مرکز بین المللی مطالعات صلح - IPSC

شرایط دست یابی به توافق پایدار در مذاکرات ایران و ۱+۵

اشتراک

پیمان وهاب پور

مرکز بین المللی مطالعات صلح – IPSC

بیان رخداد

مذاکرات هسته ای میان ایران و ۵+۱ در حالی برگزار می شود که رسیدن به یک چشم انداز مناسب میان دو طرف، در مقایسه با گذشته از امکان پذیری بالایی برخوردار است. حتی زمزمه هایی از توافق ایران و ایالات متحده به گوش می رسد. در متن ادعایی که از سوی یکی از سایتهای خبری منتشر شده است، یک نکته بسیار مهم حائز اهمیت است که در صورت عدم صحت این توافق نیز واقعیت های موجود را میان ایران و آمریکا به ویژه در برنامه هسته ای ایران، منعکس می سازد. در بند ۱ این توافقنامه ادعایی، آمده است:

«ایران و آمریکا توافق می کنند که با توجه به عدم انعطاف پذیری در بعضی مواضع شان این توافق به صورت محرمانه بین دو کشور باشد و در نتیجه این توافق، هم دولت ایران بتواند ادعا کند که به خواست های هسته ای خود رسیده هم دولت آمریکا بتواند در برابر افکار عمومی و جامعه جهانی این ادعا را مطرح سازد که جلوی تهدید اتمی ایران را گرفته است».

 این مسأله نمایانگر این است که تا چه حد برنامه هسته ای ایران با مقوله «هویت» گره خورده است. حتی مفهوم هویت برای ایالات متحده نیز از اهمیت حیاتی برخوردار شده به گونه ای که آنان نیز تلاش می کنند که تصورات دیگران از عملکرد خودشان در برنامه هسته ای ایران را متناسب با خواست ها و انتظارات عمومی مردم آمریکا و جهان نشان دهند. حتی در صورت دست یابی به توافق میان ایران و آمریکا، چند محور هویتی باید توسط غرب مد نظر قرار گیرد که خدشه به آن می تواند توافق را دچار آسیب نماید. این مقاله به این محورهای هویتی می پردازد.

کلید واژه: مساله هسته ای، ایران، غرب، هویت

تحلیل رخداد

آنچه در دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در پیگیری حقوق هسته ای خود بسیار حائز اهمیت است، داشتن روایتی مطمئن و خدشه ناپذیر از برخی گفتمانهای انقلابی است که در طول سالیان متمادي در نظرات و کنشهای سیاسی آن نمود داشته و عدول از آن می تواند به معنی دست کشیدن از مهمترین اهدافی باشد که برای به دست آوردن آن هزینه های مادی و معنوی بسیاری پرداخت شده است. جمهوری اسلامی هویت های «دولت مستقل»، «دولت کارآمد»، «دولت عدالت خواه» و «دولت مقاوم» را برای خود قائل است. از این رو پیگیری سیاست هسته ای از یک طرف باعث تقویت و تحکیم این هویت های چهارگانه یا عناصر چهارگانه جمهوری اسلامی می شود، از سویی دیگر توقف برنامه هسته ای یا تغییر سیاست هسته ای که متضمن این امر باشد باعث مخدوش شدن این هویتها به عنوان ناامنی هستی شناختی آن می شود. در نهایت نیز مخدوش شدن این چهار هویت به معنای ذلت جمهوری اسلامی است که خود مهمترین تهدید بر علیه امنیت هستی شناختی است. حتی در صورت دسترسی به یک توافق در بغداد میان ایران و ۱+۵، غرب لازم است نسبت به این متغیرهای هویتی توجه نماید. تا این توافق پایدار باشد.

