مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

مسکو و دوشنبه، موانع و چشم انداز روابط گفتگو با دکتر اعظم خجسته کارشناس تاجیکستان و آسیای میانه

اشتراک


فرزاد رمضانی بونش

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC


مقدمه: تاجیکستان از آغاز استقلال خود در سالهای نخستین دهه 1990 همواره با مشکلات گوناگون و چند بعدی همچون جنگ داخلی روبرو بوده است. مشکلاتی که همچنان وابستگی این کشور را به روسیه  موجب می شد. در این بین با توجه به تحولات سالهای اخیر در این کشور و کاهش وابستگی به روسیه و همچنین برای درک بهتر روابط این دو کشور به منظور انجام گفتگویی به سراغ دکتر اعظم خجسته رفته ایم. دکتر اعظم خجسته دارای دکترا از تاجیکستان و پژوهشگر تاجیکستانی آسیای مرکزی ساکن ایران است.

مرکز بین المللی مطالعات صلح:اگر به روابط  دو کشور تاجیکستان و فدراسیون روسیه در دهه 1990 و سالهای اخیر نگاهی مقایسه ای داشته باشیم روابط دو کشور در سالهای اخیر به چه سمت و سویی  حرکت کرده است ؟

 فدراسیون روسیه از اوّلین کشورهایی بود، که با گشایش سفارت خود در دوشنبه، استقلال تاجیکستان را به رسمیت شناخت. این تحوّل در آن زمان تحت الشعاع روند بیداری فرهنگی در تاجیکستان، چندان محسوس نبود، زیرا توجه اصلی جامعه تاجیکستان، به ویژه روشنفکران به روابط با ایران معطوف بود.آن زمان سفارت جمهوری اسلامی ایران در دوشنبه مرکز تجمّع همه آنهایی بود، که در هوای این فرموده مولای رم:” هر کسی کو دور ماند از اصل خویش، باز جوید روزگار وصل خویش” به سر می‌بردند. نقش روسیه و توجه جامعه تاجیک به این کشور و عملکرد وی، بعد از آن که سرزمین تاجیکستان به میدان جنگ و خونریزی بین عقیده ها تبدیل شد، افزایش یافت. در پاییز سال 1992 جانبداران دولت کمونیستی تاجیکستان علیه مخالفان، که آن زمان نیروهای دموکراسی، ملّی و مذهبی را شامل می‌شد، جنگ را شروع کردند. در این امر، که از آن به عنوان “جنگ تحمیلی” یاد می‌شود، دست بیگانگان محسوس بود.دولتهای فرصت‌طلب وارد عمل شدند و با پشتیبانی از طرف مورد نظر خود، طرحهای توسعه‌طلبانه خود را به اجرا گذاشتند.مسکو، که در ابتدا با هردو طرف رقیب تاجیک ارتباط داشت، پنهان و آشکار از نیروهای کمونیست ماب حمایت می‌کرد.

