كارشناس شبه قاره هند
مرکز بین المللی مطالعات صلح –IPSC
در دو دهه گذشته روابط هند با اففانستان در ابعاد گوناگون سياسي و اقتصادي گسترش بسياري يافته است . در اين بين احتمال حضور طالبان در قدرت هند را نگران كرده است. گفتگوي زير براي بررسي بيشتر مذاكره با طالبان و آينده روابط هند و افغانستان است.
مرکز بین المللی مطا لعات صلح : برای ورود به بحث ابتدا شرح مختصری از روابط هند با افغانستان
بیان بفرمایید ؟
باید گفت که در حال حاضر هند یکی از بزرگترین کمک کنندگان برای افغانستان به حساب می آید و این کشور سعی می کند موقعیتی متناسب با سرمایه گذاری های خود در کابل احراز نماید. از دیدگاه هندی ها افغانستان یکی از “دروازه های ” مهم ارتباط این کشور با منطقه راهبردی آسیای مرکزی محسوب میشود. هند به ثبات اوضاع در افغانستان و کاهش نفوذ پاکستان بر اوضاع افغانستان علاقه مند است.
هند امروز از نقطه نظر سرمایه گذاری با ( 2.1 میلیارد دلار) در اقتصاد افغانستان مقام ششم را دارا می باشد. در حال حاضر در افغانستان بیش از 4 هزار تبعه هند، عمده تاً محافظین و متخصصین، قرار دارند که در تحقق پروژه های مختلف بازسازی افغانستان مانند ( تربیت متخصصین افغان، کمک در عرصه های مختلف آموزش، بهداشت عمومی ، انرژی و مخابرات) مشغول به کار می باشند. برعلاوه سفارت این کشور در کابل، چهار کنسولگری هند در شهرهای هرات، مزارشریف، جلال اباد و قندهار دایر کرده و به صورت موفق آمیزی فعالیت می نمایند.
از سوی دیگر اذهان عامه در افغانستان نسبت به هند نظری کاملا مساعد دارند و محصولات هندی بازارهای مای و محلی افغانستان را تسخیر کرده اند و محصولات تلویزیونی و سینمایی هند در بین مردم افغانستان از محبوبیت خاص برخوردار می باشند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح : پس از اعلام رئیس جمهور ایالات متحده برای کاهش تعداد نیروهای نظامی این کشور در افغانستان، زنگ خطر برای مقامات هند به صدا درآمد و کارشناسان هند به کاهش نفوذ این کشور در افغانستان در صورت قدرت گیری طالبان هشدار داده اند شما این روند را چگونه پیش بینی میکنید؟
در حال حاضر آنگونه که ما شاهد هستیم بر اساس گزارش های منتشر شده، کارشناسان هندی اکنون معتقدند که دولت هند باید سیاست های دشمن گونه خود با طالبان را مورد تجدید نظر قرار دهد، زیرا طالبان افغانستان در آینده ای نه چندان دور از قدرت و نفوذ قابل توجهی در سطح افغانستان برخوردار خواهد شد. و در تحلیل های منتشر شده از سوی دانشمندان هندی و کارشناسان اتاق فکر هند در نشریه های هندی این نکته مورد تاکید قرار گرفته است که در صورت خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان ، این اقدام آمریکا قطعا به نفع طالبان و پاکستان خواهد بود و آنها هستند که این خلا را پر خواهند کرد مساله ای که هند بسیار از آن هراس دارد . به طوری که بنا به گفته “آویناش موهنان” یکی از افسران سازمان اطلاعات هند در بخش پاکستان، در مقاله ای در روزنامه ایندیا تایمز نوشته است که این خبر بسیار بدی برای دهلی نو است و این کشور باید باید برای نتایج و اثرات خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان آمادگی لازم را داشته باشد. وی در این مقاله به هند هشدار می دهد که در وهله اول از واشنگتن درخواست کند که در خروج نیروهای خود از افغانستان، دست به اقدام عجولانه نزند و پس از آن به نفود در طالبان بپردازد زیرا قدرت گیری احتمالی آنان در افغانستان، به عنوان میخ آخر بر تابوت دولت اشرف غنی و نفوذ هند در افغانستان تلقی خواهد شد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: در صورت دسترسی به توافق صلح بین طالبان و حکومت افغانستان ، نقش هند در افغانستان پسا جنگ چگونه خواهد بود؟