۱-۱. استقلال از سیطره دگرها

استقلال طلبی یکی از مهمترین اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران می باشد. سه دلیل را بر این امر می توان ذکر کرد: اول اینکه ایرانیان به دلیل گذشته باشکوه خود، همیشه در جایگاه کشورهای برتر جهان قرار داشتند. ایران خود در مقاطعی از تاریخ به عنوان یک امپراطوری بزرگ مطرح بود. حتی بعد از ظهور اسلام نیز به عنوان یکی از دو کشور برتر جهان اسلام مطرح گردید. این روایت یکی از منابع افتخار و اعتماد ملی محسوب می شود و یکی از دلایل اصلی برای تصور داشتن ظرفیت در کشور ایران برای ایفای نقش برتر در جهان به شمار می رود. دوم اینکه ایران همیشه قربانی تجاوز قدرتهای بزرگ و همسایگان خود بوده است و از این رو داشتن استقلال و عدم وابستگی برای کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. سومین نکته در مورد اشغال ایران توسط کشورهای بزرگ و تبدیل شدن به کشورهای نیمه مستعمره ای است که در تاریخ ایران به کرات مشاهده شده است. این امر تبعات سیاسی و اقتصادی متعددی برای کشور در پی داشته که به هیچ وجه تجربه مطلوبی نبوده است.

برخوردار بودن از روایت مستقل در سیاست های داخلی و خارجی، خود را در پرونده هسته ای ایران به محوری ترین نظام اعتماد پایه و اولیه تبدیل کرده است که برای جمهوری اسلامی اهمیتی حیاتی دارد. تصمیم گیرندگان ایران بر این باور هستند که یکی از دلایل اصلی فشارهای غرب در زمینه عقب نشینی از حقوق هسته ای وابسته ساختن ایران و جلوگیری از رسیدن به استقلالی است که بتوان در سایه آن پیشرفت پایدار ایران را رقم زد. تحلیل محتوای سخنان و واکنشهای رهبران جمهوری اسلامی همگی موید این نکته است که جلوگیری از تداوم پرونده هسته ای در حقیقت طرحی نو استعماری است که هدفش ضربه زدن به استقلال سیاسی و نظامی ایران می باشد. حتی در صورت دست یابی به توافق نیز جمهوری اسلامی ایران در تلاش خواهد بود به هیچ وجه این هویت را مخدوش نسازد و در صورت اصرار غرب برای عقب نشینی ایران که منجر به تهدید هویت مستقل ایران شود، احتمال تداوم آن راهکار بسیار ضعیف خواهد بود.

۲-۱. هویت کارآمد نظام برآمده از انقلاب اسلامی

پيشرفت فني، به مثابه پايه اي از اركان قدرت سازي در جهان معاصر، واقعيتي است كه در دست يابي جمهوري اسلامي ايران به فن آوري صلح آميز هسته اي نمود يافته است. علاوه بر اين، پشتيباني سياسي و حمايت ديپلماتيك از اين دستاوردها، گام ديگري در فرايند ياد شده است كه هم چنان ادامه دارد. هر چه فشار هاي غرب در بحران هسته اي بر جمهوري اسلامي ايران بيشتر مي شود، به همان نسبت، حساسيت و توجه جمهوری اسلامی به سير مذاكرات و نتايج آن فزوني مي يابد. یکی از مهمترین دلایلی که می توان در مورد پرونده هسته ای ایران و پیگیری آن علیرغم فشارهای بی امان بین المللی مورد اشاره قرار داد، جلوگیری از گسترش روایت ناکارآمد از انقلاب اسلامی و مهمتر از آن نظام سیاسی برآمده از آن می باشد.