در آن زمان روابط مسکو- دوشنبه تحت تأثیر حمایتهای روسیه از نیروهای کمونیستی، که اکنون خود را “خلقی-دموکراسی” می‌نامیدند، قرار داشت. مسکو بر این باور بود، که در روی کار آمدن دولت دوشنبه نقش کلیدی ایفا کرده است و این دولت باید در چارچوب منافع روسیه فعالیت کند.اصل قضیه نیز همین بود و تاجیکستان در سیاست خاریجی خود همیشه منافع کرملین را لحاظ می‌کرد. در دهه 90 قرن گذشته میلادی، در زمانی که تاجیکستان درگیر جنگ داخلی بود و بعد از آن، روسیه به عنوان رهبر نیروهای پاسدار صلح، از دولت دوشنبه در برابر تلاشهای پراکنده مخالفان در جهت اخلال در روند صلح، حمایت می‌کرد. اما در آغاز هزاره سوم میلادی، تاجیکستان به عنوان دولت مستقل به تدریج وارد عرصه بین‌الملل شد و با اتخاذ سیاست چند بعدی روابط با کشورهای مختلف را توسعه بخشید. به عبارت دیگر دوشنبه به این نتیجه رسید، که متکی بودن فقط به یک کشور امری نامطلوب در سیاست بین‌الملل است و باید جبهه مشارکت را تنوّع بخشید. در همین راستا بود که روابط تاجیکستان با ایران، چین، هند، اتحادیه اروپا و امریکا گسترش یافت. یکی از ویژگیهای این مرهله آن است، که با لشکرکشی غرب به افغانستان به سرکردگی امریکا، حضور نظامی ناتو در آسیای مرکزی، از جمله در تاجیکستان شکل گرفت.پیامدهای این امر( که نمی‌توانست بدون هماهنگی با روسیه باشد) کاهش همکاریهای نظامی میان تاجیکستان و روسیه بود.امّا جدای از این، در پی عدم عمل به تعهد خود توسط روسیه مبنی بر سرمایه‌گذاری دو میلیارد دلاری در اقتصاد تاجیکستان، دولت دوشنبه به طور جدی به جستجوی شرکای جدید مبادرت کرد. واقعیّت آن است، که مناسبت تاجیکستان و روسیه از سال 2005 در پی آن که شرکت “روس ال” روسیه به تعهّد خود مبنی بر احداث نیروگاه “راغون” عمل نکرد، به سردی گرایید. مقامات تاجیکستان معتقد بودند، که روسیه در تبانی با تاشکند از اجرای قرارداد تکمیل “راغون” دست کشیده است.سفر دمیتریی میدودیف، رئیس جمهور روسیه در زمستان سال 2009 به تاشکند و سخنان او در پشتیبانی از موضع تاشکند در بهره برداری از منابع آبی منطقه، باعث اعتراض رسمی حکومت تاجیکستان شد.آقای میدویدیف طی سفرش به ازبکستان گفته بود، که روسیه برنامه‌های انرژیی را، که با کشورهای همسایه و ازبکستان موافقه نشده باشد، در این منطقه سرمایه ‌‌گذاری نخواهد کرد.این گونه اظهار نظر، گمان تاجیکستان در مورد پشتیبانی مسکو از تاشکند در بحث منابع آبی را به یقین تبدیل کرد. و در اعتراض به این موضعگیری روسیه، امامعلی رحمان، رئیس جمهور تاجیکستان برای اوّلین بار یک سفر اعلان شده خود به مسکو(زمستان 2010) را لغو کرد.         

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: در مرداد سال جاری «بوریس گریزلف» رئیس دومای دولتی روسیه با ابراز نگرانی از افزایش قاچاق مواد مخدر از تاجیکستان به کشورش، خواستار بازگشت مرزبانان روس به تاجیکستان شد و همزمان هشدار داد، چنانچه دوشنبه با این موضوع موافقت نکند، مسکو باید مجدداً نظام اخذ روادید را برای اتباع تاجیک برقرار کند. در این بین به نگاه شما با توجه به حضور رسمی حداقل  700 هزار مهاجر کاری تاجیک در روسیه، آیا روسیه از مهاجرین کاری تاجیک، به عنوان اهرم فشار عليه تاجیکستان استفاده خواهد کرد؟

البتّه روند تحوّلات اخیر مربوط به روابط میان روسیه و تاجیکستان پاسخ به این پرسش را داده است و ثابت کرده  که مسکو همیشه از اهرمهای مختلف فشار در برابر کشورها کار گرفته است. در زمستان سالهای 2009-2010 شاهد آن بودیم، که مسکو در راستای تحمیل مواضع خود بر اوکراین و کشورهای اروپایی، از نفت به عنوان اهرم فشار کار گرفت. قبل از این، روسیه بعد از آن که در ماه آگوست سال 2008 در پی یک جنگ 5 روزه با گرجستان نتوانست به همه خواسته های خود دست یابد(هرچند پیروز این جنگ بود) واقدام به اخراج اتباع گرجی ها از مناطق مختلف روسیه کرد. در قبال تاجیکستان نیز مسکو از مهاجران کاری به عنوان اهرم فشار به دولت دوشنبه در جهت تحمیل خواسته هایش، کار گرفت و این مسئله اخیرا بعد از بروز به اصطلاح “قضیه خلبانها” به طور کامل در روابط مسکو-دوشنبه سایه ‌افکند. در این فرایند، که ماههای گذشته میلادی به طور بی سابقه‌ای تشدید شد، نه تنها مهاجران کاری تاجیکستان از روسیه اخراج شدند، بلکه تعدادی از آنها به طور وحشیانه به قتل رسیدند. در این میان سربریدن شهروندان تاجیک توسط ملّی گرایان روس، رویدادی بود، که افکار عمومی تاجیکستان را منزجر کرد. زیرا با آزادسازی خلبانهای روسی، که به 8، 5 سالی محکوم شده بودند، روند تحدید و بازداشت و قتل و اخراج مهاجران کاری تاجیک همچنان ادامه‌ دارد. در همین راستا “کانستنتین رامادنوفسکی”، رئیس خدمات فدرال مهاجرت روسیه اخیراً در مصاحبه با رادیو “صدای روسیه” از مهاجران کاری تاجیک به عنوان خطر جدی در کشورش یاد و تأکید کرد، زندگی و فعالیّت مغایر قانون مهاجران از کشورهای برای روسیه آسیب‌پذیر، نظیر تاجیکستان، ازبکستان و قرقیزستان عواقب بدی برای جامعه روسیه به همراه خواهد  داشت. به طور کلی جای تردید نیست، که از این به بعد نیز چنانچه اختلاف نظری میان دوشنبه-مسکو بروز کند، روسیه از مهاجران کاری به عنوان اهرم فشار علیه دولت تاجیکستان به کار خواهد گرفت.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: تقاضای کرملین برای تصاحب بیش از 50 درصد سهام نیروگاه بزرگ و در حال ساخت “راغون ” با توجه به سهم این کشور در نیروگاه سنگ توده 1 با چه اهدافی صورت میگیرد ؟