هند از روند مصالحه با طالبان، عمقیاً نگران است. برای هندی ها افغانستان، فرصتی طلایی و استثنایی است؛ تا بتوانند از تهدیدهای پاکستان علیه هند از طریق افغانستان بکاهند و در واقع، جغرافیای خصومت را تغییر دهند؛ البته این به هیچ وجه بدان معنا نیست که هندی ها سعی می کنند از رابطه با افغانستان استفاده ابزاری کنند؛ اما این نیز در بازی های استراتژیک اهمیت حیاتی دارد که جغرافیای خطر، هرچه دورتر از قلمروهای سرزمینی دو رقیب متخاصم باشد، نافع تر است؛ چون در این صورت هم ضریب تاثیرگذاری اقدامات دشمن کاهش می یابد و هم طرف مقابل قادر است، راهبردهای مقابله جویانه خود را بهتر مدیریت کند. با این حال، یک افغانستان میزبان حضورنیروهای آمریکای و یا ناتو برای هند، مناسب تر از افغانستانی است که با خروج زودهنگام نیروهای خارجی، روشن نیست چه سرنوشتی پیدا می کند. افزون بر اینکه برای هندی ها هیچ تفاوتی نمی کند که طالبان خوب کدام است و طالبان بد کدام؛ آنها از مفهوم طالبان تنها یک نکته را فهم می کنند و آن عبارت از مشتی جنگجوی عقب مانده دست آموز پاکستان که برای پیگیری اهداف سیاسی و راهبردی آن کشور در منطقه ساخته شده است؛ بنابراین خوب و بد بودن این جنگجویان دست آموز دیگر برای کسی که خود را یکی از اهداف تشکیل و فلسفه وجودی آن فرض می کند، هیچ تفاوتی نمی کند.
براین اساس هند نسبت به افغانستان عمیقاً نگران است؛ نگران یک مصالحه مبهم و تعریف ناشده با طالبان -بدون توجه به خوب یا بد بودن آن-، نگران خروج زودهنگام نیروهای خارجی در حالی که تهدیدهایی که سبب حضور این نیروها در کشور شد همچنان به قوت باقی است، نگران نفوذ مجدد پاکستان در افغانستان و این نگرانی ها اگر با دقت و درستی قابل اطمینانی از سوی مقام های کابل، پاسخ داده نشود ممکن است در درازمدت روابط استراتژیک افغانستان و هند که یکی از پربارترین و مثبت ترین روابط استراتژیک افغانستان با قدرت های جهان محسوب می شود را تحت تاثیر قرار دهد.
مرکز بین المللی مطالعات صلح: بنا به نظر کارشناسان روابط بین الملل امروز ثبات در سیاست خارجی کشورها و در رویکردهای استراتژیکش ان یک چیز پابرجایی نیست و سیاست خارجی همواره حالت پویا دارد ودر بستر تحولات سیاسی و اجتماعی بازیگران در حوزه سیاسی شکل می گیرد. سوال این است که تعامل بازیگران سیاسی بر محور رویکردهای استراتژیک دو رقیب هند و پاکستان وضعیت را به کدام سو در افغانستان خواهد کشاند استمرار جنگ یا در راستای تلاشها برای همگرایی اقتصادی و صلح در افغانستان؟
سیاست خارجی هندوستان از آغاز استقلال این کشور در قبال افغانستان، بر این مبنا استوار بوده که همواره دولت های افغانستان را صرف نظر از اینکه چه دولت هایی در راس کار بوده است را حمایت کرده است که دلیل عمده آن برمی گردد به اینکه افغانستان از نگاه هندوستان یک اهمیت استراتژیک دارد و اهمیت استراتژیکی آن در این امر نهفته است که از همان آغاز استقلال هندوستان و جدا شدن پاکستان از آن همواره بر سر مسایل مرزی با پاکستان در منازعه بوده از این سو افغانستان هم از تاسیس پاکستان تا حالا مشکل مرزی خود با پاکستان را همواره عنوان کرده است یا به تعبیری دیگر از دهه 30 از زمان محمد داوود این افغانستان بوده که سیاست بشدت خصمانه ای را علیه پاکستان در پیش گرفته است یک مقوله در سیاست وجود دارد که دشمن دشمن من دوست من است اینجا بود که هندوستان همیشه خواهان این بوده که افغانستان را به عنوان یک متحد استراتژیک با خود به همراه داشته باشد از این جهت که افغانستان برای پاکستان حیات خلوت نباید باشد که بر ضد هندوستان از خاک این کشور استفاده شود حالا هم همان سیاست به قوت خود باقی مانده است هندوستان پیوسته سعی می کند که افغانستان را همچنان در دایره سیاست خارجی خود نگه بدارد .