لذا، تهدیدات غرب در این عرصه نه تنها مورد بی توجهی قرار می گیرد، بلکه خود علتی برای پیگیری و احقاق حقوق هسته ای ایران می شود. هم چنین رهبران نظام را در مورد این امر که کشورهای غربی به دنبال مخدوش کردن تصویر کارآمد و پیشرفته از جمهوری اسلامی است، مطمئن می سازد. در صورت موفقیت نظام جمهوری اسلامی ایران در به ثمر رساندن اهداف هسته ای خود، این الگو می تواند گسترش یابد که خود تهدیدی برای منافع غرب و به خصوص ارزشهای لیبرالی می باشد. به عنوان مثال رهبر انقلاب در این زمینه اشاره می کنند: «آمریکاییها می دانند که اگر ایران اسلامی و ملت ایران بر قله رفیع این فناوری بایستد سخن حق او که دعوت به استقلال و عزت و سرافرازی است در افکار عمومی جهان بویژه مسلمانان، نفوذ بیشتری خواهد یافت و دشمنان ملت از همین مسئله ناراحت و نگرانند.» بدین ترتیب جمهوری اسلامی کارآمد، خود به عنوان یک بازیگر تهاجمی در برابر غرب مطرح می گردد که می تواند، چالش گر نظام بین الملل کنونی و ارزشهای اجتماعی شده آن باشد. از این رو، به هر میزان تأکید بر توقف برنامه و توان هسته ای از سوی کشورهای غربی، به ویژه آمریکا، شدت می گیرد، جمهوری اسلامی بیشتر برای پیگیری آن مصر می شود تا در اذهان و افکار عمومی داخلی و خارجی، از تصویر ناکارآمدی جمهوری اسلامی ایران جلوگیری نماید.

۳-۱. هویت دولت عدالت خواه

عنصر دیگری که به عنوان یک متغیر مرکزی در نظام اعتماد پایه سیاست هسته ای ایران مورد تأکید است، «عدالت» می باشد. مفهوم عدالت ریشه هایی در تاریخ ایران حتی پیش از اسلام دارد و با تأکیدی که در اسلام و به خصوص در فقه شیعی شده است، به عنوان یک عنصر اصلی و ارزشی تعیین کننده در شکل دادن به روایت ایرانی و شیعی از سیاست داخلی و خارجی می باشد. عدالت خواهی و ظلم ستیزی از چنان جایگاهی در فرهنگ ایرانی، برخوردار بوده که بسیاری آن را یکی از عناصر مقوم هویت ملی ایران قلمداد می کنند. به گونه ای که در اساطیر باستانی ایران نیز ستمگری به شدت نکوهش می شود و عدالت ورزی و دادگری مورد تحسین و تأکید قرار می گیرد.

با وجود این نقش و تأثیر اصل عدالت خواهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را باید ناشی از ایدئولوژی و آموزه های اسلامی دانست. عدالت جویی را می توان به عنوان یکی از ارزشهای فرهنگ اسلامی که به نوعی ارزش در سیاست خارجی نیز تبدیل شده است قلمداد کرد. اما نکته مهم، لزوم و وجوب مبارزه با ظلم و ستم و تلاش برای دادگستری در عرصه جهانی است. به گونه ای که در قرآن کریم آیه ۲۵ سوره حدید یکی از اهداف مهم رسالت و نبوت را استقرار و گسترش عدالت در جهان بشری تعیین و تعریف کرده است. امر و نهی ای که جمهوری اسلامی را مانند هر حکومت اسلامی دیگر به مبارزه با نظام سلطه، مستکبران و استکبار مکلف و موظف می کند. این قاعده به هویت جمهوری اسلامی به عنوان یک عنصر عدالت گرا و یک واحد سیاسی عدالت جو شکل می دهد. اگر مذاکره میان ایران و روند همکاری دو طرف به گونه ای باشد که جمهوری اسلامی ایران از آن به عنوان یک رابطه نابرابر برداشت کند، احتمال پایدار ماندن توافق نیز بعید است. چنانچه دبیر شورای عالی امنیت ملی کشور نیز در همایش اقتصاد مقاومتی بر این نکته اشاره کرد که غربی ها دچار اشتباه محاسباتی نشوند. این اشتباه محاسباتی معطوف به این قضیه است که جمهوری اسلامی ایران در صورت توافق بر همکاری با غرب، حد و مرزی برای آن قائل است و این توافق بدون محدودیت های هویتی و ساختاری نخواهد بود.

