دکتر مهدی مطهرنیا
آینده پژوه و کارشناس سیاسی
مرکز بینالمللی مطالعات صلح – IPSC
واژگان کلیدی:فرصت ها و پیامدهای تشکیل نیروی فضایی امریکا
ویژگی مشخصات نیروی تشکیل روی فضای امریکا
اندیشکده ی رند در سال ۱۹۹۵ به دولت امریکا با چهار سناریوی دنیای پردردسر گالیور، کینگ خان، نبردهای سایبری، و زایباتسو، هشدار داد که اگی به فکر تسلط بر آسیا و دست یافتن به تضمین قدرتی برتر در گستره ی جهانی نباشد؛ باید سده ی آمریکایی را به هزاره ی آسیایی تحویل دهد. هر چند طرح و برنامه تشکیل نیروی فضایی امریکا برای افکار عمومی چندان مشخص نشده است، اما آنچه سالها زمزمه شده است این است که امریکا باید در جهت پیشرفت خود در جامعه قدرتمند تر شده ی جهانی، و در جهت ایجاد فضایی کامل تر و کم هزینه در جهت کنترل بیشتر اطلاعات و دادهها فناوریهای نوین حرکت کند تا بتواند از طریق فضا تسلط را بر کل کره زمین انعکاس بخشد. در این میان تلاش ایالاتمتحده امریکا برای دستیابی به صنایع الکترونیک و سپس با انقلاب دیجیتالی با ورود به عرصه اینترنت و کامپوتر و به موازات آن دستیابی به پرتاب موشکهای فضاپیما، و آزمایش چندین باره آن، امروز به قدرتی رسیده است که میتواند در فضا با ارسال فضا پیماهای کاربردی از منظر دیتا و اطلاعات و کنترل، برتری فضایی داشته باشد. بدین ترتیب تسلط خود را بر جهان حاکم سریع تر و بیشترتأمین کند. اگر این گفته فرانسیس بیکن را بپذیریم که «هر کس بر محیط خود حاکم شد امیر زمان خود و جهان خود خواهد شد»، امروز امریکا بر اساس این اندیشه فرانسیس بیکن و تسلط بر جهان و محیط از طریق قدرت فضایی امیر زمان خود و حاکم بر زمان خود شده است و می خواهد این حاکمیت را در دنیای آینده تثبیت کند.
در واقع زمانهای گذشته از قرن بیستم ورود امریکا به عرصه دیجیتال و تجهیز آمریکایی ناشی از فضاپیماهای گوناگون این هدف گذاری انجامشده است و هماکنون با افزایش قدرت امریکا و بیرون آمدن از بحران اقتصادی سال ۲۰۰۸ به موازات به ورود به دوره هوش مصنوعی و استقلال و بینیازی از نفت خاورمیانه و تبدیل شدن به یکی از بزرگترین صادرکنندگان نفت و تولیدکنندگان نفت در آینده نزدیک، امریکا در پی تثبیت جایگاه بینالمللی خود است. یعنی با گذر از هوش مصنوعی از دهه ۲۰ ۲۰ در سال ۲۰۵۰ بتواند ابرکامپیوتر جهانی را راهاندازی کند و به با ورود به نیمه دوم قرن ۲۱ میلادی تثبیت قدرت خود را از راه فضا و کل جهان دیکته کند.
چالشهای فراروی تشکیل نیروی فضایی ایالات متحده امریکا
ایالات متحده امریکا با توجه به هزینه بسیار زیاد فعالیت در این زمینه با عنایت به اقتصاد ضربه پذیر خود از نظر منابع مالی با کمبود به واسطه بالا بودن سطح بدهیهای دولت امریکا میتواند از سوی افکار عمومی تحت فشار قرار گیرد. بسیاری از آمریکاییها هزینه کردن در رقابتهای گوناگون تسلیحاتی بهویژه در عرصه فضایی را زمینههای فشار به مالیات دهندگان آمریکایی در جهت رسیدن به یک هدف بلند پروازانه تلقی میکنند. لذا در برابر آن تا حد زیادی مقاومت می نمایند. بدین ترتیب ترامپ و همکاران وی مورد سؤال قرار میگیرند. دراینباره باید پذیرفت ایالاتمتحده امریکا با توجه به اقتصاد رو به رشد خود مجدداً توانسته است هزینههای خروج از این بحران را فراهم و در تجارت هوا- فضایی خود هزینه کند. چالش اصلی ترامپ در این حوزه مخالفت طیفی از افکار عمومی امریکا در بخش نخبگان و تودههاست که اساساً هزینه کردن در این حوزه را امری بیهوده و متزلزل کننده اقتصاد ایران امریکا با بدهی های بالایی می دانند که دولت را در بر گرفته است.