افغانستان در برابر هند چگونه موضعی باید داشته باشد ؟ با آنکه هندوستان دوست خوبی برای افغانستان بوده است اما افغانستان هم نباید فراموش کند که در بحث سیاست خارجی اش باید مسئله توازن بین روابطش با پاکستان و روابطش با هندوستان را در نظر داشته باشد .سیاست های دولت هندوستان نباید سیاست کابل را از این امر غافل کند که اینها با پشتگرمی هر کشور دیگری هم که باشد در برابر پاکستان از سیاست خصمانه استفاده کند ،وقتی سیاست خصمانه را بکار میبریم از بس که در افغانستان همیشه گفته شده است که همه عامل بدبختی ها اعم از تروریسم و جنگ و غیر منشا و مبدا آن پاکستان است افکار عمومی بسیج شده اند بر علیه پاکستان اما به این نکته هم توجه داشته باشیم که از همان آغاز تاسیس پاکستان این افغانستان بود که با پیش کشیدن پای مساله مرزی دیوران دو ادعای سرزمینی سیاست خصمانه ای را بر ضد پاکستان پیش گرفت حتی افغانستان در روزگاری تبدیل به پایگاه مخالفان پاکستان شده بود و تا سال 1357این سیاست خصمانه افغانستان در برابر پاکستان ادامه داشت و در واقع از سال 1357 به بعد این افغانستان بود که تاوان سیاست های ناپخته گذشته خود را در مقابل پاکستان پس میداد . در بحث مناسبات باهند ، افغانستان نباید تا آنجا پیش برود که سیاست های تحریک آمیزی مانند خط دیوراند را مطرح کند که تحریک آمیز باشد برای پاکستان ، به طور مثال وقتی کنسولگری های هندوستان در جلال آباد را و هرات باز میشوند این مسئله برای پاکستانی ها پرسش برانگیز می شود .
مرکز بین المللی مطالعات صلح : بعد از تغییر رویکرد ایالات متحده امریکا در کشور مبنی بر مذاکره با طالبان و کوششهایی که در نهایت منجر به امضای توافق صلح ایالات متحده امریکا به طالبان شد ما شاهد موضعگیری متفاوتی از سوی پاکستان و هند در رابطه با این توافق بودیم؛ از یک سو استقبال گرم پاکستان از این توافق صلح و از سوی دیگر برخورد محتاطانه و توأم با شک و تردید از طرف هند. دلیل این شک و تردید و نگرانی هند در رابطه به توافق صلح با طالبان چیست؟
ساختار قدرت در جنوب آسیا با محوریت هند و پاکستان شکل گرفته است؛ دو قدرتی که از بدو بنیانگذاری تا حال در تضاد و دشمنی با هم قرار دارند و این رویکرد آنان را چند باری در مقابل هم قرار داده است. افغانستان به عنوان همسایه پاکستان و به عنوان عضوی از مجموعه امنیتی جنوب آسیا، از رویکرد امنیتی دو کشور متأثر است، چون پویشهای امنیتی موجود در جنوب آسیا میان هند و پاکستان، بر اوضاع سیاسی-امنیتی افغانستان اثرگذار است. تحولات به وجود آمده از حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر که منجر به سقوط امارت اسلامی طالبان در کشور شد، معادلات سیاسی-امنیتی را به نفع هند در افغانستان تغییر داد و این کشور روابطش با افغانستان را بیشتر از پیش گسترش داد ودر مقابل پاکستان که حامی اصلی امارت اسلامی در افغانستان با تحولات جدید، جایگاه قبلیاش را از دست داد.