۴-۱. هویت دولت مقاوم

یکی از اصول اصلی در پرونده هسته ای ایران که به هویت جمهوری اسلامی ایران شکل داده و از آن نیز تأثیر می پذیرد مفهوم «مقاومت» می باشد. هر چند ریشه های این هویت را می توان به انقلاب و مفاهیم انقلابی مرتبط ساخت، اما باید اذعان کرد که این عنصر هویتی برخاسته از اسلام، اصول و قواعد اخلاقی و فقه اسلامی است که همگی در شکل دادن به هویت اسلامی ایران نقش دارند.

رسیدن به تصویری هویت محور بر پایه مقاومت همه جانبه ایران در برابر فشارهای غرب همواره اصل راهنما در اتخاذ سیاست خارجی سازش ناپذیر در برابر غرب می باشد. طی یک دهه اخیر که پرونده هسته ای در دستور کار سياست خارجي ايران قرار گرفته است، تأکید بر تصویری از جمهوری اسلامی که مقاومت وجه مشخصه بارز آن است به هیچ روی تغییر پیدا نکرده است. این گفتمان توسط رسانه ها انقلابی و نهادهای متعدد انقلابی بازتولید شده و نقش محوری در مذاکرات هسته ای پیدا کرده است. هر چند این نهادها به صورت مستقیم در دستگاه سیاست خارجی نقش ایفا نمی کنند، اما جزو متغیرهای تأثیر گذار بر این نهاد می باشند. هویت سازش ناپذیری که بر محور مقاومت در پیگیری برنامه هسته ای ایران می چرخد از نظام اعتماد اولیه و پایه ای سیاستهای ایران نیز نشأت می گیرد. اگر ایران بر روایت مستقل خود اصرار می ورزد و استقلال در تداوم برنامه-های هسته ای به وجود آورنده امنیت هستی شناختی برای مقامات نظام و کلیت آن محسوب می شود، تأکید بر ارائه تصویر سازش ناپذیر که بر سر حقوق و اهداف اصولی خود به هیچ وجه مذاکره انجام نمی دهد، به هیچ وجه غیر منطقی و رادیکال قلمداد نمی شود، چرا که در این صورت است که هویت ایران مقاوم و سازش ناپذیر بازتولید شده و تصور دیگران از ایران را مفصل بندی می نماید. هر چقدر این تصور تعمیق یابد امنیت هستی شناختی جمهوری اسلامی ایران بیش از پیش تأمین می گردد. مقاومت در برابر انتظارات معقول مطرح نیست، بلکه مقاومت در برابر خواست ها و انتظارات غیر منطقی است که در صورت اصرار غرب بر مسئولیت ها  و تکالیفی فراتر از عرف بین المللی می تواند رسیدن به یک راه حل را با مشکل مواجه سازد.

دورنمای رخداد

بر اساس مذاکرات استانبول امیدواری همگان برای رسیدن به توافق میان طرفین مذاکرات افزایش یافته است. اما رسیدن به توافق آیا می تواند تمامی مشکلات و نگرانی ها را برطرف کند و چشم اندازی را ترسیم نماید که در آن هیچ گونه اختلافی ایجاد نشود. فرضیه نگارنده این است که حتی در صورت دست یابی به یک توافق نهایی در بغداد، در صورت نادیده گرفتن مبانی هویتی شکل دهنده به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در پرونده هسته ای، این امر می تواند شکننده و غیرقابل اعتماد باشد.

بر این اساس، تا زمانی که برخورد با ایران بر اساس جایگاه نابرابر ادامه دارد و غرب بر پرونده هسته ای ایران با معیاری دوگانه می نگرد، دست کشیدن کامل از سیاست های هسته ای جمهوری اسلامی ایران غیر ممکن می باشد. این تقابل ادامه خواهد داشت، مگر اینکه جمهوری اسلامی ایران، اطمینان یابد آنچه که دیگران از وی انتظار دارند، در صحنه بین المللی بازتولید می شود و بر هویت کشور خدشه ای  وارد نمی شود.

مطالب مرتبط