطبی را سه قطبی نماید.

اگرچه فرانسه بیان داشته است که در پی کاهش تنش در منطقه و همچنین کاهش تنش میان امریکا و ایران است اما واقعیتِ نیتِ فرانسه و نقطه اصلی تمرکز آن  و نکته پایانی مطلب آن است که کشورهای استعماری همچون فرانسه برای باز کردن جای خود در منطقه در تلاش اند تا از موضع امنیتی کشورهایی همچون امارات را متاثر و نگران سازند تا از یکسو به اهداف خود در منطقه برسند و از سوی دیگر به توانایی های اقتصادی این کشورهای مثلا متحد دست بیابند.

واژگان کلیدی: نقش، نظامی ، امنیتی، فرانسه ، خلیج فارس، اهداف ، نقش آتی ،  امنیت ،ثبات ، مريم خالقي نژاد

مطالب مرتبط