تحولاتی که پس از حادثه ۱۱ سپتامبر در افغانستان پدیدار گردید، برای هند، فرصت مناسبی فراهم کرد تا نفوذ خودش در افغانستان را گستردهتر بسازد، حمایت از دولت مرکزی به وسیله کمکهای مالی، آموزش افسران جوان در بخش های مختلف نظامی-امنیتی افغانستان در هند، تهیه و تدارک برنامههای آموزشی کوتاهمدت ارتقای ظرفیت برای کارمندان دولتی افغانستان در آن کشور، اعطای هزاران بورسیه تحصیلی، کمکهای دارویی و غذایی به دولت و مردم افغانستان، ساخت ساختمان مجلس این کشور، پروژه های سد سازی و عواملی از این قبیل باعث گردید تا هند روابط خود را با دولت مرکزی افغانستان گستردهتر بسازد و به مرحلهای رسید که دولت افغانستان به هند اجازه دهد تا در برخی از شهرهای مهم افغانستان کنسولگری تأسیس کند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح : سیاست هند در رابطه با مصالحه و پروسه صلح در افغانستان چیست ؟
بدون نقش اسلامآباد حتا برای ایالات متحده آمریکا مشکل بود که پروسه صلح افغانستان را تا به این مرحله برساند. حاضر شدن طالبان به مذاکره رو در رو با امریکا، رهایی ملا عبدالغنی برادر از زندان، استقبال گرم و تلاشهای مقامات پاکستانی برای امضای توافقنامه آوردن صلح در افغانستان از سوی طالبان، همه حکایت از نقش اساسی و نفوذ اسلامآباد بر طالبان دارند. دهلی نو این نفوذ را درک میکند به همین دلیل از توافق صلح ایالات متحده امریکا با طالبان به طور مشروط حمایت کرد. وزیر خارجه هند صریحاً بیان کرد: «دهلی نو همواره از صلحی در افغانستان پشتیبانی میکند که ثبات را تضمین کند و فضایی را برای دخالت کشورها و گروههای مداخله گر وابسته به آنها باقی نگذارد.
دهلی نو در آغاز مذاکرات ایالات متحده امریکا با طالبان، کوشش کرد که با ایجاد همآهنگی با برخی از قدرتهای دیگر مانند روسیه، در روند مذاکرات صلح با طالبان طوری نقش ایفا کند که حداقل بتواند از منافع راهبردیاش در افغانستان دفاع کند.
با تمام این کوششها، واقعیت این است که دهلی نو نسبت به توافقنامه صلح امریکا با طالبان تردید دارد؛ چون امضای توافق صلح با طالبان و در نهایت آغاز مذاکرات بینالافغانی، طالبان را شریک قدرت خواهد ساخت؛ نیرویی که متحد پاکستان دانسته میشود و در نهایت، این امر منجر به گسترش نفوذ پاکستان در ساختار سیاسی افغانستان میگردد و به هر میزانی که این گروه قدرتمند تر ظاهر شود و بیشتر در قدرت سهیم گردد، از نفوذ و اثرگذاری هند در تحولات افغانستان کاسته میشود.
مرکز بین المللی مطالعات صلح : چالش های پیش روی هند درصورت انجام مذاکرات احتمالی هندی ها با گروه طالبان کدامند؟
هند برای مذاکره مستقیم با طالبان دو چالش مهم و اساسی پیش رو دارد؛ نخست اینکه باید رضایت دولت کابل و متحدان سنتی خود در افغانستان را جلب کند. در سالهای اخیر هند در بازسازی افغانستان نقش بسیار فعالی بر عهده گرفته و از آن مهمتر در تأمین تجهیزات نظامی برای ارتش نقش مهمی داشته است. اکنون و در شرایطی که وابستگی طالبان به پاکستان محرز است، خالی کردن پشت دولت و ناراضی ساختن حامیان سنتی قطعاً میتواند جای پای این کشور در آینده سیاسی افغانستان را دچار تزلزل اساسی کند. اما مسئله اقناع افکار عمومی هند و بهخصوص طرفداران افراطی و ناسیونالیست حزب بی جی پی، موضوع مهمتری است که مودی و حزبش را در مسیر مذاکره مستقیم با طالبان دچار تردید میکند. مودی در چند سال اخیر برای جذب طرفداران بیشتر روی ناسیونالیسم هندو، تملک کشمیر و پاکستانستیزی حساب ویژهای باز کرده و از این مسیر بهره زیادی نیز برده است. در چنین شرایطی مذاکره مستقیم با گروهی که در هند به عنوان مزدور پاکستان و یکی از عوامل اصلی ناآرامیها در کشمیر شناخته میشوند، بیشک تأثیر مستقیمی بر محبوبیت مودی و دولتش بر جای خواهد گذاشت. همه اینها این نکته را روشن میسازد که آمریکاییها با این پیشنهاد و در واقع درخواست، دهلی نو را در معرض تصمیمی دشوار قرار دادهاند.