روسیه در سیاستهای آسیای مرکزیی خود تسلّط بر بازار انرژی این منطقه و همین طور به دست آوردن بازار انرژی آسیای جنوبی را از جمله اولویّت اهداف خود قرار داده است. در این راستا هرچند در بخش نفت و گاز موفّقیتهایی کسب کرده بود، امّا با ورود چین به بازار نفت و گاز آسیای مرکزی و افتتاح خط لوله ترکمنستان-چین در سال 2009، به یکه تازی روسیه در میدانهای گازی منطقه پایان داده شد. قبلا تسلّط بر بازار انرژی برق بدون مشارکت روسیه در طرح های هیدروانرژی کشورهای آسیای مرکزی امکان نبود ، لذا شرکتهای روسی اگرچه از مشارکت در طرح های هیدروانرژی تاجیکستان (نظیر نیروگاه راغون) کنار رفته‌اند، امّا تمامی تلاش را به خرج داده‌اند، که از مشارکت سایر کشورها جلوگیری کنند، تا بتوانند دولت دوشنبه را تسلیم خواسته های خویش کنند. تمامی مشکلات احداث نیروگاه راغون و خروج شرکت “روس ال” از قرارداد تکمیل طرح راغون، که اسناد آن سال 2005 به امضا رسیده بود، حاصل همین تحمیل سیاستها بوده است. از دیگر مشکلات تکمیل راغون، بیم تاجیکستان از گرفتار شدن به سرنوشت نیروگاه سنگتوده-1 است. از قرار معلوم 75 درصد سهام سنگتوده-1 به روسیه و 25 درصد آن به تاجیکستان اختصاص دارد و همین امر باعث شده است، که روسیه برق تولیدی این نیروگاه را با قیمت جهانی به تاجیکستان بفروشد. گذشته از این روس ها در حالی که تاجیکستان در فصل زمستان با کمبود شدید نیروی برق مواجه می‌شود، برق سنگتوده-1 به افغانستان صادر می‌کند. در مورد راغون نیز مسکو در نظر داشت، که 75 درصد از سهام این نیروگاه عظیم را به خود اختصاص داده و به طور قاطعانه تری رهبری در بازار نیروی برق را به دست خواهد گیرد. امّا تاجیکستان از تجربه تلخ عملکرد مسکو در بهره برداری از نیروگاه سنگتوده-1 و در چارچوب منافع ملّی خود، این خواسته مسکو را نپذیرفت. البته دیگر خواسته ی مسکو در مورد راغون در اختیار گرفتن کارخانه آلیومنیوم تاجیکستان است. همین امر عامل اصلی بروز مشکلات در مسیر تکمیل راغون است و این در حالیست، که روسیه و سایر بازیگران بازار انرژی منطقه به خوبی می‌دانند، که بدون تکمیل نیروگاه راغون، تحقق طرح CASA-1000 امکان‌ناپذیر نیست. جای کوچکترین تردید نیست، که چنانچه تاجیکستان به خواسته های روسیه مبنی بر طرح راغون تن دهد، تمامی مشکلات مسیر تکمیل این نیروگاه مرتفع خواهد شد. امّا در مرحله کنونی دولتمردان تاجیک دریافته‌ اند که در تعامل با مسکو بیش از حد گذشت کرده‌اند.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: به نظر شما نگاه کنونی سیاست خارجی تاجیکستان به روسیه با توجه به افزایش دامنه ی همکاری های دوشنبه با کشورهایی همچون ایران، چین و امریکا در جستجوی چه اهدافی است ؟