فرصتهای تشکیل نیروهای فضایی
ایالات متحده امریکا با ورود به تعریف عملیاتی جنگ ستارگان در پی تثبیت جایگاه فرادستی خود و تسلط کامل بر کل کره زمین از طریق مدیریت فضای بیرونی در چارچوب نگرش عقاب گونه و تفکر سیستماتیک نهادینه شده در تفکر آمریکایی است. به هر تقدیر ایالات متحده امریکا که جغرافیای برانگیزش نوعی تفکر در ادبیات جهان به نام تفکر سیستماتیک شناخته میشود، نماد خود را عقاب آمریکایی قرار داده است. عقاب از قله ک.ه برخاسته به بلندای آن بسنده نمی کند؛و در فضایی گسترده از امواج هوا در بلندای آسمان؛ کاملا بر روی زمین حاکم میشود با چشمان تیزبین خود همه چیز را تحت نظر قرارداده و اهداف خود را مشخص میکند و با چنگالهای قوی به صید هدفهای تعیین شده خود می پردازد. لذا فضا میدان آسمانی قدرت است که عقاب میخواهد به راحتی در آن پرواز کند و از مقام استعاری بتواند هژمونی امنیتی – اقتصادی خود را بر جهان حاکم کند. در واقع ورود دولت امریکا به فضا، ورود به دوره نوینی از نظم جهانی است که ایالاتمتحده امریکا مدعی هژمون بودن در آن دارد، و به فکر ساخت و پرداخت دنیای تک چند قطبی است که در آن ایالات متحده آمریکا برتری خود را در فضا تثبیت و سپس از فضا به مدیریت کل زمین به واسطه ی فرماندهی بر قدرت های بزرگ جهانی بیاندیشد.
پیامدهای تشکیل نیروی فضایی امریکا در جهان
همانگونه که در نظریه اتاق شیشه ای و گوی بلورین – در سال های ۲۰۱۰ و ۲۰۱۵؛ گفته شد، اکنون آثار و پیامدهای نظریه سوم بعد از اتاق شیشهای و گوی بلورین خود را نشان میدهد. در فلکه آبگونه – ۲۰۱۷- فاصله ها کاملا خواهد مرد و با مرگ آن و دستیابی دولت ایالاتمتحده امریکا به فضا و تسلط از فضا بر زمین ما دوران فلک آبگینه را شروع خواهیم کرد و در آن زمان هیچ امنیتی برای افراد در حوزه زندگی خصوصی وجود نخواهد داشت. زندگی خصوصی و شخصی در زندگی بین المللی ادغام خواهد شد. این امر منجر به ایجاد جامعه جهانی امریکا و رهبری و پذیرش مدیریت آن توسط قدرت های بزرگ خواهد شد. یعنی نظم جهانی مبتنی بر سناریوی جهان تک چند قطبی شکل خواهد گرفت.
آنها در ابتدای قرن ۲۱ میلادی از جهان تکقطبی با ادبیات بوش دوم سخن گفتند، اما در چارچوب فرآیندها و مطالعه روندهای موجود جهانی و پیامدهای ناشی از دانایی ملتها در برابر دولتها به این نتیجه رسیده اند که نمی توانند با ادبیات کلام محورانه مبتنی بر هژمونی بسیط حرکت کنند. لذا به هژمونی مرکب رو آورده اند و بر آنند که از مناطق جغرافیایی جهان به عنوان جغرافیا نفوذ خود دست بردارند و این مدیریت را به قدرتهای دیگر بزرگ جهان در چارچوب رهبری هژمونیک امریکا بسپرند. یعنی امریکا به راحتی حتی حاضر است شرق آسیا و مناطق پیرامونی آن را به چینی بسپرد که مدعی رقایت با امریکا است؛ به شرطی که چین رهبری هیأت مدیره ی جهانی ایالات متحده امریکا را برای نظام جهانی پذیرا باشد، و آن را امضا کند. یا بهطور مثال بخش مهمی از خاورمیانه را به اروپا و جغرافیای نفوذ اروپایی ها تبدیل کند. به این ترتیب هر کدام از قدرت بزرگ جهانی را مناطق مختلف در چارچوب هژمون اجماع مرکب و خود شکل دهد و از نظر اجرایی نیز قدرتهای بزرگ منطقه را در کنار این مدیریتها تجهیز نماید. در این راستا کشورها نظام در آینده سه لایه اساسی خواهد داشت. رهبری هژمونیک امریکا، مدیریت قدرتهای بزرگ جهانی بر مناطق تعریفشده و تعبیه شده و سپس ریاست یا اجرای خطمشیهای تعیین شده توسط قدرت های بزرگ جهانی منطقهای و ارتباط آنها مناطق مختلف جهان طراحی است. این امر یک نظام تک-چند قطبی را محتوا خواهد بخشید و میتواند پیامدهای خاص خود را داشته باشد. بدین ترتیب دنیای آینده میتواند زمینههایی از ثبات بیشتر برای دستیابی به صلح را داشته باشد در عین حال تلاش برای خروج از سیطره آمریکایی میتواند ایجادکننده تنشهای بسیاری بالا در عرصه نخستین تثبیت هژمونی مرکب امریکا باشد. اینجا است که جهت گیری های فردا در آینده نزدیک می تواند منجر به جنگ ها خونباری برای مناطق مختلف جغرافیایی متعدد و تولد همراه با خونریزی با هزینه بالا را برای خود به همراه داشته باشد.
واژگان کلیدی:علل، اهداف، ایالاتمتحده امریکا، تشکیل نیروی فضایی،