مرکز بین المللی مطالعات صلح : مسلمان ستیزی حزب حاکم بی جی پی بالاخره چه تاثیری بر روابط هند و افغانستان خواهد داشت ؟
قدرت گیری طالبان در افغانستان، بر روی پاکستان و متعاقبا کشمیر تاثیر خواهد گذاشت و این برای هند بسیار ناخوشایند خواهد بود. اطمینان پاکستان از قضایا و تحولات افغانستان و داشتن گروهی در ساختار سیاسی افغانستان که متحد پاکستان باشد، این کشور را در جبههی کشمیر قدرتمندتر میسازد. از این جهت که نیرو و توانی که در جنگ نیابتی خود با هند در افغانستان صرف مینمود، در کشمیر و برای مقابله با هند هزینه خواهد شد. تحولی که برای هند قابل پذیرش نیست و برای این کشور همواره به عنوان یک نگرانی جدی مطرح بوده است. از سوی دیگر سیاست حزب حاکم هند موسوم به بی جی پی که از بدو تشکیل دولت با شعار مسلمان ستیزی و با هدف جلب حمایت اکثریت هندو در این کشور به روی کار آمده است همواره سیاست سختگیرانه ای را در قبال مسلمانان هند اتخاذ کرده که عمدتا با خشونت هایی هم همراه بوده است به طوری که در پاسخ به این اقدامات دولت هند ، بمب گذار انتحاری چند ماه پیش در معبد سیک ها در افغانستان از هند آمده بود که مستقیما با طالبان افغانستان ارتباط داشته است و این مساله نشان می دهد که طالبان در صورت برگشتن به هرم قدرت در افغانستان در قبال سیاست های مسلم ستیز حزب حاکم هند بی تفاوت نخواهد بود
نکته پایانی اینکه سیاست خارجی هند در افغانستان در طول سیاست خارجی پاکستان در افغانستان شکل گرفته است و به همین جهت روابط دو کشور را در تنش و تضاد مداوم نگه داشته و افغانستان نیز میدان سیاستها و تقابل دو کشور در منطقه قرار گرفته است. رشد قابل ملاحظه هند در بسیاری ازشاخصههای امنیتی، اقتصادی، سیاسی در افغانستان در مقایسه با پاکستان، ناشی از همکاری استراتژیک این کشور با آمریکا در منطقه می باشد که دهلینو در سایه آن توانسته است هژمونی خود در منطقه را افزایش دهد و در کنار قدرتهای بزرگ بینالمللی نقش به سزایی ایفا کند بنابراین برای دهلی نو موافقتنامه صلح با طالبان، زمانی پذیرفتنی است که ایالات متحده آمریکا به هند اطمینان دهد که منافع راهبردی هند در افغانستان در این روند آسیب نمیبیند و سرمایهگذاریای که هند در نزدیک به دو دهه اخیر در افغانستان به خاطر تحقق منافع راهبردیاش کرده است، یکشبه نقش بر آب نمیشود. همچنین باید اضافه کرد که خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان به تغییر وضعیت ژئوپلیتیکی منطقه جنوب آسیا به نفع پاکستان منجر خواهد شد و دولت هند نیز باید سیاست های استراتژیک خود را تغییر دهد و فکری به حال روابط خود با دولت پاکستان و طالبان افغانستان کند.