دولت دوشنبه در اوایل هزاره سوم با بازنگری در سیاست خارجی خود و اتخاذ سیاست چندبعدی، همکاریها با جهان خارج را، که تا کنون با روسیه و سایر کشورهای به اصطلاح خارج نزدیک(کشورهای رها شده از شوروی سابق) بود، توسعه بخشید. در این میان قراردادهای زیادی با کشورهای عربی، پاکستان، هند، اتحادیه اروپا و ….انعقاد کرد، امّا آن چه حسّاسیتهای روسیه را برانگیخته، توسعه همکاریهای تاجیکستان با ایران، آمریکا و چین به عنوان رقبای اصلی مسکو در منطقه بوده است. امروزه اگرچه ما شاهد سردی در روابط دوشنبه- مسکو هستیم، امّا این حقیقت را نباید نادیده گرفت، که تاجیکستان در سیاستهای منطقه ای روسیه از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است. زیرا با دارا بودن موقعّیت ممتاز جغرافیای، ذخایر سرشار آب و معادنی نظیر اورانیوم، روی، وجود بالغ بر 8 میلیون تاجیکتبار درافغانستان و مرز طولانی میان دو کشور، تاجیکستان می‌تواند در تحقق بسیاری از طرح های ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک مسکو نقش کلیدی ایفا کند. بنابراین با وجود دلسردی مسکو از دوشنبه، که توسعه روابط تاجیکستان با امریکا بر شدّت آن افزوده، کرملین قصد دارد همچنان جایگاه خود در این کشور را حفظ کند.

با توجه به اینکه در قضیه اخیر مربوط به خلبانها ولاديمير پوتین، نخست‌وزیر روسیه موضعگیری و ابراز نظری نکرد، انتظار می‌رود با روی کار آمدن وی در مسکو، تعامل روسیه با تاجیکستان تغییر یابد. به عبارت دیگر در دوران بعد از جابجایی کادرهای رهبری در روسیه، کرملین تلاش خواهد کرد، با استفاده از ابزارهای متفاوت، دوشنبه را در چارچوب سیاستهای خود نگاه دارد. در این میان آن چه به تاجیکستان برمی‌گردد آن است، که با توجه به برخی وابستگی هایی که همچنان به روسیه دارد، دوشنبه تلاش خواهد کرد در سیاستهای خارجی‌اش منافع مسکو را لحاظ نماید، امّا با این تفاوت که دیگر فقط روسیه نیست که در تاجیکستان نقش آفرینی می‌کند، بلکه اکنون ایران، چین، هند، امریکا، کشورهای اروپایی در عرصه های مختلف تاجیکستان حضور دارند و از وابستگیهای دوشنبه به مسکو به طور قابل محسوسی کاسته‌اند. در این میان مشکل اصلی آن است که چون مسکو خود را نیروی تأثیر‌گذار در روی کار آمدن دولت کنونی دوشنبه می‌داند، توقع دارد دولتمردان تاجیک در همه زمینه ها منافع روسیه را در اولویت قرار دهند. به بیان دیگر استقلال عمل دولت دوشنبه چندان خوشایند سیاستمداران مسکو نیست. همین امر، یعنی وابستگیهای دوشنبه به مسکو، تا حدّ زیادی دست و پای تاجیکستان را در پیشبرد خط مشی خود بسته نگاه می‌دارد و همه ساله شاهد گسترش دامنه نارضایتی ها (فعلاً لفظی) از عدم استقلال عمل مسئولان تاجیک در این کشور هستیم. چنانچه بیانیه حزب نهضت اسلامی نقطه عطفی در این زمینه است و در پی شکست دیپلماسی دوشنبه در قضیه خلبانها، محی‌الدّین کبیری، رئیس حزب نهضت اسلامی تاجیکستان تأکید کرد که باید رئیس جمهور به فکر تعویض تیم خود باشد.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: نگاه روسیه به گسترش حضور آمریکا، چین و ایران به عنوان رقبای جدی خود در تاجیکستان چگونه است؟

نگاه روسیه به تاجیکستان در اکثر موارد همچون نگاه یک قدرت به حیات خلوت خود بوده است. هرچند مسکو ادّعا می‌کند، که تاجیکستان شریک استراتژیک روسیه است، امّا واقعیّت امر خلاف این جیز را نشان می‌دهد. در روابط دوجانبه، روسیه همیشه تلاش کرده است از موضع برتری‌طلبی وارد عمل شود و بسیاری از تعهدات خویش در قبال دوشنبه را هم اجرا نکرده است. با این حال هرگز مسکو راضی نیست دیگر کشورها، به ویژه امریکا، ایران و چین به عنوان رقبای وی در تاجیکستان حضور یابند. به عنوان مثال ذکر این نکته کافی است، که در سال 2005 وقتی که دوشنبه- تهران در مورد تکمیل نیروگاه سنگتوده به توافق رسیدند، روسیه وارد عمل شد و دوشنبه را مجبور کرد، که قرارداد با تهران را لغو و تکمیل این نیروگاه را که 20 درصد امور آن در زمان شوروی انجام شده بود، به روسیه وا‌گذار کند. بعداً با توجه به قرابتهای تاجیکستان و ایران، دولت دوشنبه قرارداد دیگری با تهران در مورد احداث نیروگاه “سنگتوده-2” منعقد کرد. در کل روسیه به خوبی می‌داند، که تاجیکستان جایگاه محسوسی در تحقق اهداف کرملین در منطقه دارد، لذا به هر وسیله تلاش خواهد کرد دولت دوشنبه را در چارچوب سیاستهای خود نگاه دارد.

 از سوی دیگر اصلی ترین دغدغه و می‌توان گفت نقطه ضعف سران آسیای مرکزی بقای قدرت و ادامه‌ حاکمیت است و همین امر باعث شده، که به استثنای “رزا آتونبایوا” در قرقیزستان، هیچ رئیس جمهور دیگر این منطقه حاضر نشده است با راه قانونی، از قدرت کنار برود. همین حرص قدرت‌طلبی باعث شده است، که سران آسیای مرکزی در اکثر حالتها زیر بار خواسته های قدرتها، از منافع ملّت و کشور خود چشم پوشی کنند. یعنی کرملین نقاط ضعف دولت دوشنبه را تشخیص داده است و با توجه به تلاش “رحمان” در جهت کسب مقام مادام العمری در سمت ریاست جمهوری، یا حداقل میراثی کردن قدرت، همواره سعی کرده است از همین منظر وارد عمل شود و خواسته های خود را به تاجیکستان تحمیل کند. یعنی اینکه چرا در چارچوب همکاریهای مشابه، روسیه به قرقیزستان پول پرداخت می‌کند، امّا به تاجیکستان نه، در همین راستا قابل ارزیابی است.

 

مرکز بین المللی مطالعات صلح: با توجه به تحولات کنونی در سالهای اخیر دورنمای روابط  دو کشور تاجیکستان و روسیه را با چه سناریوهایی قابل بررسی می دانید ؟

پوتین در دوران ریاست جمهوری قبلی‌اش با وعده های سرمایه‌گذاریهای کلان در اقتصاد تاجیکستان، توانست (اگرچه در نهایت دوشنبه انتقاد و اعتراضات خود را مطرح کرد) به خواسته های خود دست یابد. به نظر می‌رسد با روی کار آمدن پوتین (به احتمال قوی در سال 2012 شاهد چنین اتّفاقی خواهیم بود)، مسکو برای آن که به عنوان شریک اصلی دوشنبه در همه زمینه ها باقی بماند، در نوبت اوّل مشکل مهاجران کاری تاجیک را تا حدّ زیادی حل خواهد کرد. خطر از دست دادن این نیروی کاری ارزان برای روسیه از اکنون مطرح  است. از سوی دیگر فروش تسلیحات نظامی نسبتاً پیشرفته به تاجیکستان را سهولت خواهد بخشید. زیرا امریکا در پی توافق با ازبکستان، مهمّات نظامی خود را که در افغانستان مورد استفاده داشت، در این کشور باقی خواهد گذاشت و درصدد است چنین کاری را با تاجیکستان نیز انجام دهد. امری که به هیچ وجه به نفع روسیه تلقی نمی‌شود. در همین فرایند در آینده روابط مسکو-دوشنبه بعضی زمزمه ها از احتمال تغییر قدرت در دوشنبه شنیده می‌شود و در برخی محافل سیاسی تکرار تحوّل اخیر قرقیزستان در تاجیکستان، مطرح و مد نظر است و معتقدند کرملین درصدد تغییر رحمان با فرد دیگری ( که صداقت بیشتر به مسکو داشته باشد) است. چنانچه اکنون نیز در ازبکستان در مورد بسیاری از مسائل منطقه، منتظر انتخابات ریاست جمهوری در روسیه در سال آینده میلادی مانده اند و این بی دلیل نیست، زیرا با روی کار آمدن پوتین مرحله تازه‌ای در تعامل مسکو با کشورهای آسیای مرکزی آغاز خواهد  شود. در این فرایند تاجیکستان هم مستثنی نیست.

مطالب مرتبط